eitaa logo
'شهید ࢪضو؎‌'
142 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
719 ویدیو
19 فایل
﴾﷽﴿ میگفت: یہ‌طوࢪے‌زندگے‌ڪن؛ ڪہ‌هࢪ‌کس‌تو‌رو‌دید بگہ‌این‌زمینے‌نیست…حتماً‌شهید‌میشہ!♥️🌿 حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون..... اندڪے شرط!⇩👀🌸 @shahid_razavi ناشناس مدیࢪ! ⇩🖊🖇🕶 https://harfeto.timefriend.net/16638770000902
مشاهده در ایتا
دانلود
امام زمان (عج): ‌آن مصیبتی که هر صبح و شام ‌بر آن می گریم، ‌مصیبت اسارت عمه‌ام ‌حضرت زینب سلام الله علیها است. ‌ ‌عبقری الحسان،جلد2، ص458.
❤️ࢪفیق خوبـھ تـا شھادٺ ڪناࢪٺ باشہ:) 🕊 🕊 -----🕶🍒----- @Shahid_Lakcheri
چیزای قشنگ پست کردن سخت نیست.. عکس خودت رو به اشتراک گذاشتن سخت نیست.. اگه هرکسی فالو کنی سخت نیست.. اگه هرچیزی رو لایک کنی سخت نیست.. در کل میخوام بگم گناه کردن سخت نیست.. بله بله بهشتی بودن کار هرکسی نیست.. ان‌شاء‌لله‌که‌توفیق‌این‌رو‌داشته‌باشیم‌جز‌در‌راه‌خدا‌قدم‌از‌قدم‌برنداریم‌:))++ -----🕶🍒----- @Shahid_Lakcheri
آهاے دخٺــــــــــــر . . . حٻاے فاطمہ زهراٻٺ ݘہ شد ؟ ! آهاے ݒســــــــــــر . . . غٻرٺ امٻرالمومنٻنٺ ڪجاسٺ ؟ ! نمے خواهے ڪمے به خودٺ بٻاٻـے ؟ ! بہ خدا درد دارد . . . مهدے (عج) رامے گوٻم . . . از بس ٺنهاٻـے وغربٺ ڪشٻده . . .😔 😔 😔  حیایی  غیرتی  -----🕶🍒----- @Shahid_Lakcheri
چگونه امام زمان را بیشتر دوست داشته باشیم؟(heart)(heart) اول(flower) سعی کنیم ایشان را بیشتر بشناسیم مطالعه خیلی در این زمینه مهم است دوم (flower)عمل به واجبات دینی مانند نماز ، امر به معروف و نهی از منکر، خمس و کلاً واجبات سوم(flower) ترک محرمات ،هرچقدر ما گناه کمتر بکنیم بیشتر پاک خواهیم شد استغفار و توبه از گناهان گذشته را فراموش نکنیم از اصل مشارطه ، مراقبه و محاسبه هر روز استفاده کنیم چهارم(flower) سعی کنیم با امام زمان عهد ببندیم مثلاً اینطوری بگوییم کل زندگیم مال شماست همه چیزمان مال ، فرزند و ... واز ایشان بخواهیم ما را کمک کند پنجم (flower)سعی کنیم برای امام زمان از خودمان مایه بذاریم مثلاً برای سلامتی شون صدقه بدیم براشون نماز عافیت بخوانیم اگه می تونیم براشون قربانی بکنیم یا به نیت سلامتی ایشان برای نیازمندان سفره بندازیم ششم (flower)همیشه از خودمون بپرسیم اگه الان خود حضرت بودند نظرشون چی بود حضرت خودشون کمک می کنن و به کار درست راهنمایی می کنن بعد مقید باشیم همون کار رو انجام بدیم سعی نکنیم نظر شخصی مون رو تو اون کار دخیل کنیم خودخواهی ممنون
'شهید ࢪضو؎‌'
🖤͜͡🍂 مَرهَمِ‌اشڪ‌هاۍِ‌رقیھ(س)! آرامِ‌دِلِ‌حٌسِـین(ع)! قطرھ‌ای ازدریـٰاۍِ بی‌انتھای‌ِصَبرت‌را دَراین‌آشفتگے‌هـٰای‌غِیبَت‌امامِ‌مان بہ‌‌دلهاۍِ‌تِشنہ‌مـٰان‌بِنوشان! 🖤¦⇠ 🍂¦⇠ 🖤 ‌
