13.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
کمک به ایتام رفتن زیارت امام رضا😭
چه خوشحال شدن بچه ها... 😭😭💔
ـ ـ ـ ــــ۞ــــ ـ ـ ـ
♥️﴾@Shahid_dehghann﴿♥️
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا کمک به ایتام رفتن زیارت امام رضا😭 چه خوشحال شدن بچه ها... 😭😭💔 ـ ـ
عزیزان پیشنهاد دانلود😭💔
من که اشکم رو دراوردن😭😭😭
میگن برید کربلاتونُ از امام رضا بگیرید ،
امام رضامونُ از کی بگیریم ؟! 💔
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
میگن برید کربلاتونُ از امام رضا بگیرید ، امام رضامونُ از کی بگیریم ؟! 💔
راست میگه بخدا😭😭😭😭
امام رضا زیارتت رو از کی بگیرم😭😭
https://harfeto.timefriend.net/16552964438579
اگر دلتنگی داشتید بفرمایید
بگید همیشه حرف هاتون رو میشنویم عزیزان💔
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
#از_جهنم_تا_بهشت #پارت_هجدهم 📚 ساعت ۵ بعد از ظهر بود. بابا که مغازه بود ، مامانم که طبق معمول پاتو
#از_جهنم_تا_بهشت
#پارت_نوزدهم 📚
امیرعلی_ قبلا هم بهت گفتم که مامان بزرگ اینا یه سوی تعصبات خاص دارن.
_ یعنی چی؟ واضح برام توضیح میدی؟
امیرعلی_ ببین مامان بزرگ اینا یه کم فراتر از عرف و حد لازم پیش میرن. مثلا اینکه تو مهمونیا یه پرده اون وسط میکشن و میشینن قرآن میخونن یکم افراطه ، یا اینکه همه چی رو با اجبار تحمیل میکنن. اجبار همیشه عکس جواب میده . دین اسلام قوانینی که تو فکر میکنی رو نداره. یعنی قوانین تصویب شده توسط خاله خانم ( خاله مادربزرگم ، بزرگترین عضو خانواده) اکثرشون رنگ تعصب به خودشون دارن.
یعنی اسلامی که من همش باهاش مشکل داشتم به خاطر سختگیری هاش چیزی نبوده که فکر میکردم. البته خوب من تو این مدت هم مسلمون بودم ولی همش میگفتم چرا باید مسلمون بهودنیا بیام آخه. با صدای امیرعلی از فکر اومدم بیرون .
امیرعلی_ خانم دکتر الان جواب سوالتون رو گرفتید.
_ یجورایی . ولی خب امیر داداشی خداییش اعتقادات مسلمونا خنده داره دیگه. هوم؟
امیرعلی_ اولا که هرکدوم بحث جدا جدا داره خواهری. اگه الان حوصلشو داری بشین برات بگم. بعدش هم تو الان مثلا دلت گرفته بود یا اومدی به بهونه ناراحتی کل سوالای این ۱۹ سال عمرتو از من بپرسی؟
_ حالا یه سوال جواب دادیا. نمیخوام اصلا
بعدهم به حالت قهر سرمو برگردوندم.
امیرعلی_ من قبلنا یه ابجی داشتم جنبه شوخی داشت .
_ الانم داره.
امیرعلی_ خواهر گلم من نگفتم نمیگم که گفتم زیاده الان چون گفتی حوصله نداری ازت پرسیدم بگم یا نه ؟
_ نه الان حسش نیست بعدا میام یه بحث مفصل باهم بکنیم ببینم کی کم میاره پروفسور.
امیرعلی_ درخدمتم خانم دکتر. الان هم فکر کنم یکم کار دارم.
_ اییییش بعد میگه من بهش سر نمیزنم. پروووووو. بابای
امیرعلی_ خب بد موقع سر زدی فدات شم. ههههه. بعدا حرف میزنیم.
حوصله قهر کردن نداشتم ، یه چشمک زدم و از اتاقش رفتم بیرون. به لطف برادر گرامم یکم از بی حوصلگی و کلافگیم کم شد ولی هنوز هم…
#رمان_مذهبی #رمان
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
#از_جهنم_تا_بهشت #پارت_نوزدهم 📚 امیرعلی_ قبلا هم بهت گفتم که مامان بزرگ اینا یه سوی تعصبات خاص دار
#از_جهنم_تا_بهشت
#پارت_بیستم 📚
با صدای گوشی از خواب پریدم. طبق معمول نجمه خانم ساعت ۹ صبح زنگ زدن که مصدع اوقات بشن. نجمه دوست صمیمی من و شقایق و یاسی بود که از راهنمایی هممون باهم بودیم.
_ سلام مزاحم
نجمه_ مچکرم خانم بی معرفت. بعد از این همه مدت یه زنگ نزدی حالا هم که من زنگ زدم مزاحم ؟اصلا قهرم.
_ عشششقمی که نجی جونم. خو تو همیشه عادت داری ۹ صبح زنگ میزنی.
نجمه_ خوب حالا ، شارژم الان تموم میشه. هههه. زنگ زدم بگم که فردا میخوایم با بچه ها بریم بیرون تو هم بیا.
_ ایوووول باشه حتما. ساعت چند ؟
نجمه_ ۹ صبح میایم دنبالت.
_ باشه حله. بابای جیگرم
نجمه_ بای .
بعد از اینکه با نجمه خداحافظی کردم شماره عمو رو گرفتم.
_ دستگاه مشترک موردنظر خاموش می باشد.
اه. چرا خاموشه ؟
سریع دست و صورتمو شستم و رفتم تو آشپزخونه.
_ سلام مامی.
مامان _ سلام دخترم.ما داریم میریم بهشت زهرا. صبحانتو بخور بعد میزو جمع کن.
_ باش. راستی من فردا با بچه ها دارم میرم بیرون.
مامان_ چند تا دختر تنها ؟
_ مامان به خدا بزرگ شدم دیگه.
مامان_ کاش نگرانی های یه مادر رو درک میکردی. باشه برو.
_ فدات
میدونستم راضی نیست ولی اجازه داد دیگه.
امیرعلی_ سلام. صبح به خیر. تو نمیای؟
_ وعلیکم برتو. بیام بهششششت زهراااااا آخه؟؟؟؟؟؟؟؟
امیرعلی_ خوب حالا چرا میزنی. خوب همش تو خونه ای. بیا بریم یه حالی هم عوض میکنی.
بیراه هم نمیگفت فوقش اونجا میشستم تو ماشین.
_ باش. پس من برم حاضر شم.
لبخند مامان و امیرعلی نشون دهنده رضایتشون بود. اخه من هیچ وقت نمیرفتم بهشت زهرا. همیشه شعاری که عمو بهم یاد داده بود این بود که: حالا یکی مرده پاشیم بریم سر قبرش که چی؟ خل بازیه محضه. و حالا منم داشتم باهاشون میرفتم البته صرفا جهت تفریح.
.
.
.
با صدای امیرعلی بیدار شدم.
امیرعلی_ خانم خواب آلو پاشو رسیدیم.
_ اخیییییش. چقدر حال داد. اینجا بهشت زهراس؟
امیرعلی_ اوهوم. برخیز
از ماشین رفتیم پایین. بالای سر بیشتر قبرا یه پرچم ایران بود…
#رمان_مذهبی #رمان
6.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 دوستداری امام زمان را در چه حالتی ببینی؟
ملاقاتخصوصی یا...💓
«حجت الاسلام پناهیان»
ـ ـ ـ ــــ۞ــــ ـ ـ ـ
♥️﴾@Shahid_dehghann﴿♥️