eitaa logo
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
1.3هزار دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
764 فایل
⭕کانال شهید محمدرضا دهقان امیری شهادت،بال نمیخواد،حال میخواد🕊 تحت لوای بی بی زینب الکبری(س)🧕🏻 و وقف شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان🌹 رمان #اورا³ پارت مدیر و خادم الشهدا: @Bentol_hosseinn
مشاهده در ایتا
دانلود
شبتون منور به جمال داداش عباس '(: خیلی دعامون کنید ، یاعلی‌مدد🌱
مداحی آنلاین - به سن و سال که نیست - کرمانشاهی.mp3
3.5M
♥️صلے علیڪ یا اباعبداللـہ♥️ بھ سن و ساݪ کھ نیسٺ بھ هاۍ و هوے کھ نیسٺ!🍃 |استودیویی ✋🏻🌙
ادمین های عزیز لطفا بعد از فرستادن پایان فعالیت لطفا دیگر فعالیت نکنید با تشکر🌹
شبتون مطعر با بوی معرفٺ شہدا♥️☘
دکتر‌ بهش گفته بود:‌ به‌ اندازه‌ یک‌ دم‌وبازدم‌ با‌ مُردن‌ فاصله‌ داشتی! مصطفی‌ جواب‌ داد: شما به‌ اندازه یک دم‌وبازدم‌ می‌بینید اونی‌ که‌ باید شهادت‌ را می‌داد، یک کوه‌ گناه‌ دیده! ..
° ➺•🧡📿↷ گفتم:↓ محمد‌این‌لباس‌جدیدت خیلے‌بھت‌میاد...🤩 گفت: لباس‌شھادتــه!🕊 گفتم:زده‌بھ‌سرت!🙄👀 گفت:مے‌زنھ ان‌شاءاللّھ!🔗🌿 •[ چند‌ثانیھ بعد‌از‌انفجار‌رسیدم💣 بالاے‌سرش‌نا،نداشت،‌فقط‌آروم گفت:دیدے‌زد!!! ]•😄♥ . 🌸 ..🧕 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✠﷽✠ 🕊💐 🌹♡دعای عهد♡🌹 ☆ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ ‌☆ 🕊اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ 💕وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ 🕊وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ 💕وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ 🕊وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ 💕وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ 🕊وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ 💕وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ 🕊اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ 💕وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ 🕊وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ 💕یا حَىُّ یا قَیُّومُ 🕊أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ 💕الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ 🕊وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ 💕یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ 🕊وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ 💕وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ 🕊یا مُحْیِىَ الْمَوْتى 💕وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ 🕊یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ 💕اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ 🕊الْقائِمَ بِأَمْرِکَ 💕صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ 🕊عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ 💕فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها 🕊سَهْلِها وَ جَبَلِها وَ بَرِّها وَ بَحْرِها 💕وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ 🕊مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ 💕وَ مِدادَ کَلِماتِهِ 🕊وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ 💕وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ 🕊أللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ 💕فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا 🕊وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى 💕عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى 🕊لا أَحُولُ عَنْها وَ لا أَزُولُ أَبَداً 💕اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ 🕊وَالذّابّینَ عَنْهُ 💕وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ 🕊وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ 💕وَالْمُحامینَ عَنْهُ 🕊وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ 💕وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ 🕊اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ 💕الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً 🕊فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى 💕مُؤْتَزِراً کَفَنى 🕊شاهِراً سَیْفى 💕مُجَرِّداً قَناتى 🕊مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى 💕فِى الْحاضِرِ وَالْبادى 🕊اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ 💕وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ 