❃↫ بِسْمِ رَبّ الشُهَداءِ وَالصّدِیقینَ ↬❃
#داستان_خالڪوبی_شهادت
#قسمت_نهم
🌷مجید قربانخانی🌷
وقتی رفت تمام جیبهایش را خالی میڪند
«مدافعان برای پول میروند» این تڪراریترین جمله این روزهاست ڪه مجید را بارها آزار داده است. بارها آزاردیده است وقتی گفتهاند ۷۰ میلیون توی حسابش ریختهاند و در گوش خانوادهاش خواندهاند که مجید به خاطر پول میرود. پدر مجید میگویند: «آنقدر آشنا و غریبه به ما گفتند ڪه برای مجید پول ریختهاند ڪه اینطور تلاش میڪند. باورمان شده بود. یڪ روز سند مغازه را به مجید دادم. گفتم این سند را بگیر، اگر فروختی همه پولش برای خودت. هر کاری میخواهی بڪن. حتی اگر میخواهی سند خانه را هم میدهم. تو را به خدا به خاطر پول نرو. مجید خیلی عصبانی میشود و بارها پایش را به زمین میڪوبد و فریاد میگوید: «به خدا اگر خود خدا هم بیاید و بگوید نرو من بازهم میروم. من خیلی به همریختم.» مجید تصمیمش را گرفته است. یڪ روز بیقید به تمام حرفهایی ڪه پشت سرش میزنند. ڪارتهای بانکیاش را روی میز میگذارد و جیبهایش را خالی میڪند. تا ثابت ڪند هیچ پولی در ڪار نیست و ثابت ڪند چیز دیگری است ڪه او را میڪشاند. حالا تمام این رفتارها از پسر وابسته دیروز ڪه بدون مادرش حتی مدرسه نمیرفت خیلی عجیب است: «وقتی ڪارتهایش را گذاشت روی میز و رفت حدود ۵ میلیون تومان در حسابش بود. مجید داوطلبانه رفت و هیچ پولی نگرفت. حتی بعد از شهادتش هم خبری نشد. عید امسال با ۵ میلیونی ڪه در حسابش بود بهعنوان عیدی از طرف مجید برای خواهرهایش طلا خریدم.»
⏪ #ادامه_دارد ...
🌹کانال رسمی شهیدمصطفی صفری تبـــــــار 🌹
@shahid_mostafa_safaritabar
❃↫ بِسْمِ رَبّ الشُهَداءِ وَالصّدِیقینَ ↬❃
#داستان_خالڪوبی_شهادت
#قسمت_دهم
🌷مجید قربانخانی🌷
از ترس اینڪه نگذاریم برود، بی خداحافظی رفت
مجید روزهای آخر در جواب تمام سؤالهای مادر تکرار میڪند ڪه نمیرود؛ اما مادر مجید از ترس رفتن مجید از ڪنارش تڪان نمیخورد. حتی میترسد که لباسهایش را بشوید: «روزهای آخر از ڪنارش تڪان نمیخوردم. میترسیدم نا غافل برود. مجید هم وانمود میڪرد ڪه نمیرود. لباسهایش را داده بود بشویم؛ اما من هر بار بهانه میآوردم و درمیرفتم. چند روزی بود که در لگن آب خیس بود. فکر میکردم اگر بشویم میرود. پنجشنبه و جمعه ڪه گذشت وقتی دیدم دوستانش رفتند و مجید نرفته گفتم لابد نمیرود. من در این چند سال زندگی یڪبار خرید نرفتم؛ اما آن روز از ذوق اینڪه باهم صبحانه بخوریم رفتم تا نان تازه بخرم. ڪاری ڪه همیشه مجید انجام میداد و دوست داشت با من صبحانه بخورد. وقتی برگشتم دیدم چمدان و لباسهایش نیست. فهمیدم همهچیز را خیس پوشیده و رفته است. همیشه به حضرت زینب میگویم. مجید خیلی به من وابسته بود. طوری ڪه هیچوقت جدا نمیشد. شما با مجید چه ڪردید ڪه آنقدر سادهدل ڪند؟ یڪی از دوستان مجید برایش عڪسی میفرستد ڪه در آنیڪ رزمنده ڪولهپشتی دارد و پیشانی مادرش را میبوسد. میگفت مجید مدام غصه میخوردڪه من این ڪار را انجام ندادهام.» مجید بیهوا میرود در خانه خواهرش و آنجا هم خداحافظی میڪند. سرش را پایین میگیرد و اشڪهایش را از چشمهای خواهرش میدزدد بیآنڪه سرش را بچرخاند دست تڪان میدهد و میرود. مجید با پدرش هم بیهوا خداحافظی میڪند و حالا جدی جدی راهی میشود.
