eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
248 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
5 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
دوستان یه خبر خوب😍 تونستم با آقامهدی، پسر بزرگ شهید پاشاپور ارتباط بگیرم. گفتند اِن شاءالله کمک می کنند در رابطه باکانال🌷
enc_16324068483643495428687.mp3
4.59M
مثلا... مثلا 😭💔 مگه من چندتا امام حسین دارم؟ مگه من چندتا امام رضا دارم؟ مگه من چندتا امام حسن دارم؟ 💔 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 تشرف دانشمند یمنی/شیعه شدن عالِم زیدی با عنایت حضرت مهدی(عج) یكی از دانشمندان و رهبران مذهبی زیدیه كه به خاطر هوش سرشار و دانش بسیارش به او عنوان بحرالعلوم داده بودند در مورد امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چون و چرا داشت و وجود آن گرامی را انكار می كرد در یمن می زیست اما همانجا ضمن ایجاد شك و شبهه در این مورد به رهبران فكری و علمای بزرگ حوزه ها نامه می نوشت و آنان را به بحث و مناظره می طلبید و دلیل و برهان برای اثبات وجود گرانمایه كعبه مقصود و قبله موعود امام عصر (علیه السلام) از آنان می خواست. موجی از دلیل و برهان به سوی او ارسال شد، اما او قانع نشد و ضمن نامه ای به مرجع گرانقدر جهان تشیع آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی از او خواست تا در این مورد خود وارد عمل گردد و اگر پاسخ قانع كننده ای دارد برای او بنویسد. آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی طی پیام كتبی به یمن از عالم زیدی مذهب دعوت كرد تا به نجف و كنار تربت مقدس امیرمومنان (علیه السلام) سفر كند و در آنجا مهمان او باشد و پاسخ قانع كننده را بطور شفاهی و رویارو از «سید» دریافت دارد. دانشمند یمنی دعوت رهبر شیعیان را پذیرفت و همراه با فرزندش كه سید ابراهیم نام داشت و گروهی از پیروانش به سوی نجف حركت كردند و پس از ورود به نجف در فرصتی مناسب به دیدار آیت الله اصفهانی شتافتند. عالم زیدی مذهب گفت: «حضرت آیت الله! ما طبق دعوت كتبی شما راه طولانی میان یمن تا نجف را با شور و اشتیاق پیمودیم اینك امیدواریم جوابی قانع كننده در مورد وجود دوازدهمین امام نور، به ما بیان كنید تا وجدان ما آرام گیرد و در این مورد به باور و یقین برسیم در این صورت است كه مسافرت ما ثمربخش بوده و به آرزوی قلبی خویش رسیده ایم.» سید ابوالحسن اصفهانی در پاسخ فرمود: «اینك خستگی راه را، با استراحت از خود برطرف كنید تا شب آینده پاسخ اشكال شما را به یاری خدا خواهم داد.» ادامه دارد... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
❤️🍃 باز آینه و آب و سینیِ چای و نبات باز پنج شنبه و یاد شهدا با صلوات @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
ما که حرم آمدیم قاصدی از مشهدیم.....mp3
6.5M
سلام وعرض ادب روضه شب آخر هیئاتمون تقدیم به شما . امشب متوسل شدیم به آقا علی اکبر سلام الله علیه. خدا بحق جوان سیدالشهدا مشکلات همه جوونا رو مرتفع کنه. التماس دعا. ✉️ ------------------------- علیکم سلام و رحمت الله و برکاته بی نهایت ممنونم از لطفتون🌹🌹 قبول باشه الهی آمین حاجت روا بشید به حق علی اکبر (ع) علی اکبر پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند....😭💔 شب جمعه شب زیارتی ارباب بی کفن🏴 ارتباط ناشناس با کانال🌹👇 daigo.ir/secret/6145971794 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
حرم امروز دهیدم به خدا خسته شدم با دلم وعده‌ی فردا مگذارید فقط بگذارید که سر بر قدمش بگذاریم روی این خواهش ما پا مگذارید فقط ✉️ ارتباط ناشناس با کانال🌹👇 daigo.ir/secret/6145971794 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
درآمد ۳۰۰۰ میلیارد تومنی ترکیه از کنسرت خوانندگان ایرانی! بعد بعضی از همونایی که برای تفریح و کنسرت و... رفتن ترکیه و جیب اردوغان و شرکا رو پر کردن، با سفر مردم برای زیارت ‎ امام حسین علیه‌السلام مخالفن @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نخستین دیدار آزادگان با رهبر انقلاب در سال ۶۹ ۲۶ مرداد، سالروز بازگشت آزادگان گرامی باد @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
