eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
37هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
11.6هزار ویدیو
112 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 🌸السلام علیکَ یا رسولَ الله 💗السلام علیکَ یا امیرَالمؤمنین 🌸السلام علیکِ یا فاطمةُ الزهراءُ 💗السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ المجتبی 🌸السلام علیکَ یا حسینَ بنَ علیٍ سیدَ الشهداءِ 💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ الحسینِ زینَ العابدینَ 🌸السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الباقرُ 💗السلام علیکَ یا جعفرَ بنَ محمدٍ نِ الصادقُ 🌸السلام علیکَ یا موسی بنَ جعفرٍ نِ الکاظمُ 💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ موسَی الرضَا المُرتضی 🌸السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الجوادُ 💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ محمدٍ نِ الهادی 🌸السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ العسکری 💗السلام علیکَ یا بقیةَ اللهِ، یا صاحبَ الزمان 💕💕و رحمة الله و برکاته💕💕 ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
👌👌👌👌 🔴 به مردم بگویید پشتوانه‌ی این انقلاب است🎋 🌸 بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقه‌ی کردستان عراق بودیم که به‌طرز غیرعادی جنازه‌ی شهیدی را پیدا کردیم. از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم. داخل کیف، وصیت‌نامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود. در وصیت‌نامه نوشته بود:👇👇👇 🌸من بچه‌ی تهران و از لشکر حضرت رسول(ص) هستم... پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهل بیت ارتباط دارند. اهل بیت، شهدا را دعوت می‌کنند... 🌸پدر و مادر عزیزم! من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت می‌رسم. جنازه‌ام هشت سال و پنج ماه و ٢۵ روز در منطقه می‌ماند. 🌸بعد از این مدت، جنازه‌ی من پیدا می‌شود. و زمانی که جنازه‌ی من پیدا می‌شود، در بین شما نیست.😔 🌸این اسراری است که ائمه به من گفتند و من به شما می‌گویم. به مردم دلداری بدهید. به آن‌ها روحیه بدهید و بگویید که (عج) پشتوانه‌ی این انقلاب است. بگویید که ما فردا شما را شفاعت می‌کنیم. بگویید که ما را فراموش نکنند. 🌸 بعد از خواندن وصیت‌نامه درباره‌ی عملیاتی که لشکر حضرت رسول (ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم. دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و ٢۵ روز از آن گذشته است. راوی: برگرفته از کتاب ص١٩٢ تا ١٩۵
🌸💫🌸💫🌸 💫🌸💫🌸 🌸💫🌸 💫🌸 🌸 🌸🍃چرا شهدا جوابمو نمیده؟ چرا به خوابم نمیاد؟ چرا حاجتم براورده نمیشه؟ شاید سوال بعضی ها همین باشه .... اما واقعیت اینه که خیلی وقتا ماهستیم که حضور شهدا رو در زندگیمون نمی بینیم.... اون روز رو یادته؟اتفاقی با شهید هادی آشنا شدی تا حالا فکر کردین چرا من؟چرا شهید هادی؟ دوست خوبم این رفاقتا تو آسمون نوشته میشه شهدا رفقاشونو خودشون گلچین میکنن 🔸حواست باشه تو لایق رفاقت باشهدا بودی که انتخاب شدی حالا که انتخاب شدی باید گوش و دلتو بسپاری به شهدا تا از راه رسیدن به خدا برات بگن❤️👂 🌿رفقا میخوام بگم اگه ما قرآن رو قبول داریم باید به این آیه دل بدیم که خدا گفته هر کسی که تو راه من و برای من کشته شد نگید مرده اونا زندن و پیش من روزی میخورن . به نظرتون کسی که پیش خداست و شهیده و کار از دستش بر میاد میتونه نسبت به دوستانش تو دنیا بی تفاوت باشه؟ میتونه به کسایی به بهش دل دادن دل نده ؟ اصلا با خودت چی فکر کردی که نا امید شدی ؟ 🔹مگه رفاقت الکیه اونم با شهداا.. مگه شهدا به خواب اون دختر دانشجویی که رفته بود راهیان نور و همه چیز و مسخره میکرد نیومدن و گفتن تو رو کی دعوت کرده مگه ما به هر کسی دعوت نامه میدیم که بیاد یا با ما دوست بشه ؟ 🌿با خودت تا حالا خلوت کردی و فقط یه سوال از خودت بپرسی که چرا من؟ تا حالا با خودت دودوتا چهارتا کردی که حتما حکمتی داشته که خدا بنده خوب خودش رو سر راه من گذاشته اصلا ببینم ما که دم از شهدا میزنیم و میگیم مشکلمونو حل نکرده تا حالا شده وقتی گره تو کارمون افتاد بریم بیافتیم رو پای پدرو مادرمون و بهشون بگیم دعامون کنید؟ 🔸یا اگه نیستن و از حضورشون بی نصیبیم بریم سر قبرشونو یه دل سیر گریه کنیم و خودمونو خالی کنیم؟ رفقا تا حالا دست چند نفر رو گرفتیم فقط و فقط برای خدا؟ به خدا شهدا از خود ما به حالمون آگاه ترن پس اونا رو محصور نکنیم به اینکه وجود نداره چون به خوابم نیومد قسمش دادم به مادرش ولی مشکلم حل نشد ... ما چه میدونیم اون ور قضیه چه خبره؟ یه جمله هست میگن زمان درمان همه دردهاست: 🌿 آی اونی که میگی به خوابم نیومد ببین گیر تو چیه برو رو به قبله بشین یه روضه حضرت علی اصغر با زبون خودت و برای دل خودت بخون و بگو شهدا کارم گیره میگن شما خیلی مشتی بودین کار راه مینداختین کارم گیره خودتون دستمو بگیرید و هر جوری که به صلاح هست کارم و درست کنید اصلا بزار اینجوری بگم یه بقچه برای دلت باز کن همه درداتو و حاجتاتو بریز توش دلت که خالی شد بغضت که ترکید بقچه رو گره بزن بگو من دیگه کاری ندارم هر چی بود گذاشتم تو این بقچه و دادم دست شما .. 🔹خیال میکنی اونا پیش خدا واسطه نمیشن خیال میکنی شب جمعه نمیرن پیش اربابمون حسین ع و نمیگن آقا جون کار دوستم تو دنیا گره افتاده کمکش کن ؟ حالا که بقچه آرزوهاتو به دست اهلش دادی صبور باش بزار به وقتش بهترین سوغاتی ها رو میزارن تو بقچتو بهت برمیگردونن . اونا از جونشون برای ما کم نذاشتن حالا فکر میکنی از دادن جواب طفره میرن؟ 🌿 تو همین روزا وقتی دلتو دادی دستشون یه دفعه میبینی اومد تو خوابت و گفت مشتی فکر کردی من بی دلیل اومدم تو زندگیت فکر کردی رفاقت یه طرفه بود فکر کردی وقتی تو داشتی من بیام خوابت من دلم نمیخواست بیام ؟ من از تو مشتاق تر بودم اما اینجا همه چی با اجازه اون بالاییه تا زمان هر چیزی برسه 🔸تو فکر کردی وقتی من و قسم میدادی به مادرم حضرت زهرا من نمیشنیدم یا بی تفاوت رد میشدم نه رفیق اینطوری نبود شب جمعه وقتی مادر ما پریشان وارد کربلا میشد از تو پیش مادرم یاد میکردم اونم برات دعا میکرد و از خدا میخواست حاجت دل تو رو اون طور که به صلاح هست بده تو چه میدونی وقتی من میدیدم که داری التماس میکنی و چیزی رو که به صلاحت نبود رو از من میخواستی چه حالی میشدم ولی تو اونو به حساب من گذاشتی و باهام قهر کردی 🔹ولی رفیق اگه من رفیقتم تنهات نمیزارم همیشه کنارتم و همیشه بهترین ها رو برات خواستم و میخوام فقط صبر کن صبر روزهای خوش تو راهه جاده عشق دوطرفست رفیق یا علی ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
