تصویر نازدانه شهید #اکبر_زوارجنتی در مقابل همرزمان پرش
📎شهید زوار جنتی چند روز پیش در سوریه به شهادت رسید
#فرزندان_شهدا
🍃💟 @fadaeian_eslami
#الله_اڪبر
⬆️⬆️
همسر شهید سیدمحمد اینانلو🌷
من خانه مادرم بودم که محمد زنگ زده بود منزل همسایه مادرم ،البته نمی دانست من هم آنجا هستم.
وقتی همسایه مان مادرم را صدا زد و من را دید گفت: چه خوب اینجایی شوهرت زنگ زده با مادرم دویدیم.
وقتی گوشی را گرفتم محمد با خوشحالی و تعجب گفت: تویی؟! چه خوب شد هستی و باهات حرف زدم.
رفتی دکتر؟ گفتم: آره.
هنوز از بچه دار شدنمان مطمئن نبودیم.
گفت: مبارکت باشه! گفتم: چرا مبارک من؟ گفت: چون من نمی بینمش، خودت باید بزرگش کنی.
گفتم: این جای دلداری دادنته؟ عوض این که یک خانم باردار رو دلداری بدی این طوری می زنی توی ذوقم؟
گفت: ناراحت نشو این واقعیته.
منم گفتم: هر چی خدا بخواد.
گفت: خدا همینو می خواد. تو هم بی قراری نکن.
این تلفن آخرین صحبت ما با هم بود و فردایش در طلاییه شهید شد.
یازدهم که به شهادت رسید هفدهم تشییع شد.
دوستان ایشان به سلمان گفته اند: که اول دست شهید اینانلو مجروح شد و موقع برگشت دوباره حمله شد و تیر خورد به پهلویش...
📎هدیه به روح شهید بزرگوارصلوات
@fadaeian_eslami
🌿💠
🔻داریم به سمتی میریم که:
🔸بی حیایی ، مُد...
🔸بی آبرویی ، کلاس...
🔸دود ، تفریح...
رابطه با نامحرم ، روشنفکری...
گرگ بودن ، رمز موفقیت...
بی فرهنگی ، فرهنگ...
🍃پشت کردن به ارزشها نشانه نبوغ
🍃خوردن حق دیگران،زرنگی
ای اشرفِ مخلوقاتِ خداوند ؛
به کجا چنین شتابان...؟!!
به فرموده قرآن :
(( اینّ تذهبون ))
____________________
🆔 @fadaeian_eslami
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
به تو حسادت می کنند ، تو مکن
تو را تکذیب می کنند ، آرام باش
تو را می ستایند ، فریب مخور
تو را نکوهش می کنند ، شکوه مکن
مردم از تو بد می گویند ، اندوهگین مشو
همه مردم تو را نیک می خوانند ، مسرور مباش
آنگاه از ما خواهی بود .
حدیث امام باقر نقل از شهید بابک نوری هریس ⚘⚘⚘
_________________________
🆔️@fadaeian_eslami
🌸🍃
🍃
#تلنگرانه
#دایرکتیها
#قسمتنهم
نشستم روی کاناپـ🛋ــه و زار زار گریه کردم😭همش به این فکر میکردم که چی شد به اینجا رسیدم،یه ارتباط غلط و بی دلیل!!!♀توی همین فکرا بودم که کیوان زنگ زد
_الو
+الوسلام
_سلام،خوبی؟
+خوبم
_دارم میام خونه چیزی نمیخوای؟
+نه...منتظرتم بیا!
_باشه،خداحافظ!
یه بغض و خشم خاصی توی صداش حس کردم،نمیدونم چرا ناخودآگاه تنم لرزید..!😣میز شام رو چیدم،منتظر شدم تا بیاد!🙇♀کمی دیر اومد؛حالت آشفته و بهم ریخته ای داشت!
گفتم حتما خستگی کاره..بدون اینکه نگاهم کنه،نشست سر میز!گفتم دست وصورتتو بشور تا غذا رو بکشم
گفت میخوام باهات حرف بزنم🗣گفتم باشه حالا شام بخوریم بعد..سرم داد زد گفت مگه کری!!😡گفتم میخوام باهات حرف بزنم!
خشکم زد... کیوان تا حالا اینجوری باهام حرف نزده بود!به اجبار نشستم روی صندلی،زل زدم به کیوان تا ببینم این چه حرفیه که بخاطرش سرم داد زده!شروع کرد..
_چند وقتیه حواست به زندگیمون نیست،هست؟!😤
+چرا هست کیوان..
_مطمئنی؟!
+با صدای لرزون گفتم آره😰
_حواست بود و نفهمیدی چقدر از هم فاصله گرفتیم!؟
+یعنی چی کیوان
_ساکت!حرف نزن..گوش کن فقط!
حواست هست و نفهمیدی هفته پیش تصادف کردم!حواست هست که شبا تا دیروقت بیرون بودم و عین خیالت نشد!
حواست هست که لوبیا پلو دوست ندارم
الان بوش توی خونه پیچیده!حواست هست موهای ژولیده و شلختگی رو دوست ندارم؛اما دو هفته بیشتره اصلا به خودت نرسیدی؟!حواست هست ریش پرفسوری دوس نداری اما این ریش رو گذاشتم و تو غر نزدی!!😑حواست هست پیراهــ👔ـن چارخونه قرمز دوست نداری،الان با این پیراهن روبروت نشستم و هیچی نمیگی!؟
حواست هست کیوان جان،شد کیوان؟😩
حواست هست چند وقته موهاتو نوازش نکردم!!حواست هست چند وقته بهم نگفتی دوسـ💚ــتت دارم؟!!تو حواست کجا بوده که اینجا کنارم نبودی؟!جسمت اینجا بود،اما روحت..روحت معلوم نیست کجاها سیر میکرده..
ادامه دارد...
#فاطمهقاف
#کپی_بدون_ذکر_نام_نویسنده
#شرعا_جایز_نیست
🍃 @fadaeian_eslami
🌸🍃