⏪ #ادامه_دارد ...
🌹کانال رسمی شهیدمصطفی صفری تبـــــــار 🌹
@shahid_mostafa_safaritabar
❃↫ بِسْمِ رَبّ الشُهَداءِ وَالصّدِیقینَ ↬❃
#داستان_خالڪوبی_شهادت
#قسمت_یازدهم
🌷مجید قربانخانی🌷
حتی در لحظه شهادتش از روی شوخی فحش می داد
پای مجید به سوریه ڪه میرسد بیقراریهای مادرش آغاز میشود. طوری ڪه چند بار به گردان میرود و همهجوره اعتراض میڪند ڪه ما رضایت نداشتیم و باید مجید برگردد. همه هم قول میدهند هر طور ڪه شده مجید را برگردانند. مجید برای بیقراریهای مادرش هرروز چندین بار تماس میگیرد و شوخیهایش حتی از پشت تلفن ادامه دارد خواهر ڪوچڪتر مجید میگوید: «روزی چند بار تماس میگرفت و تا آمار ریز خانه را میگرفت. اینڪه شام و ناهار چه خوردهایم. اینڪه ڪجا رفتهایم و چه کسی به خانه آمده است. همهچیز را موبهمو میپرسید. آنقدر ڪه خواهرش میگفت: «مجید تهران ڪه بودی روزی یڪبار حرف میزدیم» اما حالا روزی پنج شش بار تماس میگیری. ازآنجا به همه هم زنگ میزد. مثلاً با پسردایی پدرم و فامیلهای دورمان هم تماس میگرفت. هرڪسی ما را میدید میگفت راستی مجید دیروز تماس گرفت و فلان سفارش را ڪرد. تا لحظه آخر هم پای تلفن شوخی میڪرد. آخر هر تماس هم با مادرم دعوایش میشد؛ اما دوباره چند ساعت بعد زنگ میزد. شنیدهایم همانجا را هم با شوخیهایش روی سرش گذاشته است. مجید به خاطر #خالڪوبی هایش طوری در سوریه وضو می گرفته ڪه معلوم نباشد. اما شب آخر بی خیال می شود و راحت وضو می گیرد. وقتی جوراب یڪی از رزمندها را می شست. یڪی از بچه ها که تازه مجید را در سوریه شناخته بود به او می گوید:مجیدجان تو این همه خوبی حیف نیست #خالڪوبی داری؟ مجید هم جواب می دهد: این #خالڪوبی یا فردا پاک می شود، یا خاڪ می شود. مجید حتی لحظه شهادتش بااینڪه چند تیر به شڪمش خورده باز شوخی میڪرده و فحش می داده است. حتی به یڪی از همرزمهایش گفته بیا یڪ تیر بزن خلاصم کن. وقتی بقیه می گفتند مجید داری شهید می شوی فحش نده. می گفت من همینطوری هستم. آنجا هم بروم همین شڪلی حرف می زنم. یڪی از دوستانش میگوید هرڪسی تیر میخورد بعد از یڪ مدت بیهوش میشود. مجید سه ساعت تمام بیدار بود و یکبند شوخی میڪرد و حرف میزد تا اینڪه شهید شد.»
⏪ #ادامه_دارد
🌹کانال رسمی شهیدمصطفی صفری تبـــــــار 🌹
@shahid_mostafa_safaritabar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عـــشق یعنی بتو رسیدن😭
🌹کانال رسمی شهیدمصطفی
صفری تبـــــــار 🌹
@shahid_mostafa_safaritabar
4_5913659995060175782.mp3
10.58M
🔹آیتالله بهجت(ره)
شهادت،اگرحسابش رابکنیم
موجب مسرّت است،نه موجب حزن
بایدبفهمیم که شهادت، ازموجبات سعادت است.
