قرارگاهشهیدحسینمعزغلامے
ـــــ ــ و سلام بر فرزند ِ پیغمبر (ص) ؛ که هروقت دلتنگ ِ رسولالله مےشدن ؛ علےاکبرشان را نگاھ مےکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ـــــ ــ
سلام بر او ؛✨
که وقتے به بالین برادر رسیدند ؛ تصویر فرق شکافته پدر را دوبارھ دیدند !💔
#زیارتناحیهمقدسه🌱
ـــــ ــ
دست ِ من ..
غیر عبای ِ تو عبایے نگرفت !❤️(:
#جانم_ابوفاضل✨
قرارگاهشهیدحسینمعزغلامے
ـــــ ــ دست ِ من .. غیر عبای ِ تو عبایے نگرفت !❤️(: #جانم_ابوفاضل✨
مشک را
سفت در دست گرفته بودند
و سوی ِ خیمهها با یاد ِ لبهای ِ تشنهی
حضرت رقیه ۜ و حضرت علےاصغر (؏)
که قرار بود بعد ِ دیدن ِ مشک ِ عمو
بخندند ؛ اسب را مےدواندند !
شمشیر ِ عدو رسید ؛ دست ِ راست را زد !
مشک را به دست چپ گرفتند ..
و تاختند !
شمشیر دیگری رسید ؛ دست چپ را زد !
مشک را به دندان گرفتند ..
و تاختند ؛ انگار نه انگار که اتفاقے افتادھ !
افق ِ نگاھ ِ علمدار به خیمهها بود و ..
عکس ِ آب خوردن ِ طفلان را
تصور مےکردند
در مقابل این انگیزھ ، زخم هیچ شمشیری
چارھ ساز نبود !
عدو دید هر چه کند ، علمدار ِ حسین (؏)
مشک را رها نمےکند ؛ امید سقا را زدند !
تیر رها شد ؛ مشک زخمے شد ! آب بر چهرھ
خونین دشت ریخت !
علمدار ایستاد ..
عکس ِ لبخند ِ طفلان پیش چشمش محو شد !
گویے تیر نه به مشک که به قلب علمدار خوردھ بود ..
حضرت عباس (؏) همانجا جان دادند !
دیگر نیاز به عمود نبود ..💔
ـــــ ــ
#عرض_ادب_قلم✨
قرارگاهشهیدحسینمعزغلامے
🖤🥀 شهادت: سرانجام درتاریخ ۱۳۹۶/۱/۴ بر اثر اصابت ۳ تیر به چشم چپ، گونه راست و همان کتفی که در فتنه
____
برادر چه سر و رازی با علمدارِ بی دست داشتی:)
#سرو_قمحانه
🥀🍂
4_6037490306000096115.mp3
3.65M
💔-
فقط میخوان خواهرتو بیشتر عذاب بدن!:)
قرارگاهشهیدحسینمعزغلامے
✨🌥
____
پدر شهید میگفتن حسین آقا شیش هفت ساله بودن ظهر تاسوعا اذانی گفتن که کل مسجد به گریه افتادند و انگار میدونستن حسین قراره شبیه حضرت عباس بره:)
اومدن بهم گفتن حواست به این بچه باشه این بچه خیلی خاصه..
🌱
قرارگاهشهیدحسینمعزغلامے
ـــــ ــ علمدار نیامد ..!💔
این همه آدم رفتند و نیامدند ..
اما فقط یک نفر است که
رفت و هنوز هم همه با ناله مےگویند :
نیامد نیامد ..!💔(:
ـــــ ــ
#جانم_ابوفاضل✨