eitaa logo
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
1.3هزار دنبال‌کننده
20.5هزار عکس
7.1هزار ویدیو
764 فایل
⭕کانال شهید محمدرضا دهقان امیری شهادت،بال نمیخواد،حال میخواد🕊 تحت لوای بی بی زینب الکبری(س)🧕🏻 و وقف شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان🌹 رمان #اورا³ پارت مدیر و خادم الشهدا: @Bentol_hosseinn
مشاهده در ایتا
دانلود
- چجوࢪے از دنیا دل ڪندۍ🙃 + انتخاب ڪردم - چی رو!؟ + بین آخࢪٺ و دنیا یڪے باقے و دیگرے فنـا! ..͜ 📜🍀꜂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و شہـادت نصیب ڪسانــے مۍشود ڪہ در ره عشق بۍ ترس با جان خود بازی مـےڪنند! سالروز شھادت شہید علۍ خلیلــے گرامـے باد🌺🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شہید علی خلیلی: تنہـا راه رسیدن به سعادت،فقط بندگــے خداست... ❀سـالروز شـہادت شہید عـلۍ خـلیلۍ گرامـے بـاد❀
نمازشب۲۱ماه شعبان✨ ۸رکعت است.هردورکعت جداجداخوانده میشود✨ درهررکعت یکبارحمد ویکبارتوحید یکبارناس ویکبارسوره فلق خوانده میشود✨
عوامل عدم استجابت دعاها.mp3
5.2M
🔷 ۳۰ دلیل عدم استجابت دعاها 🔺 هدیه نوروزی سوم فروردین 🎙 🆔 eitaa.com/emame_zaman
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
#بســـــم_اللّہ رمان عاشقانه مذهبی #مقتدا ? #قسمت_بیست_هشتم ? وقتی برگشتیم فهمیدم آقاسید هم از خا
رمان عاشقانه مذهبی ? ? …بغض صدایش را خش زد: بعد اینکه از مدرسه شما رفتم، دیگه به ازدواج فکر نکردم. درسمو توی حوزه ادامه داده دادم. دنبال یه راهی برای اعزام به سوریه بودم. از هرکی تونستم سراغ گرفتم، دوندگی کردم، حتی رفتم عراق بهشون التماس کردم اعزامم کنن، با فاطمیون خواستم چندبار برم ولی برم گردوندن، تا یه ماه پیش که فهمیدم میتونم به عنوان مبلغ برم. داشت کارای اعزامم درست میشد که شما رو دیدم… یکی دوبارم عقبش انداختم ولی… سرش را بالا آورد، حس کردم الان است که بغضش بترکد: خودتون بگید چکار کنم؟ اگه الان بیام خواستگاری شما، پس فرداش اعزام بشم و بلایی سر من بیاد تکلیف شما چی میشه؟ من هنوز به شما علاقه دارم ولی نگرانتونم… بلند شدم و گفتم : یادتون نیست پنج سال پیش گفتم سهم ما دخترا از جهاد چیه؟ گفتید از پشت جبهه میکنن، گفتید همسران شهدا هم اجر شهدا رو دارن. اگه واقعا مشکلتون منم، من با سوریه رفتنتون مشکلی ندارم. چند قدم جلو رفتم و در دهانه در ایستادم و آرام زمزمه کردم: میتونید شمارمو از آقای صارمی بگیرید! و با سرعت هرچه بیشتر از فرهنگسرا بیرون آمدم. “چیکار کردی طیبه؟ میدونی چه دردسری داره؟ چطور میخوای زندگیتو جمعش کنی؟…” دیدم ایستاده ام روبه روی مزار شهید تورجی زاده. احساس کردم هیچوقت انقدر مستاصل نبوده ام. گفتم : آقا محمدرضا! این نسخه رو خودت برام پیچیدی! خودتم درستش کن! … ادامه_دارد
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
#بســـــم_اللّہ رمان عاشقانه مذهبی #مقتدا ? #قسمت_بیست_نهم ? …بغض صدایش را خش زد: بعد اینکه از مد
