آخرش یک نفر از راه میرسد
که بودنش جبران تمام نبودن هاست🤍 . .
السلام علیک یا اباصالح مهدی🍀
🍃|@shahid_dehghan
☘|#محمدرضایشهید
بسی گفتیم و گفتند از شهیدان
شهیدان را شهیدان می شناسند...🕊
✨|@shahid_dehghan
🌱|#چراغ_راه
زیربنای همهی وسیلهها و راههای
پیشرفت یک ملت و یک کشور...
✨|@shahid_dehghan
📜|#خاطره
✨|#شهید_ولایی
یک سال فقط یک کارت برای ورود به بیت رهبری دادند.تا فهمید که رضایت دادیم برود، سر از پا نمیشناخت!
وقتی از بیت برگشت، چشمها و صورتش
قرمز شده بودند، از روحیاتی که در او میشناختم،
مطمئن بودم که مسیر بیت تا خانه را گریه کرده
و از دیدن چهره رهبر منقلب شده است.
هر چه اصرار کردیم از فضای آنجا بگوید و دلیل
گریه هایش چیست، اما یک کلام هم حرف نزد.
پافشاری ما را که دید با حالت شوخی گفت:
شیر کاکائو و کیکش خیلی خوشمزه بود!
📝|@shahid_dehghan
💫|#راه_عشق
گام برداشتن در جادهی عشق
هزینه میخواهد؛ هزینههای که
انسان را عاشق و بعد شھید میکند . . .
*شهدا را یاد کنید حتی با ذکر یک صلوات🕊
☘|@shahid_dehghan
˼#صبحتون_شهدایی🌾˹
آدمها دو دسته اند:
غیرتی! و قیمتی!
غیرتیها با خدا معامله کردند
قیمتیها با بنده خدا
•شهیدبرونسی•
🗓|دوشنبه:۱۴۰٣/۰۸/۰۷
📿|ذکر روز:«یا قاضی الحاجات»
<🌱>@shahid_dehghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚|#پای_درس_ولایت
راه تأمین امنیت، قدرت است.
ایران قوی است که میتواند از خود دفاع کند.
🔖گزیده بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی
در دیدار با خانوادههای شهدای امنیت
🥀|@shahid_dehghan
💡|#چراغ_راه
هر جا امنیت و حافظان امنیت نباشند،
شرارت هست !
یک نفر در مرز شرارت میکند
یکی در داخل خیابان
یکی با راهزنی در خانه و مغازهی این و آن
یکی با شایعهپراکنی
و دیگری با ارتکاب قتل
و یکی هم با قاچاق مواد مخدر یا سلاح
اینها همه شرارت است؛
هر کسی در مقابل هر کدام از این شقوق و امثال اینها بِایستد،
عنوان «حافظ امنیت» و «پاسدار امنیت» بر او صادق است و
این افتخار بزرگ شامل حال او است
+ بخشی از سخنان مقام معظم رهبری
در دیدار با خانواده شهدای مدافع امنیت 🌱
📍1403/08/06
🕊|@shahid_dehghan
💚|#دوشنبه_امام_حسنی
ما با حسن، به عشق حسین آشنا شدیم ..
ما از مدینه راهی ِ کرب و بلا شدیم :)
🍀|@shahid_dehghan
📜|#خاطره
✨|#دغدغه_امر_به_معروف
مهدیه میگفت : دربرابر اشتباه بی تفاوت نبودی.
ما خیلیوقتها بهخاطر چند تا باور اشتباه سرمان را زیر برف میکنیم، مثلا میگوئیم: " هرکی رو تو گور خودش میخوابونن،یا موسی به دین خود عیسی به دین خود ".
مهدیه هنوز هم موقع تعریف کردنش به وجد میآید. همان موقع که به آب و آتش میزدی تا جواب همان خطیب مشهور دربارهی حضرت آقا را بدهی...
یادت هست چقدر با پسرش بحث کردی؟
حتی دوره ولایت فقیه را گذرانده بودی
و تعدادی هم کتاب خواندی تا هرجا نیاز بود،
با تسلط صحبت کنی.
