مهدي نشاسته اي مي گويد: « در عمليات فتح المبين برادر معمار در كنار سنگر ايستاده بود و مطالبي را در دفتر يادداشت مي كرد. جواني محجوب به او نزديك شد و سراغ سنگر فرماندهي را از او گرفت و گفت : با برادر معمار كار دارم. علي از او پرسيد: با او چكار داري؟ جوان جواب داد: كاري ندارم، فقط مي خواستم او را ببينم، راستش آرزو دارم او را ببينم. او گفت : تو دوست داري معمار چه شكلي باشد؟ جوان جواب داد: شنيده ام هيچ فرمانده اي مثل او نيست! معمار خنديد و گفت: معمار بنده هستم، ديدي به شما اشتباه گفته اند. جوان خيلي خجالت كشيد و چون بي سيم چي گروهان بود، معمار از او خواست تا بي سيم چي او باشد و جوان هم قبول كرد و در عمليات با هم به شهادت رسيدند. در عمليات طريق القدس فرماندهي گردان امام رضا (ع) را در منطقه بستان به عهده داشت. بعد از اين عمليات جهت آموزش طرح و برنامه عمليات از سپاهيان سراسر كشور افرادي برگزيده شدند و علي از سپاه پاسداران گچساران انتخاب شد. وي در اين آموزش بين سپاههاي سراسر كشور مقام برتر را كسب كرد. فاطمه موسويان، مادرش، مي گويد: « خيلي اصرار داشتم كه ازدواج كند و هر وقت مرخصي مي آمد، در اين مورد با او صحبت مي كردم . در جوابم مي گفت: مادر، دو سال براي شاه كار كردم، مي خواهم دو سال هم براي آقايم خدمت كنم و تا پيروز نشويم ازدواج نمي كنم.» در جبهه مسئوليت هاي زيادي داشت، از جمله فرماندهي عمليات دركردستان فرماندهي اكيپ ضربت فرماندهي تفنگ 106 در محور فياضيه فرمانده گردان، معاون تيپ عاشورا فرمانده طرح و عمليات.

براي تقويت روحيه نيروهايش از هيچ كاري دريغ نمي كرد، با تمرينات ورزشي، رزمي در تقويت قواي بدني آن ها نيز كوشش مي نمود. مهدي نشاسته اي مي گويد:« من شيفته اخلاقش بودم؛ يعني تواضعي كه داشت. ما نديديم كه در سطح شهر مطرح كند كه من فرمانده هستم . تعهد خاصي نسبت به سپاه داشت و به طور شبانه روزي فعاليت مي نمود . از روحيه شهامت و ايمان كم نظيري برخوردار بود. هميشه سحرخيز بود و اهميت خاصي به عبادت و قرائت قرآن مي داد. در فعال نمودن برادران و بدن سازي و رشد آنها كوشش فراواني داشت. دوست داشت بي نام و نشان فعاليت نمايد وي از پاك ترين و خالص ترين اعضاء برجسته سپاه بود . از استعداد نظامي خاص برخوردار بود و هرگز نااميدي به خود راه نمي داد. از لحاظ اخلاق طوري بود كه در اولين برخوردها همه را مجذوب خود مي كرد. تقوا و اخلاص در عمل بارزترين صفت او بود . موقع دعا خواندن حالتي به او دست مي داد كه قابل توصيف نيست.

مادرش مي گويد: « به او گفتم: شنيده ام فرمانده هستي، در جواب گفت: نه مادر، من ته مانده هستم. فرمانده كسان ديگري هستند كه خيلي از ما بالاترند.» علي معمار در عمليات هاي ثامن الائمه(ع)، طريق القدس، فتح المبين مرحله 1و 2و 3 شركت نمود. سرانجام در تاریخ  1361/1/7 در عمليات فتح المبين، در آخرين مرحله عمليات چند تيربار دشمن در نقاط مسلط و حساسي مقاومت مي كردند . معمار با ديد نافذي كه داشت شخصاً وارد صحنه شد و تيربارهاي دشمن را نابود كرد. تيركاليبر دشمن قلب بزرگ سردار معمار را شكافت و به قلب بي سيم چي باوفايش شهيد محمد اخلاقي فرو رفت و در مطالع الفجر عمليات فتح المبين به شهادت رسيد. شهيد علي معمار در وصيت نامه خود چنين نوشته است: « گمان مي كنيد به بهشت داخل خواهيد شد، بدون آنكه خدا امتحان كند و آنان كه جهاد راه دين كرده و آن ها كه در سختي ها صبر و مقاومت مي كنند مقامشان را بر عالمي معلوم گرداند. تو اي خواهر و برادر مسلمان، بيدار باش و هوشيار كه فريب اين از خدا بي خبران را نخوري و با چهره هزار چهره خود شك و شبهه اي در دل تو ايجاد ننمايند و مي گويند: بايد امام زمان(عج) بيايد و كارها را درست كند و منتظر اويند. بدانيد كه اول امام زمان(عج) منتظر شماست، تا شما را بشناسد. قلب خود را پاك كنيد و همچنان قرص و محكم بر عقيده و ايمان خود استوار باشيد و زمان را براي ظهور حضرتش آماده و مهيا سازيد.» پيكر پاكش بعد از تشييع در گلزار شهداي كاشان به خاك سپرده شد.

