eitaa logo
برادر شهیدم
136 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
375 ویدیو
51 فایل
♥بسم ࢪبـ‌ الشھداء♥ حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ لینک ناشناس 👇 حرف دلت رو به شهدا به صورت ناشناس بگو https://harfeto.timefriend.net/16307488180185 کپی با ذکر صلوات آزاد 😉
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 یک فرض قشنگ 🔵 فرض کن یک روز به جایی برسی که امام زمان به شما بفرمایند: 🌹ما بابت داشتن شما خداوند را شکر می کنیم 🌕 این جمله ای بود که امام عصر ارواحنا فداه به شیخ مفید فرمودند. . . . . به 🌷دوسـت شهیـد مـن🌷بپیوندید @shahid_mn
•﷽• از خدا بخواهید که ما را هیچ کجا و هیچ وقت و در هیچ حالی به خودمان وا نگذارد که بزرگترین دشمن ما خودمان هستیم..... . . . . به 🌷دوسـت شهیـد مـن🌷بپیوندید @shahid_mn
••بسم رب الحسین علیه السلام •• 🌹❤️
•﷽• آری پیروزی با ماست..... اما با این همه ، زمان بر عاشورا مانده است و تو چه امروز و چه دیروز و چه هزار سال دیگر !! ، یا باید در قبیله ی شیطان داخل شوی و به لشکر یزید بپیوندی ، و اگر نه ! ، مرد باشی و در خیل اصحاب حسین (ع) پنجه در پنجه ی ظلم درافکنی و تا پای خون و جان بایستی.... « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » . . . . به 🌷دوسـت شهیـد مـن🌷بپیوندید @shahid_mn
بسم رب شهدا و الصدیقین 🖤
مهدی خیلی بچه مهربان و دوست داشتنی بود. از زمان کودکی خود را در دل خانواده‌ جا کرده بود و خیلی بچه ها را دوست می‌داشت. نماز هایش را به موقع می‌خواند و هیچ وقت اهل غیبت کردن نبود و اگر در خانه یا جمعی بود و میشنید که حرف دیگران می‌شود یا تذکر میداد و یا بلند میشد و میرفت. همیشه به خانواده‌ تذکر میداد غیبت نکنید. آخرین باری که میخواست اعزام بشود نگاه عمیق به ما نمی‌کرد چرا که می‌خواست دل بکند و خدایی شود و از همه خانواده حلالیت طلبید و رفت. به گفته‌ی دوستانش شب عملیات وقتی همه زیارت عاشورا را می‌خواندند مهدی از همه بلند تر گریه میکرد..... 📕 سایت هادیون . . . به 🌷دوسـت شهیـد مـن🌷بپیوندید @shahid_mn
9.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 «از خفا تا حیفا» 👤 استاد 🔅 تمام دنیا می‌خواهند حکومت فرزندان علی  زمین بخورد چون همه نگران اون آخری هستن که دوران جولانشون رو تموم می‌کنه... 😰 تو انتخاب‌هامون باید دقت کنیم وگرنه اون دنیا پوستمون کنده است... 🤔 اگه تو این اوضاع مسیرتو گم کردی و توانایی تشخیص حق از باطل رو نداری حتما این کلیپ رو ببین. ▫️ . . . . به 🌷دوسـت شهیـد مـن🌷بپیوندید @shahid_mn
آغاز ماه جمادی الاول برشما مبارک باد✨
خاطره زیبایِ امر بمعروف و نهی از منکر توسط یکی از خادمان حرم امام رضا ع در تاریخ ۹ آذر ۱۴۰۱ ‏سوار اتوبوس شدم و دیدم یک دختر خانم خوش صورت و خوشگل نشسته و شالش روی شونه هاشه، آروم رفتم کنارش نشستم بعد از چند دقیقه گفتم دختر خشگلم شالت افتاده پایین ها!!! دختر خیلی سرد گفت میدونم گفتم خب نمیخوای درستش کنی؟ فورا گفت نه گفتم خب موهاتو گردنتو داره نامحرم میبینه، نگاه کن اون ‏پسرای جوون چشماشونو ازتو برنمیدارن دارن از نگاه کردن به تو لذت میبرن، هم تو هم اونا دارین گناه میکنین فدات شم! هنوز نزدیک حرم امام رضاییم ها!!! دختر برگشت به من نگاه کرد منتظر بودم هرلحظه شروع کنه به فحاشی و دعوا، اما یهو زد زیر گریه سرشو گذاشت رو شونم و با گریه گفت آخه شما ‏چی میدونید از زندگی من؟! صبح تاشب دوشیفت مثل سگ کار میکنم نمیتونم زندگی کنم پدرو مادرم هر دوتا مریضن، پدرم نمیتونه کار کنه و خرج خونه و درمان اونا افتاده گردن منه بدبخت! نه خواهر دارم نه برادر، دیگه نمیتونم بریدم. ۲۱ سالمه ولی مثل ۵۰ ساله ها شدم! ‏به دختر گفتم عزیزم تو سختی های زندگی به خدا توکل کن برو پیش امام رضا ع بگو به خاطر تو حجابمو درست میکنم، تو هم این خواسته ی منو برآورده کن. دختر گفت به خدا روم نمیشه چند ساله حرم نرفتم. همون لحظه یک خانم مانتویی متشخص و موجه سوار اتوبوس شد و روبروی ما نشست. دختر گفت همون اطراف حرم ‏دو جا فروشندگی میکنم ولی آخرماه کلا پنج شش میلیون بیشتر دستمو نمیگیره واقعاً خسته شدم. گفتم با امام رضا معامله میکنی یانه؟ با چشمای پر از اشک گفت آره. همینجا جلوی شما به امام رضا ع قول میدم حجابمو درست کنم ایشونم به زندگی سامان بده، الانم میشه شما شالمو برام ببندین؟ منم مشغول بستن ‏شال شدم که یک دختر خانم محجبه همسن خودش اومد جلو و یک گیره ی خوشگل بهش داد و گفت اینم هدیه ی من به شما به خاطر محجبه شدنت. شالو که بستم، گفت میشه یک عکس ازم بگیری ببینم چطور شدم؟ ازش عکس گرفتم همونطور که نگاه میکرد اون خانم مانتویی گفت دختر گلم اسمت چیه؟ دختر گفت عاطفه گفت عاطفه جان من پزشکم و منشی مطبم حامله است و دیگه نمیخواد بیاد سرکار. دنبال یک منشی خوبی مثل خودت میگردم بامن کار میکنی؟ دختر همونطور که چشماش پر از ذوق و خوشحالی بود گفت ولی منکه بلد نیستم خانم گفت اشکال نداره یاد میگیری حقوقتم از ۸ تومان شروع میشه کار که یاد گرفتی ‏تا ۱۰ تومان هم زیاد میشه قبول؟ دختر همونطور که بی اختیار میخندید گفت قبول برگشت سمت من و محکم بغلم کرد و گفت خدایا شکرت امام رضا ع دمت گرم. همه خانم های داخل اتوبوس درحال تماشای اون بودن و خوشحال. من یک کیسه پلاستیکی دستم بود دادم بهش گفت این چیه؟ گفتم این غذای امام رضاست. ‏من خادمم و این ناهار امروزم بود هرهفته میبرم با پسرم و آقامون میخوریم این هفته روزی شما بود. دوباره زد زیر گریه ولی از خوشحالی بود نمیدونست چی بگه فقط تشکر میکرد منکه رسیدم به مقصد و باید پیاده میشدم به سرعت گوشیش رو بیرون آورد و گفت میشه یک سلفی باهم بگیریم؟ عکس گرفتیم و ‏شماره منو گرفت و پیاده شدم... خاطره محجبه شدن🌹
‌‌ ‌‌ ابراهیم هر وقت اسم مادر سادات به زبان می آورد ، بلافاصله می گفت ، سلام الله علیها. یکبار در زورخانه مرشد بخاطر ایام فاطمیه شروع به خواندن اشعاری در مصیبت حضرت زهرا کرد. ابراهیم همینطور که شنا میرفت با صدای بلند گریه می کرد و آنقدر گریه کرد که مرشد مجبور شد شعرش را تغییر دهد. روزی که از بیمارستان مرخص شد ، حدود ۸ نفر از رفقایش حضور داشتند ، ابراهیم گفت ، وسط اتاق پرده بزنید تا خانم ها نیز بتوانند بیایید می خواهم روضه حضرت زهرا بخوانم.... 📕 سلام بر ابراهیم_۲ رفیق دعوتی به کانال {دوسـت شهـید مـن}☺️👇 @shahid_mn
•﷽• السلام علیک یا (عج) برای تحصیل رضای خدا یک روز باید راه رفت ، روز دیگر باید جنگید ! و چه بسا كه روز سوم باید نانوایی كرد !! برای من هیچ تردیدی وجود ندارد كه این نانوایی در محضر خدا بهای جنگیدن دارد..... . . . . به 🌷دوسـت شهیـد مـن🌷بپیوندید @shahid_mn
8.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«اولین درخواست یاری» 📖 سوره مریم غیرمستقیم به حضرت زهرا اشاره دارد. 🚪 اولین جایی که از امام زمان درخواست یاری شده، بین در و دیوار بود... 👤 استاد . . . به 🌷دوسـت شهیـد مـن🌷بپیوندید @shahid_mn