روز جهانی چپ دستها را به رهبر عزیزم و همه چپ دستها تبریک می گوییم روزتون مبارک با هوشها.......... 🌹 مدیر کانال هم چپ دست هستند 👌 ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🔻 👈این داستان⇦《 بخشش فراموش شده 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎جواب قبولی‌ها اومده بود ... توی در بهش برخورد کردم ... با حالت خاصی بهم نگاه کرد ... 🔻به به آقا مهران ... چی قبول شدی؟ ... کجا قبول شدی؟... دیگه با اون هوش و نبوغت ... بگیم آقا دکتر یا نه؟ ... 🔹خندیدم و سرم رو انداختم پایین ... نه انسیه خانم ... حالا پزشکی که نه ... ولی خدا رو شکر، مشهد می‌مونم ... جمله‌ام هنوز از دهنم در نیومده ... لبخند طعنه داری زد ...😏 🔸ای بابا ... پس این همه می‌گفتن مهران، زرنگ و نابغه است الکی بود؟ ... تو هم که آخرش هیچی نشدی ... مازیار ما سه رقمی آورده داره میره تهران ... تو که سراسری نمی‌تونستی ... حداقل آزاد شرکت می‌کردی ... 🔻حالا یه طوری شده از بابات پولش رو می‌کندی ... اون که پولش از پارو بالا میره ... شاید مامانت رو ول کرده ولی بازم باباته ... هر چند مامانت هم عرضه نداشت ... نتونست چیزی ازش بکنه ... 🍃ساکت ایستادم و فقط نگاهش کردم ... حرف‌هاش دلم رو تا عمق سوزوند ... هر چند ... با آتش حسادتی که توی دلش بود ... و گوشه‌ای از شعله‌هاش، وجود من رو گرفته بود ... برای اون جای دلسوزی بیشتری رو وجود داشت ...😔 اومدم در رو باز کنم ... که مادرم بازش کرد ... پشت در... با چشم‌هایی که اشک توش حلقه زده بود ...😢 تو هم سرنوشتت پاسوز زندگی من و پدرت شد ... 🔹دیدنش دلم رو بیشتر آتش🔥 زد ... به زور خندیدم ... بیخیال بابا ... حالا هر کی بشنوه فکر می‌کنه چه خبره ... نمی‌دونی فردوسی چقدر بزرگه ... من که حسابی باهاش حال کردم ... اصلا فکر نمی‌کردم اینقدر ...🍃✨ پشت سر هم با ذوق و انرژی زیاد حرف می‌زدم ... شاید دل مادرم بعد از اون حرف‌هایی که پشت در شنیده بود ... کمی آرام بشه ...▫️ 🍀حالتش که عوض شد ... ساکت شدم ... خودم به حدی سوخته بودم که حس حرف زدن نداشتم ... و شیطان هم امان نمی‌داد و ... داغ و آتش دلم رو بیشتر باد می‌زد ... آرزوهای بر باد رفته‌ام جلوی چشمم رژه می رفت ...🚶🚶🚶 دلم به حدی سوخت که بعد از آرام شدن ... فراموش کردم ... بگم ... - خدایا ... بنده ات رو به خودت بخشیدم ...🍃✨ ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ 👇👇👇
🔻 👈این داستان⇦《 گم گشته 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎مادر مدام برای جلسات دادگاه یا پیگیر سایر چیزها نبود ... من بودم و سعید ... سعید هم که حال و روز خوشی نداشت... ضربه‌ای که سر ماجرای پدر خورده بود ... از یه خونه بزرگ با اون همه امکانات مختلف ... از مدرسه گرفته تا هر چیزی که اراده می‌کرد ... حالا اومده بود توی خونه مادربزرگ ... که با حیاطش ... یک سوم خونه قبلیمون نمی‌شد ...😔 🔹برای من که وسط ثروت ... به نداشتن و سخت زندگی کردن عادت کرده بودم ... عوض شدن شرایط به این صورت سخت نبود ... اما اون، فشار شدیدی رو تحمل می‌کرد ... 🔸من کلا با بیشتر وسایلم رفتم یه گوشه حال ... و اتاق رو دادم دستش ... اتاق برای هر دوی ما اندازه بود اما اون به در و دیوار گیر می‌کرد ... آرامش بیشتر اون ... فشار کمتری روی مادر وارد می‌کرد ... مادری که بیش از حد، تحت فشار بود ...💔 ▫️توی حال دراز کشیده بودم که یهو با وحشت صدام کرد ...🗣 - مهران پاشو ... پاشو مهران مارم🐍 نیست ... 🔸گیج و خسته چشمهام رو باز کردم ... بارت نیست؟ ... بار چیت نیست؟ ... کری؟ ... میگم مار ... مارم گم شده ... مثل فنر از جا پریدم ...😳 🔻یه بار دیگه بگو ... چیت گم شده؟ ... به کر بودنت ... خنگی هم اضافه شد ... هفته پیش خریده بودمش ... ▫️سریع از جا بلند شدم ... تو مار خریدی؟ ... مار واقعی؟ ... آره بابا ... مار واقعی ...🐍 🔸آخه با کدوم عقلت همچین کاری کردی؟ ... نگفتی نیشت میزنه؟ ... - بابا طرف گفت زهری نیست ... مارش آبیه ...🐍 ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#شهید_تورجی_زاده به روایت مادر 👇👇👇
