جوادنجاتی✍:: تمام متن از دلم برای مردان بزرگ و بی ادعای اطلاعات عملیات تیپ نبی اکرم(ص) کرمانشاه خصوصا شهدای مظلوم این واحد در عملیات غرور آفرین نصر هفت و حضرت پدرم جوانمرد قصاب کرمانشاهی شهید ابراهیم نجاتی (ره) : 👇  ادامه 👇

جوادنجاتی✍: ماه وستارگان از شرم این زمینیان پشت ابرها خزیده اند و ابرهارا واسطه ای نهاده اند تا بخاطر شکوه این همه غیرت ومردانگیشان روی از آنها در شبهایی که از زمین میگذرد برگیرند. چه غوغایی از عشق بازی بپا کرده اند این مردان که ستارگان سینه ی پرجوش زمینند. سوگند به اشک های فروچکیده علی ابن ابی طالب (ع) درچاهی که با آن درد های دلش را بازگو میکرد: بی شک اینان از ازل آسمانی بوده اند. چشمانم را بسته و خیالم را به غربترین سمت آسمان سرزمینم پرواز میدهم به شبهای وداع زمین با بهترین مردان خویش . آه خدای من اینجا چه خبر است . اینجا منطقه عملیاتی غرب شهرستان سردشت بلندی های بافت و دوپازا است. چطور میشود اینقدر غرق پروردگار شد که از جان و مال و هر آنچه زیبایی هاست دست شست و به سوی معبود شتاب گرفت. در این روزگار غبار آلود آنقدر غرق منیّت و دردهای پیرامونم هستم که تمام نشانه های این ستارگان زمینی را گم کرده ام! با خود میگویم یعنی میتوانم از آن دلیرمردان بنویسم! سربه زیر انداخته و با صدای آرام یک موسیقی آسمانی مینویسم ، قرار بود از به عرش رفتگان بنویسم و مردان اطلاعات عملیات تیپ نبی اکرم(ص)کرمانشاه. با دستانی لرزان و با شرم شروع میکنم به روایتی کوتاه از مردانی بلند اندیشه :: شاید چون رمز آن پاورچین ها بسوی معبود یافاطمه الزهرا(س) بود تقدس وجودی مردانه شان شکلی نابتر گرفت ، رفتن بسوی یگانه معبود اینقدر شیرین به کامها نشست که خوش درخشیدند ، نورشان تا به عرش رسید و از زمین جزبوی عطرنفس یادگاری هاشان چیزی برای ما نمانده است . عشق که پا به میدان میگذارد ، در میان تفکرات والا هیچ ناشدنی را محال نخواهی یافت بی شک راهی به آسانی برایش خواهی یافت . از اصطلاحات جنگی ناآگاهم چون نه از نسل جنگم و نه از مردان آن روزها ،اما آسایش و راحتی خیالم مدیون آنهاست ، از خود میپرسم آیا این یادآوری ها جبران تمام فراموش کاری هایم را خواهند کرد!! از بزرگی خواستم در رابطه با این عملیات غرورآفرین توضیح مختصری برایم بدهد و حرفی که برای امثال خودم دارم روایتی کوتاه و گلایه ای بلند از خاطر به خاک افتاده ام است از روی فراموشی و بی انصافی و ناسپاسی زمانه ی تلخ،  از این پرسش شروع شد کنجکاویم که اطلاعات عملیات یعنی چه ؟ جوابی که شنیدم ساده بود اما به عمق چشمان برگشتگان این نوع عملیات خیره که شوی این سادگی رنگ عوض میکند ، خواسته و ناخواسته با خیال و خاطرشان همراه میشوی . بازمانده: فقط بدونی چه کار مهم و چه شغل خطرناک و حساسی بوده میفهمی کیا بودند و چه کردند این عزیزان خدا! اطلاعات عملیات یعنی شهادت قطعی یعنی تشنگی ، گرسنگی ، اسارت  یعنی نوک پیکان حادثه بودن ، قبل از عملیات تا دل دشمن رفتن و اطلاعات جمع کردن، باید قبل از بچه ها و شروع عملیات تا دل دشمن رفت تا پی برد  عملیات لو نرفته باشد ، یعنی تنهایی یعنی جا گذاشتن جنازه رفیقت یعنی غواصی میان آبهای مواج و خشن جنوب و غرب و برنگشتن ،  محال بود  شناسایی بروی و در برگشت چند نفر شهید نشده باشند بچه های اطلاعات عملیات یعنی فدایی از تیمهای مختلف و متخصص ، غواص ، تک تیرانداز ، آرپی جی زن ، تخریب چی و . . . شب پرده گشوده و چشمان خیس دل سپرده و پرتب و تاب از دیدار فردا را در آغوش می کشد... یعنی شهادت قسمتم میشود؟ خدای من چه اشک هایی که به درگاهت رهسپار گشته ، هیچکدام را نمیتوان رد کرد ، این صدای فرشته ای از عرش نشینان بود که برای طواف و سپردن نشان شهادت به زمین آمده بود و سینه ی مردان آن نیمه شب را بو میکشید . سینه ی همه ی شان مملو از عشق بود . چنین ندایی آمد : برگیر چندی از کسانی را که در دنیا چشم انتظارانی دارند ، انتخاب کن تنهاترینشان را ... برگزین پدرفرزند درانتظاررا ... بیاورمردعروس به انتظار نشسته را ... بیاورزیباترینشان را ... آن مرد شیرین لهجه را ....آن مردجسور خوش آوازه را... چه نگاه شیرینی دارد خدا به هنگام دادن نام و نشان ها به فرشته ی زیبا .... فرشته اش نشان مینشاند بر سینه آنان که باید ، چشم بسته تاج شهادت را مینهد ، بی آنکه چشم بگشاید پرمیکشد بسوی عرش دیگر فرشتگان از او جویا شدند که چرا چشم بستی و نشانها را دادی !؟! فرشته نگاهی سرشار از دلتنگی و اندوه بر زمین انداخت و گفت: سینه ی هر کدام را بو کشیدم تمام خلوص بوده و بی تاب دیدار پروردگارم بود . نمی توانستم با چشمان باز انتخاب کنم و چگونه میتوانستم انتخاب کنم از میان آن همه چشمان اشکبار و سینه های بی قرار... پس از شهادت هر یک ، فرشته به زمین میرفت و روح پاک از جسم نازنین خسته شان  میگرفت و به محضر خدا میرساند و چه لحظه ی زیبائیست دیدار .... ↓↓محفل شهدایی↓↓ #شهیدابراهیم‌نجاتی‌ ❥ ─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─ شادی روح پاک سردار مطالبه‌گر شهید مظلوم مبارزه با مفاسد اقتصادی حاج رضاحاجیان نژاد صلوات هدیه کنید #حاج‌رضا‌حاجیان #شهید‌ابراهیم‌نجاتی #جوانمرد‌قصاب‌کرمانشاهی

