eitaa logo
کف خیابان🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
8.4هزار ویدیو
58 فایل
تاریخ ساخت کانال:97/1/11 به یاد رفیق شهیدم کانال وقف شهید محمودرضابیضائی مبارزه با فتنه ارتباط با خادم کانال 👈🏽 @Mojahd12
مشاهده در ایتا
دانلود
قصه ی روز و شب من، سخنی مختصراست... روز در خواب خیالاتم و شب، بیدارم... #دلتنگی #مرادریاب_ای_شهید... 🌙شــبتون_شــهدایی🌙 @shahid_beyzaii
قصه ی روز و شب من، سخنی مختصراست... روز در خواب خیالاتم و شب، بیدارم... #دلتنگی #مرادریاب_ای_شهید... 🌙شــبتون_شــهدایی🌙 @shahid_beyzaii
قصه ی روز و شب من، سخنی مختصراست... روز در خواب خیالاتم و شب، بیدارم... #دلتنگی #مرادریاب_ای_شهید... شــبتون_شــهدایی @shahid_beyzaii
در صدا کردنِ نام یک "کجایی؟" پنهان است یک "کاش مےبودی"💔 یک "کاش باشی" من نامِ تو را حذف به قرینهء این همه ❣و پرسش صدا مےزنم: برادرم....💔 @shahid_beyzaii
اے #شهیـد ای جـوان مردِ راهِ عاشقی ڪجایِ #قافیه را باخته ایم ڪه این چنین #غـرقِ دنیا گشته ایم؟ ای غـرق در خدا دست ما غرق شدگان را بگیر #دلتنگے #شهید_محمود_رضا_بیضایی #روزتان_شهدایی @shahid_beyzaii
روی دیوار قلبم #عکس کسی است که هرگاه دلم تنگ #بهشت میشود به #چشمان او خیره میشوم... #دلتنگے😔 دعام.کن.داداش😔 #شهید_محمود_رضا_بیضایی #روزتان_شهدایی @shahid_beyzaii
🌷 🌾 سال ٩٣ از سخت ترين سفرهايي بود كه رفتم، از شانسِ ما گوشي📱 من خراب شده بود،من صداي حميد🔊 را داشتم،⚡️ولي حميد صدايم را نمي شنيد. 🌾وقتي برگشتم كاري كه كردگوشي من را داخل سطل آشغال انداخت وگفت: تونميدوني من چي كشيدم اين ! وقتي نميتونستم صداتو بشنوم 🎧دلم ميخواست سر بذارم به كوه و بيابون 🌾اين حرف ها را كه ميزد با تمام وجود دلتنگي هايش💔 را حس ميكردم،دلم بيشتر قرص ميشد كه صدايم را شنيده وفكر را از سرش انداخته🗯 است. 🌾عشقي💞 كه حميد به من داشت را دليل محكمي مي ديدم براي ،پيش خودم گفتم:حميد حالا حالا موندنيه،بعيد ميدونم چيزي با ارزش تر از اين بخواد پيش بياد كه حميد رو از من جدا كنه💕. راوی:همسرشهید
هدایت شده از کف خیابان🇵🇸
اے #شهیـد ای جـوان مردِ راهِ عاشقی ڪجایِ #قافیه را باخته ایم ڪه این چنین #غـرقِ دنیا گشته ایم؟ ای غـرق در خدا دست ما غرق شدگان را بگیر #دلتنگے #شهید_محمود_رضا_بیضایی #روزتان_شهدایی @shahid_beyzaii
#رهبرانہ #شهیدانہ 🌷 #امام_خامنه ای: باب #شهادت بسته میشد اگر همسران شهدا زبان به شکوه باز میکردند! #زنان_مؤمنہ #زنان‌زینبے #صبر #دلتنگی 💔 @shahid_beyzaii
🌷🍃 ای عشق! از این قفس رها کن ما را با دست شهادتت سوا کن ما را ای مردِ مدافعِ حرم هایِ دمشق! در سنگر و سجاده دعا کن ما را
دیگر چه فرقی میکند عشق را به زبان بیاورم یا نه تو از چشم های من کتابی بخوان... به نامِ ؛ "دلتنگی _ چاپ هزار و یکم" #محمود_رضا #رفیق #دلتنگی @shahid_beyzaii
نیَم به هجر تو تنها دو همنشین دارم... دلِ شکسته یکی جانِ بی قرار یکی... #محمود_رضا #رفیق #دلتنگی #تنهایی #آماده_شهادت @shahid_beyzaii
"دلتـنگـــــم" 🕊 هــــــمـــین... و ایــــــن نیــــــاز به... هــــیچ زبـــان... شاعــــرانه ای نــــدارد … #محمود_رضا #رفیق #دلتنگی @shahid_beyzaii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هوای تو دارم... ببین بی قرارم... #محمود_رضا #رفیق #بی_قراری #دلتنگی @shahid_beyzaii
باز #پنج_شنبه و باز تکرار دلتنگی..... هوای #دلتنگی هوای خاصی است . دلتنگی هوایش ابری ست و چشم های من به هوای تو بارانی..... #دلتنگتم_آقامحمودرضا🌹 @shahid_beyzaii
بعد از تو #دلـتنگی رودی نیست ڪه به دریا بریـــزد! دلتنگی  ماهی ڪوچڪی ست ڪه برڪه اش را از چهار طرف سنگچین ڪرده باشند... @shahid_beyzaii
روےِ ثانیـــــه ثانیـــــه هاےِ دیشـــبِ کـــــوثـــــر راه مے رفـــــت....😔 وقتی تو مجلس گفتن بابا ، هُری دلِ کوثر ریخت.... خُــب خــــوان آرامـــــتر.... نمیگی وقتی فریاد می زنی که بے بـابـا شد ، کوثر برایِ بابا محمودرضا از چشماش میباره...؟!😭 نمیگی برایِ روز هایی تنگ میشه که دیگه برنمیگرده...؟! واای از اون لحظه ای که گفتن ان...😔 حتما پشتِ بغضش می گفته : منم دردونه ی بابام بودم ، منم بابایی ام.... 😭😭😭 دیشب دل کوثر با آسمان و دلتنگی اش ، به یاد بابا ، پا به پایِ دل بچه های علی بارید.... دیشــــب تو مجلسِ علےِ ، کــــوثـــــر رو کم آورد..... فدایِ هق هق دخترانهِ ات کوثر جان...😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی از شهر به #پرواز در آمد تن تو دست در گردنم انداخت #غم رفتن تو پشت هر پنجره یک #بغض به یادت گل کرد زنده شد در دلِ شب #خاطره ی روشن تو تا #شفاعتگر چشمان سیاهم باشی سالها #سوخته ام در تب پیراهن تو حجم این شهر که امروز پر از #عطر گل است لحظه ای پر شده از #خاطره ی بودن تو #رفیق #محمودرضا #بغض #دلتنگی #غم
وقتی از شهر به در آمد تن تو دست در گردنم انداخت رفتن تو پشت هر پنجره یک به یادت گل کرد زنده شد در دلِ شب ی روشن تو تا چشمان سیاهم باشی سالها ام در تب پیراهن تو حجم این شهر که امروز پر از گل است لحظه ای پر شده از ی بودن تو