زندگی نامه شهید محمد قانعی‌ اردکانی شهید محمّد قانعی اردکانی‌فرزندعلی،(علی‌محمّد) در تاریخ ۱۳۴۹/۴/۱ هجری‌شمسی در خانواده‌ای مذهبی و مستضعف در اردکان دیده به جهان گشود. او اولّین فرزند خانواده‌ قانعی بود که والدین به عشق پیامبراسلام(ص) نام او را هم نام رسول گرامی اسلام انتخاب کردند و در تربیتش کوشیدند؛گویا از همان اوّل می‌دیدند این فرزند حسینی است و یاور اسلام. کودکی را در سایه محبّت پدری متدیّن و در دامان مادری متعهد پرورش یافت.۶ ساله بود که به مدرسه رفت. دوره ابتدایی را در دبستان بابا طاهر اردکان و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی سعدی اردکان با موفّقیّت گذراند. سپس در دبیرستان شرف اردکان در رشته ریاضی تا کلاس سوّم به تحصیل ادامه داد.شهید قانعی جوانی بود مؤدّب ، با وقار ، نجیب و متدیّن. با حضور در مراسم دعا و نیایش قلب خود را صفا می‌داد. با مراقبت از وقت نماز و به جا آوردن نماز اوّل وقت اطاعت خود را از حق تعالی نشان می‌داد. با حضور در مراسم قرآن و سوگواری اهل بیت(ع)، ولایت‌مداری‌اش را مستحکم می‌نمود. برای دیگران ارزش و احترام قائل بود و برای والدین احترامی ویژه.در ایّام تعطیل و تابستان به خیّاطی مشغول می‌شد. در کارهای خانه نیز مادر را کمک می‌کرد. حضور در نماز جماعت و جمعه و عبادت وی زبانزد رفقایش بود. اخلاقی بسیار پسندیده و نیکو داشت. قبل از تکلیف روزه می‌گرفت و مقیّد بود که رمضان در ۷ مسجد نماز بگذارد. به انجام واجبات و ترک محرّمات و در حدّ توان در عمل به مستحبّات مقیّد بود. در رشته‌های ورزشی به دو استقامت علاقه‌مند بود. در زمان پیروزی انقلاب ۸ ساله بود. پیوسته خود را مدیون انقلاب می‌دانست و عاشق امام و انقلاب بود. زمانی که جبهه‌های نبرد جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به رزمنده نیاز داشت، با ندای رهبر انقلاب(ره)، کلاس درس و آغوش گرم خانواده را رها نموده، در بسیج ثبت ‌نام کرد و آموزش نظامی را فراگرفت. سپس سنگرنشینی با قدسیان و جهاد و دفاع از اسلام را بر راحتی در وطن و کلاس و درس ترجیح داد و راهی جبهه شد.مدّت ۴ ماه و ۷ روز از بهترین زمان عمر کوتاه و پر برکت خود را در جبهه‌های جهاد و دفاع از میهن اسلامی گذراند و برای خود و خانواده‌اش افتخار آفرید.سرانجام در تاریخ ۱۳۶۶/۵/۱۲ در منطقه عملیّاتی سردشت و در عملیّات نصر ۷ بر اثر اصابت ترکش به قلبش به شهادت رسید و با پرواز روح بلندش به ملکوت به جنان پر کشید.پیکر پاکش پس از تشییع با شکوه بر دستان و دوش مردم قدرشناس اردکان در بهشت شهدا به خاک سپرده شد. روحش شاد و یادش گرامی باد. @shahid_modafe_haram_miladheidari

کلام شهید شهید محمد قانعی: فرد فرد ما در قیامت‌ در برابر خون‌ شهدا مسئولیم‌ و باید‌ جوابگوی‌ پیامبر (ص) امام‌حسین (ع) و شهیدان‌ باشیم @shahid_modafe_haram_miladheidari