🌸🍃🌸🍃🌸 در زمان حضرت صادق علیه السلام زن زانیه ای بود که هر وقتی بچه ای از طریق نا مشروع می زائید به تنور می انداخت. و آنها را می سوزاند، تا این که اجلش رسید و مرد. اقربا و خویشان او زن را غسل و کفن کردند و نماز برایش خواندند و به خاکش سپردند، ولی یک وقت متوجّه شدند زمین جنازه این زن بد کاره را قبول نمی کند و به بیرون انداخت، آن عده که در جریان دفن این زن بد کاره شرکت داشتند احساس کردند شاید اشکال از زمین و خاک باشد جنازه را در جای دیگری دفن کردند، دوباره صحنه قبل تکرار شد، یعنی زمین جسد را نپذیرفت و این عمل تا سه مرتبه تکرار شد. مادرش متعجب شد آمد محضر مقدّس آقا امام صادق علیه السلام و گفت: ای فرزند پیامبر به فریادم برس. . . و جریان را برای حضرت بازگو کرد و متمسک و ملتجی به حضرت گردید، وجود مقدّس آقا امام صادق علیه السلام وقتی جریان را از زبان مادرش شنید متوجّه شد کار آن زن زنا و سوزاندن بچه های حرام زاده بود، فرمود: هیچ مخلوقی حقّ ندارد مخلوق دیگر را بسوزاند، و سوزاندن به آتش فقط به دست خالق است. مادر آن زن بد کاره به امام عرض کرد: حالا چه کنم. حضرت فرمود: مقداری از تربت جدّم سیدالشهداء ابی عبداللّه الحسین علیه السلام را همراه جنازه اش در قبر بگذارید زیرا تربت جدّم حسین علیه السلام مشکل گشای همه امور است مادر زن زانیه مقداری تربت کربلا تهیه نمود و همراه جنازه گذاشت، و دیگر تکرار نشد. -----🕶🍒----- @Shahid_Lakcheri
Hēłmā: شهیدی‌که‌اهل‌بیت‌براش‌یه‌ هفته‌عزاداربودن😳😳👇 یه بنده خدایی میگفت : یه شوهرخاله داشتم مغازه ی خوار و بار داشت خیلی به شهدای مدافع حرم گیر میداد ...😞 همش میگفت رفتن بجنگن واسه بشار اسد و سوریه آباد بشه😒 و به ریش ما بخندن و ... خیلی گیر میداد به مدافعان حرم گاهی وقتا هم میگفت اینا واسه پول میرن ☹️خلاصه هرجا که نشست و برخواست داشت پشت شهدای مدافع حرم بد میگفت تا اینکه خبر شهادت💔 شهید محسن حججی خبرساز شد و همه جا پر شد از عکس و اسم مبارک این شهید👌 شبی که خبر شهادت شهید_حججی رو آوردن خاله اینا مهمون ما بودن شوهرخاله ی منم طبق معمول میگفت واسه پول رفته و کلی حرفای بد و بیراه😐ما خیلی دلگیر میشدیم مخصوصا از حرفایی که در مورد شهید_حججی گفت بغض گلومو فشار میداد😢 و اما هرچی بهش میگفتیم اشتباه میکنی گوشش بدهکار نبود اخرشم عصبی شد و از خونمون به حالت قهر رفت😞یه هفته بعد از جلو مغازش که رد میشدم چشمام گرد شد😳😳 چی میدیدم اصلا برام قابل باور نبود . یه عکس بزرگ از شهیدحججی داخل مغازش بود همون عکسی که شهید دست به سینه ایستاده باورتون نمیشه چشمام داشت از حدقه درمیومد رفتم توی مغازه احوالپرسی کردم یهو دیدم زارزار گریه کرد😭. گفتم : چی شده چه خبره این عکس شهید این رفتارای شما😕شوهرخالم گفت : روم نمیشه حرف بزنم کلی اصرار کردم آخرش با خجالت گفت : اون شبی که از خونتون با قهر اومدم بیرون رفتم خونه ، شبش خواب دیدم روی یه تخت دراز کشیدم یه آقایی اومد خونمون کنار تختم نشست☺️ به اون زیبایی کسی رو توی عمرم ندیده بودم ، هرکاری کردم نتونستم بلند بشم، توی عالم رویا بهم الهام شد که ایشون قمر بنی هاشم حضرت_ابوالفضل علیه السلام هستن😭سلام دادم به آقا،آقا جواب سلاممو دادن و روشونو برگردوندن 😭گفتم آقا چه غلطی کردم من، چه خطای بزرگی از من سر زده😭آقا با حالت غضب و ناراحتی فرمودند : آقای فلانی ما یک هفته هست که برای شهید محسن عزاداریم تو میای به شهید ما توهین میکنی ؟ 