20.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🚨ببینید چه مداحیی گذاشتن مقابل موکب فرقه ی شیرازی ها👌😍*
*وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد✌*
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
7.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ولایت:
🎞اشک های زائران کوچک اربعین پس از رسیدن مقابل حرم امام حسین (ع)
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پویش همسفر من| حسینِ همه
🔹گفتگو با زائر پاکستانی در مرز شلمچه. این زائر با اخلاص اربعین گفت: شهدای زینبیون ما از شهدای ایرانی برای در دفاع از حرم حضرت زینب الگو گرفتند.
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
AUD-20210607-WA0006.mp3
4.48M
▪️دلتنگی کربلا...
آقاسلام.... 😭
🎙 حسین #سیب_سرخی
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
35.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ـــــ ـ ـ فدای لب تشنه ات ای پسر فاطمہ :)
ادیت و گویندگی از قسمت آخر انیمیشن سلام بر ابراهیم به نیت شهید ابراهیم هادی و دیگر شهدا♥️
-نوجوان ۱۵ ساله از تهران
#ارسالی_اعضا 👆👆👆
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کربلا ۹۴ سال قبل
🔹قدیمیترین فیلم از کربلا بهعنوان جدیدترین اثر نویافته از حرم حضرت سیدالشهدا و حضرت عباس منتشر شد.
🔹این فیلم کوتاه توسط فردریک گادمر در سال ۱۹۲۷ میلادی تهیه شده، او یک عکاس و فیلمبردار فرانسوی بوده که به کشورهای مختلفی سفر کرده و تصاویر بسیاری را ثبت کرده است.
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
9.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ارسالی از کربلا معلی
بیاد همه دوستان ابراهیم هادی
#ارسالی_اعضا👆👆👆
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
نصیحت محمد حسین_6046176022657762758.mp3
3.05M
*🌹*صوت*
*#شهید_محمدحسین_محمدخانی*
*در مورد امام حسین علیه السلام و هیٱت*
*🥀#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج✨*
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#قصهدلبری #بیستودوم چندین مرتبه ذکر خیر پدرم را کشید وسط برای اینکه صادقانه سیرتاپیاز زندگی اش
سلام
قصه دلبری قسمت بیست و سوم و بیست و چهارم👇
#قصهدلبری
#قسمتبیستسوم
و گفت:《راستی سرم بره هیئتم ترک نمیشه!》 ته دلم ذوق کردم🙊نمی دانم او هم از چهره ام فهمید یانه، چون دنبال این طور آدمی می گشتم.
حس میکردم حرف دیگری هم دارد، انگار مزه مزه می کرد.گفت:《دنبال پایه می گشتم،باید پایهم باشید نه ترمز!زن اگه حسینی باشه،شوهرش زهیر می شه!》بعد هم نقل و قولی از شهید سید مجتبی علمدار به میان آورد:《هر کس رو که دوست داری، باید براش آرزوی شهادت کنی!》
.
مسئول اعتکاف دانش آموزی یزد بود.از وسط بزنامه ها می رفت و می آمد.
قرار شد بعداز ایامالبیض برویم کنار معراج شهدای گمنام داشنگاه عقد کنیم. رفته بود پیش حاج آقای آیت اللهی که بیایند برای خواندن خطبه عقد. ایشان گفته بودند:《بهتره بروید امامزاده جعفر(ع) یزد》.
خانواده ها به این تصمیم رسیده بودند که دوتا مراسم مفصل در سالن بگیرند:یکی یزد ،یکی هم تهران.مخالفت کرد،گفت:《باید یکی رو ساده بگیریم!》
اصلا راضی نشد😶،من را انداخت جلو که بزرگ ترها را راضی کنم. چون من هم با او موافق بودم، زور خودم را زدم تا آخر به خواسته اش رسید.
شب تا صبح خوابم نبردط.دور حیاط راه می رفتم. تمام صحنه ها مثل فیلم در ذهنم رد می شد. همهٔ آن منت کشی هایش. از آقای قرائتی شنیده بودم:《50درصد ازدواج تحقیقه و50درصدش توسل.نمیشه به تحقیق امید داشت،ولی می توان به توسل دل بست.》
بین خوف و رجا گیر افتاده بودم با اینکه به دلم نشسته بود،دلهره داشتم.متوسل شدم😊
#ادامهدارد...
#قصهدلبری
#قسمتبیستوچهارم
زنگ زدم حرم امام زضا(ع) همان که خیرم کرده بود برایش .چشمانم را بستم.با نوای صلوات خاصه،خودم را پای ضریح می دیدم.
در بین همهمهٔ زائزان،حرفم را دخیل بستم به ضریح:《ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا/حلوا به کسی ده که محبت نچشیده》همه را سپردم به امام(ع)🙃
هنذفری را گذاشتم داخل گوشم. راه می رفتن و زوضه گوش میدادم.رفتم به اتاقم با هدیه هایش ور رفتم:کفن شهیدگمنام،پلاکشهید.صدای اذان مسجد بلتد شد. مادرم سر کشید داخل اتاق و گفت:《نخوابیدی؟برو یه سوره قرآن بخون!》
ساعت شش شش و نیم صبح خاله ام آمد.
با مادرم وسایل سفرهٔ عقد را جمع می کردنو. نشسته بودم و بر و بر نگاهشان می کردم،به خودم می گفتم:《یعنی همهٔ اینا داره جدی میشه؟》خاله ام غرولندی کرد که《کمک نمیکنی حداقل پاشو لباست رو بپوش!》
همه عجله داشتند که باید زودتر عقد خوانده شود تا به شلوغی امامزاده نخوریم.
وقتی با کت و شلوار دیدمش،پقی زدم زیرخنده🤣
هیچ کس باور نمیکرد این آدم،تن به کت و شلوار بدهد. از بس ذوق مرگ بود،خنده ام گزفت.
به شوخی بهش گفتم:《شما کت و شلوار پوشیدی یا کت و شلوار شمارو پوشیده😂؟》 در همهٔ عمرش فقط دوبار با کت و شلوار دیدمش:یک بار برای مراسم عقد،یک بارهم برای عروسی.
در و همسایه و دوست و آشنا با تعجب می پرسیدند:《حالا چرا امامزاده؟!😕😳》
نداشتیم بین فک و فامیل کسی این قدز ساده دخترش را بفرستد خونهٔ بخت!
#ادامهدارد...
11.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#انیمیشن
*چطور می تونیم حرف از مولا علی بزنیم ولی مرام اونو نداشته باشیم . . .*
*علمدار کمیل سردار*
*شهید_ابراهیم_هادی ♥️🍃🌷*
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124