وصیت نامه شهید بزرگوار بسم الله الرحمن الرحیم به خدایی که نامش داروی دردمندان، یادش شفای سوختگان و طاعتش ثروت بی‌کران و بندگی‌اش عزّت جاودان است؛ بر این تهیدست خسته‌دل ببخش. بینوایی که سرمایه‌ای جز امید و دست افزاری جز گریه ندارد. … هر چه قسمت و قضا و قدر خداوند است، آن خواهد شد و ما نباید از مرگ گریزان باشیم؛ چرا که مرگ حق است و آخر سراغ هر کس می‌آید و البتّه هر چه زودتر بهتر، چرا که بار گناهان ما سبک‌تر می‌شود. @shahid_modafe_haram_miladheidari

🌿🌿 #قصه‌های_قرآنی قصه های مربوط به: #حضرت_ابراهیم علیه السلام #قسمت_شانزدهم 🔹ابراهیم علیه السّلام دل ها را تسخیر کرد🔹 آنگاه که دود و شعله آتش فرونشست و حرارت آن به سردی گرایید، قوم مشاهده کردند که ابراهیم در کمال صحت و سلامت در میان آتش نشسته و به دعوت خود مشغول است. مردم از وضع او تعجب نمودند و از نجات او وحشت کردند. مخالفین متحیر و غضبناک از ابراهیم روی برتافتند و با شرمندگی تمام از انظار جمع گریخته و مخفی شدند. این چنین آیت وحدانیت پروردگار و معجزه بزرگ حضرت ابراهیم حادث گشت. دشمنان نخست با بحث به مبارزه ابراهیم رفتند ولی مغلوب گشتند، به قدرت خود توسل جستند و برای از بین بردن ابراهیم، به آتش پناه بردند؛ خدا طبیعت آن را تغییر داد و شعله آتش را بر ابراهیم سرد و سلامت گرداند، آنان تصمیم گرفتند به ابراهیم خدعه بزنند ولی خدا آنان را در ردیف زیانکاران قرار داد. مردم با دیدن این معجزه بزرگ به حدی متأثر و آگاه شدند که نزدیک بود در مقابل دعوت ابراهیم علیه السّلام تسلیم شوند و او را به رهبری خویش برگزینند و چیزی نمانده بود برای پیروی از وی متحد گردند، ولی برخی از آنها، لذات دنیوی و حب مقام را بر قبول حق مقدم داشتند و دسته ای دیگر ترسیدند مخالفین ابراهیم و بت پرستان به آنان آزار برسانند، لذا فقط عده ای انگشت شمار به ابراهیم ایمان آوردند و ایمان خود را از مردم کتمان کردند تا از شر یاغیگران در امان باشند و مرگ گریبان آنان را نگیرد. #ابراهیم_علیه_السّلام_دل_ها_را_تسخیر_کرد منبع: کتاب قصه های قرآن ----------------🌱🪴🌱------------- ═✧❁🌸❁✧═ @shahid_modafe_haram_miladheidari ═✧❁🌸❁✧═

دعای روز اول @shahid_modafe_haram_miladheidari

📖آیه امروز📖 سوره بقره(۲) آیه ۶۴ آیه شصت و چهارم ثُمَّ تَوَلَّيْتُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِكَ فَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَكُنتُم مِّنَ الْخَاسِرِينَ ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ [ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﮔﺮﻓﺘﻦ ، ﺍﺯ ﻭﻓﺎﻛﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ] ﺳﺮﭘﻴﭽﻲ ﻛﺮﺩﻳﺪ ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﻓﻀﻞ ﻭ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻧﺒﻮﺩ ، ﻗﻄﻌﺎً ﺍﺯ ﺯﻳﺎﻧﻜﺎﺭﺍﻥ ﺑﻮﺩﻳﺪ .(٦٤) #ختم_قرآن .تفسیر👇 1- انسانِ غافل، مهم‌ترين تهديدها را فراموش مى‌كند. «ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ» 2- نوميد نشويد، زيرا كه خداوند با متخلّفان نيز با فضل و رحمت برخورد مى‌كند. «فَلَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ» 3- نجات از خسارت، در سايه‌ى فضل و رحمت الهى است. «فَلَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَكُنْتُمْ مِنَ الْخاسِرِينَ» @shahid_modafe_haram_miladheidari