نشست تو ماشین.
دستانش مےلرزید.
بخارے رو روشن کردم،
گفت: ماشین ِ تو بوے ِ دریا میده ...
گفتم: ماهے خریده بودم!
گفت: ماهے ِ مرده کہ بوے دریا نمیده!💔
گفتم: هر چیزے موقع مرگ بوے اونجایے رو میده کہ دلتنگش مےشده ..🌱
گفت: من بمیرم ، بوے حرمِ امام رضا میدم ؟😔
#دلتنگتم_آقـا
💌| @shahid_dehghanamiri
به یاد شهید دهقان
💌| @shahid_dehghanamiri
منطقـہمحرومیعنـۍچشماۍمن
کـہمحرومازدیدنِصحنوسراتـہآقا💔
💌| @shahid_dehghanamiri
ما جبهه ای ها از لقاء الله جاموندیم
دهه شصتیا
هفتادیا
هشتادیا
از بقیه الله جا نمونید...!
#حاج_حسین_یکتا |💚
#جـا_نمونـیم...!
💌| @shahid_dehghanamiri
+الهۍرجببگذشتو
ماازخودنگذشتیم
توازمابگذر
#علامهحسنزادهآملۍ
💌| @shahid_dehghanamiri
ابووصال
کتاب طلبه دانشجو، #شهید مدافع حرم #محمدرضا دهقان امیری
#قسمتدهم
میخواست_مفید_باشد☺️
دوران نوجوانی اش را به خوبی گذراند و از بحران های آن دوره خبری نبود.چون ورزش میکرد،صورتی بدون جوش داشت که برای خودش تعجب آور بود😐.ولی همیشه قد بلندش را دوست داشت، اما از کم پشت بودن ریشش می نالید.😕خدا را بخاطر داده هایش شاکر بود و از انرژی جوانی اش در راه مثبت و مفید استفاده کند.👌
راوی:مادرشهید
#ادامهدارد...
💌| @shahid_dehghanamiri
ابووصال
کتاب طلبه دانشجو #شهید مدافع حرم #محمدرضادهقانامیری
#قسمتیازدهم
علاقه به ورزش رزمی
شش تا هفت سالگی ژیمناستیک کار میکرد☺️ و بعد از آن به تبعیت از دایی بزرگش ورزش های رزمی و تکواندوکار شد. علاقه اش به سمت ورزشهای هیجانی و جنبشی روز به روز بیشتر شد🙂.حیاط و پارکینگ خانه با وسایلی مثل صندلی،تایر و موتور پدرش،محل تمرین او شده بود.کنترلش کمی سختر شد☹️ و پارک،محل بعدی تمریناتش شد😁.به خاطر هوای آزاد و موانع بیشتری که در پارک بود،هیجان و انرژیاش تخلیه میشد😇.دوره راهنماییاش حرکات خطرناکی میکرد😰 و نگرانیها دوبرابر شده بود😓 که به خودش اسیبی نرساند😥.راسته دیوار را بالا میرفت😐و پرشهایش بلندتر شده بود.😑بعدها مشخص شد که به این حرکات پارکور میگویند😀که نوعی ورزش است.بدون این که دوره آموزش خاصی ببیند آن را یاد گرفت☺️❤️
راوی:مادرشهید
#ادامهدارد...
💌| @shahid_dehghanamiri
🌴🌾🌷🌴🌾🌷
🌹 یادی از سردار شهید اصغر وصالی
❤️ مریم کاظمزاده همسر سردار شهید اصغر وصالی، از خبرنگاران دوران دفاع مقدس:
🌷《یک بار شهید اصغر وصالی که از فرماندهان سپاه بود
مرا دید و گفت که
"شما خبرنگاران در شهر پشت میز مینشینید
و از جنگ مینویسید
راوی جنگ باید در صحنه حضور داشته باشد،
نه این که خیلی شجاعت به خرج دهد!
و بعد از عملیات چند عکس جنگی بگیرد!"》
✅ همین حرف شهید وصالی باعث حضور مستمر خانم کاظمزاده در جبههها شد؛
چه در کردستان و چه در جنوب،
معیار شهید وصالی برای خواستگاری از خانم کاظمزاده هم خیلی جالب بود:
🌷《من برای ادامه راه،
همراه میخواهم
و تو با حضورت در شرایط سخت کردستان
نشان دادی میتوانی همراه من باشی.》
❤️ همسر سردار شهید:
🌷《من هنوز هم ارتباط با اصغر را حس میکنم.
اما اینقدر دچار روزمرگی شدم که از این ارتباط گاهی غافل میشوم.
هنوز هم وقتی خواب میبینم،
به او می گویم:
«کجایی؟ خیلی وقته ندیدمت.»
اون هم بارها اینو به من میگه که
«من هستم. تو کجایی؟»》
🌴🌾🌷🌴🌾🌷
🌹نثار ارواح مطهر سردار شهید "اصغر وصالی" و برادرش "اسماعیل" صلوات🌹
💌| @shahid_dehghanamiri
🌸🍃
دست ما بر کرم و رحمت مهدی_عج باشد
عشق ما آمدن دولت مهدی_عج باشد
اول ماه #شعبان از کرمت یا سلطان
روزی ما فرج حضرت مهدی_عج باشد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
شعبان مبارک
💌| @shahid_dehghanamiri