eitaa logo
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
1.3هزار دنبال‌کننده
20.5هزار عکس
7.1هزار ویدیو
764 فایل
⭕کانال شهید محمدرضا دهقان امیری شهادت،بال نمیخواد،حال میخواد🕊 تحت لوای بی بی زینب الکبری(س)🧕🏻 و وقف شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان🌹 رمان #اورا³ پارت مدیر و خادم الشهدا: @Bentol_hosseinn
مشاهده در ایتا
دانلود
❗️ بزرگی‌میگفٺ: همه‌مردم‌نسبت‌به‌همدیگه‌حق‌الناس‌دارن!! پرسیدم‌ینی‌چی‌ڪه‌نسبت‌به‌هم؟ فرمودن‌وقتی‌یڪی‌زار‌میزنه‌‌ تا‌امام‌زمانش‌روببینه. یڪیم‌بی‌خیال‌داره‌گناه‌میڪنه! این‌بزرگترین‌حق‌الناسیه‌ڪه‌باهر‌گناه‌.. میفته‌به‌گردنمون(((:💔" ؟🙄
کاش ۱۴۰۰ همون سالی باشه که توش می شنویم: آلایااهل العالم؛ انامهدی..."😭💔
هدایت شده از ✓تبادلات گسترده گل نرگس✓
ممنون از صبوری شما عزیزان🙏🏻 در تایم تبادلات نه کانالی تایید میشه نه رد💥 هدف تبادل پیشرفت کانال هاست👊🏻 شرایط تبادلات: 1⃣کانالتون مذهبی باشه👌🏻 2⃣آمارتون +80 باشه🖐🏻 3⃣ در اینفو تب عضوباشید✌️🏻 جذب بستگی به بنر داره💯 +100جذب هم داشتم💣 برا اطلاع بیشتر از طرز کارم در اینفوتب عضو شید"سنجاقه"🔥 https://eitaa.com/joinchat/2046886010C514de53f6c بعد از مطالعه شرایط و طرز کار؛ اگر شرایط رو داشتید، پی وی در خدمتتونم✋🏻 💫@Makh8807💫
هدایت شده از ☆تبادلات گسترده گل نرگس«شنبه»☆
دلبࢪبانو😌🙈 براے آرامش روحت چیکاࢪامیکنی؟؟!!🤔 میدونستی نقاشی کشیدنم روشی برای آرامش روحته😻😻😃 اره بانوجآݩ😁 میخوای بیا امتحان کن ببین چقدر آروم میشی 😌💊🎨 البته این هنرو هیچ کس نداره 😎💎 هنر نقاشی رو میگمااا🤩🤩 بیاببینم چه بلدی 😉🤷‍♀ https://eitaa.com/joinchat/125304939Cc62a40f124 #بہ‌شدت‌پیشنھاد‌عضۅیت🤭 #زۅد‌عضۅشۅ‌تا‌از‌دستش‌ندادۍجانآ🙃
هدایت شده از ☆تبادلات گسترده گل نرگس«شنبه»☆
سلام خبر ویژه اگه کانالمون تا جمعه به 300 نفر برسه به قید قرعه به یکی از اعضای کانال جایزه نقدی می‌دیم 🤑🤑 این پیامو برای هرکس که دوست داری تو قرعه کشی شرکت کنه بفرست🎰🎰 https://eitaa.com/joinchat/1692008527C5ce4e897f6 جایزه از پرداخت ایتا واریز می‌شود تازه این کانال پر از آموزش های مختلف زبان هست 👨‍🏫👨‍🏫 تو این کانال میشه به راحتی زبان یاد گرفت 👨‍🎓👨‍🎓👨‍🎓 اگه دوست داری تو امتحان زبان 20 بشی بیا اینجا https://eitaa.com/joinchat/1692008527C5ce4e897f6
هدایت شده از ☆تبادلات گسترده گل نرگس«شنبه»☆
🚫🚫‼️😱‼️🚫🚫 👇😍😍😍 وسط خوردن بودیم که یکی از خدمتکارها به سراغم آمد‼️‼️ و گفت : ماریا شما هستید؟ - بله خدمتکار گفت: یه آقا به اسم امیرعلی پایین با شنیدن نام بلند شدم و به طبقه پایین رفتم، کسی پایین نبود برگشتم دیدم همون پشتم ایستاده نگاهی بهش و گفتم: اینجا که کسی نیست‼️‼️ خدمتکار به اطراف کرد و گفت: گفتن تو باغ از در خارج شدم و به باغ رفتم، صدای موزیک تو باغ پیچیده بود به انداختم ولی رو ندیدم صدای در رومو ولی یهو‼️‼️......🚫😱 زن و عروسی میکشونن تو باغ و .....‼️‼️‼️ منبع رمانای🤞😍 https://eitaa.com/joinchat/3866624105C6e27a2ba9a کلی رمان پلیسی پارت گذاری شده😍جوین شو و بخون...‼️
هدایت شده از ☆تبادلات گسترده گل نرگس«شنبه»☆
