eitaa logo
🇵🇸🇮🇷عَݪَـــمدآرآݩ ــعِشق
1.1هزار دنبال‌کننده
27.7هزار عکس
15.4هزار ویدیو
28 فایل
براي بهترين دوستان خود آرزوي شهادت کنيد .. 🌷شهيد سيد مجتبي علمدار🌷 لینک ناشناس payamenashenas.ir/Shahid_Alamdar #تأسیس؛1398/1/12
مشاهده در ایتا
دانلود
اول هر #سپیده مہربان مولایم... نامت شروع مبحث زیباے عاشقےست #سلام_محبوب_قلبم✋🌸 🌷 #اَللّهُـــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــکَ_الفَـــرَج 🌷 کانال علمدار عشق🌺 @Shahid_Alamdar
سر سلسله جنبان تجلی صفات شد ختم رسل جمع جمیع ملکات از عرش ملایک زشعف بانگ زدند بر خاتم انبیا محمد(ص)صلوات 🌴اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم کانال علمدار عشق🌺 @Shahid_Alamdar
✨فراموش نڪنیم همه‌ ما باهم متفاوتیم 💕از پوستی ڪه وجودمان را در بر گرفته تا مغزی ڪه با آن می‌اندیشیم ! هر چند سخت است ولی همدیگر را قضاوت نڪنیم . ✾❀ @Shahid_Alamdar ❀✾ ________________✨💎😉 جملاتی که اخلاقتان را ناب میکند @
#شهید‌سیدمجتبی‌علمدار : «برای بهترین‌دوستان خود دعای‌ِشهادت کنید» هرچند که خیلی‌از افراد می‌گویند: خدانکند این چه حرف‌هایی است که می‌زنید؟ چرا دعای مُردن می‌کنید برای هم؟  اما آنها غافلند از اینکه شهادت، مردن نیست. شهادت زنده ماندن ابدی است ،جاودانگیست و چه بهتر از جاودانه شدن؟ ┄┄┅🍃✿❀🌸❀🍃✿┅┄┄ ✾❀ @Shahid_Alamdar ❀✾
بسم الله الرحمن الرحیم
صبح شد باز هم آهنگ خدا می‌ آید چه نسیم ِخنکی! دل به صفا می آید به نخستین نفسِ بانگ ِخروس سحری زنگِ دروازه ی دنیا به صدا می آید سلام دوستان خوبم✋ صبح آدینتون مهدوی🌸 کانال علمدار عشق🌺 @Shahid_Alamdar
❤️🌹❤️ بودنٺ هدیہ اے اسٺ ڪہ هر روز رو نمایے میشود با یڪ سلام تازه عطر تازگے را بہ تڪرارهایمان برگردان سلام بر امامے ڪہ از پدر بہ من مهربان تر اسٺ #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ روشناے دل من💚 حضرتـــ خورشید #سلام✋ کانال علمدار عشق🌺 @Shahid_Alamdar
دختر خانوم!😊☝️ شأن و حیای☺️ دخترانه ات را به هر چیزی نفروش! ارزشش را ندارد...😔 خیال نکن همین که قلب ❤️جوانی را تسخیر کردی،باارزشی...😑 همین که نگاهی👀 را به دنبال خود کشاندی،باارزشی...😢 نه!❌ ارزش تو به عشوه ریختن💁 و ناپاک کردن قلب❤️ و چشم 👀دیگران نیست...☹️ این تو نیستی که سود می کنی،آنها هستند که از تو سود می برند...😡 با کارهایت نگاه و توجه را گدایی نکن...😞 نگاه و توجه خدا می ارزد به صد نگاه و توجه غیر... این توجهی که تو دنبالشی توجه نیست که به دست می آوری،آبرویی است که از دست میدهی…!😰 با خودت فکر کن…؟ ببین چه چیزی را از دست می دهی و چه چیزی به دست می آوری؟🚫 مبادا چیزی را به خاطر"هرچیز"😒و"هر کسی"از دست بدهی...❌ ارزش تو بالاتر از این حرفهاست که پاکی و نجابتت😇 را ارزان از دست بدهی…!😣 کانال علمدار عشق🌺 @Shahid_Alamdar
🔸ـــــــــ سلام وعرض ادب ـــــــــــ🔸 ‌ 🔹_قسمت،_ #چهلوهشتم🔹 🔸این داستان؛ #راهیان_نور #سیدمجتبی_علمدار #کتاب_علمــــــــــدار 🆔 @Shahid_Alamdar باهم مطالعه کنیم📘:) #بسم_رب_الشهدا🔻🔻🔻🔻
🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹 سال 1374 بود. هنوز بحث راهیان نور مثل حالا آنقدر گسترده نشده بود.🙂 به همت و مديريت آقا سيد، كاروان ميثاق براي بازديد از مناطق جنوب آماده حرکت شد.😍 ما هم با او همراه شديم. بعدازظهر، به هفت تپه رسيديم. قرار شد كه شب را آنجا بمانيم و صبح عازم مناطق ديگر شويم.😇 ّ گردان مسلم در دوران دفاع مقدس در هفت تپه بود. اما فاصلة زيادي تا مقر محل استراحت ما داشت براي همين صلاح ندانستيم كه كاروان را براي بازديد به آنجا ببريم.😐 رفتم پيش آقا سيد و گفتم: حالا كه تا اينجا آمده ايم بهتر است بدون آنكه به كسي بگوييم خودمان به محل گردان مسلم سري بزنيم.😍 آقا سيد هم قبول كرد. بعد از آنكه کارها را به دوستان و مسئولان مربوطه واگذار كرد به راه افتاديم. در موقع حركت چند نفر ديگر هم كه مطلع شده بودند با ما همراه شدند🙃 در طي مسير خاطرات گذشته را مرور ميكرديم. تا اینکه به نزديكي محل استقرار گردان مسلم رسيديم🚶‍♂ @Shahid_Alamdar 🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺
🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺 وقتي وارد محوطه شديم هر كسي به گوشه اي رفت. من هم به محل چادر دسته حضرت علي اكبر، كه عضو آن بودم رفتم😊خاطرات خاطرات را در ذهنم مرور ميكردم. بعد از سالها به جایی برگشته بودم که بهترین خاطرات نوجوانی و جوانی ام در آنجا رقم خورده بود😭 ناگهان احساس كردم كسي فرياد ميزند! خيلي ترسيدم😰 فكر كردم براي كسي اتفاقي افتاده. از جا پریدم و به طرف صدا دويدم.صدا از زمین محوطة صبحگاه گردان ميآمد.🤔 تا به محوطة ميدان صبحگاه رسيدم به اطراف نگاه كردم. ديدم صدا از اتاقكي كه در محوطة ميدان صبحگاه قرار داشت، ميآید. 😳سید بود. سید مجتبی رفته بود آنجا و دوستان شهیدش را صدا ميزد؛😭😭 همان هايي كه فكر ميكرد او را جا گذاشته اند و به سفر عشق رفتهاند😭 ٭٭٭ بعد از جنگ وقتي برای بازدید از منطقه حرکت ميکردیم و به شلمچه ميرسيديم دیگر نيازي به خواندن مصيبت نبود!😭 سيد رو به قبله مينشست و به افق خيره ميشد. اشك در چشمانش حلقه ميزد. بعد به شدت گريه ميكرد. نگاه به چهره سید خیلی در انسان تأثیرگذار بود😍 رضا علیپور ميگفت: »بعد از آنكه سید از زيارت خانة خدا برگشت براي گفتن زيارت قبولي رفتيم منزلشان.« سید گفت: »وقتي رفتم توی سرزمین عرفات. يك جايي خلوت كردم. اول بيني ام را روي خاك گذاشتم و خاک را بوييدم، ميداني چه بويي را حس كردم!؟🤔 @Shahid_Almdar 🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺
🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺 گفتم: »نه.😐 با حال عجیبی ادامه داد: »من بوي شلمچه را احساس كردم. بعد هم خيلي گريه كردم.😭 اطرافم كسي نبود. داد ميزدم. گريه كردم. ميگفتم آقا من لایق نيستم؟ ميخواهم براي يك بار هم كه شده، حتي به صورت ناشناس شما را ببينم، آنقدر گريه كردم كه اطراف سرم كاملًا خيس شده بود.😭 آری، سيد همه جا به ياد شلمچه بود.😍 رضا علیپور ميگفت: »يك شيشه عطر خوشبو از شهيد سيد علي دوامي به سيد مجتبي رسيده بود. آقا سيد در مراسم ازدواج رفقا كه دعوت ميشد به آنها ميگفت: اين شيشة عطر سوغات سيد علي است كه از مشهد آورده، حيفم ميآيد كه فقط خودم از آن استفاده كنم. او به حرم امام رضا شما را در اين روز مبارك به ياد سيد علي و هم معطر ميكنم. سيد حتي در اين لحظه ها هم از ياد ياران شهيدش غافل نبود و با اين كار به ديگران هم يادآوري ميكرد.😍😍 کانال علمدار عشق🌺 @Shahid_Alamdar 🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