مشکلات زیاد بود. البته همه مردم آن زمان مثل ما بودند. همه تحمل میکردیم و شکر خدا را بجا میآوریم.. مثل حالا نبود که اینقدر رفاه و آسایش باشد.با این همه ناشکری. مادرم بهم سفارش میکرد و میگفت: وقتی باردار هستی بیشتر دفت کن. نمازت را اول وقت بخوان. به قرآن و احکام بیشتر اهمیت بده. هر غذایی را برایت آوردن نخور. من هم تا آنجا که میتوانستم عمل میکردم. همیشه و همه جا دعا میکردم. که خدایا از تو بچه ای سالم و صالح میخواهم. دوست دارم فرزندم سربازی باشد برای امام زمان عج. روز 23 تیرماه پسرم به دنیا آمد. پسری بسیار زیبا. همه میگفتند سریع برای اون عقیقه کنیم و صدقه بدیم. مبادا چشم زخم ..... پدرش نام او را " محمدرضا " گذاشت. هم من و هم پدرش خیلی خوشحال بودیم. چون سنم کم بود و کم تجربه خیلی نگران بودم میترسیدم که نتوانم بار زندگی را تحمل کنم. اما خدا همه درها را به روی انسان نمیبندد این پسر به طرز عجیبی آرام و متین بود هیچ دردسر و اذیتی برای ما نداشت. از زمانی که محمدرضا بدنیا آمد زندگی ما آرامش و برکت خاصی پیدا کرد. محمدرضا رشد خوبی داشت در سه سالگی مانند یک بچه شش ساله بود. همسایه ها میگفتند : خدا رو شاکر باش با این همه مشکلات لااقل بچه هیچ اذیتی ندارد. به روایت مادر 🌸💫🌸💫🌸💫🌸 شهید تورجی زاده واقعا از شهدایی است که مورد توجه عنایت خداوند قرار گرفته. لقمه حلال پدر و شیر پاک مادر باعث شد که به این مقام برسد. سلام و درود خدا بر شهید تورجی زاده. ان شاءالله که شفاعت کند همگی اعضای کانال را . و همگی ما عاقبت بخیر بشویم. الهی آمین.
بسم الله الرحمن الرحیم 🌸السلام علیکَ یا رسولَ الله 💗السلام علیکَ یا امیرَالمؤمنین 🌸السلام علیکِ یا فاطمةُ الزهراءُ 💗السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ المجتبی 🌸السلام علیکَ یا حسینَ بنَ علیٍ سیدَ الشهداءِ 💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ الحسینِ زینَ العابدینَ 🌸السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الباقرُ 💗السلام علیکَ یا جعفرَ بنَ محمدٍ نِ الصادقُ 🌸السلام علیکَ یا موسی بنَ جعفرٍ نِ الکاظمُ 💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ موسَی الرضَا المُرتضی 🌸السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الجوادُ 💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ محمدٍ نِ الهادی 🌸السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ العسکری 💗السلام علیکَ یا بقیةَ اللهِ، یا صاحبَ الزمان 💕💕و رحمة الله و برکاته💕💕 ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🌸🍃 در مقابل برای خودش شخصیتی نمی دید. هرکاری می توانست برای انجام می داد. 🌸🍃 یکبار وارد مسجد شدم. می خواستم به دستشویی بروم. دیدم دو نفر دیگر از زیرزمین برگشتند و گفتند چاه دستشویی گرفته. برای نماز برمی گردیم به خانه! 🌸🍃 من هم خواستم برگردم که همون موقع ابراهیم رسید. وقتی ماجرا را شنید آستینش رو بالا زد و رفت توی زیر زمین و در رو بست! یک ربع بعد در را باز کرد. چاه دستشویی رو باز کرده بود و همه جا رو شسته و تمیز کرده بود! 🌸🍃ابراهیم خودش رو درمقابل خدا کوچک میدید و داشت. خدا هم در چشم مردم، به او داد! 📚سلام برابراهیم ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#کلیپ مجدد و مجدد ببینید و تکلیف خود را عمل کنید پیامی برای محرم 👌👌👌👌 #حاج_آقا_دارستانی ♥️ کان
