⚠️مراقب باشیم انتظار ما انتظار یهودی نباشد
آیت الله حائری شیرازی:
🔹«همین انتظار که امروز ما نسبت به حضرت مهدی (عج) داریم، یهود نسبت به پیامبر اسلام داشتند. یهودیان بر اساس همین انتظار… به سوی مدینه روانه شدند و در اطراف آن خیبر، فدک و… سکنی گزیدند تا به هنگام ظهور پیامبر آخر الزمان نخستین بیعت کنندگان با او باشند… اما وقتی پیامبر موعود به رسالت مبعوث شد، نه تنها با او بیعت نکردند، بلکه در مقابل انجام رسالتش خدعه، توطئه و صف آرایی کردند.
🔺آنها گمان می کردند که فاصله شان با پیامبر فاصله زمانی است، در حالیکه با آن حضرت، فاصله ی اخلاقی داشتند
‼️ فاصله ی ما با مهدی موعود (عج) نیز فاصله ی اخلاقی و معنوی است این فاصله اگر برداشته نشود، دیر یا زود ما را از امام زمانمان جدا خواهد ساخت…
🔸 و در مقابل چه بسیار کسانی که در ظاهر از بی خبران بسیار دورند، اما به دلیل آگاهی و پاکی درونی در واقع با امام عصر (عج) نزدیکند و پس از ظهورش بلافاصله به او می پیوندند.»
✔️ آری، یهودیان مدینه به دیگران همچون محرومان و بی خبران می نگریستند، اما خود از بیعت با پیامبر موعود بازماندند، چرا که با آن حضرت فاصله ی اخلاقی داشتند. در مقابل سلمان ها و اویس ها که در ظاهر از دوران و بی خبران بودند، پس از بعثت پیامبر خود را به پیامبر رساندند و بیعت کردند، چون فاصله ی معرفتی و اخلاقی را در نوردیده بودند.
اما فاصله ی ما با امام زمان (عج) چقدر است⁉️
خدا کند ما به سرنوشت یهودیان مدینه دچار نشویم…
⛅️أللَّھُمَ عجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج
دُعـا بِخوان
بَراۍ عاقبٺ بِخیری مَـن
تویی ڪِه خَتم به خیر شُد عاقبتت
#شهید_محمودرضا_بیضائی 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"سیّدِ سقا" درگذشت
پیر مردی که تمام زندگی خود را وقف سقایی کرده بود در سن ۸۱ در شب مبعث رسول الله به رحمت خدا رفت .
به خاطر آبهایی که صلواتی به دست مردم داده بود آخرین خواستهاش از مردم این بود :
برایم صلوات بفرستید آن هم با صدای بلند ...
تا جایی که میتونید نشر بدید تا روح این سید بزرگوار شاد بشه
✨﷽✨
| روایتی_از_حاج_حسین_یکتا |
حاج احمد کاظمی سرش
ترکش خورده بود! در حالت کما بود!
رو تخت بیمارستان یهو پاشد نشست!
رفقاش گفتن چیشد بیهوش
بودی که؟گفت: حضرت زهرا (س)
اومدگفت پسرم پاشو برو به کارات برس.
رفقای محسن حججی میگفتن؛
محسن جلومون تیرخورد و افتاد!
بالا سرش فاتحه هم خوندیم !
داعشیاکه رسیدن محسن
پاشد وایساد ... !!
شاید حضرت زهرا (س)اومد..
گفت: پسرم پاشو به کارت برس...
شادی_روح_شهدا_صلوات
اللهمـ_ارزقنا_شهادتـ_فی_سبیلڪ🌷
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
#سیل #صلوات #تلنگر
🆔 @shahid_beyzaii
کف خیابان🇵🇸
حال کل کل نداشتم. گفتم سیداگه میخوای روچفیه نماز بخونم تو باید وایستی جلو.
اونهم رفت جلو.... الله اکبر... نمازمغرب و عشارو به سیداقتداکردم و...
