eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
8.1هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
69 فایل
﷽ [ مـن شنیـدم سـر عشـاق به زانـوے شمـاست و از آن روز سـرم میـل بریـدن دارد ] • ↫زیر نظر خانواده‌‌ محترم‌ شهید "تنھا کانال‌ رسمی‌ شهید در پیامرسان‌ ایتا" 📞| روابط عمومی مجموعه شهید دهقان: 🆔| @Ghoqnooos_7494 📲| تبلیغات: 🆔| @abo_vesaal74
مشاهده در ایتا
دانلود
•┄══❝سـلـام❞══┄• #صبحتون_شهدایی شهید محمدرضا دهقان ذکر روز سه شنبه: یا ارحم راحمین 100 مرتبه •┄═•🏴•═┄• @shahid_dehghan1 •┄═•🏴•═┄•
🍃💌| زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) 🏴 ✨| ارسالے از 🍃🏴| @shahid_dehghan
قبل از رفتن سوریه، ساعت ده‌ونیم صبح بود از فرودگاه تماس گرفت و با ناراحتی گفت که امسال نه به مراسم بیت حضرت آقا می‌رسم و نه به چیذر. اصرار داشت که اگر بیت رفتی و حضرت آقا را دیدی، عوض من هم نگاهش کن؛ به جای من کیف کن؛ به جای من حسین حسین بگو و به نیابت از من گریه کن. راوی: خواهر شهید @shahid_dehghan
تا بال و پر عشق به در وادی عاشقان مکانم دادند گفتم که کجاست کعبه اهل ولا  درگاه حسین را نشانم دادند 🏴 @shahid_dehghan
•┄══🏴❝سـلـام❞🏴══┄• #صبحتون_شهدایی شهید محمدرضا دهقان ذکر روز چهارشنبه: یا حی یا قیوم 100 مرتبه •┄═•🏴•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🏴•═┄•
❤️🍃 آغاز خوشبختی ست... خوشبختی که پایان ندارد... شهیدکه بشوی؛ خوشبخت ابدی میشوی...! خدایا ماراهم باشهادت خوشبخت کن... 🏴 @shahid_dehghan
💔روضه ای بس مختصر در لحظات اذان: می گویند بچه هـا ؛ تازه در سه سالگی می فهمند بدن از دو قسمتِ "سَر" و "تَن" تشکیل شده ... @shahid_dehghan
💠چند روایت از یک قصه💠 🔸سکانس اول: تو عملیات بودیم که پشت بیسیم گفتند یکی از بچه ها شهید شده و سه چهار تا زخمی... بعد از یک مدتی گفتند: نه! شهید نشده!! همین طوری پیش رفت تا شب، توی هیئت، وسط سینه زنی، خبر شهادت را دادند همه بهم ریختیم 🔹سکانس دوم: شب تاسوعا بود... جلو در هییت بودم که محمدرضا زنگ زد. خیلی ناراحت بود، گفت: "الان از عملیات برگشتیم... "عبدالله باقری" زخمی شده، "امین کریمی" هم شهید شد... به شوخی بهش گفتم: "بابا همه رفیقات شهید شدن تو سالمی میخوای برگردی ضایع س!😂 حداقل یه خطی بنداز یا به بچه ها بگو یه تیری تو پات بزنن بگی جانباز شدم😅" گفت: "آره اتفاقا تو فکرش بودم..." 🔸سکانس سوم: دو روز بعد، با محمدرضا که صحبت میکردم بهش گفتم: "یکی با اسم "کریمی" شهید شده" گفت: "آره با ما بود، البته تیممون جداست ولی خیلی میدیدمش... از وقتی شهید شده حال و هوای بچه ها خیلی تغییر کرده... چون خبر شهادتش رو توی هییت شب تاسوعا به بچه ها دادن..." خوب موقعی گفتند...😢 بعضیا همون موقع با همون حالشون حاجتشون رو گرفتن، شاید محمدرضا هم...😔 🔹سکانس آخر: وقتی خبر شهادت "امین کریمی" رو شنیدم اولین چیزی که ذهنم رو مشغول کرد این بود که اگه یک وقت محمدرضا شهید شه چی...😥 و از اون موقع بود که خیلی جدی تر به شهادت محمدرضا فکر کردم... چه می دونستیم انقدر نزدیکه...😭 چه می دونستیم انقدر جدی تو فکرش بود...😓 شهید کریمی شب تاسوعا و محمدرضا 29 محرم... 🍃💌| نقل از تعدادی از دوستان 💌🍃| @shahid_dehghan
عشق را خواهی بسنجی، عهــــد و ایـمانش بسنج او که پـــای دیـــــن خود، جان می دهد عاشق تر است 🏴| @Shahid_Dehghan
•┄══🌤❝سـلـام❞🌤══┄• 🌤 #صبحتون_شهدایی شهید محمدرضا دهقان ذکر روز پنجشنبه: لاالاالله الملک الحق المبین 100 مرتبه •┄═•🌤•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🌤•═┄•
#محرم_آمد.... ◈| @shahid_dehghan
