#مادر_خوبےها_التماس_دعا
سلامی از عمق #وجود بفرست
بر مادر عشق و#سجود
🌷السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ
🍃السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّهِ
🌷السَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللَّهِ
🌷السَّلامُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ
🍃السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّكِيَّة
🌷ُالسَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِيَّةُ
🍃السَّلامُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❣ #روزتون_زهرایی❣
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
🔴 #تلنگر
*حتما بخوانید و تأمل کنید...👌👌👌
📖در قیامت نوبت حساب و کتاب مِثقالَ ذَرّه هاست!
⚖ مِثقالَ ذَرّه که میگویند:
یعنی همان چند لحظه ای که بوی عطر زنی، تمام مردی را بهم میریزد!
⚖ مِثقالَ ذَرّه که میگویند:
یعنی همان چند لحظه ای که شخصی
به نامحرمی لبخند میزند
ولی فکرش ساعتها درگیر همان
یک لبخند است!
⚖ مِثقالَ ذَرّه :
حساب و کتاب زمانی است که با همسرش بلند میخندند
و جوان مجردی هم در همان حوالی آنها را باحسرت نگاه میکند!…
⚖ مِثقالَ ذَرّه :
حساب کردن زمانی است که در پایان صحبت هایش با نامحرم به خیال خودش از روی ادب،
جانم و قربانت میگوید، و رابطه ای را به همین اندازه سرد میکند!
⚖ مِثقالَ ذَرّه :
یعنی همان چند لحظه ای که با فروشنده ای نامحرم، احساس صمیمیت میکند!…
و......
قدر اینها پیش ما خیلی کوچک است
و به حساب نمیآید!
💥اما مِثقالَ ذَرّه که میگویند
امثال همین هاست!
*همین کارهای کوچکی که مثل ضربه ی اول دومینو خیلی کوچک است
اما انتهایش را روزی که پرده ها کنار رفت
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
22.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شعرخوانی_زیبای 👌👌👌
#میثم_مطیعی در مورد حوادث اخیر
«آشوب های مسلحانه 98»
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
4_6050690127775138980.mp3
7.56M
#صوت_مهدوی🔉
#با_امام_زمانت_آشتی_کن
آشتی با آقای غریبمون...😔
👈( اینو تا آخر گوش کن مطمئن باش ضرر نمیکنی)...✅
#بسیار_بسیار_زیبا 👌👌👌👌👌
درخلوتت با امام زمان(عج) گوش کن...👌
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ 🔇 جلسه دهم صوتی #کتاب_آن_سوی_مرگ 👆👆👆 کتابی بر اساس واقعیت ؛ کسان
سلام
جلسه یازدهم #آن_سوی_مرگ
را با هم میشنویم.
👇👇👇
نظام تقديم 84.mp3
9.81M
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
🔇 جلسه یازدهم
صوتی #کتاب_آن_سوی_مرگ 👆👆👆
کتابی جالب 👌 و بر اساس واقعیت ؛ کسانی که مرگ را تجربه کرده اند
لطفا از اول جلسه که در کانال گذاشته شده بررسی کنید تا بیشتر متوجه داستان بشید.
#آخرین_دست_نوشته 📝
خیلی زود یڪدیگر را
ملاقات خواهیم ڪرد ...
مرگ در پیش است ؛
یادتان نرود ڪه ...
« إِنَّ اللهَ مَعَ الصَّـابِـرِیـنَ »
روحانـی جهادگر ...
#شهید_مدافع_حرم_آلالله
#شهید_میرزا_محمود_تقی_پور
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهید صدرزاده از چگونگی دانشگاه تربیتی و خداشناسی در میدان نبرد میگوید
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
⭕️ ناگفتههای همسر مدافع حرمی که به دست داعش تکهتکه شد
🔰شوهرم در سالروز ازدواجمان به شهادت رسید.💔
🔰«مریم امجدیان» از نحوه شهادت همسر شهید مدافع حرمش توسط داعش سخن گفت.
