eitaa logo
شهید علیرضا فرج‌زاده
9 دنبال‌کننده
78 عکس
51 ویدیو
0 فایل
@M_MOLA44: ارتباط با کانال شهید علیرضا فرج زاده متولد: ۷ خرداد ۱۳۴۷ شهادت: ۶ مرداد ۱۳۶۷ محل شهادت: اسلام آباد غرب
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸✨🍀🌸✨🍀🌸 زیارت امام عصر(عج) بعداز نماز اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلاىَ صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها، وَبَرِّها وَبَحْرِها وَسَهْلِها وَجَبَلِها، حَيِّهِمْ وَمَيِّتِهِمْ، وَعَنْ والِدِيَّ وَوَُلَْدي وَعَنّي مِنَ الصَّلَواتِ وَالتَّحِيّاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَمُنْتَهى رِضاهُ وَعَدَدَ ما اَحْصاهُ كِتابُهُ وأحاط بِهِ عِلْمُهُ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في هذَا الْيَوْمِ وَفي كُلِّ يَوْم عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً في رَقَبَتي اَللّـهُمَّ كَما شَرَّفْتَني بِهذَا التَّشْريفِ وَفَضَّلْتَنى بِهذِهِ الْفَضيلَةِ وَخَصَصْتَنى بِهذِهِ النِّعْمَةِ، فَصَلِّ عَلى مَوْلايَ وَسَيِّدي صاحِبِ الزَّمانِ، وَاجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأشياعه وَالذّابّينَ عَنْهُ، وَاجْعَلْني مِنَ الْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ طائِعاً غَيْرَ مُكْرَه فِي الصَّفِّ الَّذي نَعَتَّ اَهْلَهُ في كِتابِكَ فَقُلْتَ: (صَفّاً كَاَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصوُصٌ) عَلى طاعَتِكَ وَطاعَةِ رَسُولِكَ وَآلِهِ عليهم السلام، اَللّـهُمَّ هذِهِ بَيْعَةٌ لَهُ في عُنُقي اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ 🌸✨🍀🌸✨🍀🌸 @shahud_farajzade
#دعای_فرج الهی عظم البلاء وبرح الخفاء وانکشف الغطاء وانقطع الرجآء وضاقت الارض و.... @shahid_farajzade
خاطره از پدرشهید علیرضا فرج زاده : روز جمعه ۱۴اردیبهشت ۹۷ ، مصادف بود با شب هفتم مرحوم حاج صفدر شیخ لر پدر رزمنده ارجمند حاج حسین شیخلر فرمانده دسته ی شهید بسیجی علیرضا فرج زاده که در محل حسینیه خوانساریها در خیابان اول نیروی هوایی برگذار میشد با پدر ومادرشهید به واسطه ی قدردانی وبزرگداشت راهی شدیم... پدر شهید خیلی از مطالب رو از ذهن خودش دور میکنه ولی بعضیارو همراه خودش داره... بمحض رسیدن به داخل حسینیه حاج حسین شیخلر پدر رو شناخته بود و بابا که اومده بود تسلیت بگه... بغضش گرفته بود وبه ایشون گفته بود یادته یه بار که با علیرضا داشتید میرفتید جبهه دیدمتون چی بهت گفته بودم ؟؟؟ بهت گفت علیرضا رو به دست تو میسپارم شمارو هم به خدا...؟!!!😭 وقتی علیرضا شهید شده بود امدید منزل ما بمن گفتی منو که بخدا سپرده بودی سالم برگشتم وعلیرضا رو که بمن سپرده بودی شهید شد....😭😭😭😭 در پایان جلسه هم حاج حسین وقتی بابا رو دید کلی خوشحالی کرد که بابارو دیده...ودست وصورت بابا رو پنج شیش بار بوسید وقدر دانی کرد که برای دل تسلایی برای در گذشت مرحوم حاج صفدر شیخ لر که فردی مذهبی ؛ولایتی؛هیئتی وانقلابی بود رفته بودیم.... 🍀🍀🍀🍀🍀 خدایا از تو میطلبیم‌ که همه ی درگذشتگان از اهل اسلام رو با شهدا وامام شهیدان واهل بیت علیهم السلام محشور کن به برکت صلوات بر محمدوآل محمد @shahid_farajzade
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین_ع و علی اولاده و اصحابه و انصاره @shshid_farajzade
💐 پنج شنبه است و یاد درگذشتگان اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ پنجشنبه هست شاخه گلی بفرستیم برای تموم آنهایی كه در بین ما نیستند ولی دعاهاشون هنوز كارگشاست، یادشون همیشه با ماست و جاشون بین ما خالیه، دلمون خیلی وقتها هواشونو می كنه, امادیدارشون میفته به قیامت, شاخه گلی به زیبایی یك فاتحه... @shahid_farajzade
🌿 که عالم همه از آن اوست دوستمان دارد فراوان دوستش بداریم با دل وجان 🌸 الهی که تمامی لحظات مردم ایران اسلامی باخیرو شادی توام باشه . @shahid_farajzde 🌸🍃
💫💥خداجون شب بخیر💥💫 ممنون🙌 امروز بیمار نبودم ممنون🙌 امروز گرسنه نبودم ممنون🙌 امروز بی خانمان نبودم ممنون🙌 امروز در جنگ و نا امنی نبودم ممنون🙌 امروز تصادف نکردم ممنون ... خلاصه ممنون🙌 با اینکه کلی گناهکارم حتی لحظه ای به فکر رها کردنم نبودی شبت بخیر خدای مهربونم ممنون🙌 اگر فردا رو دیدم💥💫 دعاي قشنگ براي آخر شب ﺩﻋﺎ کنیم هیچکس ﺩﻟﺶ ﻧﮕﯿﺮﻩ ﺍﮔﻪ ﻫﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺧﺪﺍ ﯾﻪ ﻫﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﺧﻮﺏ ﺑﺬﺍﺭﻩ ﺳﺮ ﺭﺍﻫﺶ!🙏 ﺩﻋﺎ کنیم ﻫﯿﭽﮑﺪﻭممون ﺍﺷﮑﯽ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﻧﯿﺎﺩ ﺍگرم اﻭﻣﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺑﺎﺷﻪ!🙏 ﺩﻋﺎ کنیم ﻫﯿﭽﮑﯽ ﺩﻟﺶ ﭘﺮ ﻧﺸﻪ ﺍﮔﻪ ﻫﻢ ﭘﺮ ﺷﺪ ﭘﺮ ﺑﺸﻪ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ، ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ!🙏 ﺩﻋﺎ کنیم هیچکی ﻧﺎ ﺍﻣﯿﺪ ﻧﺸﻪ ﺍﮔﻪ ﻫﻢ ﺷﺪ ﺧﺪﺍ ﺯﻭﺩ ﯾﻪ ﺍﻣﯿﺪ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻬﺶ ﺑﺪﻩ!🙏 ﺩﻋﺎ کنیم ﻫﺮ ﮐﯽ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺗﻮ ﺩﻟﺶ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻬﺶ ﺑﺮﺳﻪ!🙏 ﺩﻋﺎ کنیم حکمت خدا با آرزوهامون یکی باشه..🙏 شــــــــــبتون پراز حس آرامش🌙 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 ✨ @shahid_farajzade
حیلت رها کُن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو وَنْدَر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو رو سینه را چون سینه‌ها هفت آب شو از کینه‌ها وانگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو #غزل_مولانا @shahid_farajzade
نهج البلاغه 01.mp3
5.17M
🌴 درس نهج البلاغه ۱ 🌴🌴 شیرین و دلکش 🌴🌴🌴 ساده و آسان اول 🌺 محمدرضا رنجبر ✅ پیام رسان ایتا👇 http://eitaa.com/joinchat/1257439235C83e4098630
نهج البلاغه 02.mp3
6M
درس نهج البلاغه ۲ شیرین و دلکش ساده و آسان #نهج_البلاغهرضا رنجبر 🔴 ✅ پیام رسان ایتا👇 http://eitaa.com/joinchat/1257439235C83e4098630
💎" رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ " حلول ماه مبارک رمضان ، ماه رحمت و برکت و مغفرت مبارک باد. @shahid_garajzade
زنده زنده سوخت.... اما آخ نگفت.... 😭😭 حسین خرازی نشست ترک موتورم. بین راه، به یک نفربر پی ام پی، برخوردیم که در می سوخت. فهمیدیم یک داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد! من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم. گونی سنگرها را برمی داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش! جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا و نمی زد! و همین پدر همه ی ما را درآورده بود! بلند بلند فریاد می زد: ! الان پاهام داره می سوزه! می خوام اون ور ثابت قدمم کنی! خدایا! الان سینه ام داره می سوزه! این سوزش به سوزش سینه ی حضرت نمی رسه! خدایا! الان دست هام سوخت! می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم! نمی خوام دست هام گناه کار باشه! خدایا! صورتم داره می سوزه! این سوزش برای امام زمانه! برای ولایته! اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت! آتش که به سرش رسید، گفت: خدایا! دیگه طاقت ندارم، دیگه نمی تونم، دارم تموم می کنم. لااله الا الله، خدایا! خودت باش! خودت شهادت بده آخ نگفتم! آن لحظه که جمجمه اش ترکید، من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم! بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت. حال حسین آقا از همه بدتر بود. دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت: خدایا! ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟ ما ایناییم؟ اینا کجا و ما کجا؟ اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه جواب اینا رو چی می دی؟ زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم. تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ شد. 🌺شهید سردار حاج حسین خرازی 🌺 🍃🌼🍃🌼🍃 @shahid_farajzade
شب قدر سرنوشت یکسال ما تعیین می شود سبحانك يالااله الا انت، الغوث الغوث خلصنا من النار يارب خدايا امشب زيباترين سرنوشت رابراي عزيزانم مقدر كن🙏🙏 @shahid_farsjzade
@shahid_farajzade
هدایت شده از 
شهید علیرضا فرج زاده: تکرار مستند مادرانه ساعت ۱۱ وپانزده دقیقه صبح شبکه ۲ امروز التماس دعا @shahid_farajzade
هدایت شده از تفسیر قرآن
تفسير سوره حمد از: استاد شهيد مرتضی مطهرى (۱) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ. الرَّحْمنِ الرَّحيمِ. مالِكِ يَوْمِ الدّينِ. ايّاكَ نَعْبُدُ وَ ايّاكَ نَسْتَعينُ. اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ. صِراطَ الَّذينَ انْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضوبِ عَلَيْهِمْ وَ لَاالضّالّينَ. در قرآن مكتوب، از همان آغاز كه قرآن به كتابت درآمده است، در اول هر سوره اى به استثناى سوره برائت «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» است؛ يعنى سوره با بسم اللَّه آغاز مى شود.   ولى ديرزمانى است كه بين شيعه و سنى بر سر اينكه آيا اين آيه جزء هر سوره است يا نه، اختلاف عظيمى وجود دارد. اهل تسنن آن را جزء هيچ سوره اى نمى دانند و شروع هر سوره را با بسم اللَّه از قبيل شروع هر كار ديگر با بسم اللَّه مى شمارند كه بسم اللَّه جزء آن كار نيست بلكه در عمل گاهى سوره ها را بدون بسم اللَّه آغاز مى كنند. در نماز، حمد و يا هر سوره اى را كه احياناً بخواهند بعد از حمد بخوانند بدون بسم اللَّه مى خوانند. شيعه به پيروى از ائمه اطهار عليهم السلام به شدت با اين مسئله مخالفت دارند، تا آنجا كه ائمه اطهار فرموده اند خداى بكشد كسانى را كه بزرگترين آيه از آيات قرآن را از قرآن حذف كرده اند. اگر بسم اللَّه را از اول سوره ها برداريم، ديگر اين آيه را ما در قرآن نداريم جز در سوره نمل كه آن هم در ضمن نقل قولى است كه قرآن از ملكه سبا مى كند، كه هنگامى كه نامه سليمان را قرائت كرد گفت: انَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَ انَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ اين نامه از سليمان است و اين گونه آغاز مى گردد: بسم اللَّه... در هر حال شيعه آن را مسلّم جزء قرآن مى داند، نه اينكه آن را جداى از قرآن محسوب كند و مانند آنكه در آغاز هر امرى بسم اللَّه را مى افزايد، در قرائت قرآن هم اين آيه را از خارج بر آن اضافه كند. آغاز كارها به نام خدا در نام گذاريها، هدفها و انگيزه ها مختلف است. گاهى شخص مؤسسه اى را به نام فردى نام مى گذارد به منظور هدفى مادى كه مى تواند در سايه اين نام به آن غرض نائل گردد. و يا چنانكه معمول است مولود جديد را به نام شخصى كه در گذشته مورد علاقه بوده مى نامند و مى خواهند با اين نامگذارى، شخص مورد نظر، حياتى جديد يافته و به بقاى اين نام زنده بماند. ولى اينكه به بشر دستور داده شده است كه كارهايش را به نام خدا بنامد، روى چه انگيزه اى مى تواند باشد؟ براى اين است كه كارهاى انسان جنبه قدس و عبادت پيدا كند و به نام او بركت يابد. مجموعه آثار، ج26، ص: 79 با کلیک روی لینک زیر، عضو کانال تفسیر قرآن شوید:  @alquran_ir برای اعلام نظرات و پیشنهادات و ارتباط با مدیر کانال: @bidaryir
#السلام_علیک_یا_حسین_ابن_علی_و_اولاده_و_اصحابه_و_انصاره به کانال شهیدفرج زاده دعوتید.👇👇👇👇👇 🌺 @shahid_farajzade 🌹
مراسم #چهلمین روز در گذشت #مرحوم_حاج_هوشنگ_فرج_زاده #پدر_شهید_علیرضا_فرج_زاده روز پنج شنبه ۱۵آذر۹۷ از ساعت ۱۴ الی ۱۵ وسی دقیقه بر سر مزار آن مرحوم ؛ در بهشت زهرا س. قطعه ۵۱.ردیف ۵۶.شماره ۲۵ برگذار میگردد. #ضمن_دعوت_از_جنابعالی . خواهشمنداست به کلیه ی فامیل . دوستان و....#اطلاع_رسانی بفرمایید. ضمنا هزینه های جانبی مراسم چهلم آن مرحوم .وقف امور خیریه خواهد شد. با تشکر. #خانواده_ی_شهید_فرج_زاده
هدایت شده از 
💐 @shahid_farajzade 🌺