📝|@shahid_dehghan
💫|#راه_عشق
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
#شهید_محمدرضا_دهقان
#شهید_نوید_صفری
*شهدا را یاد کنید حتی با ذکر یک صلوات🕊
☘|@shahid_dehghan
˼#صبحتون_شهدایی🌾˹
اگر مواظب دلتون باشید
و غیرخدا رو راه ندید،
اون چیزی رو که
دیگران نمیبینن شما میبینی،
و اون چیزی رو که
دیگران نمیشنون شما میشنوی...
|شیخرجبعلیخیاط|
🗓|سهشنبه:۱۴۰٣/۰۸/۰۸
📿|ذکر روز:یا ارحم الراحمین
<🌱>@shahid_dehghan
نه تعلّل میکنیم،
نه شتابزده میشویم...
مقام معظم رهبری
💫|@shahid_dehghan
˼🌱|#صبحتون_مهدوی˹
امام زمان(عج) به خاطر گناهان
و به خاطر اعمال بد ما است
که بیش از هــزار سال
در بیابان ها در به در و خائف است .. 💔
+ آیت الله بهجت
🗓|شنبه:۱۴۰۳/۰۸/۱۲
📿|ذکر روز:«یا رب العالمین»
<🌾>@shahid_dehghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱|#برادر
💔🥀 اگر شهید نباشد....
🎙شهیدسید مرتضی آوینی
🌿|@shahid_dehghan
˼🌱|#تا_وصال˹
مروری بر وصیتنامهی شهید
محمدرضا دهقان امیری
۴روز تا شهادت🥀
+أَنَّ اَلْقَتْلَ لَنَا عَادَةٌ وَ
كَرَامَتَنَا اَلشَّهَادَةُ
<🌾>@shahid_dehghan
˼🌱|#تا_وصال˹
مروری بر وصیتنامهی شهید
محمدرضا دهقان امیری
۳روز تا شهادت🥀
+كُلُّ مَن عَلَيهَا فَانٖ وَيَبقَىٰ وَجهُ
رَبِّكَ ذُو ٱلجَلَٰلِ وَٱلإِكرَامِ
<🌾>@shahid_dehghan
🌾|#وصال
خاطره¹
قسمت¹
من از بچگی به شهدا احترام میذاشتم ولی به شهدا اعتقاد نداشتم! پیش خودم می گفتم که خوب شهدا هم مردن
تا یه زمانی زندگیم توی مشکل عجیبی افتاد من مشکلات مختلفی توی زندگیم تجربه کردم ولی این سخت بود خسته بودم دل شکسته، آنقدر حالم بد بود که حتی قابل گفتن نیست به یه جایی رسیدم که اعتقادمُ از دست دادم! عادت قرآن خوندن به کتاب قبل از خواب و چادرم تبدیل شد به ماکسی وماکسی تبدیل شد به مانتو کوتاه .. به جایی رسیدم که از همه فراری بودم حتی خودم واطرافیانم. از خدا خواستم که اگه دوستم داری یا صدامُ میشنوی منو از این شهر ببر چه جوری نمیدونم خسته بودم خیلی😔
تا اینکه یه شب با اشک خوابم برد، توی خواب توی یه ماشین جنگی بودم که سه مرد داخلش بودن، با ماشین از وسط جنگ رد شدیم داعشی هارو دیدم حتی تیر اندازی شونو ولی آروم بودم!
به یه جایی که رسیدیم پیاده شدیم مردا گفتن کدوم از ما خواهرُ میرسونه؟! که شهید دهقان گفت من میرسونم! افتادم پشت سرش و شروع کردم به دویدن به یه جایی که رسیدم دیگه نمی تونستم، گفتم دیگه نمیتونم بهم گفت پاشو بهش گفتم مگه تو نمیدونی دیگه نمیتونم ادامه بدم گفت نه بلند شو ببین میتونی ادامه بدی یه تسبیح دونه قرمز از توی جیبش بیرون آورد داد به من شروع کردم به راه رفتن از بازار رد شدیم رسیدیم به کوچه و درب ورودی حرم حضرت زینب "س" از در که رفتم داخل دیگه شهید دهقان نبود نگاه کردم ولی ندیدمش رفتم زیارت، توی کوچه بهم گفت داری میری حرم خانم زینب زیارت✨
از خواب بیدار شدم برای مامانم تعریف کردم گفت خیره بهش گفتم ای کاش هیچ وقت از خواب بیدار نمی شدم توی اون خواب میموندم
هنوزهم این آرزو رو میکنم ..