🔰 شهید #ابوذر_امجدیان از مدافعان حرم در سوریه بود که در صبح روز یکم آبان ماه سال ۱۳۹۴ که مصادف با تاسوعای حسینی (ع) و چهارمین سالروز ازدواجش بود به درجه رفیع شهادت نائل آمد.💔
🔰 با «مریم امجدیان» همسر این شهید به گفتگو نشستهایم که در ادامه میآید:
چطور با ابوذر آشنا شدید⁉️ و از ویژگیهای اخلاقی همسر شهیدتان بفرمایید.👇
🔰در رابطه با نحوه آشنایی من با این شهید باید بگویم، چون در یک روستا با هم زندگی میکردیم او در یکی از مسیرهای رفتوآمد من را میبیند و پس از طرح موضوع با خانواده به خواستگاری آمدند که بنده نیز، چون شناخت کافی از ایشان داشتم در زمان خواستگاری خیلی سریع جواب مثبت به او دادم.😍
🔰اخلاق بسیار خوب، تواضع، مهربانی و شوخطبعی او مرا شیفته خود کرده بود. از ویژگی بارز ابوذر #شوخطبعی بود و اینکه هر کسی به او بدی میکرد هیچگاه بهدل نمیگرفت و فرد بسیار رئوفی بود و علاقه ویژه من به او نیز بهدلیل همین خصوصیات اخلاقی بود.👌
🔰شما مخالفتی با حضور همسرتان در جبهههای نبرد با دشمن تکفیری نداشتید⁉️
🔰 ابوذر بسیار مطیع ولایت بود و در رابطه با اعزام به سوریه زمانی که من مخالفت کردم گفت "چون رهبر ما و، ولی امر ما امر کرده باید برای دفاع از حرم اهلبیت (ع) بروم".
🔰ابوذر در سال ۹۴ خیلی به مأموریت میرفت و من بهدلیل وابستگی شدید به ایشان با اعزام او به مأموریتهای خارج از کشور مخالفت میکردم، زیرا به هیچ وجه تحمل دوری او را نداشتم
🔰و هر روزی که ابوذر را نمیدیدم مانند یک بچه که تحمل دوری مادرش را ندارد گریه و زاری بهراه میانداختم،
🔰 اما ابوذر روز خواستگاری یک شرط گذاشت و تأکید کرد که هر چند ماه یک بار به مأموریت اعزام میشود و من نیز با مأموریتهای داخلی او موافقت کردم و زمانی که مخالفتها و گریههای من را میدید میگفت "یادت هست زمان خواستگاری با من تعهد بستی که با مأموریتهایم مخالفت نکنی"،
🔰 و من دیگر سکوت میکردم و اجازه میدادم مأموریتهای داخل کشور را برود.
🔰ماجرای سوریه رفتنش را چطور با شما در میان گذاشت⁉️
🔰در روزهای اول بهشکل علنی نمیگفت که قصد رفتن به سوریه را دارد، ولی کاملاً مشخص بود و متوجه شده بودم که میخواهد برود، چون این اواخر مدام پیگیر کارهایش بود،
🔰 اما در اوایل و در زمان اعزام او به سوریه وقتی من مخالفت میکردم، میگفت "مقام معظم رهبری دستور فرمودند که حرم اهلبیت (ع) از وجود داعش باید پاک شود و من یک بچه شیعه کرمانشاهی باغیرت هستم💪 و زمانی که رهبر فرمان دهد نمیتوانم به این امر بیتفاوت باشم".
🔰اما من نیز به ایشان میگفتم که "روز خواستگاری فقط با مأموریتهای داخل کشور شما موافقت کردم" و بعد از اینکه چند بار مأموریت ایشان به سوریه کنسل شد دیگر در مورد اعزام به سوریه با من صحبت نمیکرد
🔰تا اینکه روزی برادر شوهرم با من تماس گرفت و گفت "ابوذر رفته مأموریت و به من سپرده که به شما بگویم که به شهرستان بروید"، و من نیز از شدت ناراحتی خانه ماندم و تا غروب گریه کردم
🔰 تا اینکه در موقع غروب صدای آیفون درآمد و فهمیدم که ابوذر است که برگشته، از یک طرف از دستش عصبانی و از طرفی از دیدنش خوشحال بودم،
🔰گفتم "چرا به من نگفتی که به سوریه میروی⁉️"، ایشان گفت "اینقدر تو ناراضی بودی تا فرودگاه رفتم، اما خانم حضرت زینب (س) من را نطلبید".👌
🔰چه شد که شما با اعزام ایشان به سوریه موافقت کردید؟
🔰چند بار مأموریت ابوذر کنسل شد، ایشان دیگر راستش را به من نمیگفت و در موقع اعزام نیز میگفت "دارم میروم مأموریت داخل شهر"، تا اینکه در روز عید قربان من را به شهرستان برد و گفت "میخواهم بروم مأموریت شمال کشور"، و من هم موافقت کردم.
🔰 خلاصه یک روز که خانه خواهرم بودم ابوذر زنگ زد و گفت "برگهای برای یادداشت وصیتنامهام بیاور"، و او مرا برای رفتن قانع کرد
#ادامه_دارد.......
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124