eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.7هزار دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
11.9هزار ویدیو
113 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتم بی بی جان درروز عاشورا بچه های حسین تشنه بودن عمو رفت تا برای بچه ها اب بیاره همچین که برمی گشت تیر به چشمش زدن گفت افرین عباسم گفتم بی بی جان همچین که برمی گشت دستهای عباست را جدا کردن گفت بارک الله عباسم گفتم بی بی جان به فرقش عمود اهن زدن گفت بشیر به من بگو عباسم تونست برای بچه ها اب ببره گفتم نه بی بی جان یهو ناله سر داد ای وای عباسم ای بیچاره عباسم شرمنده عباسم 😭
ناگهان دید خانمی قد خمیده داره می اد سمتش دو نفر هم زیر بغلهاشو گرفتن اخه دیگه زینب حال راست ایستادن ندارد اومد پیش ام البنین که ارومش کنه صدا زد یا ام البنین حال گرفتار ندیدی دستان قلم _اشک علمدار ندیدی بر پیکر بی دست علمدار رشیدت آشفتگی سید و سالار ندیدی
ام البنین صدا زد زینب جان چقدر شکسته و پیر شدی مادر چی بر سرت اومده زیبنم برام بگو بچه های کوچیک کی ها را اوردی رقیه را اوردی زینب فرمود نه رقیه تو خرابه شام جان داد ام البنین صدا زد یتیم های امام مجتبی را اوردی زیبنم زینب ناله اش بلند شد و فرمود ام البنین نبودی کربلا تا ببینی چه بر سرم اوردن هم علی اکبر و هم قاسم و هم عون و هم جعفر ندارم
ناگه ام البنین دید خانمی تو افتاب ایستاده نزدیکتر رفت دید رباب هست صدا زد رباب چرا تو افتاب ایستادی. تو بچه کوچیک داری باید شیر بدی اینجور تو افتاب نمون یهو صدای گریه همه بلند شد و رباب صدا زد ام البنین دیگر من اصغری ندارم که بخوام شیر بدم
بی بی ام البنین اومد جلوی رباب صدای گریه اش بلند شد و گفت رباب عباسم را حلال کن نتونست برا اصغرت اب بیاره 😭😭
خانم دوباره اومد پیش زینب گفت زینب جان تو عباسم را ندیدی چطور رفت 😭 هیچ ندیدی زینب جان 😭 زینب صدا زد ام البنین عباس را کنار نهر علقمه شهید کردند ام البنین نبودی تو کربلا_ولی در علقمه بوی مادرم پیچیده بود ام البنین یک عمر تو برای بچه های فاطمه مادری کردی تو برای حسینش مادری کردی مادرم تو علقمه تلافی کرد این دقایق اخر_ سر عباس تو دامن مادر بود😭
تمام شهدا یه جورایی خانم فاطمه زهرا س را دیدن حالاکه عباس که لحظه اخرش رسیده این دقایق اخر لحظه های خوش سقاست یا اخا سرم اینجا رو دامن زهراست یا اخا چرا مادر دیدگان تر دارد مثل تو کنار من دست بر کمر دارد
وقشته الان بری کربلا دلت را ببر به کربلا ای دلسوختگان کربلا ای جا ماندگان کربلا حضرت زهرا س داره میگه پسرم شبیه چشم من _دوتا چشات شده من بمیرم که سرت مثل سر بابا شده
قربون سر متلاشی شده ات میگن وقتی تیر به چشمش خورد هم چین عمود اهنین زدن عمود یه کاری کرد _ ماه منفصل شد😭 یا امام زمان مارا ببخش اقا
ماه منفصل شد عمود تا ابرو پایین امد بخدا اینجای روضه خیلی سخته 😭😭😭😭 یا صاحب الزمان
امام حسین اومد یه نگاه کرد اخ داداشم چی به روزت اوردن بیچاره ام کردن ادم وقتی می اد بالا سر داداشش اول دست می کشه به سرش کوچکترین پستی بلندی معلوم می شه گرفتی چی می خوام بگم😭
حسین زهرا دست کشیدبه سر ابوالفضل دید دیگه سری نمونده دیگه این سر جای سالمی نداره تو این دقایق اخر یه عده دارن کف می زنن یه عده هلهله می کنن . ولی تو خیمه ها چه خبره😭 عمه سادات داره معجرای بچه ها رامحکم می بنده تو خیمه ها همه دارن گریه می کنن😭