چهارشنبه ۹ خرداد - ساعت ۲۰ فرهنگسرای مهر - تالار بزرگ شهر

🔸مصاحبه تلفنی با سردار سرافراز حاج محمد آرامش بمناسبت سالگرد شهادت ( ۶۱/۱/۷ ) فاتح فتح المبین سردار سرلشگر شهید علی معمار( فروردین ۱۴۰۳) #علی_معمار #یادواره_شهید #حوزه_دوم_امام_حسن_مجتبی ___________________ ستاد یادواره فاتح فتح المبین؛ سردار سرلشگر شهید علی معمار کاشانی https://eitaa.com/shahid_memarkashani حوزه امام حسن مجتبی علیه السلام https://eitaa.com/yaemhasan

#علی_معمار #یادواره_شهید #حوزه_امام_حسن_مجتبی ___________________ ستاد اجلاسیه فاتح فتح المبین؛ سردار سرلشگر شهید علی آقا معمار کاشانی https://eitaa.com/shahid_memarkashani حوزه مقاومت بسیج امام حسن مجتبی علیه السلام https://eitaa.com/yaemhasan

ذکرخاطره توسط حاج حمید صدوری تحت عنوان سجده عشق سردارشهیدعلی معمار درعملیات طریق القدس: بنده فرماندهی یکی از گروهانهای گردان امام رضا( ع) رابعهده داشتم.که فرمانده آن برادر علی معماربود.... عملیات که شروع شد، مادل به حق سپرده پا به میدان نبرد بادشمن متجاوز گذاشتیم.گروهان برادر عباس حقیقی خط شکن بود.نیم ساعت بعداز شروع عملیات ، حقیقی ازطریق بی سیم اطلاع دادکه خط مقدم دشمن رادرهم شکسته است.من بانیروهای تحت امر، برای شکستن خط دوم وسوم دشمن واردعملیات شدم....دشمن کاملا غافلگیر شده بود.ونیروهای دسمن یکی پس از دیگری جلوی سنگرهایشان نابود می شدند.ما به پیشروی ادامه دادیم تا عملیات به اهداف خودرسید‌ ومنطقه بستان کاملا آزادشد.همان روزاول فتح بستان، نیروهای ماازشب گذشته درمیدان نبرد بودند، لذا بعضا خسته وبی رمق بودند.بعضی هم شهیدومجروح شده بودند.درچنین شرایطی، دشمن برای اشغال دوباره بوستان با یک لشگرازمحوررودخانه نیسان پاتک سنگینی را آغاز کرد. ازغرش تانکهای دشمن زمین می لرزید. من ازطریق بی سیم با برادر معمار تماس گرفتم وایشان رادرجریان قراردادم.طولی نکشیدکه برادرمعماربا یک موتور تریل درحالی که بی سیم چی خودراهمراه داشت وارد عمل شد.معمار ابتدا وضعیت را بادقت بررسی کرد.اوضاع مساعدی نبود.ما حداکثر ۳۰۰ نیروی خسته داشتیم، دربرابر یک لشگر تازه نفس دشمن که برای اشغال دوباره بوستان پیش می آمد.ما چهارگلوله آرپی جی بیشتر نداشتیم.برادر معمار دستوردادما چهارنفر باچهار گلوله آرپی چی جلو برویم.شاید ۶۰۰ متر ازنیروهای خودی جلوتررفتیم تا به تانکهای دشمن نزدیک شدیم‌.علی با دقت نگاهی به آرایش تانکها ونیروهای پیاده دشمن انداخت وسپس در گودالی که به یک کانال شباهت داشت ، به ما دستورداد موضع بگیریم وآماده شلیک آرپی چی به سوی تانکهای دشمن باشیم.صحنه بسیارسخت وتکان دهنده ای بود. تانکها هرلحظه به ما نزدیکتر می شدند. درچنین شرایطی ، ناگهان برادرعلی معمار، این کوه صبر واستقامت بر خا ک افتاد روبه قبله سربر سجده گذاشت وبا نوای خاصی با خدای خویش به راز ونیاز پرداخت وگفت: خدایا ، ما هرکاری می توانستیم انجام دادیم توان ما در همین حد بود، حالا همه چیز به دست توست. وقتی برادر علی معمار سراز سجده برداشت ، برادران سه گلوله آرپی چی را به سوی تانکهای دشمن شلیک کرده بودند که به هدف نخورده بود وما تنها یک گلوله آرپی چی داشتیم . از طرفی دشمن هم محل مارا شناسایی کرده بود وآتش خودرادراین قسمت متمرکز کرد.تنها امید ما به آخرین گلوله آرپی چی بود. برادر علی معمار برای شلیک آن به سوی دشمن جلو آمد.او بعداز سجده مرتب زیر لب دعا می خواند. اودر نقطه ای کاملا مسلط به تانک دشمن ایستاد. من اضطراب زیادی داشتم که اگر این آخرین گلوله آرپی چی هم اصابت نکند ما چه کنیم؟! درچنین شرایط بحرانی ، برادر معمار گلوله آرپی چی را به سوی تانک دشمن شلیک کرد ودر یک لحظه تانک دشمن به آتش کشیده شد. آنچنان انفجار مهیبی روی داد که بلا فاصله دیگر تانکهای دشمن مجبور به عقب نشینی شدند.با فرا خوانی نیروهای خودی به سوی دشمن ودرگیری مختصری ، دشمن کاملا از آن محور عقب نشینی کرد. من این جریان را معجزه بزرگ الهی دانستم که آن سجده عاشقانه علی زمینه ساز آن بود. #علی_معمار #یادواره_شهید #حوزه_امام_حسن_مجتبی _______________________ ستاد اجلاسیه فاتح فتح المبین؛ سردار سرلشگر شهید علی آقا معمار کاشانی https://eitaa.com/shahid_memarkashani حوزه مقاومت بسیج امام حسن مجتبی علیه السلام https://eitaa.com/yaemhasan

