eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.4هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
11.3هزار ویدیو
111 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️دل شـــده هــــوایـــی بــنــمــا تــو عــطــایــی ⚡️امــشــب در خـــونــت آمــدم گـــدایـــی امشب شب عیده همه این نوا بگیرید عیدی تون و از دست امام رضاﷺبگیرید 🎁🎁🎁 🎉🎉🎉 یا باب الحوایج یا حضرت کاظم تــبــریــک امــام مــهــربــانــم...♥️ 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آنلاین - بین مکه تا مدینه - محمدرضا بذری.mp3
6.6M
🌸 (ع) 💐بین مکه تا مدینه پر شده از نور داور 💐گل بریزید آمده موسی بن جعفر 🎤 👏 👌فوق زیبا 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷_به نیابت از شهدا هدیه به امام زمان عجل الله 👆👇 🦋_ خدایا بر امیرمؤمنان درود فرست، برادر پیامبرت و ولی و برگزیده‌اش و وزیر و جایگاه سپردن دانشش و جایگاه راز و دروازۀ حکمتش و گویای به دلیل و برهانش و دعوت‌کننده به شریعتش و جانشین او در امّتش و برطرف کننده رنج و اندوه از چهره‌اش و درهم شکننده کافران و به خاک مالنده بینی بدکاران، آن‌که او را نسبت به پیامبرت به منزله هارون از موسی قرار دادی. 🦋_ خدایا دوست بدار هرکه دوستش دارد و دشمن بدار هرکه دشمنش دارد و یاری کن هر که یاری‌اش نماید و خوار کن هرکه او را واگذارد و لعنت کن هرکه به دشمنی‌اش برخاست، از پیشینیان و پسینیان و بر او درود فرست برترین درودی که بر یکی از جانشینیان پیامبرت فرستادی، ای پروردگار جهانیان. . 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
✍_تو اوج درگیری وعملیات بودیم.شرایط خیلی سخت وروحیه نیروهای ما خراب بود. از همه طرف به سمت ما شلیک می شد.دشمن حلقه محاصره را کامل کرد. در این شرایط ابراهیم بر روی بلندی رفتو با صدای بلند فریاد زد:الله اکبر...اشهد ان لا اله الا الله وقتی اذان ونام خدا به گوش ما خورد چنان آرامش پیدا کردیم که گویی هیچ خبری نیست! دشمن هم با نوای ملکوتی ابراهیم عقب نشینی کرد.وقتی ابراهیم پایین آمد،یکی از رفقا بهش گفت:خیلی عالی بود.با صدای شما آرامش پیدا کردیم.ابراهیم یاد آور شد که:من نبودم این یاد خدا بود که آرامش ایجاد کرد: أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرام ومطمئن می گردد.رعد/28 📚کتاب بــرادر شــهـــیـــدم ..🌷🕊 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
آینده جهان 4.mp3
26.19M
کتاب انقلاب اسلامی و آینده جهان نوشته محمد شجاعی الف ـ اکنون در سیاه‌ترین و ساقط‌ترین نقطه از تاریخ تمدن بشر ایستاده‌ایم! ب ـ اکنون در طلایی‌ترین نقطه از تاریخ تمدن بشر ایستاده‌ایم! ※ کدام دو گزینه‌ی بالا، در مورد تمدن کنونی بشر درست است؟ چـــرا؟ ※ در وضعیت کنونی جهان، چه جریانی راهبر و تعیین کننده‌ی وضعیت آینده‌ی جهان خواهد بود؟ 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🌷 امام کاظم (علیه السلام) فرمودند : 🖋 بلا و گرفتارى بر مؤمنى وارد نمى شود مگر آنکه خداوند عزوجل بر او الهام مى فرستد که به درگاه باری تعالى دعا نماید و آن بلا سریع بر طرف خواهد شد. ولی چنانچه از دعا خوددارى نماید، آن بلا و گرفتارى طولانى می گردد. پس هر‌گاه فتنه و بلائى بر شما وارد شود، به درگاه خداوند مهربان دعا و زارى  نمائید... 📚 الکافی، ج ۲، ص ۴۷۱ 🌷 میلاد امام کاظم (علیه السلام) مبارک. ‌‌ 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