اگر لوازم و بهداشتیت مصرفشون گذشته و دیگه به دردت نمیخورن😢😔 جای نگرانی نداره که بیا این چنل ببین چه با کیفیتی داره اسم محصولاتش ست🤗😻🙈 https://eitaa.com/joinchat/2233139328C0cbe223b87 رو کی میخوای شروع کنی پس؟؟؟ زود باش بیا تا محصولات تموم نشده و چنل به این خوبی بین این همه تبلیغات گم نشده🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀ https://eitaa.com/joinchat/2233139328C0cbe223b87 باز که اینجایی بیا تنبلی نکن.😬 دیگه پیداش نمیکنیاااااا😲😱
هدایت شده از ☆تبادلات گسترده گل نرگس«شنبه»☆
یه کانال پر از پروف دخترونه میخای یه کانال یه همش مذهبی باشه یه کانال میخوای آموزش های خاص مثل اد زدن با آیدی را داشته باشه خب قصه نداره من یه کانال بهت میدم عالیه اسمش زن‍‌دگ‍ے ب‍‌ه‍‌ش‍‌تے اینم لینک https://eitaa.com/joinchat/2187526293C2bb7e187ee
هدایت شده از ☆تبادلات گسترده گل نرگس«شنبه»☆
☕ کافـــــــه ی دختـــــــرونه💕 💕﷽💕 سلام دخترا🖐️ من فاطمه سادات هستم☺️ ۱۰سالمه و کلاس چهارم هستم. دوست دارم در آینده عکاس شوم 📷 من می خواهم انرژی خودم را بین شما تقسیم کنم🙃 کپی همه ی مطالب حلال✌️ آیدیم👇 @Fjhjgf بگوشیم جانا🧕👇https://harfeto.timefriend.net/16336381935412 https://eitaa.com/fatamehsadat
هدایت شده از ☆تبادلات گسترده گل نرگس«شنبه»☆
چریکی ترین چنل ایتا را معرفی میکنم🙌🏼😻💣 یه مشت چریکی ، ادیتور جمع شدن🤓 ابزار های ادیت هرجور بخوای را رایگان براتون میزارن😎💣 برابچ ادیتور سریعا بریزید اینجا😎📞 https://eitaa.com/joinchat/3336896640C7d4ea528f4 💣🤓
هدایت شده از ☆تبادلات گسترده گل نرگس«شنبه»☆
❌توجه❌ ❌توجه❌ سلام چنلم ادمین لازمه😞😢😢 هرکی می تونه یه دست یاری برسونه چنل خیلی خوبیه دخترونست و همه از کانال تعریف می کنند فقط چند تا ادمین پرکار لازم داره شرایط👇👇👇👇 ♢لطفا کلیپ ،عکس و متن نامناسب🔞 و اهنگ لطفا نزاره😠 ♢مدیر یا ادمین کانال دیگه ای نباشه🙂 ♢مذهبی باشه🧕 ♢پرکار باشه💪🙂 ♢اصکی نره😠 ♢لطفا تو تایم خودش فعال باشه خوب پست بزاره 😊 ♢فعالیت های مذهبی و جذاب بکنه😎 ♢دختر باشه چون کانال دخترونس🧕 ♢ودر اخر پیشمون بمونه در نره😄😄 😍😍 لینک چنلم هستhttps://eitaa.com/joinchat/4072079441Cac08dee261😍😍
هدایت شده از ☆تبادلات گسترده گل نرگس«شنبه»☆
چالش داریم❣ نوع راندی❣ ظرفیت ۲۰ نفر❣ جایزه تو عکس❣ جایزه برای ۵ نفر❣ زمان وقتی‌ظرفیت پر شد❣ ظرفیت داره پرمیشه ۵ نفر دیگه مونده❣ برنده نشدی بهت ۱۰۰۰ تومن پرداخت ایتا تعلق میگیره❣ پیوی❣ @ksnkwod کانال❣ @gduhxkg
هدایت شده از ☆تبادلات گسترده گل نرگس«شنبه»☆
animation.gif
2.44M
بالاخره کانالی که دنبالش بودم پیدا کردم😍👌 اخه مگه میشه یه کانال با این همه محصولات زیبا و قیمت مناسب🔥🔥🔥 انواع عروسک‌های بافتنی عروس و داماد ست سیسمونی😍😍👶🏻👰🏻🤵🏻 تااازه جدیدا یه سورپرایز هم برای ۳۰۰تایی شدنشون گذاشتن🔥🔥 😍👌 برای مشتری های جدیدشون همیشه یه اشانتیون هم دارن پس منتظر چی هستی بدو برو قول میدم مثل من دست خالی برنمیگردی🏃🏻‍♀🛍 🔥🔥 🔥🔥 🔥🔥و🔥🔥 💥 ارسال از💥 👇👇👇👇 https://eitaa.com/donyae_baftanie 👆👆👆👆
هدایت شده از ☆تبادلات گسترده گل نرگس«شنبه»☆
بزن روی 💕استیکرهای جذاب دنیا💕 ببین کجا می‌روی 💕💕استیکرهای جذاب دنیا💕💕
هدایت شده از ✓تبادلات گسترده گل نرگس✓
