eitaa logo
رفاقت تا شهادت...🌱
4.5هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
4.4هزار ویدیو
34 فایل
بسـم‌ربّ‌عشــق ماهمیشھ‌فکرمیکنیم‌شھدا یه کارخاصی‌کردن‌کہ‌شھیدشدن❗ ، نه‌رفیق . .🖐🏽 اونا خیلی‌کارهارونکردن‌که شھید شدن :))💔 اگه انتقاد و پیشنهادی داشتی من اینجام @rabbani244 تبادل نداریم تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/187105918Ce558e6c9ac
مشاهده در ایتا
دانلود
: یکبار سعید خیلی از بچه‌ها کار کشید. فرمانده دسته بود. شب برایش جشن پتو گرفتند. حسابی کتکش زدند. من هم که دیدم نمی توانم نجاتش دهم، خودم هم زیر پتو رفتم تاشاید کمی کمتر کتک بخورد! سعید هم نامردی نکرد، به تلافی آن جشن پتو، نیم ساعت قبل از وقت نماز صبح، اذان گفت. همہ بیدار شدند نماز خواندند!!! بعد از اذان فرمانده گروهان دید همه بچه‌ها خوابند. بیدارشان کرد و گفت: اذان گفتند چرا خوابید؟ گفتند ما نماز خواندیم!!! گفت الآن اذان گفتند، چطور نماز خواندید؟؟ گفتند سعید شاهدی اذان گفت! سعید هم گفت من برای نمازشب اذان گفتم نه نماز صبح! "شهید سعید شاهدی" رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
📨 🌕شهید مدافع‌حرم رضا دامرودی 🎙راوے: همسر شهید 🦋رضا روی انتخاب اسم دخترش حساس بود؛ چون معنی و مفهوم اسم برایش مهم بود. بین اسامی، سه‌تا اسم گلچین شد و قرار شد بنویسیم و بگذاریم بین صفحات قرآن و یکی رو انتخاب کنیم. 🌻روز اول ماه رمضان، رضا یک‌دفعه گفت «دخترمون قراره تو ماه رمضان، ماه نیایش و بندگی به دنیا بیاد؛ «نیایش» هم اسم قشنگی هست.» برای اسم‌های دیگه چند وقت فکر کرده بودیم؛ اما این اسم ناخودآگاه به ذهن رضا آمد. نوشت و وسط قرآن گذاشت. 🦋یکی از کاغذها را برداشتم و آن را باز کردم؛ رویش نوشته بود «نیایش». هنوز هم آن چندتا اسم را که با دستخطّ رضا نوشته شده و وسط قرآن هست، دارم. نیایش، تنها یادگار رضا موقع شهادت پدرش فقط ۱۵ماهش بود. رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 ارباب خوبم سلام ‌‌‏🌷صـبح اسـت دلم هواییِ کرب‌ وبلاست 🌷ازجـانـب قلبِ من بر آن خاک سـلام.. 🌷السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین 🌷و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین 🌷صبح شنبه ‌تون کربلایی 🥀🍃
عزیز فاطمھ!💔 در قفس سرد و تاریڪ سینھ ام تمام در و دیوار دلم، پر شدھ از چوب خط ‌هاے نبودنت🍁 لحظھ شمارے مے‌ڪنم براے روزے کھ با مژده آمدنت، این انتظار به آخر برسد[😭] آن وقت، من باشم میان یڪ سپاه از همه‌آنھایےکھ در شب‌هاےطولانےغیبت انتظار تو را مشق ڪردھ بودیم.. نھ عادت را و نھ گناه!🥀 . ↻♥️ 🌙 ←🦋 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
عاقبت رفاقت با شهدا اینگونه است... خوش عهد که بودی همنشین دوست شهیدت خواهی شد شهید مهدی قره محمدی بر سر مزار دوست شهیدش شهید علی بریهی 🥀 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
🌹 گفتند شهید گمنامه ،🍂 پلاک هم نداشت ،🥀 اصلا هیچ نشونه ای نداشت ؛🌹 امیدوار بودم روی زیرپیرهنیش اسمش رو نوشته باشه …😭 نوشته بود : “اگر برای خداست ، بگذار گمنام بمانم”🍀 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
ای عاشقان ابا عبدالله... بایستی شهادت را در آغوش گرفت، گونه ها بایستی از شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند، بایستی محتوای فرامین امام را درک و عمل نمائیم... 🕊🌱 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
✨بوے عجیبے داشت، اسم عطرش را کھ مے پرسیدیم جواب سربالا مےداد؛ 🥀 ڪھ شد توے وصیتنامش نوشتھ بود: 📌بھ خدا قسم هیچ وقت بھ خودم نزدم هر وقت خواستم معطر بشم از تھ دل مےگفتم: " السلام علیڪ یااباعبداللھ الحسین (ع)" 🌹 🌹 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
معرفی کتاب شاعر دشت و هور 🌱 بریده ای از کتاب: سال ۶۲ در عملیات خیبر فکش تیر خورده بود و دهانش کامل باز نمی‌شد. گوش‌هایش هم دیگر کامل نمی‌شنید. دکتر گفته بود باید یک بار دیگر عمل کند تا بتواند دوباره به جبهه برگردد. ولی اصغر نمی‌خواست عمل کند. می‌گفت: ولش کن، من این‌جا بمونم دیوونه می‌شم. بهش گفتم: این‌جوری هم که اذیت می‌شی. گفت:من بادمجون بمم، هیچیم نمی‌شه. تا زمان شهادت، دهانش همان‌قدر کم باز می‌شد. گاهی بهش می‌گفتم: اصغر آینده رو می‌خوای چکار کنی؟ اشک توی چشمش جمع می‌شد. میگفت: من نمی‌تونم این‌جا زندگی کنم. میگفتم: اصغر از ما هم سیر شدی؟ میگفت: نه بابا، الان به امید دیدن شماها اومدم، ولی مال این‌جا نیستم. همه چی، اون‌طرفه خسرو. خیلی‌ها کنار من شهید شدند. همهٔ نگرانیم اینه که اگه جنگ تموم بشه چه خاکی تو سرم کنم. 🕊🌱 🕊🌱 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
✍حاج قاسم سلیمانی: آخرین لحظه‌ای که من شهید همدانی را دیدم، تقریباً چند ساعت قبل از شهادتش بود، آنجا با خنده به من گفت «بیا باهم یک عکسی بگیریم، شاید این آخرین عکس من و تو باشد.» او خیلی اهل این کارها نبود که به چیزی اصرار کند و بخواهد مثلاً عکسی بگیرد؛ چه خودش، چه با کسی. وقتی این حرف را زد من تکان خوردم. 🕊 باشهـــــداء_تا سیـــــدالشهـــــداء🇮🇷 ❤️🌸 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
10.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام علیکم🌷عجب بصیرتی دارد این مداح اهل بیت (ع) مهدی رسولی،،، چند بار تماشا کنید و برای همه ارسال کنید 👈 ما ملت امام حسینیم.والسلام . رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b