🕊وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ 💕وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ 🕊وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ 💕وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ 🕊وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ 💕وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ 🕊وَاشْدُدْ أَزْرَهُ 💕وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ 🕊وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ 💕فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ 🕊ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ 💕بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ 🕊فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ 💕وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک 🕊َحَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ 💕وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ 🕊وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ 💕وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ 🕊وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ 💕وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ 🕊وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ 💕وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ 🕊مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ 💕اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ 🕊مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ 💕وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ 🕊وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ 💕اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ 🕊عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ 💕وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ 🕊إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً 💕وَ نَراهُ قَریباً 🕊بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ 🔹آنگاه سه بار بر ران خود دست می‌زنی و در هر مرتبه می‌گویی: 💕اَلْعَجَلَ اَلْعَجَلَ ، یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان 🕊اَلْعَجَلَ اَلْعَجَلَ ، یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان 💕اَلْعَجَلَ اَلْعَجَلَ ، یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان ِ اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرج والعافیةَ وَ النَصر بِحَقِّ حضرت زینب(س)
•🌱• داخل‌ چادر، همـه بچہ‌ها جمع‌ بودند⛺️ مےگفتند و مےخنديدند😁! هر ڪسی ‌چيزی‌ مےگفت‌ و بـھ نحوی بچہ‌ها رو شاد مےڪرد😃✌️🏻! فقط‌ يڪی‌ از بچه‌ها بـھ قول ‌معروف‌ رفتـھ بود تو لاڪ خودش‌🚶‍♂! ساڪت‌، گوشه‌ای‌ بـھ ڪوله‌ پشتےاش‌ تڪيه‌ داده‌ بود و توی لاڪ خودش بود✨... بچه ها هم مدام بهش تیڪه مینداختن و مےخندیدن🤣! اما اون چیزی نمےگفت🚶‍♂🔇! یھـو دیدم‌ رو ڪرد بـھ جمع و گفت‌: ـ بسه‌ ديگه‌، شوخے بسه‌✋🏻! اگـه خيلے حال‌ دارين‌ بـه سوال‌ من‌ جواب‌ بدين‌🌱! همه‌ جا خوردیم😐! از اون‌ آدم‌ ساڪت‌، اين‌ نوع‌ صحبت‌ كردن‌ بعيد بود🙄! همـه متوجه او شدند‼️ گفت : هر ڪی‌ جواب‌ درست‌ بده‌ بهش‌ جايزه‌ میدم‌✌️🏻🎈! پرسید: آقايون‌✋🏻! افضل‌ الساعات‌ (بهترين‌ ساعتها) چیـه⁉️ پچ‌ پچ‌ بچه‌ها بلند شد💬! يڪی گفت‌: قبل‌ از اذان‌، دل‌ نيمه‌ شب‌، برای‌ نماز شب‌🕊✨! - غلطه‌، آی‌ غلطـه‌، اشتباه‌ فرمودين‌❌! + مےبخشين‌، بـھ نظر من‌ اذان‌ صبح‌ وقت‌ نماز و...✨! ـ بَـه‌َ، اينم‌ غلطـه😐! + صلاة‌ ظهر و عصر و...✨! خلاصه هر ڪسی یـھ چیزی گفت‌ و جواب ایشون همچنان " نه❌" بود ... نيم‌ ساعتے از شروع‌ بحث‌ گذشتـه‌ بود، همـه‌ متحير با ڪمی دلخورے گفتند: آقا حالگيرے مےڪنيا 😕! اصلاً ما نمےدونيم‌! خودت بگو🚶‍♂! او هم وقتی ڪلافـه شدن بچه‌ها رو دید، لبخند زد‌ و گفت‌☺️: ـ از نظر بنده‌ بهترين‌ ساعت‌ها ، ساعتے هستش ڪه‌ ساخت‌ وطن‌ باشـه😃🇮🇷⌚️! ساعتی ڪه دست‌ِ ڪوارتز و سيتےزن‌ و سيڪو پنج‌ رو از پشت‌ ببنده‌😎✌️🏻! بعدش با خنده‌ از جا بلند شد و رفت‌ تا خودش‌ رو برای‌ نماز ظهر آماده‌ ڪنه🤣❤️! 🌱 🥀
خ‌ِـجــٰآلَـت‌نَڪِش‌،زَنـگ‌بـزن. . صــٰآحِـب‌خـونـِہ‌مِـهـمـون‌نـوــٰآزِھシ...! •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••
17.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰روز یـکشنبـــه روز زیارتی 🌸حضرت علـــــے علیه السلام 🌸حضـرت زهــرا سلام الله علیها دعا 🤲