جوادنجاتی ✍️: چند خطی از دل شهیدزاده ای گمنام و گوشه نشین تقدیم به تمام شیران بازمانده از هشت سال دفاع مقدس شیرهای زخمی اعصاب و روان ..... 👇ادامه مطلب 👇

جوادنجاتی ✍️: چند خطی از دل شهیدزاده ای گمنام و گوشه نشین تقدیم به تمام شیران بازمانده از هشت سال دفاع مقدس شیرهای زخمی اعصاب و روان که در بیمارستان ها به فراموشی سپرده شده اند و روزگاری تلخ را میگذرانند به شوق وصال یاران آسمانیشان این شیرهای شکسته و خمیده را که می‌بینید چهل سال پیش شاخ شمشادهایی بودند با سینه هایی ستبر که در مقابل تمام دنیا ایستادند و یک وجب از خاک پاک ایران جان مان را به اجنبی ندادند آرامش روانی شان را فدا کردند تا کشور پاینده و در صلح باقی بماند و ما امروز این چنین در آرامش باشیم . پا در میدان جنگی نابرابر گذاشتند و اصلا عاقبت این کار مهم نبود ، مگر می شود زمانی که عشق وجودت را لبریز کرده به چیزی دیگر هم فکر کنی؟ تمام فکر و ذهن آنها عشق به خاک پاک وطن و مردمانشان بود عده ای از آنها پس از سال ها گذشتن از جنگ شهید شدند ، عده ای دست یا پایشان را از دست دادند ولی عده ای دیگر بهایی سنگین تر پرداختند! اینها همان هایی هستند که ارمغان جنگ برایشان مشکلات اعصاب و روان بود : این شیر های زخمی بر اثر موج های انفجار و تیر و ترکش های دشمن بعثی به این روز افتاده اند و جانباز های اعصاب و روان نام گرفتند و از همه جا رانده در گوشه ای در تنهایی خود چون شمع آب می‌شوند . اینان تمام هستی خویش را در راه این عشق داده اند اینان عاشقان واقعی نام دارند و اینان امام زادگان عشق هستند و باید مردمان این سرزمین بر تخت ها و بر درب اتاق های سوت و کورشان دخیل های شفا و حاجت هایشان را ببندند . سخن کوتاه کنم که هرچه پیش میروم حق مطلب ادا نخواهد شد و قطره ایست این دلنامه از اقیانوس مردانگی این سرداران گمنام و گوشه نشین : همراهانم جانبازان اعصاب و روان همان پرندگانی هستند که در آسمان عشق این سرزمین پرواز میکنند و تا انتهای هفت آسمان می روند تا به مهربان خدا برسند.... . شادی روح پاک سردار مطالبه‌گر شهید مظلوم مبارزه با مفاسد اقتصادی حاج رضاحاجیان نژاد صلوات هدیه کنید: #حاج_رضا_حاجیان #شهید_ابراهیم_نجاتی #جوانمرد_قصاب_کرمانشاهی

جوادنجاتی✍️: چند خطی از دل شهید زاده ای گمنام و گوشه نشین در رسای سید شهیدان اهل قلم آسید مرتضی آوینی : 👇ادامه مطلب👇

جوادنجاتی✍️: چند خطی از دل شهید زاده ای گمنام و گوشه نشین در رسای سید شهیدان اهل قلم آسید مرتضی آوینی : شهید آوینی توانست با بینش و نگاه ویژه و ذاتی که داشت از انقلاب اصیل و مردمی و خدایی بهره کافی را ببرد و بعد از آن توانست چیزهایی را که به آن رسیده بود و در قلب و‌جانش لبریز شده بود را به عینه ببیند و در جنگ و در طول سالهای دفاع مقدس تجربه شان کند. در واقع سید شهیدان اهل قلم خود تبدیل به یک مهره فکری و یک بینش شد برای این روزگار غبار آلود ما ، ایشان به ارتباط منطقی بین مفاهیم گذشته‌ و با مفاهیم انقلاب و مفاهیم جنگ دست پیدا کرد و تمام وجودش در این مسیر وقف کرد . این خاص بودن سید را به سمت یک عمق در اندیشه کشاند ؛ عمقی عجیب! که سره را از ناسره تشخیص میداد و باعث میشد در مقابل هرشخص با هر قدرت سیاسی و هرعقبه ای اگر از مسیر شهدا و انقلاب زاویه ای داشت بایستد ... دقیقا همان بینش و نگاهی که لازمه روزگار فعلی ما است و باعث حرکت دوباره این انقلاب مردمی و نفوذ دوباره اش در لایه های زندگی عوام و کوخ نشینان میشود .این پایه فکری و این مسیر آوینی باید تقویت شود ، اندک دغدغه مندان و مسئولینی که‌ هنوز دینی به گردن خود حس میکنند و عاشق و در مسیر اصلی انقلاب هستند بایدجای بزرگ‌کردن شخصیت آوینی و پرداختن به نام و صدای ایشان ، افکار آوینی را پرورش دهند و تولید محتوا کنند ، برای همچون آوینی دیدن همچون آوینی فهمیدن و همچون آوینی مطالبه گر بودن و در مقابل صاحبان زر و زور ایستادن ...‌ پی‌نوشت : وعده خدا چه زیبا محقق شد برای کسانی که از مسیر، انحراف پیداکردند و در مقابل آوینی ها ایستادند؛ عاقبت سردار سازندگی غرق شدن در استخر ... و اینهم سرنوشت جناب زم ! هردو نفر سهم زیادی در مظلومیت و بایکوت کردن صدا و بینش شهید آوینی داشتند اما آوینی تبدیل به یک باور یک ائدولوژی شد و آن دونفر خسر دنیا و الآخره.. . . شادی روح پاک سردار مطالبه‌گر شهید مظلوم مبارزه با مفاسد اقتصادی حاج رضاحاجیان نژاد صلوات هدیه کنید: #حاج_رضا_حاجیان #شهید_ابراهیم_نجاتی #جوانمرد_قصاب_کرمانشاهی