▪️کانال رسمی شهید مصطفی صفری تبار▪️
@shahid_mostafa_safaritabar
زیارتنامه حضرت رقیه سلام الله علیها
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنـا رُقَيَّةَ،
عَلَيْكِ التَّحِيَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يـا بِنْتَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ عَلِيِّ بْنِ اَبي طالِبِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَيِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمينَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَديجَةَ الْكُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ الْحُسَيْنِ الشَّهيدِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الصِّدّيقَةُ الشَّهيدَةِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا التَّقيّةُ النَّقيَّةُ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الزَّكِيَّةُ الْفاضِلَةُ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِيَّةُ،
صَلَّى اللهُ عَلَيْكِ وَعَلى رُوحِكِ وَبَدَنِكِ،
فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَكِ وَمَاْواكِ فِى الْجَنَّةِ مَعَ آبائِكِ وَاَجْدادِكِ،
الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ الْمَعْصُومينَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ،
وَعَلَى الْمَلائِكَةِ الْحـافّينَ حَوْلَ حَرَمِكِ الشَّريفِ،
وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ،
وَصَلَّى اللهُ عَلى سَيِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ وَسَلَّمَ تَسْليماً برَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
🌹کانال رسمی شهیدمصطفی صفری تبـــــــار 🌹
@shahid_mostafa_safaritabar
❃↫ بِسْمِ رَبّ الشُهَداءِ وَالصّدِیقینَ ↬❃
#داستان_خالڪوبی_شهادت
#قسمت_دوازدهم
🌷مجید قربانخانی🌷
وقتی شهید شد پلاکاردهایش را جمع میکردند ڪه نفهمیم
مجید شهید شده است. بیآنڪه کسی بتواند پیڪر بیجانش را برای خانوادهاش برگرداند. ڪنار دیگر دوستان شهیدش زیر آسمان غم گرفته خانطومان آرام خوابیده است؛ اما چه ڪسی میخواهد این خبر را به مادرش برساند؟ «همه میدانستند من و مجید رابطهمان به چه شڪل است. رابطه ما مادر فرزندی نبود. مجید مرا «مریم خانم» و پدرش را «آقا افضل» صدا میڪرد. ما هم همیشه به او داداش مجید میگفتیم. آنقدر به هم نزدیڪ بودیم که وقتی رفت همه برای آنڪه آرام و قرار داشته باشیم در خانهمان جمع میشدند. وقتی خبر شهادتش پخش شد اطرافیان نمیگذاشتند من بفهمم. لحظهای مرا تنها نمیگذاشتند. با اجبار مرا به خانه برادرم بردند ڪه ڪسی برای گفتن خبر شهادت به خانه آمد، من متوجه نشوم. حتی یڪ روز عموها و برادرهایم تا ۴ صبح تمام پلاڪاردهای دورتادور یافتآباد را جمع ڪرده بودند ڪه من متوجه شهادت پسرم نشوم. این ڪار تا ۷ روز ادامه پیدا ڪرد و من چیزی نفهمیدم ولی چون تماس نمیگرفت بیقرار بودم. یڪی از دخترهایم درگوشی همسرش خبر شهادت را دیده بود و حسابی حالش خرابشده بود. او هم از ترس اینڪه من بفهمم خانه ما نمیآمد. آخر از تناقضات حرفهایشان و شهید شدن دوستان نزدیڪ مجید، فهمیدم مجید من هم شهید شده است. ولی باور نمیڪردم. هنوز هم ڪه هنوز است ساعت ۲ و ۳ نصفهشب بیهوا بیدار میشوم و آیفون را چک میڪنم و میگویم همیشه این موقع میآید. تا دوباره ڪنار هم بنشینیم و تا ۵ صبح حرف بزنیم و بخندیم؛ اما نمیآید! ۷ ماهه است ڪه نیامده است.»
⏪ #ادامه_دارد ...
