شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
تقدیم به تقدیم به روح بلند #شهید_سرلشکر_حسین_لشکری #سالروز_شهادت_دیروز #روحش_شاد @shahid_hadi124
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#خاطرات_شهید
✍اولین #اسیر و آخرین #آزاده_جنگ،
وقتی رفت 28 ساله بود، وقتی برگشت 47 سال از عمرش می گذشت.
پیر و شکسته شده بود و موی سیاه در سر نداشت؛
دندانهایش همه ریخته بود و اینها همه آثار #شکنجه ها بود.
#شیرینی دیدار چهره تغییر کرده اش را از یادم برد.
پسر چهار ماه مان حالا 18 ساله شده بود و برای اولین بار پدرش را می دید...
اینها گوشه ای از صحبت های خانم #حوّا_لشکری همسر #سرلشکر_خلبان_شهید_حسین_لشگری است؛
درد روزهای نبودن و 18 سال #اسارت همسر کم کم داشت به دست فراموشی سپرده می شد
که
#شهادت برای
همیشه این دو را از هم جدا کرد
و دیدار را به
#قیامت انداخت..
راوے : #همسر_شهید
#شهید_سرلشگر_خلبان_حسین_لشگری
#سیدالأسرای_ایران🌷
#روحش_شاد
#دیروز_سالروز_شهادت
💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
❣بسم الرب الشهدا ❣
#خاطرات_شهید
#لباس_نو
💞زمانی که تو سوریه زندگی میکردیم لباس های ریحانه و مهرانه (فرزندان شهید ) را که استفاده و تکراری شده بود را جمع کردم و کنار گذاشتم که بدهم به بچه های سوری بعد به اقا مهدی گفتم می شود لباس های بچه ها را بدهی به کسی که نیاز دارد
توی جنگ نیازشان می شود و شاد می شوند
گفت:《نه بهتر است چند دست لباس تو و تازه بخری برای بچه های نیازمند اینطوری بیشتر دلشان شاد می شود》😍
#ساده
💖اگر کسی برای بار اول می خواست بیاید منزل ما آقا مهدی می گفت چند نوع غذا درست نکن یا سفره را خیلی رنگین نکن
بگذار راحت باشند و دفعه بعد هم #بیایند_منزلمان😊
#شهید_مهدی_نعمائی_عالی
راوی: همسر_شهید
#زندگی_به_سبک_شهدا
💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
#خاطرات_شهید
❣دوست داشت ایستاده شهید شود❣
چهره خاصی داشت، و من علّتش رو بعدها فهمیدم، قد بلندی داشت و چهارشانه بود، با محاسن بلندی که داشت خیلی به دل می نشست، همیشه آخرای نماز برای بچهها شور می خوند و ما سینه می زدیم...
#مهدی با یک شور خاصی می خوند: "شهِ با وفا ابوالفضل"
خیلی قشنگ می خوند، و ما رو دیوونه می کرد که من بعدها فهمیدم چون چهره او شباهت خاصی به حضرت ابوالفضل داشت به خاطر همین شباهتش وقتی برای ما می خوند ما رو بیشتر به شور میآورد، توی عملیاتها هم وقتی به چهره او نگاه می کردیم روحیه ما چند برابر می شد این اواخر مهدی با همان پای قطع شده باز هم به جبهه می اومد، همیشه می گفت: آدم نباید در مقابل این دشمن خوابیده شهید بشه دوست داشت ایستاده شهید بشه، بعدها هم شنیدم وقتی که ترکش خورده بود خودش رو گیر داده بود به سیم خاردارهای ارتفاعات کانی مانگا، می دونست که قراره شهید بشه، شنیدم که دستاشو پیچیده بود دورسیم خاردارها تا نیافته، و ایستاده شهید شد... 💔
#شهید_مهدی_خندان🌷
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸
http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
#خاطرات_شهید
سر قبر #شهید_تورجی_زاده که رفتیم دقایقی با شهید آهسته درد و دل کرد بعد گفت: آمین بگو
من هم دستم را روی قبر شهید تورجی زاده گذاشتم و گفتم هر چه گفته را جدی نگیرید...
اما دوباره تاکید کرد تو که میدانی من چه میخواهم پس دعا کن تا به خواستهام برسم...
#شهادتش را از شهید تورجی زاده خواست...
#شهید_مسلم_خیزاب🌷
راوی : #همسر_شهید
اللهم عجل لولیک الفرج
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
37.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان شهادت شهیدحسن قاسمی از زبان
#شهید_صدرزاده 😥
#خاطرات_شهید💔
🖤 کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🇮🇷بسم رب الشهدا و الصدیقین🇮🇷 #مـعـرفــی_شـــهــدا نام و نام خانوادگى: موسىالرضا بیانى نام پدر: اب
#خـــاطـرات_شـهـــیــد
محمد عباس زاده مقدم - دوست شهيد - می گويد: «ايشان شاگرد من بودند. يك روز با كُتى كه روى سرش بود، وارد مغازه شد و از او پرسيدم: چه شده است؟ گفت: پشت مغازه پيرمردى محتاج بود، چون او مرا می شناخت، نخواستم كه مرا بشناسد، كت را روى سرم انداختم و به او كمكى كردم.»
همچنين می گويد: شهيد كتاب هاى مطهّرى و دستغيب را مطالعه مى نمودند. صحبت هايش بر اساس همين كتاب ها بود. می گفت: اگر كمكى می کنيد، فقط ما بين خود و خدايتان باشد.»
#وصــیـت_نـامـه_شـهـــیـد
«زمانى به این نیّت به جبهه رفتم كه كشورم را از چنگال بعثیان كافر آزاد سازم. زمانى به این نیّت به جبهه رفتم تا انتقام خون برادران و دوستان و همرزمانم را بگیرم. زمانى به این نیّت كه جبهه به وجود من نیاز دارد، امّا حال احساس مىكنم،این من هستم كه به جبهه نیازمندم؛ چرا كه این جبهه است كه در آن همه چیز پیدا مىشود. معنویّت، انسان سازى، خداشناسى،خودشناسى، امتحان دادن، چگونه زیستن و چگونه مردن.
آرى این جبهه است كه انسان را از مادیّات و زرق و برق دنیوى دور مىكند ومانعى به نام مرگ را از بین مىبرد. امیدوارم خداوند بزرگ این بندهى حقیر و نالایق و گناهكار را مورد لطف خویش قرار دهد، زیرا كه اورحمان است و رحیم.»
از خانوادهام بى نهایت عذر خواهى مىكنم،زیرا كه نه فرزند خوبى براى مادرم بودم و نه برادر خوبى براى برادران و خواهران. از همسرم تشكّر مىكنم كه در زندگى مرا بسیار كمك مىكرد. از همه مىخواهم كه مرا حلال كنند. من از همه تقاضا دارم كه براى من اشك نریزند.»
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124