⭕ آشنایی با موشک های بالستیک ایرانی #سجیل #عماد #خرمشهر #قدر_H ✅کانال رسالت👇 https://eitaa.com/joinchat/977600965Cafac50f482

جوادنجاتی✍️: یه مرد بود فراتر از زمان که هیچ وقت جای خالیش برای ملت پر نشد و هیچکس نتوانست در زمان درکش کند و دغدغه هایش را بفهمد ، رضای خدا و خیر مردم را با هیچ چیز معامله نکرد ، محبوب بود ، محبوب هست و محبوب خواهد ماند ... گرامی میدارم یاد و خاطره این بزرگمرد ایران زمین آیت الله طالقانی(ره) را در سالروز آسمانی شدنش... 👇برگی قابل تامل از تاریخ 👇 ولادیمیر کوزیچکین، مامور سازمان اطلاعات و جاسوسی شوروی در ایران طی سال‌های ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۲ در خاطراتش آورده است که : «.. ملاقات با سفیر شوروی هنگام صبح صورت گرفت. پس از خاتمه ملاقات، طالقانی مانند معمول سرخوش بود. ولی شب هنگام پس از صرف شام ناگهان حالش به هم خورد. محافظ اصلیش حضور نداشت نگهبانی به سوی تلفن هجوم میبرد تا به دکتر خبر بدهد، ولی خط قطع بود. کوشیدند به او آب بخورانند، ولی جریان آب هم قطع شده بود. پیرمرد شانسی نداشت. مخالفانش همه چیز را تا آخرین جزئیات حساب کرده بودند.» . شادی روح پاک سردار مطالبه‌گر شهید مظلوم مبارزه با مفاسد اقتصادی حاج رضاحاجیان نژاد صلوات هدیه کنید: #حاج_رضا_حاجیان #شهید_ابراهیم_نجاتی #جوانمرد_قصاب_کرمانشاهی

جوادنجاتی✍️: یقین دارم ما زمینیان زمین گیر و پا در گل مانده ، از درك اين لبخند و این حال خوب در دل حادثه و فقط چند دقیقه قبل از شهادت عاجزيم . اين حال خوب و این راز عاشقی فقط مختص شما مردان بی ادعا و آسمانی بود و بس .... ای شهید ! خدای خوبتان چه چیزی را به شما نشان داد كه اين چنين شاد و مسرور به استقبال مرگ میرفتید ؟ لبخندمیزنید بر آنچه به آن رسیده اید و ما زمینیان از فکر کردن به آن هم عاجزیم ! لبخند بزن كه تا ساعاتی دیگر وعده الهي به حقيقت میپیوندد ، لبخند بزن به فرشتگانی که برای عروجتان بالهایشان را گشوده اند . لبخند به همرزمان شهيدتان که به استقبال می آیند ... شاید هم با چشمان آسمانیتان این روزگار غبار آلود ما را دیده و به احوال ما ميخندید كه دل به این دنيای پوچ خوش کرده و چشم بروي آخرت بسته ايم و میگویید "الی اين تذهب" به كجا ميروید که راه سعادت جز راه روشنی که برایتان هموار کردیم نیست ..... به رسم جوانمردی لبخندی هم به ما بزنید ، مایی كه چشم به شفاعت شما پهلوانان آسمانی دوخته ايم... #شهید_فرج_الله_رستگار #شهید_غلامرضا_اسلامی_فرد #جوانمرد_قصاب_کرمانشاهی #شهید_ابراهیم_نجاتی