علی از زبان علی 👆👆
Part24_علی از زبان علی.mp3
4.83M
قسمت4⃣2⃣ ............ دوران جنگ صفین ............ *در راه بازگشت از صفین *دیدار با خوارج و موعظه آنها *مردم درباره صفین چه گفتند؟ *حدیث امیرالمومنین (ع) هنگام رسیدن به قبرستان کوفه ‌‎ 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢_چرا نگاه به نامحرم به «تیری از تیرهای شیطان» تشبیه شده است؟ سخنران ...🌷🕊 پیشنهاد دانلود ‌‌ ‌💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 بسم ربِّ زهـــرا سلام الله _ قسمت شصت و دوم داستان ...🌷🕊 _ فراق راوی: یکی از دوستان شهید  سالها از جنگ گذشت. من هم مثل بسیاری از دوستانم آن دوران را به فراموشی سپردم. گویی روزگاری بود و به پایان رسیده. مثل برخی از دوستان راه را کج رفتم. به دنبال پول و زندگی بهتر و ... اما محمد تورجی هیچگاه از ذهن من خارج نمی شد. دوران نوجوانی و جوانی ما با عشق او آمیخته بود. او بود که راه و رسم درست زندگی کردن را به ما آموخت. و حالا ما او را فراموش کردیم. یا شاید نه! ما خودمان را فراموش کردیم! به طور اتفاقی یکی از دوستان را دیدم. او هم مثل من در گروهان ذوالفقار بود. این برخورد غیر منتظره خیلی برایم جالب بود. شروع به صحبت کردیم. خاطرات سالها قبل را مرور می کردیم. روزهای خوبی که با محمد تورجی داشتیم. دوست من در پایان گفت: مدتی بعد از شهادت تورجی خدمت آیت الله میردامادی استاد محمد بودم. تورجی ارادت خاصی به ایشان داشت.آقا می دانست که من از دوستان محمد هستم. بعد از کمی صحبت گفت: چند شب قبل شهید تورجی را در خواب دیدم! این عالم در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود ادامه داد: به او گفتم: محمد، این همه از حضرت زهراء علیها السلام گفتی و خواندی چه ثمری داشت؟ شهید تورجی بلافاصله گفت: همین که در آغوش فرزندش، امام زمان عجل الله تعالی فرجه و الشریف جان دادم برایم کافی است! دوستم این را گفت و رفت. اما من حالم خیلی دگرگون شده بود. خیلی گریه کردم. احساس می کردم قافله رفته و من جا مانده ام. با اینکه کار داشتم اما بلافاصله رفتم گلستان شهدا. وسط هفته بود. گلستان هم خلوت. کفشهایم را درآوردم. با پای برهنه راه افتادم. رسیدم به قبر محمد. جمعشان جمع بود. رحمان، سید ناصر، مجید، محمود و دیگر دوستان ما. همه کنار محمد بودند. نشستم آنجا اشک همین طور از چشمانم سرازیر بود. داد می زدم.محمد را صدا می کردم. گفتم: بی انصاف، ما با هم رفیق بودیم. ما شب و روز با هم بودیم. حالا شما رفتید. ما هم با دنیایی حسرت ماندیم. بعد به چهره محمد خیره شدم.گویی به حال و روز من می خندید. گفتم: بخند، بخند. حال و روز من واقعاً خنده داره. صبح تا شب دنبال پولم! اما نه دنیا دارم نه آخرت. یک ساعتی آنجا نشستم. حسابی عقده دلم را خالی کردم. بعد گفتم: محمد تو گفته بودی دوست دارم به مردم کمک کنم. از تو خواهش می کنم. تو رو به حضرت زهرا سلام الله علیها صاحب نام گردان، کمکم کن! من هم قول می دهم برگردم! قول می دم شما رو فراموش نکنم! شب جمعه دوباره رفتم سر قبر محمد. تعجب کردم. خیلی شلوغ بود. آدمهایی از نسل سوم. کسانی که نه جنگ را دیده بودند نه شهدا را!  حتی دخترانی که حجاب درستی نداشتند. برخی می نشستند ومشغول خواندن زیارت عاشورا می خواندند. نشستم کنار قبر. بعد از فاتحه سعی کردم آخرین خاطرات محمد را در ذهنم مرور کنم. از منطقه فاو که محمد را شناختم تا زمان شهادت را مرور کردم. برای من عجیب بود.