فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی سخته دوتا از بهترین ها رو کنارت تو عملیات از دست بدی، یکی بهترین رفیقت باشه #شهید_علیرضا_بریری و یکی هم بهترین داداشت #شهید_محمود_رادمهر باشی... خودت هم بشی جانباز و دلتنگ... بشی جامانده از جنگ، حتی به حضرت آقا رهبر انقلاب بگی که اجازه بدید من دوباره برم منطقه... #محمدرضا_رادمهر جانباز #مدافع_حرم #حضرت_زینب سلام الله که در اردیبهشت سال نود و پنج در خانطومان سوریه به مقام والای جانبازی رسید و برادرش محمود و بهترین دوستش علیرضا و خیلی دیگر از همرزمانش به شهادت رسیدند...
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
🌹
اواخر آذر ۱۳۶۰ بود. یادم هست که زن صاحبخانه میگفت:"بچه را آوردند خانه". اما درست یادم نیست چه کسی مراد برد طبقه بالا تا بچه را ببینم .
وارد اتاق که شدم مادر بود و "بچه" توی بغلش و زنهای همسایه و فامیل که یک حلقه دور آن اتاق کوچک زده بودند .
این تنها تصویری است که از تولد محمودرضا به یاد دارم و هیچوقت یادم نرفته .
۳۰ دیماه ۹۲ ، وقتی پرواز ۱۱ شب تهران - تبریز توی فرودگاه تبریز به زمین نشست و با پدر از پله های هواپیما پایین آمدیم و وارد سالن فرودگاه شدیم.از همسرم که پدر و برادرش و پسرمان را در مشهد رها کرده بود و خودش را رسانده بود فرودگاه تبریز ،خواستم که قبل از رسیدن ما به خانه ،خبر شهادت محمودرضا را به مادرم برساند.
نمی دانم کی رسیدیم توی کوچه و جلوی خانه پدر .
صدای گریه زنها توی کوچه شنیده میشد.پله ها را رفتم بالا و وارد اتاق شدم.
مادر بود و زنهای همسایه که یک حلقه دور آن اتاق کوچک زده بودند .
شبیه روز تولد محمودرضا در ۳۲ سال پیش اما اینبار مادر "بی محمودرضا" بود .
مادر از خبر طوری استقبال کرده بود که انگار خبر داشته و خبر غافلگیر کننده ای نگرفته.بی قرار بود و نبود .نشسته بود اما غرق در اشک.مدام می گفت : " رفتی به آرزویت رسیدی؟". "راه امام حسین را رفته پسرم .." میگفت و اشک می ریخت .
گاهی هم می گفت :"یوسفم رفت .." نشستمپیش مادر و بهترین جای دنیا در آن لحظات همانجا بود .
تولد آقا محمودرضا
۱۸ آذر ۹۷
ساعت ۲:۴۷
راوی برادرشهید
#حدیث_مهدوی
🌷 کلام امام زمان«عج»:
✨أنا المهدي أنا قائمُ الزمان أنا الذي أملؤها عدلاً کما مُلئت ظلماً وجوراً
ای شیعه ما
▫من همان مهدى هستم.
▫من قيامگر زمان ميباشم كه زمين را از عدل پر ميكنم
▫همانطور كه از ظلم و جور پر شده است.
📚 منابع :
الغيبة (للطوسي)/ كتاب الغيبة للحجة / النص / 254 / 3 - فصل أخبار بعض من رأى صاحب الزمان ع و هو لا يعرفه أو عرفه فيما بعدبحار الأنوار (ط - بيروت) / ج 52 / 2 / باب 18 ذكر من رآه صلوات الله عليه ..... ص : 1
@shahid_beyzaii
🔴 قضاوت 😰
🔶در بين بني اسرائيل قاضي اي بود كه ميان مردم عادلانه قضاوت مي كرد.
♦️وقتي كه در بستر مرگ افتاد، به همسرش گفت:
- هنگامي كه مُردم مرا غسل بده و كفن كن و چهره ام را بپوشان و مرا بر روي تخت (تابوت) بگذار.
🔰وقتي كه مُرد، همسرش طبق وصيت او رفتار كرد. پس از چند دقيقه كه روپوش را از روي صورتش كنار زد ناگهان كرمي🐛 را ديد كه بيني او را قطعه قطعه مي كند...
⚠️از اين منظره وحشت زده شد!
⭕روپوش را به صورتش افكند، و مردم آمدند و جنازه او را بردند و دفن كردند.
همان شب در عالم خواب، شوهرش را ديد.
🔹️شوهرش به او گفت:
- آيا از ديدن كرم وحشت كردي؟
🔸️زن گفت:
- آري!
🔹️قاضي گفت:
- سوگند به خدا! آن منظره وحشتناک به خاطر جانبداري من در قضاوت راجع به برادرت بود!
⚫روزي برادرت با كسي نزاع داشت و نزد من آمد. وقتي براي قضاوت نزد من نشستند، من پيش خود گفتم: خدايا حق را با برادر زنم قرار بده!
🔆وقتي كه به نزاع آنان رسيدگي نمودم، اتفاقا حق با برادر تو بود، و من خوشحال شدم.
❎ آنچه از كرم ديدي، مكافات انديشه من بود كه چرا مايل بودم حق با برادر زنم باشد و بي طرفي را حتي در خواهش قلبي ام حفظ نكردم...
📒بحارالانوار، ج 14، ص 489
@shahid_beyzaii
⚠️ تلنگــــــر
🔴 #شهید_نشوی_میمیری!
💢 میدانی حکایت من چیست⁉️
حکایت من آن گمشدهای است که میدود در بیابان دنیـــا
میگردد دنبال نشانی از شهادت ....
°•⇜میدانی دردم را؟
°•⇜میفهمی اشکم را؟
°•⇜میبینی قلبمـ💔 را؟
°•⇜من اینم😭
💢 میدانی که شهید_نشوی
آخرش میمیری ... تمـــــام ️
یک کاغذ، پایان من و توست
که رویش با خط تایپی مینویسند
✍ فوت_شد!
💢 میدانی؟
✧سخت است
✧درد است
✧بغض است
💢 آخر این قصه این طور تمام شود
بگویند: مُــــرد. ️
خیلی سنگین است، مُرد...مُرد؟ مرد و تمام_شد؟
💢 یعنی آخر نشد، شهادت قسمتش
👈 یعنی دیدار.. ✓ابراهیم هادی و ✓حاج همت و ✓حاج مهدی ...و ✓محمدرضا دهقان و ✓ محسن حججی را به گور ببرد
اصلا انصاف نیست ها😭
⭕️ ما مدعیان صف اول بودیم
⭕️ از آخر مجلس شهدا را چیدند🌹
💢 بیا برویم، آخر صف
شاید به ما بی_لیاقتها هم رسید
دلشکستهها💔 مرگ را نمیپذیرند
طاقت ندارند بگویند، آخر این قصه بامرگ خاتمه یافت.
خداوندا...
به حرمت شهدایت، آخر قصهی ما را شهادت قرار بده.
اللهــــمارزقنــــاشهــــادتـــــ💔🕊
@shahid_beyzaii