فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بیدار_شیم
حتمـــا" تمـــاشا کنید
👌👌
#صحــبتهاے_بسیارتڪان_دهنده
#شهید_حســام_اسماعیلےفر
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
1_483837293.mp3
2.79M
#کربلایی_یوسفی
🎼 این خاکا، شمیم سیب حرم داره...
#نوای_شهدایی
شبتون شهدایی
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
روزِمان را با سَلام بَر چهارده مَعْصوم آغاز میکنیم
🌱اَلْسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اَللّه صل الله
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَاَلْمؤمِنین
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَةُ اَلزَهْراءُ
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَسَنَ بنَ عَلیٍ نِ اَلمُجْتَبی
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُسَینَ بنَ عَلیٍ سَیدَ اَلشُهَداءِ
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلیَّ بنَاَلحُسَیْنِ زینَ اَلعابِدینَ
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدَ بنَ عَلیٍ نِ اَلباقِرُ
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا جَعْفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ نِ اَلصادِقُ
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُوسَی بنَ جَعْفَرٍ نِ اَلکاظِمُ
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یاعَلیَّ بنَمُوسَیاَلرِضَا اَلمُرتَضی
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدٍ بنَ عَلیٍ نِ اَلجَوادُ
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلیَّ بنَ مُحَمَّد نِ اَلهادی
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَسَنَ بنَ عَلیٍ نِ اَلعَسْکَری
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقیَةَ اللَّه، یا صاحِبَ اَلزَمان
وَ رَحْمَةَ اَللّهِ وَ بَرَکاتِهِ
#اللّهُمَّ_عَجِّلْ_لَوِلیِڪَ_اَلْفَرَجْ
#صبحتون_معطربه_عطرشهدا
#التماس_دعا
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_محسن_حججی
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
#شــاه_نجــف
مینویسم که پناهنده ی حیدر هستم
اوست سلطانم و من شیعه ی حیدر هستم😍☝️
#السلام_علیک_یا_علی_بن_ابی_طالب_ع
#یکشنبه_های_علوی💛
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
🌸 صبح آمد و
🍃خاطرات شادت اینجاست
🌼عطر تن و
🍃 خنده های نابت👌اینجاست
🌸🍃در باورِ من نیست نباشی دیگر
🌼تصویرِ رخِ
🍃پُر تب و تابت💗 اینجاست
#صبحتون_شهدایی🌺
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
🌸 ﷽ 🌸
🎀 #بصائر_علوی
🎀؛ تصمیم #امیرمومنان
📣( در سال ۳۷ هجری به هنگام شروع جنگ صفین این سخنرانی را ایراد فرمود.)
🔹وصف روز بیعت
♦️مردم، همانند شتران تشنه ای که به آب نزديک شده، و ساربان رهاشان کرده، و عِقال (پای بند) از آنها گرفته،
بر من هجوم آوردند و به يکديگر پهلو می زدند،
فشار می آوردند،
چنان که گمان کردم مرا خواهند کشت،
يا بعضی به وسيله بعض ديگر می ميرند و پايمال می گردند.
✅ پس از بيعت عمومی مردم، #مسئله_جنگ_با_معاويه را ارزيابی کردم،
⬅️ همه جهات آن را سنجيدم تا آن که مانع خواب من شد،
✅ ديدم چاره ای جز يکی از اين دو راه ندارم:
1⃣ يا با آنان مبارزه کنم،
2⃣ و يا آن چه را که محمّد(صلی الله علیه و آله)آورده، انکار نمايم،
🔰پس به اين نتيجه رسيدم که، #تن_به_جنگ_دادن آسانتر⬅️ از تن به #کيفر_پروردگار_دادن است،
✅ و از دست دادن دنيا،⬅️ آسان تر از رهاکردن آخرت است.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه54
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
@dars_akhlaq.mp3
949K
🎙🌸استادآيت الله #مشکینی (ره)
🔵 موضوع:پاداش اعمال در روز قیامت "این دنیا محل امتحان و آزمایش است...."
✅ خیلی تأثیر گذار 👌👌
بسیار شنیدنی حتما گوش کنید
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
#خاطره
✍از کنار صف نماز جماعت رد شدم . دیدم حاجی بین مردم توی صف نشسته. رد شدم اما دو صف نرفته برگشتم. آمدم رو به رویش نشستم. دستش را گرفتم . پیشانیش را بوسیدم. التماس دعا گرفتم و رفتم . انگار مردم تازه فهمیده بودند که حاج قاسم آمده حرم.