🌹کانال رسمی شهیدمصطفی صفری تبـــــــار 🌹
@shahid_mostafa_safaritabar
❃↫ بِسْمِ رَبّ الشُهَداءِ وَالصّدِیقینَ ↬❃
#داستان_خالڪوبی_شهادت
#قسمت_سیزدهم
🌷مجید قربانخانی🌷
بعضی ها هنوز فڪر می ڪنند مجید آلمان یا ترڪیه رفته است
«آقا افضل» حالا هفتماه است سرڪار نمیرود و خانهنشین شده، بارها میان صحبتهایمان و حرفهایمان بیهوا میگوید: «تعریف کردن فایده ندارد. ڪاش الآن همینجا بود خودش را میدیدید.» بارها میان صحبتهایمان میگوید: «خیلی پسر خوبی بود. پسرم بود. داداشم بود. رفیقم بود. وقتی رفتیم سوریه وسایلش را تحویل بگیریم. حرم حضرت رقیه رفتم و درست همانجایی ڪه مجید در عڪسهایش نشسته بود، نشستم و درد و دل ڪردم. گفتم هر طور ڪه با حضرت رقیه درد و دل ڪردی حرف من همان است. اگر دوست داری گمنام و جاویدالاثر بمانی حرفی نمیزنیم. هر طور ڪه خودت دوست داری حرف ما هم همان است. از وقتی شهید شده خیلیها خوابش را میبینند. یکبار پیرزنی بیهوا آمد خانه ما و گفت شما پدر مجید هستید؟ من هم گفتم بله. گفت من مشڪل سختی داشتم ڪه پسر شما حاجتم را داد. من فقط یڪبار خواب مجید را دیدهام. خواب دیدم یڪ لباس سفید پوشیده است. ریشهایش را زده است و خیلی مرتب ایستاده است. تا دیدمش بغلش ڪردم و تا میتوانستم بوسیدمش. با گریه میگفتم مجید جانم ڪجایی؟ دلم میخواهد بیایم پیش تو. حالا هم هیچچیز نمیخواهم اگر روی پا ایستادم و هستم به خاطر دخترهایم است؛ اما دلم میخواهد بروم پیش مجید. بدجوری دلم برایش تنگشده است.»
تحول و شهادت مجید آنقدر سریع اتفاق افتاده ڪه هنوز عدهای باور نڪردهاند. هنوز فڪر میڪنند مجید آلمان رفته است؛ اما. مجید تمام راه با سر دویده است. مادرش هنوز نگران است. نگران نمازهای نخواندهاش، نگران روزههای باقیمانده مجید ڪه آنقدر سریع گذشت ڪه نتوانست آنها را بهجا بیاورد. نگران آنڪه نڪند جای خوبی نباشد: «گاهی گریه میڪنم و میگویم. پسر من نرسید نمازهایش را بخواند. گرچه آخریها نماز شب خوان هم شده بود؛ اما آنقدر زود رفت ڪه نماز و روزه قضا دارد؛ اما دوستانش میگویند. مهم حقالناس است ڪه به گردنش نیست و چون مطمئنم حقالناس نڪرده، دلم آرام میگیرد.»
⏪ #ادامه_دارد ...
🌹کانال رسمی شهیدمصطفی صفری تبـــــــار 🌹
@shahid_mostafa_safaritabar
🚨فوری/ ربوده شدن تعدادی از نیروهای هنگ مرزی میرجاوه
۱۴ نفر از نیروهای بسیجی طرح امنیت و هنگ مرزی میرجاوه بامداد امروز بدست اعضای گروهک تروریستی ربوده شدند.
بر اساس آخرین خبرها ٧ نفر از این افراد نیروهای بسیج طرح امنیت، ۵ نفر نیروهای هنگ مرزی میرجاوه و ٢ نفر نیروهای اطلاعات سپاه هستند که بین ساعت چهار تا پنج بامداد امروز در منطقه صفر مرزی لولکدان ربوده شده اند./
🌹کانال رسمی شهیدمصطفی صفری تبـــــــار 🌹
@shahid_mostafa_safaritabar
اربعینی ها !
یادتان باشد که ستون به ستون را
مدیون قطره قطره خون
🌷شهیـــــــدانید🌷 ...
اربعینی ها
وقتی چشمتان به گنبد زیبای آقا افتاد،
یاد کنید از آنانی که با حسرت پشت پیراهن هایشان می نوشتند :
یا زیارت یا شهادت
اربعینی ها !
میان ِ هروله های بین_الحرمین ،
یاد کنید از🌷 شهـــــــدایی🌷 که
در آرزوی زیارت ِ شش گوشه ی اربابـــ
پرپر شـــدند ...
