eitaa logo
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
1.3هزار دنبال‌کننده
20.5هزار عکس
7.1هزار ویدیو
764 فایل
⭕کانال شهید محمدرضا دهقان امیری شهادت،بال نمیخواد،حال میخواد🕊 تحت لوای بی بی زینب الکبری(س)🧕🏻 و وقف شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان🌹 رمان #اورا³ پارت مدیر و خادم الشهدا: @Bentol_hosseinn
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿💔•° منم مادر ؛بیا تا بند قنداقت گشایم ای علی اصغرکه عزم رفتن ای مادر به ملک جاودان داری... حاج مهدی رسولی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگن‌عشقی‌ک‌به‌گریه‌رسیده‌باشه هرگزدروغ‌نبوده؛ امام‌حسین‌من‌برات‌خیلی‌گریه‌کردم(:💔
🖇 🌱 ‌ﭘﺪﺭﻡ میگفت: ﭘﺴﺮ ﺟــﺎﻥ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺑﺎ ﺁﺑﺮﻭۍکسیﺑﺎﺯﯼ کنی‼️ ﻣﺒـﺎﺩﺍ ﺩﺧﺘﺮﻣﺮﺩﻡ بشہ چرکنویس اﺣﺴﺎﺳﺎتت! یڪ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ نصیحٺ ﻫﺎﺵ ﻧﯿﺸﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﯼ ﺑﺎﺑﺎ ﺩﻭﺭﻩ ﯼ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻓﺎ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺩﺧﺘﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺭﻩ ﺯﻣﻮﻧﻪ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﭼﺮﺍﻍ ﺳﺒﺰ ﻣﯿﺪﻥ...🚦 ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﺷﻮنہ...!! ﭘﺪﺭﻡ ٺو ﭼﺸﻤﺎﻡ ﻧﮕﺎﻩ کرد ﻭ ﮔﻔﺖ: ﭘﺴﺮ ﺟﺎﻥ ﺯﻟیـﺨـﺎ ﺯﯾﺎﺩﻩ🔥 ﺗﻮ " ﯾﻮﺳـﻒ "ﺑﺎﺵ💛 ﻫﻤﯿﻦ ڪھ‌ﺍﯾﻦ جملھ ﺭﻭ ﺷﻨﯿﺪﻡ ﻣﻮ ﺑﻪ ﺗﻨﻢ ﺳﯿﺦ ﺷﺪ ﺯﺑﻮﻧﻢ ﺑﻨﺪ ﺍﻭﻣﺪ🤐 ﺩﯾﮕﻪ ﻫﯿﭻ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﺪﻡ...! ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻫﻢ ﺣﻖ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺯﻟـﯿـﺨـﺎ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻫﺴﺖ؛ ﺍﻭﻥ ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ " ﯾﻮﺳـﻒ " ﺑﺎﺷﻢ.👌 ☁️با یـوســـف بودن تو، زلیخـــا نیز به خود می آید☁️ ‹🧕🏻🌱›
🍎 🌸 تلوزیون رو روشن کردم.برفک تموم صفحه رو گرفته بود...منم از خدا خواسته برای این که بحثو عوض کنم گفتم: -مامان جون تلویزیون خراب شده!!! مادربزرگ با خونسردی گفت: -چیزی نیست مادر.عمرش داره تموم میشه.هر وقتی که اینطوری میشه پسر مهناز خانم میاد اینجا و درستش میکنه.الانم زنگ میزنم بیاد تا ببینم چش شده باز!!! دستمو مشت کردم محکم فشار دادم که ناخونام فرو رفت توی دستم.مادر بزرگ از جاش بلند شد تا زنگ بزنه به مهناز خانم. سریع از جام بلند شدم و گفتم: -آخ مادر جون!!!من باید میرفتم جایی اصلا حواسم نبود... مادر بزرگ برگشت سمتم گفت: -کجا مادر!!؟؟؟بمون مهمون میاد زشته! چشمامو تنگ کردم و گفتم: -زود برمیگردم مادرجون.دیرم شده!! مادر بزرگ نفسی کشیدو گفت: -باشه مادر برو! ولی... -ولی چی مادر جون؟؟ -داری میری تو راه برو همین روبه رو دم خونه ی مهناز خانم به پسرش بگو بیاد که من دیگه زنگ نزم. چشمامو محکم بستم و بازکردم گفتم: -نه مادر جون واقعا دیرم شده!!! -از دست تو دختر باشه برو خودم زنگ میزنم. آماده شدم چادرمو سرم کردم و سریع از خونه رفتم بیرون. از در که رفتم بیرون یه نگاهی به در خونه ی علی انداختم و سریع راهمو کج کردم و رفتم. سر خیابون مادر بزرگ یه پارک نسبتا بزرگ بود حدودای ده دقیقه تا یک ربع تا اونجا راه بود. پیاده رفتم تا رسیدم. داخل پارک شدم.راه اندکی رو قدم زدم تا رسیدم به یه نیمکت و همونجا نشستم. با خودم فکر کردم که شاید اگر می موندم و علی می اومد بهتر بود!! ولی بعد باخودم گفتم که نه بهتر شد که اومدم بیرون وگرنه از خجالت آب میشدم.شایدم دست و پامو گم میکردم. از مادربزرگم که بعید نیست هر حرفیو بزنه و اون بنده خدا رو هم به خجالت بندازه!!دیگه میشد قوز بالا قوز!!! حالا هم که اومدم بیرون و نمیدونم علی کی میره خونه ی مادربزرگ و کی برمیگرده! تصمیم گرفتم نیم ساعتی توی پارک بشینم... توی همین فکر بودم که یک دفعه متوجه ترمز یه موتور جلوی پام شدم.قلبم ریخت.خودمو سریع جمع و جور کردم. موتور دو ترک بود.ترک پشت موتور با یه لحن نکبت باری گفت: -به به خانم خوشگله!اینجا چی کار میکنی. قلبم شروع کرد به تپش!از جام بلند شدم سریع راهم رو کج کردم و رفتم سمت دیگه ای ولی متوجه شدم دارن میان دنبالم!! اومدن طرفم و یکیشون گفت: -منتظر کی بودی؟!حالا کجا با این عجله؟!برسونمت! حرصم گرفته بود و از طرفی پاهام از ترس توان خودشو از دست داده بود!!! یه لحظه دورو بر پارک رو نگاه کردم و زدم توی سر خودم.هیچکس توی پارک نبود! انگار به بن بست خوردم.هیچ راه فراری نداشتم.همینطور که ایستاده بودم و دنبال راه فرار میگشتم... یکی از اون پسرای ولگرد چادرمو از سرم کشید... دیگه هیچ چیزی نفهمیدم. پام پیچ خوردو افتادم روی زمین شروع کردم به جیغ کشیدن و بلند بلند گریه کردن... گوشیم پخش زمین شد... غیر از صدای خنده ی اونا چیزی نمی شنیدم... ...