کانال هایی که معرفی کردم📌 بهترین کانال های ایتا هستن🏆 تبادلات گل نرگس کانال ناجور معرفی نمیکنه✓ همه کانال هایی که ادمینم از نظر معنوی و اخلاقی تایید شدن🎗 مدیر ها حتما جذب ها پی وی گفته شه🖇 برا اطلاع بیشتر از طرز کارم در اینفوتب عضو شید"سنجاقه"🔥 https://eitaa.com/joinchat/2046886010C514de53f6c بعد از مطالعه شرایط و طرز کار؛ اگر شرایط رو داشتید، پی وی در خدمتتونم✋🏻 💫@Makh8807💫
هدایت شده از ✓تبادلات گسترده گل نرگس✓
*از خدا پرسیدم* *چرا آدم اول عاشق ميشه ...* *بعد تنها ميشه ...؟!* *خدا گفت :* *منم اول عاشق شدم* *بعد تنها شدم ..!* *پرسيدم تو عاشق چه کسی* *شدی ...؟* *خدا گفت :* *عاشق تو ....* *گفتم کی تنهات گذاشت ...؟* *خدا گفت :* *خودِ تو ...!* *به خدا گفتم :* *بزار بيام پيشت* *خدا خنديد و گفت :* *من پيش توام ...* *تو کجايی ...!!
🌷🌷🌷 بسم الله... زینب جان! ای الگوی صبر و وفا شرمنده ایم شرمنده ایم که بهای حسینی شدن ما "بی حسین" شدن تو بود. و شرمنده تر از آنکه تو بی حسین شدی و ما "حسینی " نشدیم...! و حسین و یارانش تا پای جان بر سر پیمان مانند تا عهد و وفا، عدالت و آزادی عشق و عرفان, برابری و برداری را ترجمانی ماندگار برای همه اعصار و قرون نمایند تا من، تا تو, تا همه ی ما چگونه ماندگاری را بیاموزیم
گناه یعنی خداحافظ حسین(علیه السلام): 《 ✨ 》 . . بچه‌ها! سعی کنید یه دوست خوب و همراه پیدا کنید؛🧐 دوست خوب کسیه که نتونی جلوش گناه کنی؛ پاتو به بهشت باز کنه؛ پاتو به بهشت زهرا، کنار شهدا باز کنه؛ پاتو به یه جاهایی وا کنه که تا حالا نمی‌رفتی! 😍 مثلاً بکشوندت به محله فقیر نشین‌ها تا کمک کنی به مردم، غم مردم خوردن رو بهت نشون بده.👌 حاج حسین یکتا . . •{ماملت‌شھادتیم.. ماملت‌امام‌حسینیم..!✌️❤️}•
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان زهرابانو💗 قسمت126 در همان موقع دست مردی معجزه گر آن مرد احمق عرب را به طرف خودش برگرداند و سیلی محکمی روی صورتش فرود آورد. خیالم که راحت شد در امان هستم روی زمین نشستم و لحظه ای بالا را نگاه کردم و خدارا شکر کردم فقط زیر لب گفتم: - خدایا ممنونم که من را دیدی! ممنونم که کمکم کردی! نمی دانم چقدر گذشت و اطرافم چه اتفاقی افتاد فقط اکرم خانم را میدیدم که برای من لیوان آب قندی آورد و کمکم کرد تا به اتاقم بروم و روی تخت بنشینم. - پرسیدم چه شد؟ هیچی عزیزم آرام باش خدا را شکر آقاسید خوش موقع رسید و آن مرد عرب را خوب تنبیه کرد الان هم با مدیر کاروان و مسئول هتل صحبت می کنند. ببخش عزیزم من باید تا دم اتاق با تو می آمدم شرمنده ام! هیچی نگفتم بد جور ترسیده بودم و شوکه شده بودم. ضربه ای که به در خورد نگاه ام را به آن سمت چرخاندم اکرم خانم در را باز کرد که آقاسید وارد شد. خجالت می کشیدم نگاهش کنم سرم را پایین انداختم بعد از خداحافظی اکرم خانم با صدایی که گرفته بود گفت: - تمام وسایلت را جمع کن. نگاهش کردم و خواستم چیزی بگویم که گفت: - فعلا هیچی نگو فقط وسایلت را جمع کن! چاره ای نبود به حرفش گوش کردم و تمام وسایلم را جمع کردم و داخل چمدان گذاشتم تمام مدت سرش پایین بود و با کفشش به زیر پادری می زد. می دانم عصبانی بود و احتمالا این چنین حرصش را