بیا خیال کنیم...
دستان مان بین ضریح
گره خورده اند!
بیا خیال کنیم
کفش هایمان را از
کفش داری گرفته ایم و...
عقب عقب قدم برمیداریم
و میگوییم
«ولا جعل الله آخر العهد منی لزیارتکم»
بیا خیال کنیم...
امشب کربلاییم
گوشه ای از بین الحرمین
کنج حرم!
🌼 #نعم_الرفیق 🌼
۵ سال...
عمر رفاقتمون بود و تا الان پنج سال از عمر مرور خاطراتم مےگذرہ. اونایے ڪہ از نزدیڪ من رو مےشناسند مےدونند ڪہ اصلا در حد نصیحت و آقاجون بازے نیستم.
اما تجربے مےخوام یڪ چیزے رو راست و پوستدڪندہ تعریف ڪنم.
خدا رو شڪر من و محمد هیچ دورهاے قہر و ناراحتے و دعوا نداشتیم اما با اینحال روزے ڪہ ازش خداحافظے ڪردم و تهِ دلم یہ ریزہ فڪر شہادتش بود با خودم گفتم اےواااے چرا بیشتر قدر بودنش رو ندونستم.یادمہ یڪ شب پشت تلفن بہم گفت فردا عملیات داریم. تا صبح خودخورے مےڪردم ڪہ نڪنہ چیزے بشہ الہے محمد زودتر برگردہ تا بتونم بیشتر قدرش رو بدونم.قبل از سوریہ هر چندشب بہم زنگ مےزد ڪہ بیا بریم دور بزنیم بریم بچرخیم تو خیابونا...منم مےگفتم حالا وقت زیادہ، ڪار دارم و این حرفا. اما وقتے رفت سوریہ و تلفناش دیر بہ دیر شد تازہ فهمیدم ڪہ چقدر دلم براے این بشر تنگ مےشہ.واقعا واسہ برگشتنش لحظہ شمارے مےڪردم.
لحظہ اے ڪہ خبرش رو شنیدم تا الان تاریڪترین لحظه عمرمہ همون لحظہ بود ڪہ از تمام بودنهاش ناامید شدم.
شاید بگین خب شہید شدہ چی بہتر از این...اینا همش درستہ اما دل بیمار من این حرفا رو قبول نمےڪنہ.
امروز ڪہ پنج سال از اون خبر مےگذرہ من همچنان در حال فرار از تمام همین خاطراتم تا جایے ڪہ بشہ فیلم و عڪساش رو از جلوے چشمام برمےدارم.
اما نمےشہ
نمےشہ...
دوست بزرگوار شہید
┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•
•{🌙}
شما نمازشب بخونے
چپ نمیکنے بیفتے توی درّه📛▒
ولی سحرها یه چیزایی میدن
○● که هیچوقتِ دیگھ نمیدن●○
#استادپناهیان
#امتحانکن
#دلتآروممیگیره
التماس دعا