😭😭یهو از خواب پریدم تمام بدنم خیس عرق بود ولی میلرزیدم 😞متوجه شدم چه غلطی ازم سر زده شروع کردم توبه کردن و استغاثه توروخدا گول حرفای بیگانگان رو نخورید به خدا شهدا راهشون از اهل بیت جدا نیست😔 تموم بدنم میلرزید و صدای گریه هامون فضای مغازشو پر کرده بود 😭😭بمیرم برای غربت و عزتت محسن جان حالا میفهمم چرا رهبرم گفت حجت بر همگان شدی 😔😭💔 روحت شاد و یادت گرامی
'شهید ࢪضو؎‌'
شهیدی‌که‌اهل‌بیت‌براش‌یه‌ هفته‌عزاداربودن😳😳👇 یه بنده خدایی میگفت : یه شوهرخاله داشتم مغازه ی خوار و بار داشت خیلی به شهدای مدافع حرم گیر میداد ...😞 همش میگفت رفتن بجنگن واسه بشار اسد و سوریه آباد بشه😒 و به ریش ما بخندن و ... خیلی گیر میداد به مدافعان حرم گاهی وقتا هم میگفت اینا واسه پول میرن ☹️خلاصه هرجا که نشست و برخواست داشت پشت شهدای مدافع حرم بد میگفت تا اینکه خبر شهادت💔 شهید محسن حججی خبرساز شد و همه جا پر شد از عکس و اسم مبارک این شهید👌 شبی که خبر شهادت شهید_حججی رو آوردن خاله اینا مهمون ما بودن شوهرخاله ی منم طبق معمول میگفت واسه پول رفته و کلی حرفای بد و بیراه😐ما خیلی دلگیر میشدیم مخصوصا از حرفایی که در مورد شهید_حججی گفت بغض گلومو فشار میداد😢 و اما هرچی بهش میگفتیم اشتباه میکنی گوشش بدهکار نبود اخرشم عصبی شد و از خونمون به حالت قهر رفت😞یه هفته بعد از جلو مغازش که رد میشدم چشمام گرد شد😳😳 چی میدیدم اصلا برام قابل باور نبود . یه عکس بزرگ از شهیدحججی داخل مغازش بود همون عکسی که شهید دست به سینه ایستاده باورتون نمیشه چشمام داشت از حدقه درمیومد رفتم توی مغازه احوالپرسی کردم یهو دیدم زارزار گریه کرد😭. گفتم : چی شده چه خبره این عکس شهید این رفتارای شما😕شوهرخالم گفت : روم نمیشه حرف بزنم کلی اصرار کردم آخرش با خجالت گفت : اون شبی که از خونتون با قهر اومدم بیرون رفتم خونه ، شبش خواب دیدم روی یه تخت دراز کشیدم یه آقایی اومد خونمون کنار تختم نشست☺️ به اون زیبایی کسی رو توی عمرم ندیده بودم ، هرکاری کردم نتونستم بلند بشم، توی عالم رویا بهم الهام شد که ایشون قمر بنی هاشم حضرت_ابوالفضل علیه السلام هستن😭سلام دادم به آقا،آقا جواب سلاممو دادن و روشونو برگردوندن 😭گفتم آقا چه غلطی کردم من، چه خطای بزرگی از من سر زده😭آقا با حالت غضب و ناراحتی فرمودند : آقای فلانی ما یک هفته هست که برای شهید محسن عزاداریم تو میای به شهید ما توهین میکنی ؟ 😭😭یهو از خواب پریدم تمام بدنم خیس عرق بود ولی میلرزیدم 😞متوجه شدم چه غلطی ازم سر زده شروع کردم توبه کردن و استغاثه توروخدا گول حرفای بیگانگان رو نخورید به خدا شهدا راهشون از اهل بیت جدا نیست😔 تموم بدنم میلرزید و صدای گریه هامون فضای مغازشو پر کرده بود 😭😭بمیرم برای غربت و عزتت محسن جان حالا میفهمم چرا رهبرم گفت حجت بر همگان شدی 😔😭💔 روحت شاد و یادت گرامی -----🕶🍒----- @Shahid_Lakcheri