خالی می کرد. آرام صدایی که خودم هم به سختی شنیدم گفتم: - من آماده ام 🍁نویسنده_طـــﻟاﺑاﻧـــو🍁 ♦️کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_میباشد♦️ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان زهرابانو💗 قسمت127 چمدانم را برداشت... من هم پشت سرش به راه افتادم چند اتاق آن طرف تر در اتاق را باز کرد و با چمدانم وارد شد من هم داخل رفتم اتاق که نه سویت کاملابزرگی و دلبازی بود. منتظر بودم که برود تا در را ببندم که گفت: اتاق برای شما... دیدم چمدان دیگری هم توی سالن کنار کاناپه گذاشته شده متوجه شد، من هنوز از محیط اطرافم درک کاملی ندارم. همان طور که چمدانم را داخل اتاق می برد گفت: - با مدیر کاروان صحبت کردم تا اتاق بزرگتری به ما بدهد شما توی اتاق راحت باشید کلید را هم پشت در گذاشتم... الان متوجه شدم یعنی سید هم توی این اتاق می ماند. خواستم چیزی بگویم وسط حرفم پرید و گفت: مگر من و شما به هم قول نداده بودیم که به تعهد بینمان عمل کنیم؟ چرا بدون اینکه به من بگویید از هتل بیرون رفتید؟ چرا مرد عرب باید تنها پیدایت کند و به خودش اجازه ی هر غلطی را بدهد. تو امانتی... می فهمی؟ تا آخرین لحظه بی بی و مادرت سفارش کردند! اگر بلایی سرت می آمد من چه باید می کردم؟ او می گفت و می گفت و من فقط در سکوت اشک می ریختم. درست می گفت تمام حرفهایش درست بود ولی من هم که مقصر نبودم بی انصافی بود این همه سر سنگین دعوایم کند. 🍁نویسنده_طـــﻟاﺑاﻧـــو🍁 ♦️کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_میباشد♦️ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان زهرابانو💗 قسمت128 در بین حرفهایش نگاهم کرد و گفت: - چرا حرف نمی زنید؟ فقط یک دلیل قانع کننده بیاور تا آرام شوم. سرم را که بالا آوردم عصبانیت و کلافگی سید را که دیدم. فقط توانستم شکسته شکسته بگویم: درسته... ببخشید... میشود بروم؟ و بدون معطلی به اتاق رفتم و در را بستم. دیگر نمیشد آرام و بی صدا گریه کرد! دلم بد گرفته بود. بلند زدم زیر گریه و با صدای بلند گریه کردم تا آرام شدم. یک ساعتی گذشت... سید بود که در اتاق را می زد نمی خواستم جواب بدهم. می دانستم بدون اجازه امکان ندارد وارد اتاق شود. وقتی دید چیزی نمی گویم گفت: - نهارتان را می آورم. کل ناز کشیدنش همین بود؟ به خودم گفتم پس توقع بیشتر از این را داشتی؟ مگر ندیدی چند بار تکرار کرد که امانت هستی! پس برای اینکه امانت دار خوبی باشد برای تو نهار می آورد نه چیز دیگری! اصلا مگر قرار بود چیز دیگری هم باشد؟! در دل به او حق دادم که عصبی باشد ولی حق نداشت برای من سر سنگین باشد. این اتفاق ممکن بود برای هر خانمی پیش بیاید حالا درسته من هم مقصر بودم ولی الان نیاز به دلجویی داشتم نه کم محلی! از شدت استرس و عصبانیت سردرد شدیدی داشتم، نمازم را هم نخوانده بودم. بهتر بود تا سید نیامده وضو بگیرم و مسکنی بخورم ؛ قرص را خوردم و وضویم را گرفتم وارد اتاق شدم بعد از خواندن نماز کلی آرام تر شده بودم بهتر بود کمی استراحت کنم شاید حالم بهتر میشد. 🍁نویسنده_طـــﻟاﺑاﻧـــو🍁 ♦️کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_میباشد♦️ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