بعداز اون خواب خیلی آروم شدم😊
این خواب تکرار می شد توی ذهنم ولی یک درصد هم به شهدا یا مدافع حرم فکرم نمی رسید آخه من تفکر خوبی در موردمدافع حرم نداشتم!
ادامهدارد ...
📝|#خاطره_خادمی
💫|#محمدرضای_شهید
✏️|@shahid_dehghan
˼🌱|#تا_وصال˹
مروری بر وصیتنامهی شهید
محمدرضا دهقان امیری
۲روز تا شهادت🥀
+کُلُّ یومٍ عٰاشُورٰاء وَ کُلُّ اَرضٍ کَربَلٰاء
<🌾>@shahid_dehghan
🌾|#وصال
خاطره¹
قسمت²
تا اینکه دوسال بعد دانشگاه قبول شدم
یه روز که تولد شهید دهقان بود هم کلاسیم گفت ما میخوایم بریم مولودی میای؟! ولی قبلش میخوایم بریم امامزاده
اوایل تهران بلد نبودم، با بچه ها میرفتم بیرون.
رفتم امامزاده علی اکبر زیارت کردم و همه باهم اومدیم سر مزار شهید دهقان، مادر شهید وخواهرشون هم بودن، چشمم که به عکس افتاد رنگ از رخسارم پرید که این آدم منو برده زیارت!😳
نمیدونید چه حالی شدم از قضا اون شب اسم من رد نشده بود نتونستم برم مولودی بهم گفتن باید برگردی خوابگاه تنها، ولی رقیه بهم گفت فرداشب قول میدم با خودمون ببریمت مولودی منم قبول کردم اونجا اولین بار رقیه رو دیدم ...
چه طور شد خادم شدم هنوز خودم نمیدونم
ولی قصه از مراسم شهادت شهید دهقان شروع شد یکی از بچه های خادم که دوست خواهر وهم اتاقی من بود از چند روز پیش از مراسم در تب تاب بود اما ازش که میپرسیدم رقیه چه خبر؟! خادم شدی؟! میدونست من دل نازکم چیزی بهم نمیگفت تا اینکه توی مراسم رفتم دیدمش که داره خادمی میکنه خیلی دلم شکست😢💔
یه شب که داشتم بر میگشتم، به شهید گفتم یعنی انقدر از من بدت میاد یا نمیخوای منو که حتی دوست نداری خادم بشم!
اون شب🌙 شبِ عجیبی بود کلی به شهید گله کردم وقتی رسیدم اتاق دوستم که خادم بود برگشت بهم گفت خادم مجازی نمیشی؟!
گفتم سخته؟! گفت نه گفتم من حضوری دوست دارم!
گفت فکراتو بکن خبر بده
اونجا بود که من قبول کردم و شدم خادم مجازی😍💛
پایان...
📝|#خاطره_خادمی
💫|#محمدرضای_شهید
✏️|@shahid_dehghan
˼🌱|#تا_وصال˹
مروری بر وصیتنامهی شهید
محمدرضا دهقان امیری
۱روز تا شهادت🥀
+اَلَا بِذِكرِ ٱللَّهِ تَطمَئِنُّ ٱلقُلُوبُ
<🌾>@shahid_dehghan
˼🌱|#تا_وصال˹
مروری بر وصیتنامهی شهید
محمدرضا دهقان امیری
روز شهادت🥀
+أَشْرَفُ اَلْمَوْتِ قَتْلُ اَلشَّهَادَةِ
<🌾>@shahid_dehghan