از لابهلای صف های نماز میآمدند پیش حاجی. آرام و مهربان میگفت: «آقایون نیاید! صف نماز رو به هم نزنید.» بعد از نماز آمد کنار ضریح ایستاده بودم پشت سرش تا بتواند زیارت کند . وقت رفتن گفت:
«آقای خادم امروز خیلی از ما مراقبت کردی زحمتت زیاد شد» گفتم: «سردار من برادر دو شهید هستم. شما امانت برادر های من هستید.» نگاه ملیحی انداخت و گفت: «خدا شهدات رو رحمت کنه.» چه میدانستم چند روز بعد خودش هم میرود قاطی شهدا.....
📚منبع: کتاب سلیمانی عزیز
💚 کانال #شهیدهادی و #شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
یه مریض بد حال کرونایی داریم لطفاً براشون بگین اعضای کانال دعا کنن و حمدشفا بخونن😞
#ارسالی_از_اعضا 👆👆👆
15.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ تصویری
بسیار لازم👌
پیشنهاد ویژه دانلود
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#قسمت_بیست_و_یکم و #بیست_و_دوم ( رمان بسیار جالب همراه با احادیث )👌 داستان محمد مهدی 👇👇👇
#قسمت_بیست_و_سوم و
#بیست_و_چهارم
( رمان بسیار جالب همراه با احادیث )👌
داستان محمد مهدی
👇👇👇
#رمان_محمد_مهدی 23
💠 دیدم ساسان محکم قرآن رو گرفته تو بغلش و داره گریه می کنه
نزدیک تر رفتم
منو که دید گریه اش بیشتر شد و گفت #محمد_مهدی ، فقط تو هستی که میتونی کمکم کنی، فقط تو هستی که میتونم راز دلم رو بهش بگم ، تورو خدا کمکم کن، تو رو همین قرآنی که قبولش داری و هر روز سر صف تلاوتش می کنی کمکم کن
دوست دارم بمیرم و از این زندگی راحت بشم
🔰 رفتم پیشش نشستم و بغلش کردم و بوسیدمش، گفتم چی شده ساسان جون؟
مشکلی هست ؟
کسی تو مدرسه اذیتت کرده؟
بگو تا کمکت کنم
بگو تا به خانم معلم بگم تا کمکت کنه
🌀 سرشو بالا کرد و گفت نه ، خانم معلم نه ، نمیخوام کسی بفهمه ، می ترسم به خانوادم بگن ، دوست دارم فقط خودت کمکم کنی، مگه همیشه نمی گفتی دوست واقعی اون کسی هست که تو شرایط گرفتاری به رفیقش کمک کنه؟
خب الان من مشکل دارم
کمکم کن ، الان به دادم برس که فردا دیر هست!
✅ گفتم باشه، پاشو ، پاشو برو دست و صورتت رو بشور که الان زنگ رو میزنن و با این حالت اگه بچه ها و خانم معلم ببیننت بد میشه
اصلا اگه تو مدرسه نمیتونی حرف بزنی ، شماره خونه خودمون رو میدم تلفنی مشکلت رو بگو
گفت نه ، نمی تونم ، مادرم همیشه خونه هست و نمیشه تلفنی حرف بزنیم
اما تو مدرسه بهت میگم
🌀زنگ خورد و رفتیم کلاس، وسط درس دادن خانم معلم حواسم به ساسان بود
تو خودش بود ، به تخته و خانم معلم نگاه می کرد، اما معلوم بود که حواسش جای دیگه هست
⏺ وقتی زنگ آخر خورد و داشتیم می رفتیم خونه ، ساسان اصل قضیه مشکلش رو به من گفت و تاکید کرد روزهای بعد حتما دقیقتر و کامل تر توضیح میده ، خیلی ناراحت شدم ، دیدم باز هم مادرش اومد دنبالش ، من هم چند دقیقه منتظر موندم تا پدرم بیاد ، تو ماشین حرفی نزدم و ساکت بودم ، داشتم فکر می کردم ، به حرفهای ساسان ، به اینکه واقعا مشکلش چی هست ؟
شب موقع شام دیگه تصمیم خودم رو گرفتم و با پدر مادرم مشورت کردم از اونها راه حل خواستم .
گفتم مشکل ساسان این هست که...
ادامه دارد...
#نویسنده
#استاد_احسان_عبادی