سلام علیکم روزتون بخیر و شهدایی عزیزان و اعضای کانال که این سخنرانی را گوش می‌دهند فکر نکنن امسال باید حالا بهداشت را رعایت نکرد و مثل سال‌های پیش........ محرم گرفت نه اینطور نیست. صحبت‌های استاد هم این هست که محرم برگزار بشه وهم بخاطر کرونا رعایت بهداشت الزامی هست و همینطور لازم نیست حسینیه ها را تعطیل کنید بلکه می تونید جلوی همون حسینیه تو فضای باز عزاداری ها را برگزار کنید ♦️نکته دیگر👇👇👇👇 اینکه وقتی رهبرعزیزمون فرمودند هرچی مسئولین بهداشت گفتن ما هم قبول داریم ما هم باید گوشمون به دهان مبارک رهبر باشه و امسال باید تمام هیئتی ها این ولایت پذیری و ولایت مداری را به تمام ملت بلکه به دنیا ثابت کنند که هرچی ولایت فقیه بگن بدون چون و چرا اجرا خواهیم کرد پس هیئتی های عزیز. و بچه مذهبی ها مبادا گول تبلیغات دشمن را بخورید و که چرا محرم نه....... فلان................... هرکس هرچی گفت شما بگین ما پیرو ولایت هستیم __ امسال رهبرمون از ما چنین خواستن نگذارید دشمن از این فرصت استفاده. کنه و دو گانگی هیئتی براتون پیش بیاره ♦️نکته دیگر 👇👇 امسال بهترین فرصت هست آشتی جوانان با امام حسین علیه السلام هرکس جوونی داره حتی اگر از راه به در شده _ امسال پدر و مادرا از همون جووونی که از دین برگشته _ بهش پیشنهاد بدن که امسال ما محرم نمی تونیم بریم بیرون . این دهه از تو می خواهیم تو برامون روضه بخونی تو خونه خونه ات را حسینه کن _ مومن باید زرنگ باشه و از هر فرصتی برای خدمت به مولایش حاضر وقتی عوض شدن و خوب شدن را. از خونه خودت شروع کردی مطمئن باش کم کم جوونای کوچه و خیابون هم خوب خواهند شد والدین محترم از این فرصت که امسال محرم به همه شما هدیه داده نهایت استفاده را ببرید از جوونت بخواه تا برات روضه بخونه و بهش بگو صدات قشنگه _-وقتی بهش احترام گذاشتی کم کم می آد تو این وادی ♥️ بقیه اش را هم بسپار دست ابا عبدالله لطفا این پیام مارا به تمام گروهها و کانالهای انقلابی بفرستید خادم کانال شهید هادی و شهید تورجی زاده 👆👆👆
end-001.mp3
14.22M
📕 کتاب صوتی "زندگینامه و خاطرات رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای از دوران زندان و مبارزه با پهلوی" ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اهل سنت میگوید از این پس میگویم مولا علی علیه السلام 😍 چه لذتی داره اسم مولاعلی علیه السلام ❤️ ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🔻 👈این داستان⇦《 مارگیر 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎شروع کردیم به گشتن ... کل خونه رو زیر و رو کردیم ... تا پیدا شد ... سعید رفت سمتش برش داره ... که کشیدمش عقب ...😳 🔹- سعید مطمئنی این زهر نداره؟ ... علی‌رغم اینکه سعید اصرار داشت مارش بی‌خطره ... اما یه حسی بهم می‌گفت ... اصلا این طور نیست ... مار آرومی بود🐍 و یه گوشه دور خودش چمبره زده بود ... آروم رفتم سمتش و گرفتمش ... کوچیک هم نیست ... این رو کجا نگهداشته بودی❓ ... تو جعبه کفش ...👟 🔸مار آرومی بود ولی من به اون حس ... بیشتر از چیزی که می‌دیدم اعتماد داشتم ... به سعید گفتم سینک ظرف شویی رو پر آب کنه ... و انداختمش توی آب ... به سرعت برق از آب اومد بیرون و خزید روی کابینت ... 🔻سعید شک نکن مار آبی نیست ... اون که بهت دروغ گفته آبیه ... بعید می‌دونم بی‌زهر بودنش هم راست باشه ... 🔹چند لحظه به ماره خیره شدم ... - خیلی آروم برو کیسه برنج رو خالی کن توی یه لگن ... و بیارش ... 🔸سعید برای اولین بار ... هر حرفی رو که می‌زدم سریع انجام می‌داد ... دو دقیقه نشده بود با کیسه برنج اومد ... 🔻خیلی آروم دوباره رفتم سمتش ... و با سلام و صلوات گرفتمش ... و انداختمش توی کیسه ... درش رو گره زدم ... رفتم لباسم رو عوض کردم ... کجا میری❓ ... 💢می‌برمش آتش‌نشانی ... اونها حتما می‌دونن این چیه... اگر زهری نبود برش می‌گردونم ... صبر کن منم میام ... و سریع حاضر شد ...✨🍃 ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ 👇👇👇