🔸مصاحبه سردار شهید علی آقا معمار قبل از شهادتش: در عملیات طریق القدس، بنده فرماندهی گردان امام رضا (ع) را در منطقه بستان بعهده داشتم. نیروهای مادر محور دقاقله، دشمن را تا آن سوی رودخانه نیسان عقب زدند و این اول کار بود، چون باید جواب پاتک های سنگین دشمن را می دادیم. دشمن با یک لشگر به ما حمله کرد‌باران میبارید. مهمات و غذا هم به برادران نمی رسید. خدایا چکار کنیم؟ هیچ راهی جز توسل نبود. متوسل شدیم به آقا امام زمان (عج)، خدای متعال معجزه بزرگی آفرید، بطوری که تانک دشمن از یک بسیجی کلاشینکف به دست فرار می کرد. اگر معجزه الهی نبود ما چگونه می توانستیم یک لشگر عراقی را عقب بزنیم؟ واقعا باورکنید که همه این پیروزی ها از جانب خدا بود و ما هیچ کاره بودیم. #علی_معمار #یادواره_شهید #حوزه_امام_حسن_مجتبی ___________________ ستاد اجلاسیه فاتح فتح المبین؛ سردار سرلشگر شهید علی آقا معمار کاشانی https://eitaa.com/shahid_memarkashani حوزه مقاومت بسیج امام حسن مجتبی علیه السلام https://eitaa.com/yaemhasan

