فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
#عیدتونمبارڪ♥️✨
۵جمادیالاولسالروزولادت
حضرتزینبکبری(س)مبارک
#استورۍ_ولادت C᭄
.
ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ
💛🌿『@Shahid_dehghann』🌿💛
هدایت شده از قرارگاهشهیدابراهیمهادی˹
daryaye-delam-khorushan-shod.mp3
5.79M
ــــــــــ ــ ـ
دریـایدلمخروشـانشد
لیلایدلمپریشانشد ؛ ..
_ #میلاد_حضرت_زینب '
• @sardar313soleimani .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-
کـوهقـدرت
اوجعـزت
زیـنــب...🌺
💚
#میلاد_حضرت_زینب سلام الله علیها مبارکباد🤩🤩
چه واژه ها که شده استعارهاش زینب...!
#ولادت_حضرت_زینب
ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ
💛🌿『@Shahid_dehghann』🌿💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
يَا كَهْفِيحِينَتُعْيِينِيالْمَذَاهِب...🌱
#سلامی_عاشقانه
پناه مني وقتي هر راهي خسته ام ميكنند.... 💔
#يا_امام_هشتم
به یاد حاج قاســــم...((:
حاجي جان....
به اون والله هايي كه ميگفتي،
قسم دلمون تنگ شده برات...
-دلتنگيم حاجي! (:"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@Shahid_dehghann
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
- کـوهقـدرت اوجعـزت زیـنــب...🌺 💚 #میلاد_حضرت_زینب سلام الله علیها مبارکباد🤩🤩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات نور
هدیه به شهید دهقان امیری
ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ
💛🌿『@Shahid_dehghann』🌿💛
سلام
یه کانال هست
اسمش اینه : گردان ۳۱۳
دو تا از همکلاسی هام که خیلی دخترای خوبین مدیر کانالن
پیشنهاد میدم حتما عضو بشید
کانالش عالیه!
پر از تلنگر هایی که آدم رو به خودش میاره
و پر از مطالب ناب!
اینم لینکلش:
@goordan313
#Part_22
شلوار لی میپوشم با مانتوی لی بلندم با شال صورتی کیف صورتی رو برمیدارم و بعد پوشیدن چادرم از خونه خارج میشم.
- سلام
کیانا و ساجده- سلام
- بریم!
تموم مسیر باهم میگیم و میخندیم. به در بیمارستان میرسیم که همون پسر بیادبه که دیروز فهمیدم اسمش ایمان هست از ماشین پیاده میشه و به سمت در بیمارستان میره ساجده مشتی به کمرم میزنه و میگه:
- آقا معلمتون اومد
که خندهی ریزی میکنم.
کیانا- مرض، پسر به این خوشگلی من اگه جای تو بودم تورش میکردم.
- آقا مازیار چی پس؟
کیانا- گفتم اگه وگرنه اون که عشقه
لبهام رو گاز میگیرم و زیرلب استغفرالله ای زمزمه میکنم.
ساجده- هیس اومد!
هر سه ساکت میشیم و به ایمان نگاه میکنیم که با همون پوزخند همیشگیش من رو مخاطب حرفش قرار میده:
- خانوم توکلی لباساتون رو عوض کنید بیاید اتاق من...
و رفت داخل منتظر جواب من نموند.
بعد عوض کردن لباسهام به جایی که به قول ساجده معلمهامون بودند میرم.
در میزنم که میگه:
- بفرمایید داخل
وارد میشم سرش رو میاره بالا و نگاهم میکنه دیگه از اون شیطنت دیروزش خبری نیست.
***
چند روزی به همین منوال گذشت، امروز یک هفته از رفتنم به درمانگاه میگذره و تواین چندروز با محیط بیمارستان کاملا آشناشدم و با ساجده و کیانا کلی توی بیمارستان آتیش میسوزونیم.
محمدرضا رو دیشب دیده بودم، هفته دیگه ام عروسی امیرحسین و رویاست از من خواسته تا پس فرداشب باهم بریم خرید منم چون بیکارم قبول کردم.
به سمت تلویزیون حرکت میکنم و فیلم مورد علاقم رو نگاه میکنم.
بعد تموم شدن فیلم روی مبل دراز میکشم که اسما از اتاق بیرون میاد.
اسما- مامان کجاست؟
- بیمارستان گفت شب هم خونه نمیاد.
