⚘﷽⚘ پیکرش را با دو شهید دیگر تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه، نگهبان سردخانه می‌گفت: یکی‌شان آمد به خوابم و گفت: جنازه‌ی من رو فعلاً تحویل خانواده‌ام ندید، از خواب بیدار شدم، هر چه فکر کردم کدام یک از این دو نفر بوده، نفهمیدم؛ گفتم ولش کن خواب بوده دیگه، فردا قرار بود جنازه‌ها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم، دوباره همون جمله رو بهم گفت، این‌بار فوراً اسمشو پرسیدم، گفت: امیرناصر سلیمانی، از خواب پریدم، رفتم سراغ جنازه‌ها، روی سینه یکی‌شان نوشته بود: شهید امیر ناصر سلیمانی بعدها متوجه شدم در اون تاریخ، خانواده‌اش در تدارک مراسم ازدواج پسرشان بودند؛ شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخوره. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

# ذکر معجزه گر شروع روز 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸

:))🌿

گمنامـッ: سلام خدمت اعضای محترم کانال امیدوارم که حال دلتون همیشه خوب باشه🌺 متأسفانه دیشب منزل یکی از همشهریان محترم طی یک حادثه ناگواری دچار آتش سوزی شده و متأسفانه همه‌ی اعضای این خانواده دچار سوختگی شدن و متأسفانه دو نفر از اعضای این خانواده تا جایی که خبر داریم دچار سوختگی بالای 74 درصد شدند😔💔 از شما عزیزان یه خواهش داشتم ازتون میخوام برای این عزیزان دعا کنید تا زودتر حالشون بهتر بشه و اینکه هر عزیزی که میتونه و توانشو داره بهشون کمک کنه خدا خیرتون بده اجرتون با آقا امام حسین(ع) و داداش ابراهیم😔✋🏻💔

#صفحه_13ازقرآن🌺🌿 #جز1 🌺🌿 #سوره_بقره 🌺🌿 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به شهید #شهید_جهاد_مغنیه😍

🌹بسم‌الله الرحمن الرحیم 🌹 تلاوت امروز هدیه به شهید بزرگوار جهاد مغنیه ✅❤️ دوستان بزرگوار اسامی شهدای عزیز به نوبت در لیست گذاشته میشه ان شاء الله 💚 اسامی شهدای مد نظرتون رو به این ایدی بفرستید @parvazian88 تا به ترتيب درکانال قرار بگیره ان شاء الله وشما هم با فرستادن اسامی شهدای مد نظرتون توی ثواب این کار سهیم باشید دوستان😊👌

❀مَن أرادَ أن تُستَجابَ دَعوَتُهُ وَ أن تُكشَفَ كُربَتُهُ فَليُفَرِّج مُعسِرٍ . . . هركس ميخواهد دعايش مستجاب شود و غمش از بين رود ؛ بايد گره اي از كار گرفتاري باز كند🌱 #نهج‌الفصاحه

#پدراُمٺ♥️˝ • رهبر معظم انقلاب اسلامی به یک سازمان‌دهی جدیدی فکر می‌کنند که ما به حلقه‌های واسط مفقوده میان مردم و حکومت نیاز داریم و نیروهای انقلابی باید این حلقه‌ها را پدید آورند. #حسین_یکتا

🌱♥️ . . . !

بزرگمردۍ بـھ نام -شھیدابراهیم‌هادی- بیست‌ و پنج سـٰال در دنیا با هر نفس و با هر لحظـھ از عمر با برڪتش باعث هدایت بود و بعد از آسمانـے شدنش نیز هـٰادی‌دلھا ماند :)♥️

جـٰاذبـھ‌ی وجودش هر دلـے را مۍرباید! رفاقتش بـے بدیل و منشش بسـے بزرگوارانـھ (:♥️ پھلوانـے بود دلاور ، معلمـے بود دلسوز و با تدبیر ، فرماندهـے بود مقتدر..! دلداده امام‌زمان.عج. بود، دلداده حضرت‌زهـرا.س. بود.. و او با عمل پایِ دلدادگـےاش ماند..!🌱'

