چه قوت قلبی میده این آیه: «إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ» . . . . #اگر..خدا.بخواهد.می.شود...

قرار روزانه... 💫اللهم عجل لولیک الفرج. هدیه به اهلبیت (ع) سلامتی وتعجیل درفرج امام زمان (عج) امام وشهدا؛شهیدبرزگر.. ۸صلوات محبت کنید... رفقا:حتما دعای فرج امام زمان عج (الهی عظم البلاء و...) روهم شده یکبار در روز بخونید. ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد... 👌رفقا پویش چله زیارت عاشورا شروع شده؛به نیت گره گشایی درامور 🆔@ShahidBarzegar65

#ضرب_المثل آش نخورده و دهن سوخته...یعنی چه؟ در زمان‌هاي‌ دور، مردي در بازارچه شهر حجره اي داشت و پارچه مي فروخت . شاگرد او پسر خوب و مودبي بود وليكن كمي خجالتي بود. مرد تاجر همسري كدبانو داشت كه دستپخت خوبي داشت و آش هاي خوشمزه او دهان هر كسي را آب مي انداخت. روزي مرد بيمار شد و نتوانست به دكانش برود. شاگرد در دكان را باز كرده بود و جلوي آنرا آب و جاروب كرده بود ولي هر چه منتظر ماند از تاجر خبري نشد. قبل از ظهر به او خبر رسيد كه حال تاجر خوب نيست و بايد دنبال دكتر برود. پسرك در دكان را بست و دنبال دكتر رفت . دكتر به منزل تاجر رفت و او را معاينه كرد و برايش دارو نوشت پسر بيرون رفت و دارو را خريد وقتي به خانه برگشت ، ديگر ظهر شده بود. پسرك خواست دارو را بدهد و برود ، ولي همسر تاجر خيلي اصرار كرد و او را براي ناهار به خانه آورد همسر تاجر براي ناهار آش پخته بود سفره را انداختند و كاسه هاي آش را گذاشتند . تاجر براي شستن دستهايش به حياط رفت و همسرش به آشپزخانه برگشت تا قاشق ها را بياورد پسرك خيلي خجالت مي كشيد و فكر كرد تا بهانه اي بياورد و ناهار را آنجا نخورد . فكر كرد بهتر است بگويد دندانش درد مي كند. دستش را روي دهانش گذاشتش. تاجر به اتاق برگشت و ديد پسرك دستش را جلوي دهانش گذاشته به او گفت : دهانت سوخت؟ حالا چرا اينقدر عجله كردي ، صبر مي كردي تا آش سرد شود آن وقت مي خوردي ؟ زن تاجر كه با قاشق ها از راه رسيده بود به تاجر گفت : اين چه حرفي است كه مي زني ؟ آش نخورده و دهان سوخته ؟ من كه تازه قاشق ها را آوردم. تاجر تازه متوجه شد كه چه اشتباهي كرده است از آن‌ پس، وقتي‌ كسي‌ را متهم به گناهي كنند ولي آن فرد گناهي نكرده باشد ، گفته‌ مي‌شود :‌ آش نخورده و دهان سوخته

#فیلم 🎥 #انیمیشن|این مراقبت‌ها انسان رو به مقام شهادت می‌رسونه... خاطره‌ای از تقوا و مراقبت بالایِ سردار شهید محمود شهبازی ‌‌‌‌____________________

💫پارت (۱۲) جلد دوم کتاب از قفس تاپرواز خاطرات شهیدمحمدعلی برزگر🌷 📝فریــــادرس 🌷بنده یک طلبه افغانستانی مقیم درایران بودم وهستم.وخودرا یک ایرانی میدانم. درابتدای تحصیلم درایران؛ ارتباط گرفتن با هرکسی برایم مشکل بود و ترس این را داشتم کسی مرا به دوستی نپذیرد. اما ازهمان اول ؛شهیدبرزگر آنقدرمهربان وخون گرم بودکه درمدت کوتاهی برایم مثل برادر عزیز شد. 🌷 او چند سالی از من کوچکتر بود ولی آن قدر نسبت به همۀ بچه‌ها محبّت می ورزید که هر کسی در هر سنّ و شرایطی با او راحت بود و مشکل گشای دوستان به حساب می آمد. 🌷یک شب در اواسط هفته دل درد شدیدی به من دست داد کمی داروی گیاهی خوردم و خوابیدم. نیمه های شب از شدّت درد بیدار شدم و مثل مارگزیده ها بر خود پیچیدم، 🌷گویا همه خواب بودند و صدایم در دل تاریکی به گوش هیچ کسی نمی رسید، مانده بودم چه کنم، باید کسی را در جریان وضعیّتم قرار میدادم که حالم را خوب درک کند و دست ردّ به سینه ام نزند، 🌷ناگاه محمّد برزگر را به خاطر آوردم و گفتم: اکنون محمّد تنها محرم و مرهمی است که بی درنگ به فریادم می رسد. 🌷یک دست به دیوارو دستی برشکم ؛افتان وخیزان خودرابه حجره محمد رساندم. مثل هرشب نورضعیفی از زیر در اتاقش بیرون می تابید 🌷با زحمت در زدم که محمدسریعا در رابه رویم بازکرد. سجاده ای درگوشه اتاق پهن بودوشمع کوچکی داخل نعلبکی قطره قطره آب می شد. ازچیدمان اتاق دانستم نمازشب می خواند 🌷محمدتا اوضاع مرادید بدون هیچگونه پرسشی مرابه دوش کشید وتاحیاط برد. گفتم :ازکجا وسیله جورکنیم؟ باخوشرویی پاسخ داد: "الحمدالله دوچرخه ای هست که همیشه جورمرامی کشد؛این هم نبودباجان ودل شماراکول می کردم وتادرمانگاه می رساندم. 🌷بی معطلی سواردوچرخه شدیم وبه راه افتادیم محمدبه سرعت رکاب می زدومن سرم راروی شانه اش گذاشته بودم وازدل پیچه می نالیدم تا اینکه بهداری رسیدیم. 🌷بی رمق کنارحیاط بهداری خزیدم ؛ اصلا توان راه رفتن نداشتم ؛محمدبازهم مرا ازجلودرمانگاه تا نزد پزشک کول کردوپرستار را از وضعیتم آگاه کرد ومرا به اتاق معاینه برد 🌷پزشک برایم سِرُم ودارونوشت ومحمدباهمان دوچرخه به داروخانه انتهای شهر رفت ودواهایم راخریدوفورا خودش را به درمانگاه رساندوتاصبح کنارم نشست وقتی سِرُم تمام شدبه حجره بازگشتیم 🌷محمدمرا به اتاق خود بردوتاچندروز مثل یک پرستار ازبنده مراقبت کردتا اینکه کاملا بهبودیافتم برای محمدعلی فرقی نداشت من افغانی هستم یا ایرانی... اومیگفت: تفاوت وبرتری ما درایمان ماست. و ازهمه مهمتر ؛شما دراین وطن خدمت میکنی.