اسماشیطون میگه:
- پس شام درست کردن دست تورو میبوسه
- ای تنبل
تصمیم میگیرم ماکارانی درست کنم، پیازها رو سرخ میکنم و توی ماهیتابه میریزم تا سرخ بشه به میز تکیه میدم که صدای پیامک گوشی بلند میشه...
به سمت مبل میرم و گوشیم رو ازروی مبل برمیدارم.
از یک شماره ناشناسه باز میکنم نوشته:
- سلام خانوم توکلی خوبی؟
براش تایپ میکنم:
- سلام ممنون، شما؟
و همراه گوشیم به آشپزخونه میرم.
صدای پیامک گوشی بلند میشه.
#ادامهدارد...
#Part_23
نگاه میکنم از طرف همون شمارهی ناشناس پیام اومده:
- ایمانم، امروز نمیای درمانگاه؟
براش نوشتم:
- اها ببخشید نشناختم آقای دکتر، نه فردا میام.
غذام رو درست میکنم که صدای زنگ خونه بلند میشه به سمت در میرم و باز میکنم حتما باباست...
- سلام بابا خسته نباشی
بابا با مهربانی جوابم رو میده:
- سلام دخترم
بابا میره اتاق تا لباس هاشرو عوض کنه منم مشغول درست کردن سالاد میشم.
غذا و سالاد آماده میشه و مشغول صدا زدن اسما میشم.
اسما به آشپزخونه میاد و باهم میز رو میچینیم.
بابا میاد داخل آشپزخونه و روی صندلی مینشینه من و اسما هم مینشینیم.
بابا لبخند دلنشینی میزنه و میگه:
- کو ببینم دخترم چکار کرده، بوش که خوبه حتما مزش هم خوبه
- لطف داری
اسما چنگال رو پر کرد و دهنش گذاشت.
اسما- وای اسرا این چرا انقدر شوره؟
شوره؟! من که خیلی کم نمک ریختم!
اسما- نه شوره
لقمه ای میخورم که میفهمم شوخی کرده و خواسته حرصم بده
و دم گوشم ادامه داد:
- حیف اون پسری که بخواد بیاد تورو بگیره، دلم برای همسرآیندت میسوزه
و از جاش بلند میشه و از آشپزخونه خارج میشه منم با اجازه ای زمزمه میکنم و از جام بلند میشم...
بدو بدو به سمتش میرم که سریع از پلکان بالا میره و میپره تو اتاق منم دنبالش میرم که داد میزنه...
- تو که آشپزی بلد نیستی آشپزی نکن.
شروع میکنم به خط و نشون کشیدن براش و میگم:
- بالاخره که میای بیرون اونجا حسابت رو میرسم
و بدو بدو میام پایین
بابا ناهارش رو خورده و روی مبل های طوسی نشسته ومشغول تماشای تلویزیونه بعد خوردن غذام ظرفها رو میشورم و خودم رو روی مبل میندازم.
گوشیم رو از روی مبل برمیدارم و میرم تو تلگرام تو صفحهی اسما که آنلاینه و ایدهی شیطنت به ذهنم میرسه...
#ادامهدارد...
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
❥•「 بِسْـمِࢪَبْاْلَذْےْخَلَـقْاْلْحُسَیْݩْ 」❥•
آنݘھامࢪوزگذشټ . . .🖐🏻🌱
شبٺۅݩمھدۅ؎🌚♥️
عآقبٺتوݩݜھدایـےْ✨💛
.. 『 بِسْمِࢪَبِاْلْݜُھَدْاءِوَاْلْصِدْیِقْیْنْ 』..
⋞🧡🌤⋟
عالم پُر است از تو
و خالی است جای تو..🌱!'
‹ أللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِکَالفَرَج ›
『 اَلسـلامُعَلَيْـكَاَيُّہاالاِْمـامُالْمَاْمـوُنُ✋🏻 』
🌤⃟🔗¦↫#سلامباباجان✨"
ذکر روز پنجشنبه:
لا اله الا الله الملک الحق المبین
(معبوی جز خدا نیست؛ پادشاه برحق آشکار)
ذکر روز پنجشنبه به اسم امام حسن عسکری (ع) است. روایت شده در این روز زیارت امام حسن عسکری (ع) خوانده شود که خواندن آن موجب رزق و روزی میشود.
#مرتبه۱٠٠