🔸نقش شهید معمار در آزادسازی شهر سنندج 👈 به نقل از حاج احسان درستکار و حاج محمد آرامش گروهی از نیروهای رزمی سپاه کاشان به فرماندهی برادر معمار ماموریت یافت تا خودرا به شهرمحاصره شده سنندج برساند... هواپیما فرود آمد، فرودی خطرناک و رعب آور. برادران سالم از هواپیما خارج شدند.برادران رزمند اطراف ما را گرفنند و سردار شهید بروجردی که برادر معمار را می شناخت او را درآغوش گرفت. همه نیروها از دیدن ما ابراز خوشحالی می کردند... برادر معمار به ما خبرداد، باید سریع اماده شویم تا خود راِ به پادگان سنندج برسانیم. وضعیت پادگان بحرانی بود. هلیکوپتر آماده شد. ما درون هلیکو پتر شنوک رفتیم. هلیکوپتر هنگام عبور از روی شهر اوج گرفن و دقایقی بعددر آن سوی شهر وسط پادگان فرود آمد.... برادران محاصره شده درپادگان از دیدن نیروهای تازه نفس بسیار خوشحال شدند. آنجا بود که ما با چهره نورانی دکتر چمران آشنا شدیم... برادران دکتر مصطفی چمران، بروجردی، علی معمار و دیگر فرماندهان تشکیل جلسه دادند. وقتیکه جلسه به پایان رسید، قرارشد همان شب عملیات علیه ضدانقلاب آغاز شود، اما به دلایلی به بعداز نمازصبح موکول شد. شب بدی بود آتش سلاح های سبک و سنگین ضدانقلاب در همه قسمتهای پادگان سنندج فرو می ریخت. همه ما دریک قدمی شهادت بودیم..‌. برادر معمار گروه ۲۵ نفری ما را به یک جلسه فرا خواند. وضعیت بحرانی سنندج را برای ما تشریح کرد و ما را در جریان مسیر عملیاتی که عن قریب شروع خواهد شد قرارداد. بعداز نماز صبح، برادران دکتر چمران و بروجردی بعنوان فرماندهان اصلی که همه اکیپ های رزمی را از قسمتهای مختلف شهر سنندج هدایت می کردند و برادر علی معمار، بعنوان فرمانده عملیات نیروهای مستقر درپادگان، فرمان حمله به مواضع ضدانقلاب و خروج از پادگان را صادر کردند. ما با گروهی از برادران پادگان که با ما تلفیق شده بودندحرکت می کردیم. با حرکت به داخل خیابان، تیراندازی از اکثر منازل اطراف، پنجره ها وپشت بامها به سوی ما آغازشد... بهر ترتیبی بود ازپادگان خارج شدیم. بردران خود را به سوی ساختمان استانداری حرکت کردند. در همان آغاز عملیات، برادران زارع و اشنویی به شهادت رسیدند. برای تقویت روحیه ها، برادر معمار وسط خیابان رفت و از همانجا برادران را هدایت می کرد... برادر معمار از وسط خیابان فریاد می زد و نیروها را هدایت می کرد. ما جلو می رفتیم رگبار گلوله مثل باران اطراف برادر معمار فرو می ریخت اما او توجه ای به این گلوله ها نداشت....و همچون نوری در ظلمت شهر می درخشید. جنگ تا غروب ادامه پیدا کرد و گروهی از ما به ساختمان استانداری رسیدیم. این آعاز مبارزه ای بود که مدتی بطول انجامید تا شهر سنندج و حومه از لوث ضد انقلاب پاکسازی شد و برادران و خواهران کرد مسلمان به امنیت کامل رسیدند. #علی_معمار #یادواره_شهید #حوزه_امام_حسن_مجتبی_ع _______________________________ ستاد یادواره فاتح فتح المبین؛ سردار سرلشگر شهید علی معمار کاشانی https://eitaa.com/shahid_memarkashani حوزه مقاومت بسیج امام حسن مجتبی علیه السلام https://eitaa.com/yaemhasan

اجلاسیه رزمندگان دفاع مقدس و یادبود فاتح فتح المبین سرلشگر پاسدار شهید علی آقا معمار و شهدای حوزه مقاومت بسیج امام حسن مجتبی علیه السلام با سخنرانی چهره ماندگار هشت سال دفاع مقدس سرتیپ پاسدار حاج علی فضلی با مداحی سیدرضا تحویل دار و اجرای آقای حسین جعفری چهارشنبه ۹ خرداد _ ساعت ۲۰ فرهنگسرای مهر _ تالار شهر کاشان 🔰به استقبال کنگره ملی شهدای کاشان 🔰حوزه مقاومت بسیج امام حسن مجتبی علیه السلام- ناحیه کاشان #کنگره_ملی_شهدای_کاشان #فاتح_فتح_المبین #شهید_علی_معمار #حوزه_مقاومت_بسیج_امام_حسن #ناحیه_مقاومت_بسیج_کاشان #سپاه_حضرت_صاحب_الزمان_عج #چهارشنبه_نهم_خرداد_ساعت_20 ______________________________ ستاد یادواره فاتح فتح المبین؛ سردار سرلشگر شهید علی معمار کاشانی https://eitaa.com/shahid_memarkashani حوزه مقاومت بسیج امام حسن مجتبی علیه السلام https://eitaa.com/yaemhasan