یمن رسما وارد جنگ با اسرائیل شد 🔵
_ یاران شتاب کنید . . گویند قافله­‌ای در راه است که گنهکاران را در آن راهی نیست، آری گنهکاران را راهی نیست، اما پشیمانان را می­پذیرند . - شهیدآوینی‌
هر روز بنشینید یک مقدار با امام زمان عج درد و دل کنید❤️‍🩹:) خوب نیست شیعه روزش شب بشود و اصلا به یاد او نباشد🍃! +آیت‌الله‌میلانی
پهلون واقعی اون کسیه که بین خوابش وقتی صدای اذان رو میشنوه اون چند کیلو پتو رو از روی خودش برمیداره و نمازشو میخونه..! یادت باشه مومن هیچ بهونه ای مورد قبول نیست..! همه میتونن نماز ظهرو شب رو به موقع بخونن.! اما نماز صبح با اینکه دورکعته اما ثواب زیادی داره .. 🌸 شهدا نماز صبحشون ترک نمیشده مومن..!
مترو شلوغ شد یه خانمی یهو داد زد: "هل ندید، حالم بد میشه میندازید تقصیر نظام"😄
میگفت : - دعاهاتون رو دست کم نگیرید این روزها دعاهاتون برای جبهه‌ی حق در حکمِ سربازه .. این روزهای انسان ساز
مثل‌لبخندتو‌برهیچ‌لبی‌نیست‌که‌نیست..🌸
دلـم‌تـنگ‌مـیشـود... حتےبراےآدم‌هایےکہ‌هرگز سعادت‌دیدنشان‌را‌نداشته‌ام💔 ♥️⃟🔗|⇜"
@mazbohmoharam اگه تو هم مثل من کربلا نرفته ای.! با این کانال حال دلتو خوب کن..!؛دلتو ببر پیش شش گوشه امام حسین..! 💔
https://eitaa.com/shahidanbabak_mostafa امشب دو پارت از رمان قرار میگیره ها..! از دستش نده😍
همینطور که میدونین 11 روز دیگه شهادت داداشیه..! قراره اگه همت کنین بتونیم مسابقه ایی رو راه اندازی کنیم نمیدونم چقدر به داداشی ارادت داری..! اما میخوام به همون اراده ای که داری برای داداشی ی کاری انجام بدی اونم تو هشتمین سالگرد پر زدنش..
https://abzarek.ir/service-p/msg/1525800 جایی برای حرفاتون... 🌸 هر میخواهد دل تنگت بگو.....
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
https://abzarek.ir/service-p/msg/1525800 جایی برای حرفاتون... 🌸 هر میخواهد دل تنگت بگو.....
توناشناس بگو حاضری برای داداشی یه کاری بکنی..! حتی در توانتون اونم 10 تومن چیزی نیست.! دوست داریم یه مسابقه ای برگزار کنیم و جوایز بدیم..! اعلام کنین تا ان شاءالله یه آیدی بدم اطلاعات رو از ایشون بگیرین..! مدیر محترم کانال هستن🌸 دوست دارم به همون قدری که برای اون ذکر همت کردین برای داداشی هم همت کنین تا بتونیم این مسابقه رو برکزار کنیم و دل چند نفر رو شاد
خدایاشڪرت‌بخاطرِگریه‌کردن..! که‌وقتی‌دِلِمون‌پُره، سجـاده‌روپَهن‌میکنیم‌‌وبااشڪ‌باهات‌‌ حرف‌میزنیم‌وعجیب‌سَبُک‌وآروم میشیم:)🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻هر چه که هست در همان ‌یک‌ ساعت باقی مانده به صبح است ✍هرکس که این کلیپ رو ببینه ، دیگه به احتمال زیاد همیشه یک ساعت قبل از اذان صبح بلند میشه... این ویدئو هم از پست هائی هست که ارسالش به دیگران می‌تونه برای شما باقیات الصالحات باشه یعنی به ازای هر کسی که به واسطه این کلیپ سحرخیز بشه ، خداوند در روز قیامت شما رو خشنود خواهد کرد