eitaa logo
کانال شهید سید مظفر خوبی سرشت
63 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
2 فایل
همراهان گرامی کانال ، درج اخبار و نظرات گوناگون به معنای تایید آنها نمی باشد .هدف کسب آگاهی بیشتر می باشد . و مسئولیت صحت و سقم آنها را نمیپذیرد
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرازی شنیدنی از تلاوت آیات پایانی سوره مبارکه فجر با صوت زیبای محمود شحات انور ▪️ 🌺 🏴کانال سرشت درایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2988572675Cf2a0d695f6
سفیر ایران: پرونده اربعین امسال بسته شده است/ عراق زائر خارجی نمی‌پذیرد سفیر جمهوری اسلامی ایران در بغداد تأکید کرد که پرونده اربعین در عراق بسته شده است و این کشور به هیچ زائر خارجی از جمله ایرانیان اجازه ورود به عراق برای انجام آیین اربعین را نمی‌دهد. ▪️ 🌺 🏴کانال سرشت درایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2988572675Cf2a0d695f6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | شخصی بنام "مریم شریعتمداری" که در ایران روسری سر چوب کرده بود ، بعد ۲ سال آوارگی در ترکیه ، از احتمال دیپورت از ترکیه میگه! 🔺 خانم تاریخ انقضات تموم شده بخاطر همون اسمت در پناهنده ها نیست!/ یاسین _عصر 🚨دختران‌۵۰ تومنی ▪️ 🌺 🏴کانال سرشت درایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2988572675Cf2a0d695f6
🧚‍♂🧚‍♂کانال شهید سید مظفر خوبی سرشت : سعی کنید این صحبت مادر شهید رو با حوصله بخونید 👇👇 🔴تربت قتله گاه امام حسین علیه السلام،هدیه شهید به مادرش... ✳️محرم حدود 20 سال پيش بود كه تو يه اتفاق، پام ضربه ي شديدي خورد؛ به طوري كه قدرت حركت نداشتم. پام رو آتل بسته بودند. 🔆نزديك هاي صبح بود كه گفتم يه مقدار بخوابم، تا صبح با دوستان به مسجد بِرَم. توی خواب ديدم تو مسجد المهدي هستم و با دوتا عصا راه میروم. پسرم محمد هم که شهید شده بود آنجا بود. 🌺عصا زنان رفتم قسمت زنونه و داشتم اين ها رو نگاه مي كردم كه ديدم محمد سراغم اومد و دستش را انداخت دور گردنم. ✳️بهش گفتم: مامان، چه قدر بزرگ شدي! گفت: آره از موقعي كه اومديم اين جا، كلي بزرگ شديم بعد گفت: مامان! چيه؟ 🌸 گفتم: چيزي نيست؛ پاهام يه كم درد مي كرد، با عصا اومدم. 🌺محمد گفت: ما چند روز پيش رفتيم كربلا. از ضريح برات يه شال سبز آوردم. مي خواستم زودتر بيام كه شهید آزاديان گفت: صبر كن با هم بريم. بعد تو راه رفته بوديم مرقد امام (ره). گفتيم امروز كه روز عاشوراست، اول بريم مسجد، زيارت بخونيم بعد بيايم پيش شما. 🍀 بعد دستاشو باز كرد و كشيد از سر تا مچ پاهام. بعد آتل و باندها رو باز كرد و شال سبز را بست به پام و بعدش هم گفت: از استخونت نيست؛ يه كم به خاطر عضله ات است كه اون هم خوب مي شه. ♦️از خواب بيدار شدم ديدم واقعيت داره؛ باندها همه باز شده بودند و شال سبزي به پاهام بسته شده بود... 🌾آروم بلند شدم و يواش يواش راه رفتم. پدر محمد از خواب بيدار شده؛ به من گفت: چرا بلند شدي؟ چيزي نمي تونستم بگم. زبونم بند اومده بود، فقط گفتم: حاجي! محمد اومده بود. 🌿 اونم اومد پاهام رو كه ديد، زد زير گريه. اين شال يه بويي داشت كه كلّ فضاي خونه رو پر كرده بود. 🌻مسجدي ها هم موضوع را فهميده بودند. واقعاً عاشورايي به پا شده بود. بعدها اين جريان به گوش آيت الله العظمي گلپايگاني (ره) رسيد. 💐ايشون هم فرموده بودند: كه اين ها رو پيش من بياريد. پيش ايشون رفتم، كنار تختشون نشستم و شال رو بهشون دادم. 🌷شال رو روي دو چشم و قلبشون گذاشتند و گفتند: به جدّم قسم، بوي حسين (علیه السلام) رو مي ده. 🌟بعد به آقازاده شون فرمودند: اون تربت رو بياريد، مي خوام با هم مقايسه شون كنم. وقتي تربت رو كنار شال گذاشتند، گفتند كه اين شال و تربت از يك جا اومده. 💥 بعد آقا فرمودند: فكر نكنيد اين يه تربت معموليه. اين تربت از زير بدن امام حسين (علیه السلام) برداشته شده، مال قتل گاه ست؛ دست به دستِ علما گشته تا به دست ما رسيده... ♻️بعد ادامه دادند: شما نيم سانت از اين شال رو به ما بديد، من هم به جاش بهتون از اين تربت مي دهم. بهشون گفتم: آقا بفرماييد تمام شال براي خودتان. 🔰ايشون فرمودند: اگه قرار بود اين شال به من برسه، خدا شما رو انتخاب نمي كرد؛ خداوند خانواده ي شهدا رو انتخاب كرد تا مقامشون رو به همه يادآور بشه ... 🔴اگه روزي ارزش خون شهداي كربلا از بين رفت، ارزش خون شهداي شما هم از بين مي ره. بعد هم نيم سانت از شال بهشون دادم و يه مقدار از اون تربت ازشون گرفتم.... 