eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.7هزار دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
11.9هزار ویدیو
113 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت هست وقتی بشیر خبر اورد عمه سادات دارن به مدینه می رسن بشیر میگه دیدم خانمی داره می اد همه کنار رفتن چنان باعظمت و هیبت قدم برمی داشت رسید به من صدا زد بشیر از حسینم چه خبر
بشیر میگه از مردم پرسیدم این کیه همه گفتن بشیر ایشون مادر عباس هست _خانم ام البنین چطور نمی شناسی بشیر میگه گفتم بی بی جان محمدت را کشتن گفت فدای سر حسینم گفتم بی بی جان جعفرت راهم کشتن صدا زد بشیر فدای سر پسر فاطمه س فدای حسینم بشیر به من بگو از اقام چه خبر از حسینم چه خبر
گفتم بی بی جان عباست را هم کشتن بشیر میگه تا اینو گفتم لحظه ای سکوت کرد یهو دیدم زانوهاش لرزید و افتاد زمین یه مدتی گریه کرد😭😭😭 وگفت عباس من هم فدای حسین بشیر فقط برام بگو چطوری عباسم را کشتن
گفتم بی بی جان درروز عاشورا بچه های حسین تشنه بودن عمو رفت تا برای بچه ها اب بیاره همچین که برمی گشت تیر به چشمش زدن گفت افرین عباسم گفتم بی بی جان همچین که بر می گشت دستهای عباست را جدا کردن گفت بارک الله عباسم گفتم بی بی جان به فرقش عمود اهن زدن😭😭😭😭 گفت بشیر به من بگو عباسم تونست برای بچه ها اب ببره یانه گفتم نه بی بی جان نتونست یهو ناله سر داد ای وای عباسم ای بیچاره عباسم شرمنده عباسم 😭
همچین که خانوم ام البنین ناله میزد ناگهان دید خانمی قد خمیده..... داره می اد سمتش دو نفر هم زیر بغلهاشو گرفتن اخه زینب نمی تونه کمر راست راه بره اخه دیگه کمر زینب خمیده اخه زینب مصیبت برادر دیده اخه زینب داغ علمدارو علی اکبرو اصغر دیده اومد پیش ام البنین که ارومش کنه صدا زد یا ام البنین حال گرفتار ندیدی دستان قلم _اشک علمدار ندیدی بر پیکر بی دست علمدار رشیدت آشفتگی سید و سالار ندیدی
ام البنین صدا زد زینب جان چقدر شکسته و پیر شدی مادر چی بر سرت اومده زیبنم برام بگو از بچه های کوچیک همه را اورده ای ؟ رقیه را اورده ای زینب با گریه صدا زد رقیه تو خرابه شام جان داد ام البنین صدا زد یتیم های امام مجتبی را اوردی زیبنم یا نه؟ زینب ناله اش بلند شد و فرمود ام البنین نبودی کربلا تا ببینی چه بر سرم اوردن هم علی اکبر و هم قاسم و هم عون و هم جعفر ندارم
گفت زینب جان تو عباسم را ندیدی چطور رفت 😭 هیچ ندیدی زینب جان 😭 زینب صدا زد ام البنین عباس را کنار نهر علقمه شهید کردند ام البنین نبودی تو کربلا_ولی در علقمه بوی مادرم پیچیده بود ام البنین یک عمر تو برای بچه های فاطمه مادری کردی تو برای حسینش مادری کردی مادرم تو علقمه تلافی کرد این دقایق اخر_ سر عباس تو دامن مادر بود😭
وقشته الان بری کربلا دلت را ببر به کربلا ای دلسوختگان کربلا ای جا ماندگان کربلا حضرت زهرا س داره میگه پسرم شبیه چشم من _دوتا چشات شده من بمیرم که سرت مثل سر بابا شده
تمام شهدا یه جورایی خانم فاطمه زهرا س را دیدن حالاکه عباس که لحظه اخرش رسیده این دقایق اخر لحظه های خوش سقاست یا اخا سرم اینجا رو دامن زهراست یا اخا چرا مادر دیدگان تر دارد مثل تو کنار من دست بر کمر دارد
ماه منفصل شد عمود تا ابرو پایین امد بخدا اینجای روضه خیلی سخته 😭😭😭😭 یا صاحب الزمان
قربون سر متلاشی شده ات میگن وقتی تیر به چشمش خورد هم چین عمود اهنین زدن عمود یه کاری کرد _ ماه منفصل شد😭 یا امام زمان مارا ببخش اقا
امام حسین اومد یه نگاه کرد اخ داداشم چی به روزت اوردن بیچاره ام کردن ادم وقتی می اد بالا سر داداشش اول دست می کشه به سرش کوچکترین پستی بلندی معلوم می شه گرفتی چی می خوام بگم😭