پس بسم الله

خداروشکر یک نفر موافق بودن..

در مورد رمان ناحله که پرسیده بودید باید بگم که رمان زندگی چند شهید رو روایت میکنه... و قسمت مزار خاکی که تو رمان وصیت کرده بودند هم روایت داستان زندگی شهید محمد عبداللهی هست

بازک اگر سوالی بود بفرمایید در خدمتم

سوالتون رو بپرسید چشم جواب میدم اگر بتونم

غرور جلوی مادر..؟ مادری که با تموم توانش تو بزرگ کرده.. به دندونت گرفته.. با گریه ات چنگ زدی به قبلش.. با خنده ات دنیا رو بهش دادی... وقتی قد کشیدی مادرتو خوشحال کردی.. بازم میگی غرور اجازه نمیده...؟؟ سخته؟؟؟ این غروری که میگی خیلی سخته یا اون سختی های مادرت؟ کدوم؟ مادر هر چی میخواد باشه باشه فقط باشه...! مادر خیلی عزیزه... مادر اونی هست که اکه یه خار تو پات بره به جای تو اونم درد میکشه

نزار همین غرور کاری کنه که حرمت مادر زیر پا گذاشته بشه

رمان ناحله همینطور که گفتم روایت چند. شهید هست... زندگی چند شهید رو تو رمان ناحله گفته..! توی رمان اسم شخصیت شهید محمد مرتضی دهقان فرد بود اما در حالی که تو اینترنت سرچ کنین وصیت شهید محمد عبداللهی و عکس داداش شهیدم محمدرضا دهقان امیری رو میاره.. منم با همین روش داداش محمدم رو پیدا کردم البته من نه..! شهید منو انتخاب کرد.. شهیدا رفقاشونو خودشون گلچین میکنند..

غرور اون چیزی هست که باید باهاش بجنگی..! نه باهاش همکاری کنی..! غرور همون هوای نفس هست که جلوتو میگیره نمیزاره به اون چیز برسی.؛! باید یاد بگیریم که با اون غرور بجنگیم..

غرور سخته..! یعنی همون چیزهایی هست که مانع رسیدن به لقاالله میشه... هدف خلق انسان رسیدن به خداست...! تو راه رسیدن به خدا مانع هست تو باید بجنگی و نزاری...! تو راه خدا باید بجنگی و پیروز بشی. غرور هم یکی از موانع هست... غرور سخته میدونم... اما باید بجنگی..

بجنگی تو راه خودش... نزار شیطون خوشحال بشه...! تو راه خدا هیچ رفاهی وجود نداره

انشاالله مبحثی رو در مورد جنگ با غرور میزارم انشاالله