رمان عاشقانه مذهبی ? ? بعد از آن روز آن روز آرام و قرار نداشتم ولی به پدر و مادرم حرفی نمیزدم. یکی دو روز گذشت. با هر زنگ تلفن از جا می پریدم. تا اینکه یک روز که از مسجد برگشتم و یکراست رفتم اتاقم، مادر هم پشت سرم آمد و نه گذاشت نه برداشت و گفت: تو حقیقی میشناسی؟ داغ کردم و گفتم: چطور مگه؟ – بگو میشناسی یا نه؟ – آره… یکی از خادمای فرهنگسراست. چطور مگه؟ – زنگ زد مادرش، گفت آخر هفته بیان واسه خواستگاری! جیغ کشیدم: چی؟ – چقدر هولی تو! مگه اولین بارته؟ حالا این پسره کی هست؟ چیکارس؟ – چه میدونم؟! فکر کنم طلبه ست. – طلبه؟ بابات ابدا تو رو بده به یه طلبه! – چرا؟ – اینا آه در بساط ندارن! با چیش میخوای زندگی کنی؟ کمی مکث کرد و گفت : دوستش داری؟ به دستهایم خیره شدم و با انگشت هایم ور رفتم. مادر دستم را گرفت و مرا روی تخت نشاند. دستش را زیر چانه ام گذاشت و سرم را بالا آورد: دوستش داری…؟ آره….؟ لبهایم را گاز گرفتم. مادر لبخند زد: آره! ادامه_دارد
خـدمـت شـمـا امـیـدوارم لـذت بـبـریـد😍😍
٠٠:٠٠ اللهم عجل لولیک الفرج اللهم ارزقنا شهادت بحق صاحب الزمان🤲🏻🌸
پایان فعالیت شبتون فاطمی♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
🌼🌼 من معمای دلم را به نگاه تو فقط حل کردم؛ تو بیا تا گره کار جهان باز شود.. اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🦋🌱 __🌱🦋🌱_____________
🤦🏻‍♂ ⭕️ ۳۹ سال از شهادت مظلومانه‌ی ابراهیم هادی (در کانال کمیل) گذشت، هنوز یک کارگردان باجَنَم، سریال یا فیلم سینمایی این اسطوره اخلاق، شجاعت، ایمان و... رو نساخته؛ . .😔!' به جای اینکه افسانه جومونگ رو شونصدبار به خورد جوانان بدید، یکمی هم از قهرمانان واقعی براشون فیلم بسازید؛🚶🏿‍♂ . .🕳 ؟
«👊🏻» آماده ایم هر دم بهر قیام ، جان میدهیم با فرمان امام ، فریاد ما در گوش عالم است ... ََلَبیـک یا حُسـین✌🏻
دل اگر یار نبیند جگرش میسوزد.... جگرم سوخت ز بس خواب حرم را دیدم
^''^ مادر‌شہید: بابڪ رفت سربازی محل خدمتش رشت بود. در زمان سربازی هرازگاهی خونه نمیومد میگفت:"جای دوستانم ڪه مرخصی رفته ان،موندم" بعدها فهمیدیم‌ڪه به ڪردستان میرفته واونجا لب مرز وداوطلبانه خدمت میڪرده🙂 ♥️🕊
‹🎼🎍› ‌ •° بیـن‌خودمـان‌بمانـد‌فرماندهـ... بحـث‌یافتـن‌نیـست مسئلہ‌ایـن‌است.. ڪہ‌ڪسے‌مانندشمانیـست ڪہ‌مـن‌پیدایـش‌ڪنم…💔 •° 🎼🎍¦⇢ 🎼🎍¦⇢ ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
😂🤣 یه روز فرمانده گردانمون به بهانه دادن پتو همه بچه ها را جمع كرد و با صدای بلند گفت: كی خسته است؟☺ گفتیم: دشمن😄 صدا زد: كی ناراضیه؟😉 بلند گفتیم: دشمن😎 دوباره با صدای بلند صدا زد: كی سردشه؟😜 ما هم با صدای بلندتر گفتیم: دشمن بعدش فرماندمون گفت: خوب دمتون گرم، حالا كه سردتون نیست می خواستم بگم كه پتو به گردان ما نرسیده امشب باید بدون پتو بخوابین😂 "شادی روح شهدا
[﷽♥️] • • . ترک‌گناه‌ همیشه‌شق‌القمر‌وسخت‌نیست ...! بعضی‌وقت‌ها ترک‌گناه‌یعنی‌یه‌آنفالوکردن‌ساده ... امتحانش‌می‌ارزه((:
‹🔗♥️› ‌ •° یِ‌روزمیرسـھ‌فقط‌میان‌بالاسرت‌فاتحـھ میدن‌ومیـرن..🚶🏿‍♂️ ولـےشایدیِ‌روزی‌باشـھ‌کـھ‌جـٰای‌فاتحـھ دادن‌ورفتن‌بیان‌برای‌رفاقت‌ کردن.. اینوتومیتونـےتعیین‌کنـے منتھا باشـھادت🙃'' (: •° 🔗♥️¦⇢ 🔗♥️¦⇢ ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا