eitaa logo
رفاقت تا شهادت...🌱
4.5هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
4.4هزار ویدیو
34 فایل
بسـم‌ربّ‌عشــق ماهمیشھ‌فکرمیکنیم‌شھدا یه کارخاصی‌کردن‌کہ‌شھیدشدن❗ ، نه‌رفیق . .🖐🏽 اونا خیلی‌کارهارونکردن‌که شھید شدن :))💔 اگه انتقاد و پیشنهادی داشتی من اینجام @rabbani244 تبادل نداریم تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/187105918Ce558e6c9ac
مشاهده در ایتا
دانلود
چقدر شهدا شبیه یکدیگرند... 🥀 و ما همچنان در حسرت جا ماندن از شهدا... سمت راست: شهید احمد جعفریان شهید دفاع‌ مقدس 💚 سمت چپ: شهید محمدرضا دهقان امیری شهید مدافع‌ حرم 💚 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
شهید محمدهادی امینی 🌱 در خصوص خود‌سازی نفس، آقا هادی دفترچه‌ای برای خودش داشت که لیست کار‌های روزانه‌ای را که باید انجام می‌داد در آن یادداشت کرده بود. شرحش به این ترتیب بود، مراتب خود‌سازی نفس: قرائت روزانه قرآن، دعای عهد که صبح‌ها باید خوانده شود و پنج مرتبه تسبیحات است و صد مرتبه ذکر روز، حتی شهادتین و استغفار نیز در آن اشاره شده بود. راوی: پدر شهید 💚 تاریخ شهادت: ۱۴۰۰/۵/۱۳ 🥀 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
🍃 این جمله را به یاد داشته باشید:👌 اگر در راه خدا رنج را تحمل نکنید! مجبور خواهید شد در راه شیطان رنج را تحمل کنید..... رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
دوستش‌ می‌گفت: توی‌ مدتی که عراق‌ بود وقتی‌ می‌خواست‌ به کربلا‌ بره روی‌ صورتش‌ چفیه می‌انداخت و‌ می‌گفت: اگر‌ به نا‌محرم‌ نگاه‌ کنی‌؛‌ راه‌ شهادت‌ بسته میشه... 🥀 🕊🌱 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
شهید محسن دین شعاری 🌱 چند هفته قبل از شهادت حاج محسن، با هم به مزار پاک پدر و مادرمان رفته بودیم. محسن حال و هوای دیگری داشت از من خواست که با هم بر سر مزار شهدا نیز برویم. وقتی وارد قطعه شهدا شدیم حاجی انگار دنبال چیزی می‌گشت علت سرگردانی‌اش را پرسیدم گفت می‌خواهم مزار شهید نوری در قطعه ۲۹ را پیدا کنم پس از کمی جستجو مزار شهید علیرضا نوری را پیدا کردیم در کنار مزار او یک قبر خالی بود حاج محسن با دیدن آن آرام نشست، دستش را بر روی مزار خالی گذاشت و گفت مرا اینجا دفن کنید. با تعجب پرسیدم اشتباه نمی‌کنی؟ اما محسن آرام گفت اینجا قبر من است... بعد از شهادت حاجی با اینکه ما در دفن او سهمی نداشتیم اما نمی‌دانم برنامه‌ها چطور ردیف شده بود که بچه‌های تخریب هماهنگ کردند و محسن را در همان جایی که پیش‌بینی کرده بود به خاک سپردند. محسن خانه آخرت خود را پیدا کرده بود... تاریخ شهادت: ۶۶/۵/۱۵ 🥀 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
‌~🕊 💌 💛﴿ما را آفریده اند براےِ رفتن در مسیر سخت خالص شـــــــوی منقطـع شـــــوی خواهےشد..﴾💛 ░..این راه و این تـــو ..░ ❤️🕊 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