به سوریه که اعزام‌ شده‌ بود، بعضی شب ها‌ با‌ هم‌ در‌ فضای مجازی چت میکردیم، بیشتر‌ حرفهایمان احوالپرسی بود او چیزی مینوشت و من چیزی مینوشتم و‌ اندک آبی می ریختیم‌ بر‌ آتش دلتنگی مان... روزهای آخر ماموریتش بود گوشی تلفن‌ همراهم‌ را‌ که روشن‌ کردم، دیدم‌ عباس‌ برایم‌ کلی پیام فرستاده‌ است...! وقتی دیده‌ بود‌ که‌ من‌ آنلاین نیستم نوشته بود: آمدم‌ نبودی، وعده ی ما‌ بهشت... 🌷 🌷🍃🌷🍃🌷🍃 *‌
چند سال پیش من کوچیک بودم ی لیوان اب برداشتم بخورم ک توش ی تیکه یخ بود بعدش یخ پرید گلوم منم چون داشتم خفه میشدم هی میدویدم این ور اون ور داداشم از همه جا بی خبر داشت درس میخوند اعصابش خورد شد گفت چقد بالا پایین میپری با لگد زد تو شکمم ک یخ پرید بیرون از گلوم 😂😐
ما برای اولین بار قرار بود با مترو جایی بریم تو ایستگاه منتظر بودیم.. شنیده بودیم خیلی شلوغ میشه و صندلی ها زود پر میشه با مامانم اینا قرار گزاشتیم همین که درش باز شد بریم تو.. قطار وایساد هممون تقریبا چسبییده بودیم به درش منتظر بودیم باز شه .. اقا همین که باز شد یجور حمله کردیم من با سرعت خودمو پرت کردم روصندلی محکم سر خوردم کم مونده بود از اون طرفش بیوفتم بزور خودمو نگه داشتم بعد من مامانم از من بدتر.. خواهرم ارومتر از ما داشت میومد عقب مونده بود داد میزدم بدو الان پر میشه من جا گرفتم برات یکم بعد دیدیم اقایون دارن یکی یکی وارد میشن هنگ کرده بودیم که چرا اقایون اومدن قسمت خانوما بعد خواهرم گفت پاشین اینجا قسمت اقایونه .. دیگه خودتون تصور کنین ما با چه حالی پیاده شدیم😣😣😂😂😂🤦‍♀
من ی خواهر ۶ساله خیلی بامزه دارم ظهر سر سفره بودیم مهمون داشتیم حرف از کربلا رفتن و اینا شد بابام گف ک سال بعد برم ویزا با پاسپورتا رو درست کنم ایشالله باهم بریم کربلا بعد یعدفه یسنا خواهرم گف ن پاسپورت درس نکنین برنج و قرمه سبزی درس کنین بریم کربلا بخوریم من و مهمونا😂😂😂😂 بابام😳😳😳😳 یسنا😊😊😊😊 قرمه سبزی😋😌😌😌
🌸خدایا 🌸گفتی ناامید نباش 🌸من هم روی حرفت حساب کردم 🌸میدانم روی قولت هستی ...✨ _____________
ـ ـ ــ ـــ ـــ ـــ«📻⛓»ـــ ـــ ـــ ــ ـ ـ •. «؏ـِشق‌یَعنۍ‌استُخوان‌ویِڪ‌پِلآڪ! سآل‌هاتَنهآ؎ِتَنھآزیرِخآڪ...!ジ» •. ـ ـ ــ ـــ ـــ ـــ«📻⛓»ـــ ـــ ـــ ــ ـ ـ
*اگر این پیاموخوندی باید برای همه گروهابفرستی*🌹 *برخاتم انبیاء محمد(ص)صلوات*🌹🌹‌‌🌹🌹🌹 *بر فاطمه(س)بی بی دو عالم صلوات*🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 *برعلی(ع)شیرخداحیدرکرّارصلوات*🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 *برحسن و حسین وسجادوابوالفضل(ع)صلوات*🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 *بر قامت رعنای مهدی(ع)صلوات*🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 *بر چهره دلربای مهدی(ع) صلوات*🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 *برسجاده پرزنورمهدی(ع) صلوات*🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 *بریازده امام قبل مهدی(ع)صلوات*🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 *برنرجس خاتون(ع) مادرپاکش صلوات*🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 *اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم* 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 *گفتم حالاکه اومدی وهمه شو خوندی پس به نیت سلامتی وفرج آقا امام زمان (عج) آن را به تمام گروه هاپخش کن*🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 یاعلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان عاشقانه مذهبی ?? ماه اول سال را بدون امام جماعت نماز میخواندیم. اواسط آبان بود، از پله ها پایین رفتم که نماز بخوانم. به نماز نرسیده بودم. بچه ها داشتند از نمازخانه بیرون میامدند. با بی حوصلگی و ذهنی پر از سوال وارد نمازخانه شدم و در کمال ناباوری دیدم بچه ها دور یک طلبه را گرفته اند و از او سوال میکنند. فهمیدم امام جماعت جدید است. با خودم گفتم سوالی از او بپرسم ببینم چطور جواب میدهد. جلو رفتم و درحالیکه سرم را پایین انداخته بودم، سلام دست و پا شکسته ای کردم و سوالم را پرسیدم. اما او برعکس؛به گرمی سلام کرد و جوابم را داد. برخلاف بقیه طلبه هایی که دیده بودم، سرش را خیلی خم نمیکرد اما نگاه هم نکرد. برخورد گرمی داشت. عمامه مشکی اش نشان میداد سید است. خیلی جوان بود، حدود بیست سال! بین دو نماز بلند شد و درباره عاشورا صحبت کرد و بعد سوالی خارج از صحبت هایش مطرح کرد: دلیل صلح امام حسن(ع). گفت جواب را بنویسیم و تا فردا تحویل بدهیم. برخورد و حرفهایش مرا به شوق آورد. خوشحال بودم از اینکه کسی را پیدا کرده ام که میتوانم سوال ها و دغدغه هایم را با او درمیان بگذارم…. ادامه_دارد ...