یا رب الحُسَین... 📝 به قلم : محرم هم رسید، این بار سفرت خیلی طولانی شده آقاپسر!!! سال ۹۴ تنها محرم و هیات های تهران به دلت ماند... میدانم... چیذر و ریحانه... مادر اما لحظه به لحظه در مزار شهدای چیذر به یادت بود، گاه آهی می کشید و می گفت همه این جوانها شبیه محمدرضای من هستند، پس چرا محمدِ من بین آنها نیست؟ اشک چشمش را با پر شال عزای تو پاک میکرد، همان شالی که همسفرت شد... سفرکرده ی عزیزتراز جانم! امسال جایت بین سینه زنهای چیذر و ریحانه خالی ست، دلم برای هروله کردنت تنگ شده، برای دیدن قدوبالایت درحال سینه زنی اربابم... یادم هست می گفت بعضی هیات ها شهید پرورند. وقتی به او می گفتیم: در این هوای سرد، با موتور چرا راه دور می روی؟ می گفت: میرم هیاتی که شهید پروره! نَفَس شهید توی هیات باشه، یه چیز دیگه ست، آقارسول می رفت هیات ریحانه، چیذر هم پر از شهیده، شاید منم مثل آقارسول عاقبت بخیر شدم و زیبا رفتم... هم زیبا رفت، هم عاقبت بخیر شد، هم مثل آقارسول شد. حالا پاره قلب من در چیذر آرام گرفته. کاش می دانستم آن زمان که سر و سینه ات آشنا شد با تیر دشمنِ (ع)، چه دیدی؟ سر بر دامن چه کسی گذاشتی؟ نمی دانم اگر آن لحظه را می دیدم، زنده می ماندم؟؟ پس عمه سادات چه کشید وقتی همه چیز را دید؟ حقا که درست گفتی: من بعد از تو، تاخت اسب بر بدن را ندیدم، بی حرمتی و تازیانه و سیلی ندیدم، وای از دل عمه سادات... آهسته تر برو... بذار منم باهات بیام..... حسین دیگه نمی کِشه.... پاهام که پابه پات بیام.... ... ◈| @shahid_dehghan
‌می دونی با اتوبوس بری بیان بدرقه ات، با تریلی برگردی بیان استقبالت یعنی چی؟ یعنی افتخار، یعنی عزت، یعنی غیرت، یعنی جمع همه خوبی ها! 🏴| @shahid_dehghan
نوشته‌ای که به من حال خویش را بنویس... نوشتنی نبود حال من بیا و ببین! #شبتون_شهدایی #التماس_دعا 💚 🍃🏴 @shahid_dehghan
•┄══🏴❝سـلـام❞🏴══┄• #صبحتون_شهدایی شهید محمدرضا دهقان ذکر روز جمعه: اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم🍃🌷 100 مرتبه •┄═•🏴•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🏴•═┄•
بِسمــــِـ رَبِـــــّ الحُســـــَیْن خرده نگیرید... مادربزرگ می گفت: مادر هر وقت کارت گیر کرد روضه حسین بخوان براے خودت... حسین جان سلام. سالهاست کارم گیر کرده اما، نمی دانم روضه علی اصغر را بخوانم یا اڪبر را... رباب را بگویم یا رقیہ، از خیمہ یا گودال، از آتش یا تشنگی، فقط این را می دانم... دستان عباس ڪہ بہ زمین افتاد، دستانت را بہ ڪمر گرفتی... روضہ ام تمام. می خواهم دعا ڪنم: •┄═•🏴•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🏴•═┄•
💌| پست اینستاگرامی #خواهر_شهید به مناسبت ایام محرم.... 💌🍃| @shahid_dehghan
💌| پست اینستاگرامی #خواهر_شهید به مناسبت ایام محرم.... #تصویر_1 💌🍃| @shahid_dehghan
💌| پست اینستاگرامی #خواهر_شهید به مناسبت ایام محرم.... #تصویر_2 💌🍃| @shahid_dehghan
💌| پست اینستاگرامی #خواهر_شهید به مناسبت ایام محرم.... #تصویر_3 💌🍃| @shahid_dehghan
🔷🍃دغدغه حجاب داشت... می گفت یه چادر از حضرت زهرا (س) به خانم ها ارث رسیده است چرا بعضی ها لیاقتِ داشتن این ارثیه دختر پیامبر (ص) را ندارند.😔 •┄═•🏴•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🏴•═┄•
کسی به خوبـیِ من مشق عشق را ننوشت ؛ ببین به دیده‌ی انصاف آفـریـن دارمـــ ... #شبتون_شهدایی 🍃🏴 @shahid_dehghan
•┄══❝سـلـام❞══┄• شهید محمدرضا دهقان ذکر روز شنبه: یا رب العالمین 100 مرتبه •┄═•🏴•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🏴•═┄•
•┄═•🏴•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🏴•═┄•