معرفی کتاب زندگی با کد مهران 🌱 بریده ای از کتاب: چند ماه قبل از شهادتش، مصادف شده بود با اوایل ماه ربیع‌الاول. از درد پهلو و بازوی چپ، خیلی اذیت می‌شد. شب‌ها هم از درد خوابش نمی‌برد. معمولاً وقتی خیلی درد داشت، فقط در حد چند کلمۀکوتاه، ابراز می‌کرد. آن موقع هم در جواب احوال‌پرسی من گفت: «پهلو و بازوی چپم درد می‌کند.» گفتم: «روزهای اول ماه ربیع است و فصل پهلودرد و بازودرد.» سریع موضوع را گرفت. اشک، جمع شد توی چشم‌هایش و لبخند زد. از آن موقع تا آخر عمرش، به احترام خانم فاطمه (س)، نشنیدم دیگر از آن درد گلایه کند. 🕊🌱 🕊🌱 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
~🕊 میدانۍ.. دݪتنگۍ‌هایم را دوست دارم🌱 آن ݪحظہ ڪه به یاد تو هستم و از دورۍات دݪتنگ مۍشوم آن لحظہ ڪه از نبودن تو در ڪنارم به آسمان و آسمانیان شڪایت مۍڪنم و آن زمان ڪه گریه‌هاۍ شبانہ‌ام مرحمۍ بر دݪ زخمۍ‌ام نمۍگذارند و دوری این همہ راه و غیبت چشم‌هایت حس دیدن را از چشم‌هاۍ‌ من مۍگیرند.. ﴿تمام این ݪحظات و دقایق رادوست دارم﴾ چون مۍ‌دانم ڪہ تمام من به یاد توست و از دورۍ تو گریان است و باز مۍدانم در این دقایق چقدر دوستت دارم❤️ 📝 ❤️🕊 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
خدایا ثروث چشمانم گوهر اشك بر حسین فاطمه است رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
• سیدمیلاد همیشھ میگفت: حُسین گونھ زندگـے کنید ڪھ تمام عاقبت بخیرۍها در همین راه است . . !❤️🌱 ♥️🕊 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
یکبار سعید خیلی از بچه‌ها کار کشید. فرمانده دسته بود. شب برایش جشن پتو گرفتند. حسابی کتکش زدند. من هم که دیدم نمی توانم نجاتش دهم، خودم هم زیر پتو رفتم تاشاید کمی کمتر کتک بخورد! سعید هم نامردی نکرد، به تلافی آن جشن پتو، نیم ساعت قبل از وقت نماز صبح، اذان گفت. همہ بیدار شدند نماز خواندند!!! بعد از اذان فرمانده گروهان دید همه بچه‌ها خوابند. بیدارشان کرد و گفت: اذان گفتند چرا خوابید؟ گفتند ما نماز خواندیم!!! گفت الآن اذان گفتند، چطور نماز خواندید؟؟ گفتند سعید شاهدی اذان گفت! سعید هم گفت من برای نمازشب اذان گفتم نه نماز صبح! "شهید سعید شاهدی" رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
حجت عاشق شهادت بود 5سال قبل از شهادتش اتاقش را با عنوان ⇜"حجره شهید حجت رحیمی " مزین نمود و با شهدا انس عجیبی داشت قبل از شهادتش هر کس وارد اتاقش می شد بوی شهیدوشهادت به مشامش میخورد و براین اساس بود که تقدیر الهی براین شد تا حجت خوبی ها در اسفند ماه 1390 در خرمشهر شهر خونین و در نزدیک ترین نقطه به مرقد اربابش حسین شهدشهادت را در جریان جنگ نرم و در حین ماموریت در ستاد راهیان نور کشور بنوشد. و اینچنین است که راه شهادت هنوز برای برخی خواص باز است .... 📜وصیت شهید حجت الله: خدایا ! مرا به صراط شهدا و صراط امام ثابت بدار تا شرمنده آنها نشوم و با روی سفید به دیدارشان بیایم. شهید حجت الله رحیمی رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b