eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
9.4هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
6.4هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط و سفارش کتاب از قفس تا پرواز (زندگینامه شهید محمدعلی برزگر): @ShahidBarzgar ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق تبلیغات شما👇 @Mahya6470 لینک کانال https://eitaa.com/24375683/10791
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با دلخورى به خـــدا گفتم  درب آرزوهایم را قفل کردى  و کلید را هم  پیش خودت نگه داشتى  لبخندى زد و جواب داد  همه عشقم این است که به هواى این کلید هم كه شده  گاهى به من سر مى زنى
6.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَـــرَج ۞اللّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تَحبِسُ الدُّعا۞ الحمدالله که کانال مور رضایت شما قرارگرفته،ازپیامهای انرژی بخشتان سپاس. عذرخواهم که تعداد پیام‌ها بسیارزیاده واقعا پاسخگویی مشکل وباتاخیر یا...انجام میشه...حلال بفرمایید. 🇮🇷‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ازاینکه شهید و کانال رو به دوستان خودمعرفی میکنید بی نهایت متشکریم. 🕊دوستان جدید:ضمن خیرمقدم💐 👌پُستها هر ۲۴ساعت یکبار بارگزاری می‌شود هدیه به امام زمان؛شهدا ؛اموات صلوات. 🆔@ShahidBarzegar65
♦️با هم دعای فرج را برای سلامتی و فرج آقا امام زمان(عج) می‌خوانیم. السلام علیک یا صاحب الزمان عج. 😔شرمنده ام... چشمانت راببند وپرونده سیاهم را خط بزن.به خطاهایم نگاه نکن؛ هرچه هستم قبول...اما تمام دلخوشیم این است...که دردلم سراسر عشق ولایت است. خداکند امشب پای پرونده تک تکمان مولا بنویسد.ملاحظه شد.به کوری چشم دشمنان؛ مولایش اورا قبولِ کرد...
💠روزی ابلیس بافرزندانش ازمسیری میگذشتند. به طایفه ای رسیدند که درکنار راه چادر زده بودند، زنی رامشغول دوشیدن گاو دیدند، ابلیس به فرزندانش گفت : تماشاکنیدکه من چطور بلا بر سر این طایفه می آورم بعد بسوی آن زن رفت وطنابی را که به پای گاو بسته بود تکان داد. باتکان خوردن طناب، گاو ترسید و سطل شیر را به زمین ریخت و کودک آن زن را که در کنارش نشسته بود لگد کرد و کشت. زن با دیدن این صحنه عصبانی شد و گاو را با ضربات چاقو از پای درآورد. وقتی شوهرش آمد و اوضاع را دید، زن رابه شدت کتک زد و او را طلاق داد. فامیلِ زن آمدند و آن مرد رادبه باد کتک گرفتند و آنقدر او را زدند که کشته شد. بعد از آن اقوامِ مرد از راه رسیدند و همه باهم درگیر شدند و جنگ سختی درگرفت . هنوز در گوشه و کنار دنیا بستگان آن زن و شوهر همچنان در جنگ هستند. فرزندان ابلیس بادیدن این ماجرا گفتند: این چه کاری بود که کردی؟ ابلیس گفت : من که کاری نکردم، فقط طناب را تکان دادم! ماهم در اینطور مواقع فکر میکنیم : کاری نکرده ایم درحالیکه نمیدانیم، حرفی که میزنیم، چیزی که می نویسیم، نگاهی که میکنیم ممکن است حالی را دگرگون کند، دلی رابشکند، مشکلی ایجادکند آتش اختلافی برافروزد، و... بعدازاین وقایع فکرمیکنیم که کاری نکرده ایم، فقط طناب راتکان داده ایم! مواظب باشیم طنابی راتکان ندهیم...!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حساسیت سپهبد صیاد شیرازی نسبت به بیت‌المال 🔹 به روایت همسر علی صیاد شیرازی
💫پارت(۲۲) جلد دوم کتاب ازقفس تا پرواز خاطرات شهیدمحمدعلی برزگر🌷 📝چادر نمـــاز 🌷 زمان جنگ تحمیلی بود و خاطرم هست که آن سال نُه سالم شده بود و به سنّ تکلیف رسیده بودم و همراه با بزرگترها به مسجد می رفتم 🌷چادرِ نماز مادرم را که بسیار برایم بزرگ بود رامی پوشیدم و از ترسِ زمین نخوردن ؛گوشه های چادر را در مشت می گرفتم وبه زحمت با دستان کوچکم دور کمرم جمع میکردم وبه راه می افتادم امادو دقیقه بعد چادرزیر پایم می ریخت و دوباره این وضع تکرار میشد 🌷 یک روز وقتی از مسجد بیرون آمدم دیدم عمو هم داخل حیاط مسجدمشغول احوال پرسی ،با اهالی روستاست انگار تازه از جبهه به روستا بر می گشت و مثل همیشه ایستگاه دل چسبش مسجدبود، 🌷با ذوق صدایش زدم: سلام عمو محمّد! با شنیدن صدایم سرش را به طرف بالکن مسجد چرخاند سریعاً به طرفم آمد و مرا در آغوش کشید و بوسید و گفت: علیکم السلام عزیزِ دلِ عمو! 