در هر عملیاتی که محمد حضور داشت و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها  داشتیم. کار خیلی سریع و بدون مشکل پیش می رفت. یاد قرارگاه مرکزی در فاو افتادم. محمد داد می زد و می گفت: بچه ها توسل داشته باشید به حضرت زهرا سلام الله علیها و کار ما چقدر راحت انجام شد. یاد شلمچه افتادم. آنجا هم همین طور. اصلاً وجود محمد با آن اخلاص حلّال مشکلات بود. یاد شب آخر افتادم. عملیات کربلای ده. یاد آروزهای محمد. ماجرای افطاری و دعای کمیل، ماجرای تصرف ارتفاعات، محمد آنجا دعا کرد و از خدا خواست بدون تلفات ارتفاعات آزاد شود. و ما حتی یک شهید هم ندادیم! یاد خواسته اش در مورد محل دفن افتادم. همه اینها یکی پس از دیگری در ذهنم مرور می شد. محمد ایمان و اخلاص عجیبی داشت. خداهم خواسته هایش را اجابت کرد. اما یک آرزوی دیگر هم داشت! دوست داشت مشکلات مردم را حل کند. دوست داشت زیاد به سر مزار او بیایند. دوست داشت زیاد برای او فاتحه بخوانند. حالا هم که اینجا شلوغ است. نگاهی به اطراف کردم. جوانی به همراه همسرش در کنار من نشسته بود. مشغول خواندن سوره یاسین بود. چند دقیقه بعد برخواستند و رفتند. به دنبالش رفتم و جوان را صدا زدم. پرسیدم: ببخشید، شما از بستگان شهید هستید. گفت: نه! با تعجب گفتم: شهید تورجی را دیده بودید؟ پاسخش منفی بود. گفتم: پس چرا اینجا آمدید. چرا سر قبر دیگرشهدا نرفتید؟ جوان مکثی کرد و گفت: ماجرایش طولانی است.ما ساکن دُرچه در اطراف اصفهان هستیم. مرتب هم برای عرض تشکر و ارادت به اینجا می آئیم! تعجب من بیشتر شد. جوان ادامه داد: بنده در قضیه ازدواج خیلی مشکل داشتم. هر جا می رفتم با در بسته مواجه بودم. ...... 📚 کتاب یازهرا 💚 به کانال و بپیوندید 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd
فرمانده دسته بود. یکبار خیلی از بچه‌ها کار کشید. شب براش جشن پتو گرفتن. حسابی کتکش زدن. سعید هم نامردی نکرد، به تلافی اون جشن پتو، نیم ساعت قبل از وقت نماز صبح، اذان گفت. همہ بیدار شدن نماز خوندن!!! بعد از اذان فرمانده گروهان دید همه بچه‌ها خوابن. بیدارشون کرد و گفت: اذان گفتن چرا خوابید؟ گفتن: ما نماز خوندیم! گفت: الان اذان گفتن، چطور نماز خوندین؟ گفتند: سعید شاهدی اذان گفت! سعید هم گفت: من برای نماز شب اذان گفتم نه نماز صبح ...🕊🌹 عاقبتتان_شهدایی 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🌷_به نیابت از شهدا هدیه به امام زمان عجل الله 👆👇 🦋_ خدایا بر امیرمؤمنان درود فرست، برادر پیامبرت و ولی و برگزیده‌اش و وزیر و جایگاه سپردن دانشش و جایگاه راز و دروازۀ حکمتش و گویای به دلیل و برهانش و دعوت‌کننده به شریعتش و جانشین او در امّتش و برطرف کننده رنج و اندوه از چهره‌اش و درهم شکننده کافران و به خاک مالنده بینی بدکاران، آن‌که او را نسبت به پیامبرت به منزله هارون از موسی قرار دادی. 🦋_ خدایا دوست بدار هرکه دوستش دارد و دشمن بدار هرکه دشمنش دارد و یاری کن هر که یاری‌اش نماید و خوار کن هرکه او را واگذارد و لعنت کن هرکه به دشمنی‌اش برخاست، از پیشینیان و پسینیان و بر او درود فرست برترین درودی که بر یکی از جانشینیان پیامبرت فرستادی، ای پروردگار جهانیان. . 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