.
گفت:
شخصیت و دغدغه سیدابراهیم بدجورذهنم رو درگیر کرده بود.شباهتاش با محمودرضا... بین دونماز ازش پرسیدم سیدابراهیم، محمودبیضایی رو میشناختی؟
جوابش کوتاه بود...با یه حالتی گفت آره، توعملیات حجیره باهم بودیم. پسر خیلی خوبی بود.... وساکت شد.نه اون چیزی گفت،نه من ادامه دادم.
گفت:
نمازعشا روکه خوندیم سید خودش روکمی کشوند عقب و به دیوار کوتاه ایوون تکیه داد، زانوهاش رو توسینه اش جمع کرد وتسبیحش رو دست گرفت و پیس پیسی کرد و سرشو انداخت پایین و مشتی ازدونه های تسبیح روجدا کرد و یکی یکی برمیچیدشون و وقتی تموم شد بهم نگاه کرد و گفت خوب اومد پاشو بریم.خنده ام گرفت، گفتم کجاسید، گفت بریم بالا بهت میگم.
گفت:
ازایوون پله میخورد به پشت بوم.بچه ها بالای بوم داشتن پست میدادن. رفتیم بالا و نشستیم. به دیوار کوتاه پشت بوم تکیه دادیم... شونه به شونه...
.
گفت:
حالم داغون بود... شب سوم محرم بود و بدهوای روضه کرده بودم. به سید گفتم سیدابراهیم، شب سوم محرمِ، شب حضرت رقیه، کسی رو نداری دوخط روضه بخونه؟
سیدابراهیم آروم اصغر رو صدا زد، گفت علی اصغر بخون. علی اصغر جوون صورت سوخته ای بود با چشمای سرمه کشیده. بی مقدمه شروع کرد نوحه ی خوند. درباره شهدا... آروم به سینه میزدیم اما سید... شونه های مردونه اش تکون میخورد و با صدای ریزی گریه میکرد... با سید، رو پشت بوم، شب سوم محرم، به عشق حضرت رقیه، به یادشهدا، به سینه زدیم...
.
گفت:
گفتم سیدنگفتی استخاره چی بودگرفتی؟
گفت بیاکه امشب حسابی کار داریم. استخاره کردم که باهاشون قرار ملاقات بذاریم.
گفتم کیا رو؟گفت مسلحین دیگه.بگیر بیسیم رو هر چی میگم ترجمه کن قربونت بشم.
بیسیم رو گرفتم. شبکه شون حسابی شلوغ بود. از صبح تو یه خط طولانی بهشون زده بودیم و حسابی غافلگیر شده بودن و ریخته بودن بهم. الان هم که شب شده بود بلبشویی بود پشت بیسیمشون.
سیدگفت بسم الله، شروع کن.
گفت بگو ما ایرانی هستیم. دیدید از صبح چه بلایی سرتون آوردیم. بگو۵۰۰۰نفرایرانی اومدیم که نسختون رو بپیچیم.
باخنده گفتم۵۰۰۰تا؟؟
گفت بذار یه کم عملیات روانی کتیم و خندید.
گفت:
سیدابراهیم ادامه داد که بگو، بگومامثل سوریها نیستیم. ماایرانیم. حرفمون حرفه. مافردا میخوایم یه عملیات بزرگ رو شروع کنیم و خودتون بهتر میدونید که نمیتونید جلوی ما مقاومت کنید، اما...
@shahid_beyzaii
139706251502092931537926.mp3
7.1M
#واحد
💠تا افتادی دویدم من
🎤سید رضا نریمانی
📢گنجینه ی صوتی سید رضا نریمانی
#پیشنهاد_دانلود
🆔@shahid_beyzaii
1_57051474.mp3
3.06M
🔊
🎼 پادڪست بســیار زیـبا
🎤حجت الاسلام رفــیعی
✅ #رابطه_دختر_و_پسر
@shahid_beyzaii