Ya_zahra_rami: ✉️نامه جوان ۲۲ ساله به محضر حضرت (رضوان الله علیه) : 💐محضر مبارک نخبة الفلاسفه آیة الله العظمی جناب آقای طباطبائی (ادام الله عمرکم ماشاءالله) سلام علیکم و رحمة الله و برکاته. 🖊کوتاه سخن آنکه جوانی هستم ۲۲ ساله، ...چنین تشخیص می‌دهم که تنها ممکن است شما باشید که به این سؤال من پاسخ دهید. 📍 در محیط و شرایطی که زندگی می‌کنم هوای نفس و آمال و آرزوها بر من تسلط فراوانی دارند و مرا اسیر خود ساخته‌اند و سبب آن شده‌اند که مرا از حرکت به سوی الله، و حرکت در مسیر استعداد خود بازداشته و می‌دارند. درخواستی که از شما دارم برای من بفرمایید بدانم به چه اعمالی دست بزنم تا بر نفس مسلط شوم و این طلسم شوم را که همگان گرفتار آنند بشکنم و سعادت بر من حکومت کند؟ 📍 یادآور می‌شوم نصیحت نمی‌خواهم و الّا دیگران ادعای ناصحیت فراوان دارند. دستورات برای پیروزی لازم دارم. همان گونه که شما در تحصیلات خود در نجف پیش استاد فلسفه داشتید، همان شخصی که تسلط به فلسفه اشراق داشت (مسموع است). باز هم خاطر نشان می‌سازم که نویسنده با خود فکر می‌کند که شفاهاً موفق به پاسخ این سؤال نمی‌شود. وانگهی شرم دارم که بیهوده وقت گرانمایه شما را بگیرم. لذا تقاضا دارم پدرانه چنانچه صلاح می‌دانید و بر این موضوع می‌توانید اصالتی قائل شوید مرا کمک کنید. در صورت منفی بودن، به فکر ناقص من لبخند نزنید و مخفیانه نامه را پاره کنید و مرا نیز به حال خود وا گذارید. متشکرم. امضا ۲۳/ ۱۰/ ۱۳۵۵ 📩 پاسخ علامه طباطبائی (رحمة الله عليه) به این نامه: ✍ بسم الله الرحمن الرحیم، السلام علیکم برای موفق شدن و رسیدن به منظوری که در پشت ورقه مرقوم داشته‌اید لازم است همتی برآورده، کرده ، به و پردازید، به این نحو که هر روز که طرف صبح از خواب بیدار می‌شوید قصد جدی کنید که در هر عملی که پیش آید - عز اسمه - را مراعات خواهم کرد. آن وقت در سر هر کاری که می‌خواهید انجام دهید را منظور خواهید داشت، به طوری که اگر نفع اخروی نداشته باشد انجام نخواهید داد، هر چه باشد. همین حال را تا شب، وقت خواب ادامه خواهید داد و وقت خواب، چهار پنج دقیقه‌ای در کارهایی که روز انجام داده‌اید فکر کرده، یکی یکی از نظر خواهید گذرانید. هر کدام مطابق رضای خدا انجام یافته بکنید و هر کدام تخلف شده بکنید. این رویه را هر روز ادامه دهید. این روش اگر چه در بادی حال، سخت و در ذائقه نفس است ولی و است. 🔹و هر شب پیش از خواب اگر توانستید سور یعنی سوره حدید و حشر و صف و جمعه و تغابن را بخوانید و اگر نتوانستید تنها را بخوانید و پس از بیست روز از حالِ اشتغال، حالات خود را برای بنده در نامه بنویسید. ان شاء الله موفق خواهید بود. والسلام علیکم. 💠محمد حسین طباطبایی 🌐 @ashora_karbala ❣❣❣❣❣❣❣❣❣ 💚 @shahid_farajzade
🌸🌺💕💕💕💕🌺🌸 📚 حکایت چنین است که ... تاجری دمشقی همیشه به دوستانش می گفت که من در زندگی ام هرگز تجارتی نکرده ام که در آن زیان کنم حتی برای یک بار ! دوستانش به او می خندیدند و می گفتند که چنین چیزی ممکن نیست که حتی یکبار هم ضرر نکرده باشی ... تا اینکه یکبار تاجر آنها را به مبارزه طلبید تا به آنها نشان دهد که راست می گوید .. او از دوستانش خواست که چیزی محال و نشدنی از او بخواهند تا او انجام دهد .. دوستانش به او‌ گفتند : اگر راست می گویی به عراق برو و خرما ببر و بفروش و در این امر موفق شو زیرا که آنجا خرما مثل خاک صحرا زیاد