همه میگند امام علی غریب بود اما امام علی یه زهرا داشت که هر وقت نگاهش بهش میفتاد خودش میفرمود همه غم های عالم از دلم میره بیرون
برات بمیرم امام حسن که همسرت هم دشمنت بود
تو خونه خودت هم کسی رو نداشتی
دلخوشی یه مرد همسرشه
وقتی خسته بشه میگه میرم خونه با همسرم یکم حرف میزنم آروم میشم
خیلی امام حسن غریبه
حتی بین شاعر ها و روضه خون ها و گریه کن ها هم غریبه
یه شاعری میگه یه شب خواب حضرت زهرا س رو دیدم
دیدم خانم ازم ناراحته
به خانم گفتم چیزی شده؟ اشتباهی از من سر زده؟
میگه خانم فرمود چرا برا پسرم شعر نمیگی؟
میگه گفتم من که همه شعرام برا پسرتون حسینه
خانم فرمود مگه حسن پسر من نیست؟
چرا برا حسنم شعر نمیگی؟
این چیزی که میخوام الان بگم رو خودم خیلی باهاش گریه کردم
هر وقت تو خلوتم خوندم کلی باهاش گریه کردم
دو تا آقا زاده مسابقه میدند حسن و حسین
بعضی ها میگند پیامبر تسبیح رو پاره کرد هر کس زود تر جمع کنه
همه اون هایی که اونجا بودند میگفتند جانم حسین
علی میگفت جانم حسین
فاطمه میگفت جانم حسین
یه وقت حضرت زهرا نگاه کرد دید باباش رسول خدا داره اشک میریزه و زیر لب میگه جانم حسن
اومد خدمت بابا
بابا یا رسول الله معمولا پسر کوچک تر رو تشویق میکنند فرمود نه دخترم
دیدم تو میگی حسین علی میگه حسین
نگاه کردم تو عرش دیدم همه ملائکه ها دارند میگند جانم حسین
دیدم اینجا حسنم غریبه
یه بزرگی میفرمود
التماس چشماتون رو بکنید تا برا امام حسن اشک بریزه
چون گریه کن امام حسن خریدارش خود حضرت زهراست
امشب التماس چشمات رو بکن
امشب هر جوری شده برا امام حسن گریه کن
اخه امام حسن کسی رو نداره
اما کاش روضه امام حسن همین چیز ها بود
اینا هیچ کدوم روضه امام حسن نیست
فرمود ازت گلگی دارم عبدالزهرا
گفت چرا آقا؟ مگه نوکر بدی بودم؟
فرمود نه تو روضه خون با اخلاص مایی
ولی چرا روضه منو نمیخونی؟
گفت تو حرم برادرتون ابی عبدالله خوندم
فرمود بگو ببینم چی خوندی؟
گفتم شما رو بر اثر زهر به شهادت رسوندند پاره های جگرت بالا اومد
فرمود نه عبدالزهرا روضه من که اینا نیست
هر وقت خواستی روضه منو بخونی این طور بخون
دستم تو دست مادرم بود کوچه بنی هاشم داشتیم میرفتیم یه مرتبه اون نانجیب جلوی مادرم رو گرفت
هر چی اون جلو میومد مادرم عقب عقب میرفت
یه مرتبه یه سیلی زد به گوش مادرم
مردک پست که عمری نمک حیدر خورد
نعره ای زد بر سر مادر به غرورم بر خورد
الان بیاند بهمون بگند چند نفر ریختند دارند مادرتون رو میزنند چکار میکنی؟
میری باهاشون دعوا میکنی میگی منو بزنید چکار به مادرم دارید
میدونی همه حرف امام حسن تو کوچه ها چی بود؟
همش اینو میگفت
منو بزنید مادرمو نزنید