🌷 بعد لبخندی زد وگفت: چقدر خوشحالم که تو را اینجا میبینم. گفتم: عمو! من به سنّ تکلیف رسیده ام :. پرسید .پس چرا با چادر خودت نیامدی؟ 🌷سرم را پایین انداختم و چیزی نگفتم عمو دستم را گرفت به خانۀ مادربزرگ آمدیم. ولی حیف که عمو همیشه کم مرخّصی میگرفت و همۀ ما مدّت زمان طولانی را به شوق دیدار او منتظر می ماندیم و او همیشه دیر می آمد و زود میرفت. خلاصه چند روزی از آمدنش می گذشت، 🌷تااینکه یک شب عمو به منزلمان آمد و از داخل پلاستیک مشکی که همراهش بود دو بستۀ روزنامه.پیچ در آورد و به من و خواهرم داد وقتی بسته ها را باز کردیم باورمان نمیشد عمو به ما دو قوارۀ چادریِ سفیدِ گُلدار که خیلی زیبا بود هدیه داد 🌷 با خوشحالی عمو را بوسیدیم و عمو به مادرم رو کرد و گفت: زن داداش! این پارچه ها را برایشان چادرِ نماز بدوز، که اگر دفعۀ بعد آمدم بچه ها را با چادرنمازِ خودشان ببینم اینطوربرای انجام واجباتشان اراده بیشتری خواهند داشت 🌷صبح شد و مادرمان پارچه ها را به خاله خیّاطِ روستا داد و پس از دو روز چادرها از خیّاط تحویل گرفتیم و پوشیدیم. با شادمانی به خانۀ ننه آقا [مادربزرگمان] آمدیم فریاد زدیم: عمو عمو! 🌷مادربزرگ روی پله های حیاط با کاسه ای خالی از آب نشسته بودو در حالی که اشک هایش را با گوشۀ چادرش پاک می کرد ؛ با صدایی گرفته و لرزان گفت: عمو رفت، برای آمدنش دعا کنید 🌷 گرچه آن روزبا ناراحتی و ناامیدی به خانه آمدیم.ولی ازاینکه اولین هدیه تکلیف را ازعموشهیدگرفته بودیم شوق زیادی برای نمازاول وقت درمسجدرا داشتیم.
8.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹یک عده‌ای یاد گرفته اند و می‌گویند این چه حرفی است,این حرفها معنی ندارد. مگه مردم ایران باهم قهرن🤔⁉️
💐 مواعظی زیبا از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) ☘🌹 شخصی از پیامبر خدا پرسید ؛ میخواهم گناه نکنم، چه کنم!؟ 👈 فرمود دروغ نگو ☘🌹میخواهم داناترین مردم باشم 👈 فرمود از خدا بترس ☘🌹میخواهم از خالصان باشم 👈 فرمود شب و روز قرآن بخوان ☘🌹میخواهم همیشه دلم زنده باشد 👈 فرمود مرگ را فراموش نکن ☘🌹میخواهم همیشه در رحمت حق باشم 👈 فرمود به خلق خدا نیکی کن ☘🌹میخواهم از دشمن به من آفتی نرسد 👈 فرمود همیشه توکل به خدا کن ☘🌹میخواهم در جمع مردم خوار نباشم 👈 فرمود پرهیزگارباش، ازگناه بپرهیز ☘🌹میخواهم عمرم طولانی باشد 👈 با اطرافیانت ارتباط بگیر ☘🌹میخواهم روزی من وسیع باشد 👈 فرمود همیشه با وضو باش ☘🌹میخواهم به آتش دوزخ نسوزم 👈 فرمود چشم و زبان خود را ببند ☘🌹میخواهم سنگین ترین مردم باشم 👈 فرمود ازکسی چیزی مخواه ☘🌹میخواهم مال من بیشتر شود 👈 فرمود مداومت کن به سوره واقعه هر شب ☘🌹میخواهم فردای قیامت ایمن باشم 👈 فرمود در میان شام و خفتن به ذکر خدا مشغول باش ☘🌹میخواهم باحضور قلب نمازهایم را بخوانم 👈 فرمود در وضو گرفتن بسیار دقت کن ☘🌹میخواهم در نامه اعمالم گناه نباشد 👈 فرمود به پدر و مادرت نیکی کن ☘🌹میخواهم برای من عذاب قبر نباشد 👈 فرمود لباس خود را پاک نگهدار
13.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پروری...سرگذشت یک فرزند اگر فرزندشما دریک مسیری دچارشکست شد؛لطفا بجای سرزنش؛ غبار ناامیدی و شرمندگی رو از پیشونیش پاک کنید درست مثل بچگیش که وقتی می افتاد سریع خودتون رو می رسوندین و زانوهاش رو میتکوندین؛ باچندتا انرژی وحرف مثبت جون دوباره میگرفت برای از نو قدم برداشتن. فرزندشما اگر ۵۰سالش هم بشه بازم بچه شماست .کمکش کنید.هیچکس جزشما نمیتونه غمخوارش باشه.تنهاش نزارین. آنوقت مطمئن باشید بارسیدن به اولین پله موفقیت فقط وفقط بعدخدا حمایت شمارو می بینه.