🌷صلی الله علیک یا سید و سالار شهیدان،یا اباعبدالله الحسین علیه السلام...🌷✨ 🔰یاسین عصر 📘به نقل از مادرشهيد محمد معماريان ▪️ 🌺 🏴کانال سرشت درایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2988572675Cf2a0d695f6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🔴 کتک‌ خوردن از همسر ✍مرحوم کاشف الغطاء از بزرگترین فقیهان عالَم تشیّع بود. اصحاب خاصّش فهمیدند که این مرد بزرگ الهى، گاهى که به داخل خانه می‌رود، همسرش حسابى او را کتک می‌زند. یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند گفتند: آقا آیا همسر شما گاهى شما را می‌زند؟! فرمود: بله، عرب است، قدرتمند هم هست، گاهى که عصبانى می‌شود، حسابى مرا می‌زند. من هم زورم به او نمی‌رسد. گفتند: او را طلاق بدهید. گفت: نمی‌دهم.گفتند: اجازه بدهید ما زنهایمان را بفرستیم، ادبش کنند. گفت: این کار را هم اجازه نمی‌دهم.گفتند: چرا؟ فرمود: این زن در این خانه براى من از اعظم نعمتهاى خداست، چون وقتى بیرون می‌آیم و در صحن امیرالمومنین علیه‌السلام می‌ایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز می‌خوانند، مردم در برابر من تعظیم می‌کنند، گاهى در برابر این مقاماتى که خدا به من داده، یک ذرّه هوا مرا برمی‌دارد، (کمی مغرور می‌شوم) همان وقت می‌آیم در خانه، کتک می‌خورم، هوایم بیرون می‌رود. این چوب الهى است، این باید باشد.  /زندگی مومنانه 📚کتاب‌نفس؛ انصاریان،ص ۳۲۸ ▪️ 🌺 🏴کانال سرشت درایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2988572675Cf2a0d695f6
سال1400هم نامگذاری شد سال دوری و دوستی 😅 ⏺آقا رئیس جمهور امروز گفت: از کرونا هم عبور میکنیم. اما نگفت افقی یا عمودی 😜 ⏹وقتی روحانی میگه نگران نباشید یاد مامانم می افتم که دمپایی به دست میگفت: وایسا کاریت ندارم😆 ⏸پدرم باشلنگ دنبالم کرد گفت وایستا کاریت ندارم گفتم پس باشلنگ میخواهی از من بنزین بکشی🤣 ◀️ساعت 8صبح پاشدم پسرم با یه کاسه تخمه نشسته جلو تلویزیون میگه : با من حرف نزن سر کلاسم ؟! 😀 ⬅️میگن تو ایران ویروس و اینقدر آزاد گذاشتن خود ویروس تو شک افتاده نکنه توطئه ای تو کاره 😋 ↩️ده روزه هرچی فال میگیرم میگه سفری در پیش داری والا با این وضعیتی که داریم فکر کنم منظورش سفر آخرته 😜 🔄کاش برگردیم به اون دوره که سرفه هامون فقط واسه این بود که بگیم کسی تو توالت هست، نیا تو😅 *⃣اوضاع مملکت داره به سمتی پیش میره که شب های جمعه اموات برای ما فاتحه میخوانند: شادی روح زنده ها الفاتحه...😄 ▪️ 🌺 🏴کانال سرشت درایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2988572675Cf2a0d695f6
✅ماجرای اهدا قطعه کفن به کریم سیاه😢 بسم الله الرحمن الرحیم وقت بخیر آیة الله العظمی سید محمد کاظم طباطبایی یزدی مشهور به صاحب عروه یک قطعه کفن برای خودشان خریده بودند. در حرم امیرمؤمنان علیه السّلام همۀ قرآن را بر آن نوشته، سپس در حرم امام حسین(ع) زیارت عاشورا را با تربت بر اطراف آن نوشته بودند. ایشان برای صله ارحام عازم یزد می شوند و در این سفر این کفن را با خودشان به یزد می برند. در شب اول ورودشان به یزد، در منزل یکی از دخترانشان استراحت می کنند. حضرت سیدالشهداء(ع) به خواب ایشان آمده و می فرمایند: یکی از دوستان ما فوت کرده و در مزار یزد منتظر کفن است. ما دوست داریم این کفن به او اهداء شود. ایشان بیدار می شود و می خوابد. دوبار دیگر این رؤیا تکرار می شود! ایشان لباس پوشیده به قبرستان یزد می رود و می بیند شخصی به نام کریم سیاه فوت کرده، او را غسل داده، روی سنگ نهاده، منتظر کفن هستند... تا ایشان می رسد، می گویند: کفن را آوردند. مرحوم یزدی از آن ها می پرسد: شما کی هستید؟! می گویند: همان آقایی که به شما امر فرموده کفن بیاورید، به ما نیز امر فرموده که برای تجهیز و دفن ایشان به این جا بیاییم. مرحوم یزدی می پرسد: این شخص کیست؟ می گویند: او شخصی به نام کریم سیاه است، یک فرد معمولی! ولی عاشق امام حسین(ع) بود. در هر کجا مجلسی به نام امام حسین(ع) برگزار می شد، او بدون هیچ تکلّفی حاضر می شد. منبع: جرعه ای از کرامات امام حسین علیه السلام،ص ۹۷ معلوم می شود این آقا کریم با حضورش در عزاداری سید الشهدا مرامش حسینی شده بوده است که این عنایت ویژه شامل حالش شده است/مطالبه گری آرمان ها ▪️ 🌺 🏴کانال سرشت درایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2988572675Cf2a0d695f6