اربعینی ها
نمیدانم از کدام مرز میگذرید ! اما ؛
یاد کنید از شهـــدای مفقودالاثر در مرزهای
مهران ... چذابه ... حاج عمران ...
شلمچه ... .سردشت......
اربعینی ها !
التمــــــــــــــاس ِ دعا❤️❤️
🌹کانال رسمی شهیدمصطفی صفری تبـــــــار 🌹
@shahid_mostafa_safaritabar
کانال رسمی شهید مصطفی صفری تبار
🚨فوری/ ربوده شدن تعدادی از نیروهای هنگ مرزی میرجاوه ۱۴ نفر از نیروهای بسیجی طرح امنیت و هنگ مرزی می
.
اطلاعیه قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه درباره ربوده شدن مرزبان در هنگ مرزی میرجاوه
قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه:
.
🔹شامگاه گذشته (دوشنبه 23 مهرماه) تعدادی از بسیجیان بومی و نیروهای هنگ مرزی که در پایگاه مراقبتی در نقطه صفر مرزی ( میرجاوه) استقرار داشتند، با خیانت و تبانی عامل یا عوامل نفوذی گروهکهای ضد انقلاب ربوده شدند
.
🔹عوامل گروهک های تروریستی که از سوی سرویسهای بیگانه هدایت و پشتیبانی میشوند، با فریب و تطمیع عوامل نفوذی، این حادثه را در نقطه صفر مرزی و روبه روی یکی از پاسگاه های مرزی کشور پاکستان صورت دادهاند
.
🔹عملیات تعقیب اشرار، تروریست ها و عوامل نفوذی دشمن و نیز اقدامات لازم برای آزاد سازی ربوده شدگان با جدیت در دستور کار نیروهای دفاعی و امنیتی مستقر در مناطق مرزی قرار گرفته است
.
🔹از دولت پاکستان نیز انتظار میرود با اشرار و تروریست هایی که در جوار مرزهای آنان لانه کرده و از سوی برخی کشورهای مرتجع شرور و تروریست پرور منطقه حمایت و به کارگیری می شوند، برخورد جدی داشته و به سرعت نسبت به آزادی و تحویل مرزبانان اقدام کند
🌹کانال رسمی شهیدمصطفی صفری تبار 🌹
@shahid_mostafa_safaritabar
❃↫ بِسْمِ رَبّ الشُهَداءِ وَالصّدِیقینَ ↬❃
#داستان_خالڪوبی_شهادت
#قسمت_چهاردهم
🌷مجید قربانخانی🌷
بچههای محله برایش نامه مینویسند
مجید رفته است و از او هیچچیز برنگشته است. چندماهه است ڪه کوچه قدمهایش را ڪم دارد. بچههای محله هنوز با دیدن ماشین مجید توی خیابان میریزند. مادرش شبها برایش نامه مینویسد. هنوز بیهوا هوس خریدن لباسهای پسرانه میڪند. هنوز آخرین لباسی که مجید از تنش درآورده است را نگهداشته و نشسته است. ڪتوشلوار مجید را بارها بیرون میآورد و حسرت دامادیاش را میخورد. یڪی از آشناها خوابدیده در بینالحرمین برای مجید و رفقایش مراسم عقد گرفتهاند. بچههای ڪوچه برای مجید نامه نوشتهاند و به خانوادهاش پیغام میرسانند. پدر مجید میگوید: «همسایه روبروی ما دختر خردسالی است ڪه مجید همیشه با او بازی میڪرد. یڪ روز ڪاغذی دست من داد و ڪه رویش خطخطی کرده بود. گفت بفرستید برای مجید، برایش نامه نوشتهام ڪه برگردد. یڪی دیگر از بچهها وقتی سیاهیهای ڪوچه را جمع ڪردیم بدو آمد جلو فڪر میڪرد عزایمان تمامشده و حالا مجید برمیگردد. میگفت مجید ڪه آمد در را رویش قفل ڪنید و دیگر نگذارید برود.»
