eitaa logo
شهید مصطفی صدرزاده
2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.7هزار ویدیو
184 فایل
خودسازی دغدغه اصلی تان باشد...🌱 شهید مصطفی صدرزاده (سیدابراهیم) شهید تاسوعا💌 کپی آزاد🍀 @Shahid_sadrzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
recording-20191212-133526.mp3
زمان: حجم: 1.25M
💢 ساخت انواع شایعات در مورد واگذاری جزیره کیش و دریای خزر و قرص های آلوده و بیماری های .....در فضای مجازی فقط برای "عصبی کردن مردم" هست تابتونن در انتخابات مجلس ذهن مردم رو بهم بریزند و انتخابات رو به نفع غربگراها رقم بزنند... ساده نباشیم! منتشر کنید! حاج آقا حسینی iD ➠ @sangarshohada🕊
🔴 ثبت نام سراسری خادم الشهداء 🔴 🧔🏻 برادران و خواهران 🧕🏻 🔷 مهلت ثبت نام: 🔸از امروز ۲۳ تا ۲۹ آذرماه ۱۳۹۸ ✅ ثبت ‌نام در پایگاه اینترنتی کوله بار 👇🏻👇🏻👇🏻 🔸 khademin.koolebar.ir
16.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹اختلاف طبقاتی وحشتناک را در این گزارش ببینید! یه سوال رو از بچه‌های بالاشهر و پایین‌شهر تهران پرسیدیم:آرزوتون چیه؟ پایین شهر: برا مامان بابام پول دربیارم! بالاشهر: خودتون ببینید👆 🍃🌹🍃🌹
3.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسمتی از فیلم عروسی شهید #سیاهکالی ...💓 اسم همسرشون رو توی گوشی شون ذخیره کردن ... همسر شما اسم شما رو توی گوشیش چی ذخیره کرده؟؟ . . #همسران_شهدا_از_همه_خلق_خدا_عاشق_ترند💘 #یادت_باشه #سبک_زندگی #عاشقانه_مذهبی #عاشقانه_شهدایی😍❤️ #عاشقانه_شهدایی #دختران_چادری _______________ ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
7.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 انسان؛ موجودی که به همه چیز عادت میکند! ➕خاطره علیرضا پناهیان از شنیدن یک قطعه موسیقی در خارج از کشور #تصویری @Panahian_ir
@Panahian_irPanahian-Clip-NoghteZaafKhoobHayeMamooli-64k.mp3
زمان: حجم: 2.18M
🎵نقطه ضعف آدم خوب‌های معمولی! #کلیپ_صوتی @Panahian_ir
در بخشی از کتاب «سید ابراهیم» از زبان همسر شهید «صدرزاده» می خوانیم: « از سوریه که آمد با هم به مشهد رفتیم. آنجا مرا با رزمندگان فاطمیون آشنا کرد و مقدمات سفر سوم خود را مهیا کرد. چون قرار بود با بچه های افغانستان اعزام شود، می بایست خودش را تبعه افغان جا بزند. هرچند که آن ها می دانستند او ایرانی است، اما به هر حال قوانین خاص خود را داشتند. لهجه ی افغانستانی را هم خیلی زود یاد گرفت. سومین بار با تیپ فاطمیون اعزام شد. در این مدت انواع دوره ها و آموزش ها را می دید. مصطفی نام جهادی «سید ابراهیم» را برای خود برگزید که نام پدر بزرگ من بود. همه او را به همین نام می شناختند. بعد از مدت کوتاهی که در کنار بچه های فاطمیون جنگید به خاطر قابلیت های بالایی که داشت از او خواستند تا فرماندهی یکی از گردان های فاطمیون را به عهده بگیرد. او به شرط نامگذاری گردان توسط خودش، فرمانده گردان شد و به خاطر علاقه زیادش به گردان عمار و شهدای آن، نام زیبای عمار را برای گردان انتخاب کرد. در همایشی هم که با جاماندگان گردان عمار در تهران داشت به آن ها قول داده بود که ما انتقام شهدای گردان عمار را می گیریم. چرا که گردان عمار ادامه دهنده راه همان گردان و جنگ سوریه در امتدا جنگ ایران و ادامه انقلاب حضرت امام خمینی (ره) است. او معتقد بود افکار انقلاب اسلامی روز به روز در دل مردم سوریه رشد و نمو پیدا می کند و عشق به امام (ره) و آرمانهای او در بین مردم آنجا رواج پیدا می کند.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید مصطفی صدرزاده
هر دو عکس (سیدابراهیم) مجروحه و اونی که بغلش کرده برادر شهید هستن.... 🔸 عکس بالا از زبان محمدحسین برادر شهید: سال 76 بابام جیره سپاه و گرفته بود پوتیناش کوچیک بود ساقشون رو کوتاه کرد و دادشون به مصطفی... مصطفی شروع کرد غر زدن که من کفش اینجوری نمیخوام که بابام به حرفش گوش نداد. فردا صبحش مصطفی با همون پوتینا میره مدرسه توی راه میخوره زمین و نیسان حمل شیر از روی پاشنه پای چپش رد میشه، پاش میشکنه. دکتر گفت خدا رو شکر کنید پوتین پاش بود وگرنه استخوان پاش خرد میشد. 🔹 عکس پایین به نقل از همرزم شهید (ابوعلی): عکس پایینی هم مربوط به پارساله که تو عملیات دیرالعدس تیر تیربار دشمن به پاش (سید مصطفی) خورد و برای بار ششم جانباز شد... ابوعلی در ادامه میگه: شهدا هم بودند و هم ... هم و بودند... پر از اخلاق های متضاد درست... خوف و رجایی که مومن باید داشته باشه... کاش درک کنیم و عمل کنیم اخلاقشون رو...
#خاطرات_شهدا او در سیره شهدا ذوب شده بود... مــادر از خصوصیـاتش اینگونه روایت می‌کند : علیرضا لباس نو نمی‌پوشید ... می‌گفت مگر رزمنده‌های ما لباس نو می‌پوشیدند. موقع خواب تشک زیرش نمی‌انداخت و می ‌گفت: مگر شهدای‌ما روی تشک میخوابیدند او بسیجی به تمام معنا بود؛ وقتی از او می‌پرسیدم در پادگان چه کاره هستی؟ می‌گفت : جاروکشم ... شوخ طبع بود و در عین حال با ادب از هر غذایی نمی‌خورد و می‌گفت نمی‌دانم پول این غذا از چه راهی تهیه شده ، اهل تضرع بود و عبادت خالصانه گاهی شب‌ها که می‌رفتم رویش پتو بیاندازم که سردش نشود، می ‌دیدم عبا انداخته و دارد قرآن می‌خواند و گریه می‌ڪند.... #جستجــوگر_نـور #شهید_تفحص_علیرضا_شهبازی #سـالروز_شهــادت🌷