« #داستان‌های_کوتاھ📚 » - قسمتِ اول🌱 نگاه‌ها همه بر روی پردھ سینما بود. اکران فیلم شروع شد. شروع فیلم، تصویری از سقف یک اتاق بود. دو دقیقه بعد همچنان سقف اتاق… سه، چهار، پنج… هشت دقیقه اول فیلم فقط سقف اتاق! صدای همه در آمد. اغلب حاضران سینما را ترک کردند! ناگهان دوربین حرکت کرد و آمد پایین و بھ جانباز قطع نخاع خوابیدھ روى تخت رسید... . در آخر زیرنویس شد: این تنها ۸ دقیقه از زندگى این جانباز بود..!❤️‍🩹(: ــــــ ــ ✍🏻 بھ قلم : محمدمهدی‌غفوری

💛📞 مثل این دختر بچه بگین : امام رضا علیه السلام✨ قلبتون لبخند می‌زنھ !🌸((: 𓏲 قرارگاھ عشـٰاق

شبی که عباس ابن علی ع در آسمان میدرخشد؛ ماهِ امشب عجیب دلبره✨

؞ 𑁍 ؞ سَلامٌ عَلَىٰ آلِ يٰس💕 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بابَ اللّٰهِ وَدَيَّانَ دِينِهِ✨

خادم کوچولوی امام رضا علیه السلام !💛((: - من بلدم گریھ کنم اگھ منو می‌خری!✨ نیومدم بازی کنم ؛ من اومدم نوکری!🌱

„ 🛣🕊„ تو مخاطبین اول سرچ کردم: «محسن» نبود! کل مخاطبینش رو زیر و رو کردم تا اسمی که توش ردی از محسن باشه پیدا کنم؛ اما نبود! با ناامیدی رو کردم سمت سعید و گفتم: «اسمش رو پیدا نمی‌کنم. شمارشو بگو...» شروع کرد به گفتن و من وارد کردم. آخرین شماره رو که وارد کردم، اسمی ظاهر شد که قلب من رو هم مثل قلب سعید در هم فشرد و به درد آورد. سعید اسم محسن رو توی گوشیش تغییر دادھ بود. دیگه شماره‌ی محسن، به اسم محسن نبود. اسمش رو گذاشته بود: «رفیقی که رفت...!💔» ٫ #ملجــاء🌿 ٫ 𓏲 قرارگاھ عشـٰاق

گاهی خدا برای تو ماندن می‌خواهد و برای عزیزت ، رفتن ..!🍃 و اینجاست کھ راضی بودن بھ رضایش مرد می‌خواهد !

• . تـا همتِ عشق است چرا منت مرگ؟🕊 باید بـه شهیدانِ تو پیوست؛ حسین! (علیه السلام)❤️ . •

🌿🎧 ' تو سر نداری کھ... سلام بالاسر یعنی چی ؟💔 السلام ای تنِ بی سر و سر پناھ... 𓏲 قرارگاھ عشـٰاق