10.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هاون میکوبیم!😳 👌چه هاونی داره میشه این!!!😂😂 ✍ حتماً ببینید قصه این روزهای کشور ما.....
ﺭﻭﺯی مردی ﺭﻓﺖ ﭘﯿﺶ امام جماعت پرسید: ﺯﻧﻢ ﻧﻤﺎﺯ نمی خونه، ﭼﮑﺎﺭ ﮐﻨﻢ؟؟؟ حاج آقاگفت: ﺭﺍﺟﻊ ﺑﻪ ﻓﻀﻴﻠﺖﻫﺎی ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺮﺍﺵ ﺑﮕﻮ، ﺑﮕﻮ ﻛﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﻭﯼ ﺭﻭﺡ ﺁﺩﻡ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻣﺜﺒﺖ ﺩﺍﺭﻩ. مرد: ﮔﻔﺘﻢ، خیلی ﻫﻢ ﺯﻳﺎﺩ ولی ﻓﺎﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﻩ!!! حاج آقاگفت: ﻭﻋﺪه ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﻬﺸﺖ ﻭ نعمت های ﺍﻭﻥ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﺵ ﺑﮕﻮ ﻭ ﺑﮕﻮ ﮐﻪ ﺍﮔﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﻧﻪ ﭼﻪ ﭼﻴﺰﻫﺎیی ﺗﻮﯼ ﺑﻬﺸﺖ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺷﻪ. مرد: ﮔﻔﺘﻢ! خیلی ﻫﻢ ﺍﻏﺮﺍﻕ ﻛﺮﺩﻡ. ولی بی فایده ﺍﺳﺖ. حاج آقاگفت: ﺍﺯ ﻫﻮﻝ ﻭ ﻭﺣﺸﺖ ﺟﻬﻨﻢ ﻭ سختی هایی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﺨﻮﻧﺪﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻨﻪ ﺑﺮﺍﺵ ﺑﮕﻮ. مرد: ﮔﻔﺘﻢ خیلی ﻫﻢ ﺯﻳﺎﺩ ولی ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺷﺖ!!! حاج آقا ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﻴﺖ ﺁﺧﻪ ﺣﺮﻑ ﺣﺴﺎﺑﺶ ﭼﯿﻪ!؟ مرد: هیچی، ﻣﻴﮕﻪ ﺗﻮ ﺑﺨﻮﻥ ﺗﺎ ﻣﻨﻢ ﺑﺨﻮنم!!!🤦‍♂
5.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ﺍﮔﺮ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﻫﯽ ﻫﺮگز ﺍﺯ ﺧﻮﺑﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﻫﺎﯾﺖ ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﺷﻮﯼ فقط ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺧـﺪﺍ ﺧﻮﺑﯽ ﮐـن بعضی ازمرﺩﻡ ﻣﻌﻤﻮﻻً ﻗﺪﺭ ﻧﺷﻨﺎﺳﻨﺪ ﻭگاهیﺟﻮﺍﺏ ﺧﻮﺑﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑـﺪﯼ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ خوبی ﮐﺮﺩﻥ ﻫﺎﯾﺖ فقط برای خـدا باشـد ﺩیگر ﻗﺪﺭ ﻧﺷﻨﺎﺳﯽ بـرایت اهمیتی نـدارد چون می‌دانی خـدا به جای همه بـرایـت جبـران خـواهد کـرد هر روز از خـداوند عـشق و انرژی بگیـریم و بعد فقط برای رضایت و لبخند او بین بندگانش مـهربانی و انسانیت و عشق را تقسیم کنیم...‌. شـاید یک کلام تــو فردا زنـدگی یک نفر را نجات دهـد....