اولین بار بود که مشرف می شد. بی تاب دیدن حرم بود. دوست داشت زودتر برسد. آن سال هوا خیلی سرد بود. تقریبا دوتا اتوبوس بودیم. به مرز مهران که رسیدیم، متوجه ازدحام جمعیت شدیم. مردم پشت مرز منتظر بودند و مرز بسته شده بود. مجبور شدیم همانجا توقف کنیم. به دنبال جایی بودیم که شب را آنجا بگذرانیم. بچه ها خسته بودند و هرچه می گذشت، هوا هم سردتر می شد. بالاخره جایی را پیدا کردیم. بزرگ نبود ولی بهتر از بی جایی بود. بعد از انجام کارها تصمیم گرفتیم استراحت کنیم. وقتی وارد شدیم، تقریبا بیشتر بچه ها خوابیده بودند. جای زیادی باقی نمانده بود. دیدم رفت بیرون. دنبالش رفتم و گفتم: الان جایی برایت پیدا می کنم که استراحت کنی. گفت: نه. بگذار زائرها راحت استراحت کنند. امشب را یک جوری سر می کنیم. @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
آقا مرتضی ارادت ویژه‌ای به ائمه، حضرت زهرا (س) و امام حسین (ع) داشت. ما دفعات متعدد و به صورت آزاد، به کربلا می‌رفتیم. هر وقت می‌رفتیم به اطرافیان اعلام می‌کردیم و به صورت گروهی، دوست و آشناها را می‌بردیم. اربعین مخصوص آقایان بود و بقیه مواقع خانم‌ها هم بودند. موقع برنامه‌ریزی حتما یک شب جمعه را برای کربلا برنامه‌ریزی می‌کرد و می‌گفت : حتما شب جمعه کربلا باشیم چون حضرت زهرا (س) شب جمعه به کربلا می‌آیند. موقع مسافرت می‌گفت: «خانم! کسی افراد مُسن فامیل را به مسافرت نمی‌برد. بچه‌ها حوصله‌ بردن پدر و مادرهایشان به مسافرت را ندارند، بیا ما آنها را کربلا ببریم.» مثلا مادربزرگ آقا مرتضی، مادربزرگ من، خاله‌شان و عمه‌شان، که سن بالایی داشتند را با خودمان می‌بردیم. می‌گفت : «به بزرگترها احترام بگذاریم و آنها را ببریم.» 🌱خادم حرم امام رضا (ع) @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️اینجا زباله‌دان نیست، قبر معاویه‌ی ملعون است و این یعنی پیروز نهایی جنگ بین حق و باطل، قطعا حق است. هر چند باطل در ظاهر پیروز شده باشد ▪️حالا دوباره از خودت بپرس؛ در کربلا کی برنده شد؟ @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
Amir Kermanshahi - Cheshmato Beband 2 (128).mp3
29.44M
خیال کن الان کربلایی وقتی عاشقی تو هم اونجایی.... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
📖 #بدون_تو_هرگز #شبیه_پدر #قسمت_هفتاد_و_دوم - مامان، شاید باورت نشه اما خیلی دلم برای بوی چادر نماز
زمان به سرعت برق و باد سپری شد. لحظات برگشت به زحمت خودم رو کنترل کردم، نمی خواستم جلوی مادرم گریه کنم، نمی خواستم مایه درد و رنجش بشم. هواپیما که بلند شد مثل عزیز از دست داده ها گریه می کردم. حدود یک سال و نیم دیگه هم طی شد ولی دکتر دایسون دیگه مثل گذشته نبود، حالتش با من عادی شده بود. حتی چند مرتبه توی عمل دستیارش شدم. هر چند همه چیز طبیعی به نظر می رسید اما کم کم رفتارش داشت تغییر می کرد نه فقط با من با همه عوض می شد. مثل همیشه دقیق اما احتیاط، چاشنی تمام برخوردهاش شده بود. ادب، احترام، ظرافت کلام و برخورد، هر روز با روز قبل فرق داشت. یه مدت که گذشت حتی نگاهش رو هم کنترل می کرد، دیگه به شخصی زل نمی زد در حالی که هنوز جسور و محکم بود اما دیگه بی پروا برخورد نمی کرد. رفتارش طوری تغییر کرده بود که همه تحسینش می کردن. بحدی مورد تحسین و احترام قرار گرفته بود که سوژه صحبت ها، شخصیت جدید دکتر دایسون و تقدیر اون شده بود در حالی که هیچ کدوم، علتش رو نمی دونستیم. شیفتم تموم شد لباسم رو عوض کردم و از در اتاق پزشکان خارج شدم که تلفنم زنگ زد. - سلام خانم حسینی امکان داره، چند دقیقه تشریف بیارید کافه تریا؟ می خواستم در مورد موضوع مهمی باهاتون صحبت کنم. وقتی رسیدم، از جاش بلند شد و صندلی رو برام عقب کشید نشست. سکوت عمیقی فضا رو پر کرد. - خانم حسینی می خواستم این بار، رسما از شما خواستگاری کنم اگر حرفی داشته باشید گوش می کنم و اگر سوالی داشته باشید با صداقت تمام جواب میدم. این بار مکث کوتاه تری کرد. - البته امیدوارم اگر سوالی در مورد گذشته من داشتید مثل خدایی که می پرستید بخشنده باشید. ادامه دارد... --------------------------- ✍زندگی شهید به قلم سید طاها ایمانی (اسم مستعار - شهید مدافع حرم) @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ۹ روز تا اربعین حسینی(ع) رهبر انقلاب: امروز در دنیای پیچیده‌ی پُرتبلیغات و پُرهیاهویی که بر بشریّت حاکم است، این حرکت اربعین، یک فریاد رسا و یک رسانه‌ی بی‌همتا است. 🏴 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