از وقتی مجید شهید شده است. بچههای محله زیرورو شدهاند. بیش ازهزاربار در ڪل یافت آباد به نام مجید قربان خانی قربانی ڪشتهاند.» حالا بچهمحلها و تعداد زیادی از دوستان مجید بعد از شهادتش برای رفتن به سوریه ثبتنام ڪردهاند. مجید گفته بود بعد ازشهادتش خیلی اتفاقات میافتد. گفته بود بگذارید بروم و میبینید خیلی چیزها عوض میشود.
⏪ #پایان ...
🌹کانال رسمی شهیدمصطفی صفری تبـــــــار 🌹
@shahid_mostafa_safaritabar
IMG_20181017_181505_539.jpg
1.18M
#پوستر
شهید مدافع وطن
پاسدار مصطفی (کمیل) صفری تبار
جهت چاپ
#اربعین
🌹کانال رسمی شهیدمصطفی صفری تبار 🌹
@shahid_mostafa_safaritabar
۲۴ساعت گذشت از اسارات بسیجیان و پاسداران ایرانی
در سکوت سلبرتی های ایران
۲۴ساعت است از دل این خانواده ها خون میگذرد
و اما نکته این جاست ۱۴ تا مرد اسیر شدن
و همه حزب اللهی ها نگران
اما از اسارت کاروان کربلا که همه زن بچه هستن 😔😭
🌹کانال رسمی شهیدمصطفی صفری تبـــــــار 🌹
@shahid_mostafa_safaritabar
#پند_نوشت
یه عده از شما میرید کربلا
یه عده نمیرید
با جفتتون کار دارم
اول اونایی که میرن
داریم در روایات
که در مسیر
حضرت زهرا به همراه
امام مجتبی میان و به تک تک
زائرا خوش امد میگن
براشون دعا میکنند
فک کن چقد خوب میشه
حضرت زهرا قراره نگات کنه
حالا این همه زائر
مرحله اولش اینه که
حداقل هارو رعایت کنی
تا باهاشون مساوی باشی
. نیت اخلاص
. محافظت از چشم و زبان
و غیره
این محافظت از چشم
هم نگاه نکردن به نامحرم رو
شامل میشه ..
هم طوری نگاه نکنیم به کسی که
ناراحت بشه رو شامل میشه
هم از مهم تر اینکه
نگاهمون تبعیضانه نباشه
مثلا بگیم امام حسین به فلانی نگاه نمیکنه به فلانی نگاه میکنه
زیارت فلانی قبوله زیارت فلانی قبول نیست
( روایت داریم اگر کسی بگه
خدا که دیگه فلانی رو نمیبخشه
خدا میگه به کوری چشم تو
اونو میبخشم تورو نمیبخشم )
حالا ..
حضرت زهرا
داره همه رو
نگاه میکنه
به یه سری ها
نگاه ویژه میکنه
به اونایی که بهترینند
شاگرد اولن
به اونایی که
به خودشون گفتن
همه زائرای امام حسین
خوبن تو دیگه خوب نباش
تو بهترین باش
این مرحله اول بود
مرحله بعدی شروع کار توئه
یه عده زائر ( تعدادشون کمه)
به فکر شکمو غذا و چی بخوریم بهتره هستن
اونجا نوبت توئه
یه خودی نشون بدی
حالا اگر غذاتم دادی یکی دیگه
اشکالی نداره ..
حالا اگر یه چیزی بخور نمیر میل کردی
اشکال نداره
حالا اگر همه توجه شون به غذا پرت شد
تو توجهتو به امام حسین بیشتر کردی عب نداره
تو قراره بهترین باشی
تورو قراره حضرت زهرا
ویژه نگاه کنه
حالا همه رفتن سمت غذا
تو یه روضه جوع و گرسنگی
اهل اسارتم برا خودت بخون
اگر تونستی یه اشکی هم بریز
جایی که
همه خسته میشن
فکر اینن که چیکار کنند
راحت تر سفر کنند
الان وقتشه خودی نشون بدی
کوله رفقیتو بگیر
به عنوان خدمت به
زائر امام حسین
تو کولشو ببر
یکی بود
وقتی همه رفیقاش
تو موکب خوابیده بودن
میرفت کنار جاده
ساک این پیرمردا
پیر زنارو میگرفت
مثلا ۵۰ تا ستون
۱۰۰ تا ستون میبرد
بعد برمیگشت
وقتی همه خواب بودن
اون خودی نشون میداد
به ابی عبدلله
به حضرت زهرا
از این زائرا زیاده
یه وقت سرت کلاه نره
خواب بمونی هیچی به هیچی
هی به خودت بگو
تو باید بهترین باشی
نکته مهم اینه
در حین اینکه
تو به خودت میگی
باید بهترین باشی
اما خودتو از بقیه زائرا
بهتر نمیدونی ..
