هدایت شده از کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
•┄═•بسم الله الرحمن الرحیم•═┄•
ذڪر روز پنجشنبــه:
لا اِلهَ اِلله المَلِکُ الحَق المُبین🍃🌼
خدایے جز آن خدای یڪتا که
سلطان حق و آشڪار است نخواهد بود.
تعداد:
١٠٠ مرتبه
#صبحتون_شهدایی
🌼•┄═•═┄•🍃
@shahid_dehghan
🍃•┄═•═┄•🌼
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃🎙| #مصــاحبه 🌸 #قسمت_اول مصاحبه باخانواده محترم #شهیدمحمدرضادهقان💜 🔻پاداش چهل روز دفاع از حرم بی
🍃🎙| #مصــاحبه
🌸 #قسمت_دوم مصاحبه باخانواده ودوستان #شهید_محمدرضا_دهقان💜
🔻جنبوجوشهای کودکانه…
سر کوچه میرقاسمی حجله گذاشتند و روی حجله، عکس پسر جوانی که چفیه دور گردنش انداخته است.
دوباره حال و هوای زمان جنگ را برایمان تداعی میکند. به خانه شهید میرسیم که اطرافش پر است از بنرهای تسلیت و عکسهای شهید...
به کمک دوستانش هماهنگیها برای گفتوگو با خانواده شهید دهقان انجام شد. اگرچه تنها 3روز از شهادت بزرگ مرد محله میگذشت، اما خانواده مهربان و صمیمیاش به گرمی پذیرایمان شدند. داغ از دست دادن فرزند سخت است، اما مادر شهید اعتقاد دارد مرگ فرزند در راه اهلبیت پیامبر(ع) سعادت میخواهد. فاطمه طوسی، مادر شهید میگوید، محمدرضا از کودکی جنبوجوشهای خاص خودش را داشت. با وجودیکه بچه درسخوانی بود اما همواره با جنبوجوشهایش صدای دیگران را درمی آورد.
مادر شهید دهقان، فرهنگی است
او در حالیکه از یادآوردی جنبوجوشهای کودکی محمدرضا لبخند به لب میآورد، برایمان از روزهای کودکی فرزندش میگوید: «محمدرضا فرزند دومم است. از همان کودکی بچه بازیگوشی بود.» دوره ابتداییاش را در مدرسه بلال حبشی در خیابان آزادی سپری کرد...
#ادامه_دارد...
#همشهری_محله
🍃🎙| @shahid_dehghan
▪️ #روز_بیست_و_چهارم
به نیابت از شهید مدافع وطن
#مرتضی_کارچانی
متولد:۱۳۷۲/۱۰/۲۲اراک
شهادت:۱۳۹۷/۷/۱۶سیستان بلوچستان
مزار واقع در گلزار شهدای اراک
🏴| @shahid_dehghan
••🖤••
به #افق شب جمعه ...💔
أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ ...
[کُلُّیَوْمٍعَاشُورَاوکُلُّأَرْضٍکَرْبَلاء]
باگریهواشڪ #دل زندهڪردیم ،
ڪهبندگیڪنیم ...
#ایامشهادتسهسالهۍاربابتسلیت
[اَلسَّلامُعَلَیْکِیاسَیِّدَتَنـارُقَیَّه]
تاڪهغسّالهدرآوردزتنپیرهنش
شدنمایانورموزخموڪبودیتنش
زینبواینبدنوغسلدراینغربتشب
زندهشدخاطرهۍمادروغسلوڪفنش
#دخیلکیابنتالحسیـــن
••🖤•• @shahid_dehghan
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
•┄❁ #قرار_شبانہ ❁┄•
فرستـادن پنج #صلواتــ
بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرجآقاامامزمان«عج»
هدیہ بہ روح مطهر شهید
#محمدرضا_دهقان♥️
| @shahid_dehghan |
#یارقیه💔
دستهایت کوچک بودند برای به آغوش کشیدن صبر و سختی. اما تو چقدر سربلند بیرون آمدی از دردها و دلتنگیها...