✍_وقتی ابراهیم وارد محله جدیدشان می شود همه او را به خاطر ریش بلند مسخره می کنند. اما ابراهیم با برخورد و اخلاق خوبی که داشت یک یک آن ها را جذب کرد و بعد آن ها را راهی جبهه کرد.‌ 💓_الان آن هایی که مسخره اش می کردند از بزرگان جنگ ما هستند ... ✍ وَقُل لِّعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنزَغُ بَيْنَهُمْ ۚ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوًّا مُّبِينًا 💓_به، بندگانم بگو: «سخنى بگویند که بهترین (سخن) باشد.» چرا که شیطان (به وسیله سخنان ناروا) میان آنها فتنه و فساد مى کند. زیرا (همیشه) شیطان دشمن آشکارى براى انسان بوده است 📚(اسراء/۵۳) بــرادر شــهـــیـــدم ..🌷🕊 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 نام پدر : عربعلي محل شهادت : كرخه – فتح المبين تاریخ تولد : 1343 تاریخ شهادت :02/01/1361 🌷 مادرش گفت:‌مسلم جان! روله! الان باید دنبال درس و مشقت باشی. تازه دیپلمت رو گرفتی و باید درست رو ادامه بدی! پیشرفت کنی! بتونی برای خودت کسی بشی! مسلم به مادرش گفت: «مادر! حرفت کاملاً درسته! اما شنیدی خرمشهر سقوط کرده؟!» مادرش پاسخ داد: «آره پسرم! می دونم! مسلم گفت:مادر! ناموس اونا با ناموس تو چه فرقی داره؟! مادرش حرفی نزد. قدری سکوت کرد و گفت:به خدا سپردمت مسلمم! خدا پشت و پناهت روله! برو! برو ولی با پیروزی برگرد! فتح المبین پیروز شد، اما مسلم روی شانه های رفقایش برگشت. 📜 فرازی سلام به امام امّت و رهبر گرانقدر اسلام و مسلمين امام خميني و رئيس جمهور محبوب حضرت حجت الاسلام و المسلمين خامنه اي و سلام به رزمندگان اسلام در جبهه غرب و جنوب و سلام بر خانواده ام . ملّت ايران بايد بدانند كه من با اعتقاد كامل به مكتب اسلامي محمدي صلي الله عليه وآله پا به عرصه ميدان گذاشته ام. از پدر و مادرم كه مرا بزرگ كرده اند تا بتوانم براي دين خدا جهاد كنم و از تمام ملّت ايران تقاضا دارم كه راه شهيدان و راه اسلام را ادامه بدهند و گوش به حرف امام بدهند چون كه پيامهايش الهی است. 🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🌸 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
علی از زبان علی 👆👆
Part25_علی از زبان علی.mp3
13.63M
قسمت5⃣2⃣ *ورود به کوفه پس از جنگ صفین *مواجهه با خوارج *بحث درباره حکمیت *خطبه در کوفه *درخواست سهم از بیت المال! *روشنگری امام از علل جنگ جمل و صفین *تحلیلی جامع از جنگ صفین 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
هدایت شده از کانال حمید کثیری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 مصاحبه با چند نفر از طرفداران محمدرضا گلزار (این کلیپ برای چند سال قبل هست!) 👈 اگر با نوجوان‌ها سر و کار دارید، این چند دقیقه رو حتماً ببینند. عمق اثرپذیری نوجوان‌ها - و حتی بزرگ‌ترها! - از سلبریتی‌ها در مواردی به قدریه که بخشی از اون‌ها سبک زندگی و حتی نوع فکر و اعتقادات‌شون رو هم از سلبریتی‌ها می‌گیرند و حتی نمی‌تونند دنیای بدون حضور سلبریتی محبوبشون رو تحمل کنند! بعضاً حاضرند خودشون اذیت بشن اما اون سلبریتی سَردرد نگیره! 👈 در جلسه قبل در مورد صحبت کردیم. الآن با دیدن این کلیپ، احتمالاً آن حرف‌ها رو بهتر فهم کنیم. 🔹روی بد ماجرا اینه که بسیاری از والدین، مربیان و فعالین فرهنگی از این حجم اثرگذاری بی‌اطلاع هستند یا نهایتاً به صورت منفعلانه، صرفاً نگران این موضوع هستند. 🤚 انشاءالله ، ساعت ۱۷.۰۰ در مورد اثرات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی سلبریتی‌ها با مثال توی لایو صحبت می‌کنیم. (جلسه‌ی نهم سری جدید لایوها هستیم ...) 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4