یعنی نباید بدونی
خلاصه باید دل ببری از حسین
حسین کار خودشو کرد
راهیت کرد..
حالا نوبت توئه
خودی نشون بدی
اما کسایی که
نمیرن کربلا ..😔
شما باید بیشتر و بهتر
از امام حسین دل ببرید
هی دلت بسوزه جا موندی
هی گریه کنی
به حسین بگی
بسوزان هر طریقی
میپسندی
که آتش از تو
خاکستر از من
هی به حسین بگی
چیشد قابل ندونستی..؟
اویس قرنت میشم ..
ندیده عاشقت میشم
وقتی همه جامونده ها
دارن غر میزنند به امام حسین
تو خودی نشون بده
برای اینکه دلت اروم بشه میگم
هرکه مقرب تر است
جام بلا بیشترش میدهند
اما باید بسوزی پای حسین ..
بگو حسین
تلاشمو کردم ..
نشد
بگو حسین ..
دوست داری بیشتر
بیام در خونت رو بزنم...
میام
انقد میااااام
که بگی بیا برو کربلا
اویس قرن بشید برا حسین ..
دل حسینو آب کنید
کاری کنید امام حسین بغلتون کنه
دست بکشه رو سرتون ..
بگه عب نداره عزیزم ..
درست میشه
به آغوش بکشتت
بگه گریه نکن دیگه
حالا توام یه روز میری
دل حسینو اب کنید
ماها همه
یا نوکر و غلام حسینیم
یا کنیز حسین دیگه
برید ببینید
اقا با غلامش
با کنیزش چه برخوردی داشته
چه رفتی کربلا
چه نرفتی کربلا
باید از حسین دل ببری
حرف آخر
در سفر زمینی پاها مجروح می شود و در سفر آسمانی دل ها...
رفقا!
ولله که نه تمــام آنهایی که می روند لایقند و نه آنهایی که می مانند بی سعادت!...
کربلا نه به رفتن...که به شدن است...
پس لیاقت هرکدام از ما به کربلایی شدنمان است...
دلتو مجروح حسین کن ..
دلتو کربلایی کن
بهترین باش
تا از حسین دل ببری ..
مراقب تنها مرهم دلمون باشیم
مراقب امام حسین تو دلمون باشیم
🌹کانال رسمی شهیدمصطفی صفری تبـــــــار 🌹
@shahid_mostafa_safaritabar
اربعینی ها !
یادتان باشد که ستون به ستون را مدیون قطره قطره خون 🌷شهیدانید🌷
وقتی چشمتان به گنبد زیبای آقا افتاد،
یاد کنید از آنانی که با حسرت پشت پیراهن هایشان می نوشتند : یا زیارت یا شهادت
میان ِ هروله های بین_الحرمین ،
یاد کنید از🌷 شهدایی🌷 که در آرزوی زیارت ِ شش گوشه ی ارباب پرپر شدند
اربعینی ها
التماس دعا...