#شبتون...💔
🌙| @shahid_dehghan
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃🎙| #مصــاحبه 🌸 #قسمت_دوم مصاحبه باخانواده ودوستان #شهید_محمدرضا_دهقان💜 🔻جنبوجوشهای کودکانه… س
🍃🎙| #مصــاحبه
🌸 #قسمت_سوم مصاحبه باخانواده #شهید_محمدرضا_دهقان💜
مادر شهید میگوید:
«همیشه در طول مسیر خانه تا مدرسه کیفش را به هوا پرت و با خودش بازی میکرد. این کار برایش نوعی تفریح بود. وقتی پایه دوم درس میخواند یکی از روزها در حالیکه همچنان تفریح مورد علاقهاش را انجام میداد تصادف کرد و پایش شکست و ناچار شد چند روزی در خانه استراحت کند.» علی دهقان امیری، پدر شهید که بازنشسته نیروی انتظامی است، نقش مهمی در تربیت فرزندانش دارد. اعتقادات قلبی او که خود عمری را در جبهههای جنگ گذرانده باعث شد بچههایش با فرهنگ ایثار و دفاع آشنا شوند. محمدرضا هم از پایان دوره ابتدایی عضو بسیج شد. «نان حلال باعث داشتن فرزندان نیکو و صالح میشود.» مادر شهید دهقان با اشاره به این موضوع حرفهایش را ادامه میدهد و میگوید: «من و پدر شهید همیشه سعی میکردیم از کودکی فرزندانمان را با مجالس مذهبی، هیئتهای عزاداری و مسجد آشنا کنیم. برای آشنا شدن آنها با فرهنگ جهاد، خانوادگی به اردوی راهیان نور میرفتیم. به همین خاطر معمولاً تعطیلات نوروز را در مناطق جنگی سپری میکردیم. گاهی اوقات اگرچه جایی برای ماندن در این مناطق نداشتیم و ناچار بودیم کنار مزار شهدا یا کنار خیابان شب را صبح کنیم، اما هرطور شده بود بچهها را به مناطق جنگی میبردیم.» شیوه پرورشی خانواده باعث شده بچهها هم نسبت به اعتقادات خود راسخ باشند. شهید دهقان پس از پایان دوره راهنمایی تحصیلات خود را در دبیرستان علوم و معارف امام صادق(ع) ادامه داد. مادر شهید با اشاره به این موضوع میگوید: «در دوره راهنمایی مدیر مدرسه روی افکار و اعتقادات بچهها کار میکرد و سعی میکرد آنها را بچههایی معتقد پرورش دهد. وقتی محمدرضا دوره راهنمایی را تمام کرد به ما گفت: «محمدرضا را در یک مدرسه خوب ثبتنام کنید. زمینه اعتقادی بالایی در وجود او است، وسعی کنید با تحصیل در مدرسهای خوب آن را بارورکنید.» به همین دلیل مدرسه امام صادق(ع) را انتخاب کردیم.» محمدرضا در آزمون ورودی رشته معارف و ریاضی مدرسه امام صادق(ع) شرکت کرد و با وجودیکه در هر 2رشته تحصیلی رتبه برتر کسب کرد اما علاقه به معارف و تحصیلات حوزوی باعث شد رشته معارف را انتخاب کرده و در دانشگاه عالی شهید مطهری ادامه تحصیل دهد.
#ادامه_دارد...
#همشهری_محله
🍃🎙| @shahid_dehghan
دلخوشم
به آن لحظه که #روبرویت میایستم؛
تو
#نگاهم میکنی؛
و زیر و بمِ مرا، با یک نگاه #میفهمی
لبخندی گوشهی #لبانت مینشیند
میگویی:
《ارفع رأسک!
بلند کن #سرت را.
ما تو را برای #خودمان جدا کردیم...
#امامنامهدے
#هذا_یوم_الجمعه
🏴| @shahid_dehghan
یکی از صحبت های مادر شهید دهقان در اوایل شهادت👇👇👇
مادر شهید دهقان گفت:برای اینکه بهتر بتوانم دوری محمدرضا را تحمل کنم, هر روز صبح پیراهنش را بو میکردم و گریه میکردم که شوهر و دخترم گاهی با شوخی به من انتقاد میکردند ولی من با این چیزها ۴۵ روز را طاقت آوردم
#کانال رسمی شهید دهقان در ایتا👇👇
@shahid_dehghan
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
•┄❁ #قرار_شبانہ ❁┄•
فرستـادن پنج #صلواتــ
بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرجآقاامامزمان«عج»
هدیہ بہ روح مطهر شهید
#محمدرضا_دهقان♥️
| @shahid_dehghan |
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃🎙| #مصــاحبه 🌸 #قسمت_سوم مصاحبه باخانواده #شهید_محمدرضا_دهقان💜 مادر شهید میگوید: «همیشه در طول
🍃🎙| #مصــاحبه
🌸 #قسمت_چهارم مصاحبه باخانواده ودوستان #شهید_محمدرضا_دهقان💜
می دانستم محمدرضا شهید شده است
2، 3 باری برای زیارت ارباب به کربلا رفته بود. از همان دوران با امامش عهد بست از حرم خواهر و دخترش دفاع کند. مادرشهید با تعریف روزی که خبر شهادت محمدرضا را آوردند، میگوید: «شب قبل از شهادت محمدرضا احساس کردم مهر محمدرضا از دلم جدا شده است. آن موقع نیمهشب از خواب بیدار شدم. حالت غریبی داشتم، احساس کردم خانه پر از نور است. منبع نور از سوی عکس
2 برادر شهیدم که قاب گرفته روی دیوارخانهمان بود. آن شب برادر شهیدم در خواب به من گفت خواهر نگران نباش محمدرضا پیش من است. صبح که از خواب بیدار شدم حالم منقلب بود. به بچهها و همسرم گفتم شما بروید بهشت زهرا(س) من خانه را مرتب کنم. احساس میکردم مهمان داریم. عصر بود که همسرم، مهدیه دخترم و محسن پسر کوچکم از بهشت زهرا(س)آمدند. صدای زنگ در بلند شد. به همسرم گفتم حاجی قویباش خبر شهادت محمدرضا را آوردهاند. وقتی حاجی به اتاق بازگشت به من گفت فاطمه محمدرضا زخمی شده است. من میدانستم محمدرضا به آرزویش رسیده است.» محمدرضا وصیت کرده بود او را در امامزاده علیاکبر چیذر دفن کنند. مادرش میگوید: «سال گذشته با مهدیه و محمدرضا رفتیم امامزاده علی اکبر(ع). محمدرضا آن روز با اشاره به حیاط امامزاده از ما خواست وقتی شهید شد او را آنجا دفن کنیم. محمدرضا را اول ماه صفر، قربانی سلامتی امام زمان(عج) دادم.» مهدیه تنها خواهر محمدرضا در حالیکه غمگین کنار مادر نشسته است، درباره برادرش میگوید: «مامان و بابا ازکودکی ما را به مراسم مذهبی میبردند. محمدرضا سعی میکرد هرکار درستی که از دستش بر میآید برای دیگران انجام دهد. او درونش را پشت خنده و شوخی پنهان میکرد.»
#همشهری_محله
🍃🎙| @shahid_dehghan