eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.9هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
11.6هزار ویدیو
112 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5983258685961405219.mp3
3.82M
سلام بر دلبر شب های جمعه.سلام بر صاحب ضیافت شب های جمعه.ضیافت همه خوبان.از خدا و ملاءک تا بندگان صالح.سلام بر ح س ی ن 💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇 @shahid_hadi124
تولد شهید هادی لحظاتی قبل در بهشت زهرای تهران ارسالی ازخادم کانال
تولد شهید هادی گروه سرود ... مراسم بسیار با شکوهی بود جاتون را سبز کردیم
🌿ابراهیم ارادت خاصی نسبت به (س) داشت و بیشتر خواسته هایش را از حضرت زهرا(س) می گرفت👌 🌿ابراهیم 25 سال از زندگی اش را بسیار با گذراند. امروز اگر می گویند ابراهیم مطرح شده است این دست ما نیست❌ زیرا اگر کار برای باشد انسان را برجسته می کند و عزت✨ می بخشد. 😍 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
باسلام تا لحظاتی دیگر هیئت مجازی برگزار میشود لطفا با ما همراه باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباعبدالله السلام علیک یابن رسول الله صل الله علیه وآله السلام علیک یا بقیة الله..
السلام علیک یا صدیقة طاهره فاطمه زهرا سلام الله فلک روزی به زخم من نمک زد که قنفذ مادر من را کتک زد همه بال و پرم سوخت دلم بر مادرم سوخت السلام علیک یا حسن بن علی علیه السلام
باز شب جمه شد و مادری اهسته اهسته به سمت قتلگاه می اد از دور نمایان هست وه چه حالی دارند
امشب می خواهیم با هم بریم در خونه علی اکبر هرکس جوون داره امشب بره در خونه علی اکبر پسر بزرگ ابا عبدالله
خیلی ها التماس دعا دارند جوون نااهل دارند خیلی ها سرباز دارند خلاصه هرکسی امشب یه جوری علی اکبر را صدا خواهد زد
منم التماس دعا دارم
یک شاعر عرب _میگن سینه سرای اهل بیت بود برای اهل بیت شعر می سرود.. تا یک شب مرگش فرا رسید
پسرش می گه موقع جان دادن پدرم دیدم بابام پاهاشو هی جمع می کنه می گه حالت غریبی داشت نفهمیدم چرا بابام این حالای شده
تا بعد از فوت پدرم یه شب بایامو تو خواب دیدم گفتم بابا جایگاهت خوبه گفت عالیه گفتم پس چرا دم اخر هی پاهاتو جمع می کردی و حالی دگرگون داشتی؟
گفت پسرم موقع جان دادن من فرا رسید پنج تن ال عبا ع اومدن بالا سرم
بابا جون اول پیغمبر ص اومد بعد علی مرتضی ع اومد بغد خانوم فاطمه زهرا س وارد شدن بعدا هم حسن و حسین ع اومدن
عزیزم اومدن بالا سرم نشستن و سید الشهدا ع رو کرد به من وفرمود. توکه عمری برای ما روضه خوندی و شعر گفتی می خواهی دم اخری چکار کنی ؟
گفتم اقا هرچی شما بگین
فرمودن می خواهی دم اخری برای ما روضه بخونی ؟ گفتم ارباب من چی بخونم؟
فرمودند برام روضه علی اکبر بخون می خوام حالا که مادرم کنارم هستن برام روضه پسرم را بخونی
گفتم اقا جان از کجا بخونم
فرمود از اونجا بخون که پسرم از اسب به زمین افتاد 😭
از اونجایی بخون که من رسیدم سر پسرم را در اغوش گرفتم 😭😭
براتون جلسه پیش گفتم امام حسین ع در کربلا شش جا گریه کرد واولین بار موقعی بود که جیگر گوشه اش راهی میدان شد