🔻 👈این داستان⇦《 مرغ عشق؟... 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎اول باور نمی‌کردن ... آخر در کیسه رو باز کردم و گفتم ... خوب بیاید نگاه کنید ... این که دیگه این همه سر به سر گذاشتن نداره ...😳 🔹کیسه رو از دستم گرفت ... تا توش رو نگاه کرد ... برق از سرش پرید⚡️ ... - بچه ها راست میگه ... ماره ... زنده هم هست ... 🔸یکیشون دستکش دستش کرد ... و مار رو از توی کیسه در آورد ... و بعد خیلی جدی به ما دو تا نگاه کرد ...👀 🔹- این مار رو کی بهتون فروخته؟ ... این مار نه تنها مار آبی نیست ... که خیلی هم سمیه ... گرفتنش هم حرفه‌ای می‌خواد ... کار راحتی نیست ... 🔸سعید بدجور رنگش پریده بود ... - ولی توی این چند روز ... هر چی بهش دست زدم و هر کاریش کردم ... خیلی آروم بود ...😳 🔹خدا به پدر و مادرت رحم کرده ... مگه مار ... مرغ عشقه ... که به جای حیوون خونگی خریدی بردیش؟ ...🐍 🔸رو کرد به همکارش ... مورد رو به ۱۱۰ اطلاع بده ... باید پیگیری کنن ... معلوم نیست طرف به چند نفر دیگه مار فروخته ... یا ممکنه بفروشه . 🔹سعید، من رو کشید کنار ... - مهران من دیگه نیستم ... اگه پای خودم گیر بیوفته چی❓... 💔دلم ریخت ...مگه دروغ گفتی یکی بهت فروخته؟ ... نه به قرآن ... قسم نخور ... من محکم کنارتم و هوات رو دارم ... تو هم الکی نترس ... 🚨خیلی سریع ... سر و کله پلیس پیدا شد ... ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ
✅✅✅✅✅ 🌻اصل نظام و رهبری🌻 تمثیل_حجت_الاسلام_استادقرائتی: 🔆 شما سوار یه اتوبوسی میشی، میشینی کنار یکی، بو سیگارش اذیتت میکنه! میری اونور تر کنار یکی دیگه میشینی ،دهنش بو سیر میده! 💠میری اونورتر میشینی میبینی یکی بچش خرابکاری کرده! 🔹درسته تحمل این وضع سخته... اما شما نمیتونی از اتوبوس بری بیرون چون اصل اتوبوس سالمه! 🔰چون راننده اتوبوس سالمه! شما برای رسیدن به مقصد نیاز به اتوبوس سالم و راننده سالم داری. درسته؟ 🌸جمهوری اسلامی و رهبری این نظام مصداق اتوبوس سالم و راننده سالم هست. 🔹 اگه این اتوبوس رو ترک کنید اتوبوسهای دیگه شما رو به مقصد نمیرسونن. اتوبوس آمریکارو ببینید. اتوبوس اروپارو ببینید. ⛔️ هم اصل اتوبوسش ناسالمه هم رانندش مسته! حالا اینجا بعضی مسؤلین خطایی میکنن! این دلیل بر ناسالم بودن اصل نظام و راهبرد اون نیست. 🔴پس نباید از اتوبوسی که چون مسافرانش خلاف دارن ولی اصلش سالمه و رانندش سالمه بیرون اومد... چون اتوبوس و راننده ی سالم دیگه ای وجود نداره. ✅ پس باید بود و خلاف هر مسافری رو هشدار داد و جلوگیری کرد... ✅ باید خلاف هر مسئولی رو هشدار داد و جلو گیری کرد... 🌼ولی از اصل نظام و رهبری نباید روی گردان بشیم. ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 دوخت پرچم گنبد مطهر سید الشهداء‌‌ع به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم🏴 ڪاری بڪن بہ جان عزیزٺ برای ما ارباب پس چہ شد،سفر کربلای ما😔 💔 اول نیت کنید بعدفیلم رو باز کنید🤲🏻 ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124