فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید مدافع حرم
قاسم(مهدی)غریب که هنگام خاکسپاری
به احترام پدر چشمانشون رو باز کردند
#یادشان_با_صلوات
@shahid_beyzaii
👑🌹⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️🌹👑
🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺
@shahid_beyzaii
💠امام صادق عليه السلام :
به كسي كه چهار چيز داده شود از چهارچيز ديگر محروم نيست:
🍀به كسي كه توفيق دعا داده شود :
از استجابت محروم نميشود.
🍀به كسي كه توفيق استغفار داده شود
از توبه محروم نميشود.
🍀به كسي كه توفيق شكر نعمت داده شود از افزايش نعمت محروم نميشود.
🍀به كسي كه صبر وشكيبايي عطا شود
از اجر آن محروم نشود.
📕خصال مرحوم شيخ صدوق ج١ص١٩٢
@shahid_beyzaii
#سلام_بر_شهـدا
ڪہ حافظ بیت المال بودند
نہ شریڪ آن ...
#سلام_بر_شهـدا
ڪہ حامے ولایت بودند
نہ رقیب آن ...
#سلام_بر_شهـدا
ڪہ خدا را حاضر و ناظر میدیدند
نہ ڪدخدا را ...
#روزتان_شهدایی
@shahid_beyzaii
🌹 #برادرم_محسن_جان
🌱آنجا که نوشته بودی.. کمکم کن تا در میان عمل کم نیارم..
🌴مرا به این باور رساند که تو خود از ابتدا عهد کرده بودی شهادتی طاقت فرسا.. و پای آن مانده بودی..
💌به راستی که نامه تو تداعی آیه 186 سوره بقره بود..
🎐راستی چطور می شود خط به خط نامه ات را خدا اجابت کند؟
🌸🌱غیر از این است که خداوند را دو آتشه عاشق خود کرده بودی ؟؟
#شهید_محسن_حججی
@shahid_beyzaii
#فــــرار_از_گــنــاه
باشگاه کشتی بودیم که یکی از بچه ها به ابراهیم گفت:
«ابرام جـون! تیپ و هیکـلت خیلی جالـب شده. توی راه که میاومدی
دو تا دختر پشت سرت بودند و مرتب از تو حرف میزدند». بعد ادامه داد: «شلوار و پیرهن شیک که پوشیدی، ساک ورزشی هم که دست گرفتی، کاملا معلومه ورزشکاری!» ابراهیم خیلی ناراحت شد. رفت توی فکر. اصلا توقع چنین چیزی را نداشت. جلسه بعد که ابراهیم را دیدم خندهام گرفت؛ پیراهن بلند پوشیده بود و شلوار گشاد! به جای ساک ورزشی هم کیسه پلاستیکی دست گرفته بود. تیپش به هر آدمی میخورد غیر از کشتیگیر. بچهها میگفتند: «تو دیگه چه جور آدمی هستی! ما باشگاه میایم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم. بعد هم لباس تنگ بپوشیم. اما تو با این هیکل قشنگ و رو فُرم، آخه این چه لباس هائیه که می پوشی؟!» ابراهیم به این حرف ها اهمیت نمی داد و به بچه ها توصیه می کرد: «ورزش اگه برای خدا باشه، عبادته؛ به هر نیت دیگهای باشه، فقط ضرره».
کتاب سلام بر ابراهیم، ص41
#شهید_ابراهیم_هادی
#خاطرات_ناب_شهدا
@shahid_beyzaii
کف خیابان🇵🇸
🌻ماجرای دو کبوتر خادم مشهدالرضا که جَلدحرم #بانوی دمشق شدند…🕊
#برادران شهید مدافع حرم_مصطفی و مجتبی بختی🌺
"یه شب به دعوت برادر شهید #قاسمی دانا رفتم
برای سخنرانی تو یه مسجد که حلقه صالحین بود .
➖بعد از پایان مجلس دو تا جوون پیله شدن 😩
که حاجی ما رو هم با خودت ببر،
و کلی اصرار و التماس کردن. گفتم:" راهی نداره بازم ول کن نشدن 😑
گفتم: چه نسبتی با هم دارین🤔 "
گفتن:[[ پسر خاله هستیم... ]]
خلاصه…!!
به اصرار شمارمو گرفتن و تلفنی📞 پیگیر رفتن بودن از من انکار و از اونا اصرار 😑
گفتم :صبر کنین برم اگه شد خبرتون میکنم 🗣
_اگه نشد هم برین دنبال #افغان شدن ..(یعنی :لهجه و مدرک داشته باشین)
⬅️نمیدونم این موجودات غیر زمینی 🙄از کجا شماره سوریه مو هم پیدا کرده بودن
و بعد از رفتنم به سوریه بازم پیگیر بودن.