🏴کانال رسمی شهید مصطفی صفری تبار🏴
👉 @shahid_mostafa_safaritabar
#دلنوشته_همسرشهیدمدافع_وطن
#پاسدار_مصطفی_کمیل_صفری_تبار
#به_همسران_شهدا
#به_مناسبت_هفته_دفاع_مقدس
#و_فرا_رسیدن_پیاده_روی_اربعین
به نام الله
خداوند،از هردو موجود دو جنس آفرید
درخلقت انسان،عاطفه،صبر،و هنرعشق ورزیدن را،
مواد اولیه را در وجود لطیف و مهربان زن قرار داد
اگر حوا آفریده نمی شد،آدم (ع) تنها بود
و عشق نبود و به همین علت نسل فرزندان آدم(ع) ادامه یافت تا به امروز
زن در طول تاریخ،گهواره و جهان را با هم تکان داد
زن،نقطه عطف منحنی تاریخ است و آغاز
هاجر،آغاز یک تمدن است،همچو مریم، همچنان که فاطمه (س) ادامه دهنده نسل پاکان،برای به اهتزاز در آمدن پرچم سبز رستگاری در ابتدای طولانی ترین کوچه باغ تاریخ شد
زن مدیرخانه و اولین معلم هر انسان است
آری! همچون،رباب،که در روز عاشورا,نگهبان شرف و ناموس فرزندان امام حسین (ع) و معلم همسران شهدای کربلا بود
زن،شانه های نحیفش،غم های سنگین را تاب می آورد و قلب مهربانش،با آهنگ حوادث بزرگ تاریخ می تپد
در هر لحظه از دفاع مقدس تا به امروز بار آن دفاع,فشار آن مبارزه سنگین,آتش،گلوله ها،توپ ها،ترکشها و...بر شانه،اعصاب،روح و جان زن فرود آمد
اگر ملت ایران،در آن دفاع،حتی یک وجب از خاک،یک ذره از غیرت,شرف و یک تکه از وطن را در غرب و جنوب کشور از دست نداد،همه به برکت وجود همسران شهدا و ایثارگران بود که تاب آوردند، ایستادند،و همسرانشان را به میدان جهاد و شهادت فرستادند و تمام سختی ها،مشکلات،تهمت ها،زخم زبان خوردن ها را فقط برای رضای خدا تحمل میکنند
ما از مکتب امام عزیزمان آموختیم؛جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمی شناسد و ما باید در جنگ اعتقادی مان،بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم
خواهرم،
امروز روز هدایت نسل های جوان است,
فرقی ندارد خط مقدم جبهه مقاومت, ایران،لبنان،سوریه،عراق و یا یمن باشد..
چشم همسران و دختران شهدای جبهه مقاومت به ما همسران شهدای ایران اسلامی دوخته شده است
ما باید برای فتح بیت المقدس و آزادی قدس شریف آماده شویم
فلسطینی که،قبله اول و امید آخر،محل عروج پیامبر اکرم(ص)و میعادگاه منجی عالم (عج) میباشد
ان شاءالله بزودی با نابودی اسرائیل کودک کش,پشت سر امام و مولایمان در مسجد الاقصی نماز جماعت میخوانیم
و با همسران شهدای فلسطینی در مسجد الاقصی سجده شکر خواهیم کرد!
پس خودت را برای محو اسرائیل آماده کن خواهرم،
تا با حضور در کاروان پیاده روی اربعین در مسیر #نجف تا #کربلا,پیام خون شهیدانمان را به آزادگان جهان ابلاغ نماییم و برای زمینه سازی قیام منجی عالم حضرت بقیه الله،قدمی کوچکی برداریم...
آری چه خوش گفت پیر و مراد ما
راه قدس از کرب وبلا میگذرد
🏴کانال رسمی شهیدمصطفی (کمیل) صفری تبار 🏴
👇👌👇
@shahid_mostafa_safaritabar
به دلم داغ حرم را مگذارید فقط
به همین حال مرا وا مگذارید فقط
میزنیدم بزنید این همه تنبیه ولی
به دلم داغ حرم را مگذارید فقط
حرم امروز دهیدم به خدا خسته شدم
با دلم وعده فردا مگذارید فقط
اربعین، پای پیاده نجف و کرب و بلا
حسرتش را به دل ما مگذارید فقط
.
🏴کانال رسمی شهید مصطفی صفری تبار🏴
👉 @shahid_mostafa_safaritabar
شاید با خود بگویی:
از خانه هم میتوانم به حسین سلام دهم؛ از خانه هم میتوانم زیارت اربعین بخوانم
چرا باید سختی چند روز پیادهروی را به جان بخرم و مسیری طولانی را در گرما و سرما طی کنم تا کسی را زیارت کنم که همین لحظه هم در کنار من است؟
پس بشنو سخن زینب را که به یزید فرمود:
«به خدا که نمیتوانی یاد و خاطره ما را محو و نابود کنی»
اگر من از خانهام سلام دهم و تو از خانهات سلام دهی؛
دیری نمیپاید که داستان کربلا از یادها میرود
پیاده روی اربعین کاری زینبی است...
🏴کانال رسمی شهید مصطفی صفری تبار🏴
👉 @shahid_mostafa_safaritabar