eitaa logo
مجموعه فرهنگی شهید جلالی نسب
275 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
251 ویدیو
25 فایل
مجموعه فعال در زمینه های: ورزشی تربیتی فرهنگی آموزشی در بلوار و محله توحید ارتباط با مدیر @hoseynmardi (واحد برادران) @mhdi_yar313 (واحد خواهران)
مشاهده در ایتا
دانلود
مجموعه فرهنگی شهید جلالی نسب
•|﷽|• امام جعفر صادق (ع) فرموده اند: هر مؤمني كه گرفتاري مؤمني ر
ممنون از دوستانی که تا امروز در این امر خیر کمک کردن منتظر کمک دوستان دیگر هم هستیم اجرتون با امیرالمومنین🍀
🔴 ویژه برادران بسم الله الرحمن الرحیم، 🌸*هیئت*🌸 💐ویژه برنامه ولادت امام جواد (علیه السلام)💐 سخنرانی:حجت الاسلام اسدالله امینی با مدیحه سرایی مداحان اهل بیت(ع)🌹 زمان:سه شنبه(شب ولادت امام جواد علیه السلام) ساعت ۱۹:۰۰ مکان:۲۰ متری زاد ، بین کوچه ۱۷ و ۱۹، مجموعه شهید جلالی نسب @shahid_beheshti_8 @qarargahshahidjalalinasab
🙂 ✨✨✨داستان شب ✨✨✨ فرزندی از پدر قیمت زندگی را پرسید.پدرسنگى زیبا به او داد و گفت بردار و ببر بازار، ببین مردم چقدر می خرند؛ اگر قیمت را پرسیدند، هیچ نگو، فقط دو انگشتت را ببر بالا.سنگ را به بازار برد. سنگ را دیدند و قیمت پرسیدند.کودک دو انگشتش را بالا آورد؛ گفتند دو هزار تومان! نزد پدرش بازگشت و ماجرا را گفت؛ پدر به او گفت این بار برو در بازار عتیقه فروشان، آنجا وقتی کودک دو انگشتش را بالا برد عتیقه فروش گفت: دویست هزار تومان!این بار هم کودک نزد پدر بازگشت و ماجرا را تعریف کرد. پدر به او گفت:این بار به بازار جواهرفروشان و نزد فلان گوهرشناس برو . وقتی دو انگشتش را بالا برد آن گوهر شناس گفت دو میلیون تومان!آن کودک باز ماجرا را برای پدر تعریف کرد. پدر گفت: فرزندم! حالا فهمیدی که قیمت زندگی چند است ؟"مهم است که گوهر وجودت را کجا وبه چه کسی بفروشی"... 🌺 @qarargahshahidjalalinasab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🙂 ✨✨✨داستان شب✨✨✨ 💫شتر دیدی، ندیدی 💫 مردی در صحرا شترش را گم کرد، او در جستجوی شترش بود تا به پسرک باهوشی رسید. از پسرک سراغ شترش را گرفت. پسر چند سوال از مرد پرسید. از او پرسید آیا یک چشم شتر کور بود؟ آیا یک طرف بار شتر ترشی بود و طرف دیگر شیرینی؟ مرد پاسخ داد بله. مرد که یقین پیدا کرد پسرک شترش را دیده است، از او پرسید شتر من کجاست؟ اما پسرک پاسخ داد من شتری ندیدم. مرد به شدت عصبانی شد و با خودش فکر کرد احتمالا این پسر شتر مرا دیده و بلایی سرش آورده است. پسرک را به نزد قاضی برد و ماجرا را برای قاضی تعریف کرد. قاضی هم که مثل مرد تصور می‌کرد، پسر شتر را دیده است، به او گفت: بدون اینکه شتر را دیده باشی، مشخصاتش را درست می‌گویی. چطور چنین چیزی ممکن است؟ پسرک در پاسخ گفت: در مسیر ردپای شتری را دیدم که علف‌های یک طرف جاده را خورده بود، در حالی که علف‌های طرف دیگر سرسبز بودند. پس فهمیدم که احتمالا یکی از چشم‌های شتر کور است. در یک طرف ردپا‌ها مگس و طرف دیگر پشه جمع شده بود. از آنجایی که مگس شیرینی دوست دارد و پشه ترشی، حدس زدم یک طرف بار شتر شیرینی و طرف دیگر ترشی بوده است. قاضی که از هوش و ذکاوت پسرک خوشش آمده بود، حرف او را باور کرد و به او گفت تو پسر باهوشی هستی و من بی گناهی تو را باور می‌کنم؛ اما از این به بعد شتر دیدی، ندیدی! 🌺 @qarargahshahidjalalinasab
کتاب شاید شگفت انگیزترین مخلوق انسان باشد که عمق نگاه و ذهن هزاران هزار انسان را در خود جای داده است … از هزاران سال پیش تا به امروز. سلام خدمت همراهان همیشگی 🌺 برای راه اندازی کتابخانه نیازمند همکاری شما عزیزان هستیم. عزیزان هر نوع کتابی که دارید میتونید به کتابخانه به صورت امانت بدید یا وقف کتابخانه کنید.😊 پنجشنبه ۱۱/۱۳ ساعت 10 تا 11 شما میتوانید کتاب هاتون رو تحویل کتابخانه بدید. منتظر تونیم ☺️🌺 @qarargahshahidjalalinasab