رمان عاشقانه مذهبی ? ? فردای همان روز با ذوق رفتم نمازخانه و کیفم را صف اول گذاشتم. جواب را نوشته بودم. خواستم بنشینم که دیدم یک سوسک نسبتا بزرگ روبرویم ایستاده! زنده بود اما حرکت نمیکرد. من و بغل دستی هایم با دیدنش عقب پریدیم، کم کم تمام بچه ها ماجرا را فهمیدند و هیچکس حاضر نشد در صفها بنشیند. خانم پناهی-معلم پرورشی مان- هم ترسیده بود. حاج آقا که سرجایش نشسته بود، متوجه ماجرا شد. نگاهی به ما که ترسیده بودیم انداخت و سرش را تکان داد و بلند شد. روبه من که از همه جلوتر ایستاده بودم کرد و گفت: یه دستمالی چیزی میدین که اینو برش دارم؟ سریع یک دستمال از جیبم در آوردم و دادم دستش. به طرف سوسک رفت که بگیردش؛سوسک در رفت و دوید بین بچه ها! صدای جیغ بچه ها بلند شد. همه کیفشان را گرفته بودند و جیغ کشان فرار میکردند و حاج آقای باحال ما هم دستمال به دست بین بچه ها دنبال سوسک میدوید. صحنه به قدری خنده دار بود که بین جیغ هایمان از خنده ریسه میرفتیم. بالاخره حاج آقا پایش را روی سوسک گذاشت و آن را از نمازخانه بیرون انداخت. بعد از نماز ظهر، میکروفون را از مکبر گرفت و گفت: همه اینها مخلوقات خداوندند. ترس ندارن که! البته خانوما کلا از سوسک میترسن!… نمازخانه از خنده بچه ها روی هوا رفت. هرچه میگذشت بیشتر به این نتیجه میرسیدم که این طلبه با بقیه طلبه ها فرق دارد… ادامه_دارد.
‹🔥💥› • • خیلیامیگن‌آخه‌خداخیلے‌مهربونه چجوری‌دلش‌میادماروببره‌جهنم 🙁❓ ببین‌خداهیچ‌وقت‌‌نمی‌بر‌تت‌جهنم.. خودت‌بااعمالت‌اون‌دنیا‌‌روبرای‌خودت‌جهنم‌ درست‌میکنے 😶🔥 درواقع‌باطنِ‌همون‌کارایے‌که‌کردی‌میشه‌ جهنم 🤷🏻‍♂! • • @Shahid_dehghann
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
- - شلوغیای‌حرم...ッ لھ‌شدنا... بدون‌ڪفش‌راه‌رفتن‌تو‌صحن... حس‌ڪردنِ‌سردی‌ِسنگاش... فرش‌قرمزش (: ڪفشداریاش... اون‌حوزه‌ڪھ‌وسطِ‌صحنھ... اب‌خوریای‌شلوغش... راه‌پلھ‌هاش... زیرگذرش بوسھ‌به‌درِحرمش غذا‌حضرتے💔
حاج آقا پناهیان خیلی خوشگل می‌گفت.. خدا تو رو دوست داره... :) تُو سرت و انداختی پایین دنبال دلت رفتی...☝️🚶🏻‍♂
ما باید حسین‌وار بجنگیم؛☝️ حسین‌وار جنگیدن یعنی، مقاومت تا آخرین لحظه؛ حسین‌وار جنگیدن یعنی، دست از همه چیز كشیدن در زندگی؛🍃 ای كاش جانها می‌داشتیم و در راه امام حسین(ع) فدا می‌كردیم؛ اولين شرط لازم براي پاسداري از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسين(ع) است.(: 💌
🌱امام‌صادق(علیہ‌السلام): آنڪہ‌مالڪ‌خشم‌خودنباشد، مالڪ‌عقل‌خودنیست! -تحف‌العقول‌ص‌³⁷¹📚