「♥️🌿」 تـا‌ڪہ‌پرسیـدم‌زِ‌قلبـم‌عشـق‌چیسـت در‌جوابـش‌ایـ‌ݩ‌چنـین‌گفت‌و‌گریـست لـیلـے‌و‌مجنـوݩ‌فقـط‌افسانہ‌اند'! عـشـق‌در‌دسـت‌حُـسیـ‌ݩ‌ابـن‌علیسـت:)) ♥️¦⇠#امام‌حسین‌

زندگیش مصداقِ آیات قرآن بود، از بخشش و سخـٰاوتش ، از خیرخواهـی مثمر ثمر بودنش ، از جـھادش با مال و جـٰان و بسیارۍ ویژگۍ هایِ دیگر..!💚 #رضـٰایتِ‌خدا و #نگاھ‌خُدا تمام عشقش بود! :)🌹

گمنامـے معشوقـے بود ڪھ ابراهیم بـھ دنبالِ آن مۍدوید🖐🏿🍃'! او فھمید ڪھ دنیا جـٰای ماندن نیست و چیزۍ باقـے مـےماند ڪھ برای خُدا باشد. همھ چیزش برایِ خدا بود، گمنامـي را انتخاب ڪرد و خدایش هم او را چنان خورشیدۍ درخشـٰان متجلۍ کرد...!✨ و 22 بھمنِ سال 1361در فڪھ،کانالِ‌کُمیل ابراهیم برایِ همیشـھ گمنام ماند(:❤️

ابراهیم هنوز هم هست و هنوز هم هدایت‌گری مـےکند،امروز مسئلـھ این است ڪھ من و تو تا چـھ اندازه رفیق و همراه هستیم؟!..🚶🏿‍♂💔

⚘﷽⚘ پیکرش را با دو شهید دیگر تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه، نگهبان سردخانه می‌گفت: یکی‌شان آمد به خوابم و گفت: جنازه‌ی من رو فعلاً تحویل خانواده‌ام ندید، از خواب بیدار شدم، هر چه فکر کردم کدام یک از این دو نفر بوده، نفهمیدم؛ گفتم ولش کن خواب بوده دیگه، فردا قرار بود جنازه‌ها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم، دوباره همون جمله رو بهم گفت، این‌بار فوراً اسمشو پرسیدم، گفت: امیرناصر سلیمانی، از خواب پریدم، رفتم سراغ جنازه‌ها، روی سینه یکی‌شان نوشته بود: شهید امیر ناصر سلیمانی بعدها متوجه شدم در اون تاریخ، خانواده‌اش در تدارک مراسم ازدواج پسرشان بودند؛ شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخوره. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

نعمت فقط برف و باران نیست... گاهی خدا “رفیقی”نازل می کند، زلال تر از باران… گاهی دلگرمی یک دوست آسمانی آنقدر معجزه می کند که انگار خدا در زمین کنار توست..! #سلام_برابراهیم❤️

#سلام‌‌بر‌ابراهیم۱📚 ما‌تو‌را‌دوست‌داریم‌ شب بود. ابراهيم در جمع بچه‌هاي يكي ازگردان‌ها شروع به مداحي كرد. صداي ابراهيم به خاطر خستگي و طولانی شدن مجالس گرفته بود! بعد از تمام شــدن مراســم، يكي دو نفر از رفقا با ابراهيم شــوخي‌كردند و صدايش را تقليدكردند. بعد هم چيزهائي گفتند كه او خيلي ناراحت شد. آن شــب قبل از خواب ابراهيم عصباني بود وگفت: من مهم نيستم، اينها مجلس حضرت را شوخي گرفتند. براي همين ديگر مداحي نميكنم! هــر چه ميگفتم: حرف بچه‌ها را به دل نگير، آقا ابراهيم تو كار خودت را بكن، اما فايده اي نداشت .

#سلامٌ‌عَلےاِبراهیم 🌱 یادت باشھ ! 🦋 ڪه شهــدا‌همیشہ‌دستتو‌میگیـرن بہ‌شرط‌اینڪه صداشـون ڪنی ...

#کلام_شهید🌺 به‌قولِ شهید مصطفی‌چمران "درد"دلِ‌آدمی‌رابیدارمیڪند...🌿