… اینقدر که بالاخره #فرماندهان رو متقاعد کردم که بیان اما خبری دیگه ازشون نشد...😶
__تا اینکه بعد از دو ماه به #تدمر گردان جدیدی اومد؛
…تو مسجد یکی با لهجه غلیظ #افغانستانی از پشت صدام کرد و حال و احوال کرد ،گفتم: "کجا همو دیدیم …؟؟؟"
گفت:(( از ما فراموش کردی در مسجد برایمان خطابه کردی…!!؟؟😏))
بعد که؛ پسر خالشو #نشونم داد تازه فهمیدم عهههه اینا که همون #دو تا هستن !😄
⁉️جا خوردم 😐
آخه یکیشون #مشهدی حرف میزد تو مسجد دومی #تهرونی!
گفتم :
"دمتون گرم👍
پس بالاخره اومدین …😉
گفت:{{ #۴۵ روزه سوریه هستیم، مرخصیمون هم رسیده اما، شنیدیم #عملیاته نرفتیم….😇}}
💠بعده چند روز برای
#سرکشی به خط و توجیه فرماندهان دفاع وطنی رفتم روی ((ابرویی ۲)) که اسم یه تپه بود.
#پسر خاله ها پر از گرد و خاک😷
از سنگر بیرون اومدن و یه احوال پرسی سریع کردن زود رفتن…
فک کردم از من دلخور شدن😒 که بهشون سر نمیزنم.
رفتم👣 پیش #فرماندشون درخواست کنم،
بدنشون به یه واحد دیگه که دم دستم باشن.
#فرمانده گروه تک تیراندازها, مخالفت کرد😬
و گفت:
" این دو تا پسر خاله بهترین💪 نیروهام هستن به هیچ کس نمیدمشون.…😑
فرداش رفتم، سراغشون گفتم:(( از من دلخورین؟😒))
گفتن:
" نه آقا #ابوزهرا ما سر پستمون بودیم نمیشد ترک پست کنیم گناه بود.☺️☺️
تا اینکه یه روز #داعش😱
به اون #تپه حمله کرد...
#تپه سقوط کرد😣
و چند ساعتی هم دست دشمن بود،
با حاج مهدی ( شهید مهدی صابری )حرکت کردیم،
به سمت تپه⛰ ؛
ماشینهاشون🚍
بالای تپه بود و
با #توپ ۲۳ داشتن به سمتمون شلیک میکردن وقتی به تپه رسیدیم…
ماشینمون🚚 پر از سوراخ تیر و ترکش بود…
حتی لباس تنم سوراخ شده بود♂
اما حتی یه خراش کوچک هم بر نداشتم 😳
#حاج مهدی به توپخانه دستور شلیک داد،
گلوله های توپ رو سر خودمون و دشمن پایین میومد.
یه گروه پشتیبانی🚎
هم از راه رسید و دشمن پابه فرار گذاشت…🤗
به بالای تپه که رسیدیم دو تا👥 پسرخاله کنار هم یا بهتره بگم تو #بغل هم لبخند زنان😌 شهید شده بودن .…😔
#ابو علی(مرتضی عطایی) و چند تا از بچه های فرهنگی رسیدن و شهدا رو به عقب بردن…🚑
"دو تا #پسرخاله ها کسی نبودند،
جز برادران شهید #مجتبی و #مصطفی بختی…😭
چون که میدونستند؛
دو تا برادر #همزمان نمیشه کار کنن…🚫
خودشونو #پسرخاله معرفی کرده بودند.…😞
⬅️عصر اون روز 🌅
خیلی دمغ بودم😔
بغض تو گلوم بود😢
منتظر بودم یه جا خالیش کنم… تا اینکه ؛
سید #ابراهیم رسید…
با چشمان اشک آلود😭 عکسهای سر #متلاشی شده و جسم پاره پارشونو😖
نشونش دادم.
"با یه خنده ای گفت :جووون… چه خوشگل شهید شدن…😳
کفری شدم 😡و افتادم دنبال #سید ابراهیم و
اونم تو خاکا میدوید 👣و میگفت :"ان شالله تو از این بدتر #شهید بشی.…😅"
_هیچ وقت یادم نمیره ،
#مادر بزرگوارشونو که بعد از مجلس ؛
با لبخند😊 متینی میگفت :"مجلس #عقیقه بچه هام حتما بیاین وگرنه دلخور میشم. میگفت:
ما شیرینی و میوه به مهمونا میدیم،
ما #عزادار نیستیم…
😭
#صلواتی_خالصانه_تقدیم_به_این_دو_شهید_عزیز ❤️
#یادشان_جاودانه…🌹
@shahid_beyzaii