با همان آبـی کہ من پُشت سر تو ریختم💔
سوختم رحمـی کن وخاکسترم را جمع کن💔
وقت رفتن کوه بودے حالا تابوت و پلاکـ💔
حسرتِ چشمان خیس دخترم را جمع کن💔
پلاک و انگشتر شهید مدافع حرم مسعود عسگری🌹
💚✍| @shahid_dehghanamiri
YEKNET.IR - shoor - 97.10.30 - rasouli.mp3
2.69M
⏯ #شور #حماسی #انقلابی
نه چهل ساله هزار و چهارصد و چهل ساله
که خدا به انقلابفاطمی میباله✨🌸
🎤مهدی #رسولی
💚✍| @shahid_dehghanamiri
Dua-Tawassul-Samavati.mp3
13.58M
💫"دعای توسل" با نوای حاج مهدی سماواتی
✨#دعای_توسل 🕊
💚✍| @shahid_dehghanamiri
تب کـــرده ام دوباره بــــرای ضریح تو
هی غصـه میخورم به هـــوای ضریح تو
شش گوشهی قشنگ تورا کی بغل کنم؟؟
مُـــــردم از انتظــار، فــــــدای ضریح تو
#السلامعلیڪیااباعبدالله ..♥️✵°
💚✍| @shahid_dehghanamiri
دستخط شهید ابراهیم هادی❣
راستی اینجا به ما خیلی خوش میگذرد😍چون رزق مؤمنین دائما برقرار است.✨
رزق مومن که می دانید چیست؟ از همان سورهای امام حسینی است که دائم برقرار است و ما هم آن را توی رگ میزنیم که قوت بگیریم😉 که اگر با دشمن روبرو شدیم با یک مشت به درک واصلش کنیم.💪 والسلام
ابراهیم هادی.
#سالروز_شهادتت_مبارک🕊❤️
💚✍| @shahid_dehghanamiri
نگاهم کردی و باران یک ریز غزل آمد
نگاهت کردم و رنگین کمانی از خدا دیدم
تو را در شمعها، قندیلها، در عود، در اسپند
دلم را پَرزنان در حلقه پروانهها دیدم
تو را پیچیده در خون، در حریر ظهر عاشورا
تو را در واژههای سبز رنگ ربنا دیدم
#علیرضا_قزوه
السَّلامُ عَلیْڪ° یااَباعَبدِاللهِ الْحُسینِ عَلیہِ السَّلام
#اللهمالرزقناکربلا
#بارشبیسابقهیبرفدرکربلاونجف
#حرمحضرتابوالفضلعلیهالسلام
💚✍| @shahid_dehghanamiri
در سرمـ نیست
بجز حال و هوای
تـــــو و عشـق❤️
شادمـ از اینکہ
همہ حال و هوایمـ
تـــــو شدی✨❣
روزتون متبرک با یاد شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
💚✍| @shahid_dehghanamiri
خاطرهای از مادر #شهید_مصطفی_صدرزاده
#مصطفی باوجود مشغلهای که داشت،
اگر فرصتی دست میداد ،از کمک کردن در کارهای خونه، دریغ نمیکرد.
یه روز که منزل پدربزرگ بود بعد از ناهار مشغول شستن ظرفها میشه. عمهی مصطفی اصرار میکنه "بیا کنار، خودم ظرفها رو میشورم..."
مصطفی با لحن طنز همیشگی میگه
عمه بعدا #روایت_فتح اومد ، بگو ظرف هم می شست😊
💚✍| @shahid_dehghanamiri
🔔
⚠️ #تـــݪنگـــرامـــروز
💠 امام حسن (ع) میفرمایند
✅ قلب زنگار می گیرد و با صلوات این زنگار کنار می رود و دل صیقلی می شود.
📙 «وسائل الشیعه٬ج4 ٬ص1216»
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
💚✍| @shahid_dehghanamiri
°
#اے_شـــهید🌹
فاصــلہها
دروغ میگویند..🙂
کہ بین من و تو ایستادهاند...💔
وقتی گرمای #حضورت
را هرلحظہ احساس میکنم
تو زنده هستی و نظاره گر؛ ما✨
#همیشه_نگاهی_ای_شهید
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
💚✍| @shahid_dehghanamiri
📝🍃| #خاطره...
✨دوازدهم خرداد سال ۹۴ بود که خبر شهادت اولین شهید فاتحین پخش شد. #شهید_عقیل_بختیاری
خبر تلخی بود😔 حتی برای محمد که تازه از بستر تصادف بلند شده بود و هنوز بدنش جراحت داشت. بدنش زخمی بود🤕 اما خودشو رسوند بهشت زهرا برای مراسم تدفین. یادمه بعد از مراسم، از نزدیک مزار اومد کنار. یکی از فرماندهانش در فاتحین، همراه همسرش دورتر ایستاده بودن و من باایشان فاصله چندانی نداشتم.
نگران محمد بودم و زخم های بدنش و لباس مشکی که تنش بود و آفتاب داغ خرداد ماه...😣
متوجه حضور فرمانده شد، چند قدمی نزدیک شد برای احوالپرسی اما یهو راهشو کج کرد و رفت... 😧باهم که تنها شدیم، گفتم: محمد! مودبانه تر بود که برای احوالپرسی و احترام می رفتی!
تعجب کرد: مگه تو هم اونجا بودی؟؟؟😲 گویا همین که متوجه حضور یک خانوم کنار اون بنده خدا شده، عقب کشیده حتی انقدر توجه نکرده که خواهرشو ببینه!!!😳
می گفت: خانومش معذب میشد اگه می رفتم جلو! بعدا ازش عذرخواهی می کنم...
.
همین؟؟؟ دلیلش برای جلو نرفتن، نامحرم بودن نبود! معذب شدن اون خانوم بود! نامحرمی جای خودش...
همون روزا بود که عکس شهید بختیاری رو می آورد و باخنده می گفت: ببین! بااین مدل مو هم میشه شهید شد!!!! 😂
💚✍| @shahid_dehghanamiri
#برشی_از_کتاب_سربلند
جو گروه دوستانه است. بچه ها کمتر ادای احترام نظامی می کنند. خودمان هم از آنها نمیخواهیم؛اما محسن هر موقع وارد اتاق میشد،پا میچسباند.😇 بیرون هم مارا می دید ،دست بالا میزد.هر چه بهم میگفتم از تو توقع ندارم گوشش بدهکار نبود. از جان و دل به نظامی گری اهمیت میداد؛همیشه ی خدا درجه،اتیکت و پوتینش مرتب🌸 بود.ظهر که میخواست برود خانه،وسط اتاق می نشست،لباس های نظامی اش را تا میزد و می گذاشت داخل کمد.
بوی عطر و ادکلنش زودتر از خودش می آمد.همیشه شیشه ی عطر توی جیبش داشت.برای خرید ادکلن با اون مشورت میکردم.🍃
سرِ ریش بلندش کوتاه نمی آمد.بعضی از بچها می خواستند کفرش را در بیاورند.می گفتند:🙊چیه این لونه شیطون روی صورتت؟آدمی نبود که به این سادگی از کوره دربرود.
هر موقع خانمش را برای دکتر می برد اصفهان،شستم خبردار می شد.اعصابش خرد بود.کلافه می گفت:این چه وضعیتیه!کم مونده لخت بیان بیرون،چرا کسی جلوی این هارو نمیگیره؟😞تذکر میداد.کلی هم فحش و فضاحت بارش می کردند؛ولی نمیتوانست بی تفاوت از کنارشان رد شود.☝️
راوی: دوستان شهید مدافع حرم
#محسنحججی🌹
#امر_به_معروف
💚✍| @shahid_dehghanamiri