است و ‌کسی خرمای تو را نمی خواهد .. تاجر قبول کرد و خرمایی که از عراق آمده بود را خریداری کرد و به طرف بغداد راهی شد .. آورده اند که در آن هنگام خلیفه عراق برای تفریح و استراحت به طرف موصل رفته بود .. زیرا موصل شهری زیبا و بهاریست که در شمال عراق قرار دارد و به خاطر طبیعت زیبایش اسم دوبهاره را رویش گذاشته اند زیرا در سرما و‌گرما همچون بهار است دختر خلیفه گردنبند خود را در راه بازگشت از سفر گم کرده بود ، پس گریه کنان شکایت پیش پدرش برد که طلایش را گم کرده است .. خلیفه دستور به پیدا کردنش داد .. وبه ساکنان بغداد گفت هرکس گردنبند دخترش را بیابد پس پاداش بزرگی نزد خلیفه دارد و دختر خود را به او خواهد داد .. تاجر دمشقی وقتی به نزدیکی بغداد رسید مردم را دید که دیوانه وار همه جا را می گردند ... از آنها سؤال کرد که چه اتفاقی افتاده است ؟! آنها نیز ماجرا را تعریف کردند و بزرگشان گفت : متاسفانه فراموش کردیم برای راه خود توشه و غذایی بیاوریم و اکنون راه بازگشت نداریم تا اینکه گردنبند را پیدا کنیم زیرا مردم از ما سبقت می گیرند و ممکن است گردنبند را زودتر پیدا کنند .. پس تاجر دمشقی دستانش را به هم زد و گفت : من به شما خرما می فروشم ... مردم خرماها را با قیمت گرانی از او خریدند ...و او گفت : هاااا ... من برنده شدم در مبارزه با دوستانم ... این سخن به گوش خلیفه رسید که تاجری دمشقی خرماهایش را در عراق فروخته است !! این سخن بسیار عجیب بود زیرا که عراق نیازی به خرمای جاهای دیگر نداشت ! بنابراین خلیفه او را طلبید و ماجرا را از او سؤال کرد ؛ پس تاجر گفت : هنگامی که کودکی بودم، یتیم شدم و مادرم توانایی کاری نداشت ، من از همان کودکی کار می کردم و به مادرم رسیدگی می کردم ، و نان زندگی مان را در می آوردم .. در حالیکه پنج سال داشتم ... و کارم را ادامه دادم و کم کم بزرگ شدم تا به بیست سالگی رسیدم .. و مادرم را اجل دریافت ... او دستانش را بلند کرد و دعا کرد که خداوند مرا موفق گرداند و هرگز روی خسارت و زیان را نبینم در دین و دنیایم .. و ازدواج مرا از خانه حاکمان میسر گرداند و خاک را در دستانم به طلا تبدیل کند ... دراین هنگام که دعاهای مادر را برای خلیفه تعریف می کرد ناخودآگاه دستش را در خاک برد و بالا آورد و مشغول صحبت کردن بود که خلیفه گردنبند دخترش را در دست او دید ! خلیفه تبسمی کرد ، تاجر که آنچه در دستش بود را احساس کرد فهمید چیزی غیر از خاک را برداشته به دستان خود نگاه کرد دانست که این گردنبند دختر خلیفه است پس آن را برگرداند و دانست که از دعای مادرش بوده است ... اینچنین بود که برای اولین بار خرما از دمشق برای فروش وارد عراق شد .. و او نیز داماد خلیفه گشت !! که چنین زندگی فرزند را می سازد ... . با سلام دوستان خودرا به کانال دعوت بفرمایید... @dastanayekhobanerozegar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسکرین بگیر همین الان یهویی☺️ هر کدوم اومد یه فاتحه هدیه کن بهشون🌹🌹🌹🌹🌹 دلتو بده دست شهدا انشالله حاجت روا باشی🤲📿 @dastanayekhobanerozegar