دورِدوم و نقش تعیین کننده طرفداران قالیباف! ❗️ همانطور که حدس زده می‌شد انتخابات به دور دوم رفت و هماورد پزشکیان در دور دوم‌ نامزد جبهه انقلاب دکتر سعید جلیلی می‌باشد ✅ معمولا کسی که این جمعه به #پزشکیان رای داده بسیار بعید است در طول یک هفته رایش به پزشکیان تغییر کند، و از طرف دیگر بسیار بعید است کسی که امشب به جلیلی رای داده، فقط در عرض یک هفته، به پزشکیان رای دهد! ❌ پس اینجا عملا نقش تعیین کننده و سنگین به عهده هوادران آقای قالیباف است که: 🔹 اولا پای نامزد جبهه انقلاب بمانند و #حتما به آقای جلیلی رای دهند و خدای نکرده وسوسه رای سفید یا پزشکیان به سرشان نزند. 🔹 ثانیا سایر طرفداران آقای قالیباف را قانع کنند که شباهت آقای جلیلی به آقای قالیباف بسیار بیش از پزشکیان است و مبادا به پزشکیان رای دهید. 🔹 ثالثا با مشارکت برادران طرفدار آقای جلیلی سعی کنند قشر خاکستری بیشتری را به انتخابات ترغیب کنند تا هم مشارکت در دور دوم کمتر از این نشود، هم اگر به هر دلیلی اصلاحات تحریم‌کنندگان را به صف کرد، این طرف بتواند ارای بیشتری به میدان بیاورد. ❗️ الحمدلله اکنون #جبهه انقلاب متحدتر از همیشه این یک هفته با ید واحد کل فضای مجازی و کف خیابان را پر از شعارهای انقلاب خواهد کرد و یک نه بزرگ‌ به دولت #سوم روحانی خواهد گفت. زنده باد جبهه انقلاب زنده باد #جلیلی_قالیباف

مردم نزارین دوباره این آدمها حاکمتون بشن ✅ افشاگری مهم از زندگی شاهانه همتی! 🔸حتما گوش کنید خیلی مهمّه

با شجاعت به میدان بیایید🇮🇷 و از هجمه ها و توهین این مزدوران نترسید! ماشالله به ایرانیان خارج کشور✌🏻

▪️حالا چیکار کنیم با این نتیجه #انتخابات؟ ▪️چطور سعید #جلیلی دور دوم تبدیل بشه به پیروز 🥇قطعی انتخابات 15 تیر ان شاءالله؟ شیخ قمی 1403/04/09 شنبه ✅ نشر طوفانی بده ان شاءالله سعید جلیلی رای قطعی بیاره...

#انگیزشی؛ 🌙 زندگیتون رو با بقیه مقایسه نکنید #دکتر_سعید_عزیزی

🔺پیام انتخاباتی کارگران هفت‌تپه به مردم ایران 🔹نگرانی کارگران : نگذارید اون کسایی که حال و روز ما رو خراب کرده بودن، دوباره بیان سر کار #انتخابات #نه_به_دولت_سوم_روحانی جمعه انتخابات دور دوم را داریم باید تبلیغ کنیم تقابل بین چند چیز وجود دارد: 🔹 پیشرفت یا برگشت به عقب؟ 🔹 رشد اقتصاد یا رکود اقتصادی؟ 🔹 رشد تولید یا توقف تولید؟ 🔹 تولید میلیون ها شغل یا تعطیلی هزاران شغل؟ 🔹 رونق گرفتن کارگاه ها و کارخانه های کوچک یا تعطیلی آنها؟ 🔹 اقتدار بین المللی یا التماس به کدخدا؟ 🔹 مقاومت پایدار یا ذلت باج دهی؟ #رای ما...دکتر جلیلی...دولت اندیشمند

🌹ماجرای پیشگویی امام علی (علیه السلام) درباره نحوه شهادت «میثم تمار» یار ایرانی خود 👇👇👇👇👇 🌹۲۲ ذی الحجه، 👌 سالروز شهادت جناب میثم تمار هدیه به روح بزرگ مردان تاریخ صلوات. حفظ اسلام وتشیع باخون هزاران انسان پاک به دستمان رسیده؛ درحفاظت از این هدیه الهی کوشاباشیم. خدایا: مرگمان راشهادت در راهت قراربده.