🌸امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
🌹 نزدیكترین حالت بنده به خدا وقتی است كه در حال سجده باشد و گریه كند.
📙بحار،ج 93، ص 357
#شهیدانزندهاندونزدپروردگارشانروزیمیگیرند...
#سلامبرشهدا
به خیر میشود این #صبحهای_دلتنگی
ببین که روشنم از یادِ خوبِ #لبخندت...
#یک_خاطره_ناب
زدیم بغل وقت نماز بود ...
گفتم: «حاجی قبول باشه »
گفت: «خدا قبول کنه انشاءالله »
نگاهم کرد. گفت: «ابراهیم!»
نگاهش کردم ، گفت :
نمازی خوندم که در طول عمرم
توی جبهه هم نخوندم...
گفتم حاجآقا شما همه نمازهاتون قبوله.
قصهاش فرق میکرد. رفته بود کاخ کرملین
قرار داشت با پوتین، تا رئیسجمهور روسیه
برسد وقت اذان شد. حاجی هم بلند شد.
اذان و اقامه اش را گفت، صدایش پیچید
توی سالن... بعد هم ایستاد به نماز....
همه نگاهش میکردند. میگفت : در طولِ
عمرش همچین لذتی از نماز نبرده بوده.
پایان نماز پیشانیاش را گذاشت
روی مُهر به خدای خودش گفت :
« خدایا اینبود کرامت تو، یه روزی
توی ڪاخ ڪرملین برای نابودی اسلام
نقشه میکشیدند، حالا منِ قاسم سلیمانی
اومدم اینجا نماز خوندم.»
راوی : ابراهیم شهریاری
📚 کتاب سلیمانی عزیز ص ۱۰۹
انتشارات حماسه یاران
#سردار_دلها
#شهید_حاجقاسم_سلیمانی
🚨 یک پیشنهاد ویژه برای این روزها
📌هیچ چیزی مثل یاد امام حسین(ع) به ما قوّت، نشاط و حال خوب نمیدهد.
🔸امام خمینی فرمود: «ما را سیدالشهدا این طور هماهنگ کرده...این هماهنگی که در تمام ملت ما در قصۀ کربلا هست، این بزرگترین امر سیاسی است در دنیا. و بزرگترین امر روانی است در دنیا. تمام قلوب با هم متحد میشوند. اگر خوب راهش ببریم، ما برای این هماهنگی پیروز هستیم. و قدر این را باید بدانیم. و جوانهای ما توجه به این مسائل داشته باشند.»
🔸یاد امام حسین(ع) همانطور که اقشار و سلایق مختلف را با هم هماهنگ، متحد و قوی میکند و یک کشور را نجات میدهد، قوای درونی ما را نیز، هماهنگ، متحد و قوی میکند و به ما نیرو، حالِ خوب و نشاط منحصر به فردی میدهد.
🔸با یادآوری «قدرت و عظمت حسین(ع) و تجلی این قدرت در حماسۀ پیادهروی اربعین»، هر روز خود را آبادتر و زندهتر کنیم.
به ویژه که امام صادق(ع) -قطعا برای اینکه زندگی بهتر، کمرنجتر و لذتبخشتری داشته باشیم- توصیه کردند روزانه برای یاد امام حسین(ع) وقت صرف کنیم.
🔻بیان معنوی به سهم خود هر روز قدمی در این جهت برمیدارد..
#از_حسین_نیرو_بگیر
#حسین_آرام_جانم
رزمنده ای که ترسید به میدان برود
🌟سید ابراهیم تعریف میکرد:
عملیات دیر العدس بود، یک نفر مضطرب آمد پیشم؛ گفت: آسید! من ترسیدم... میشه من را برگردانید!؟
من هم سریع گفتم: خودت رو به اون ماشین برسون داره برمیگرده!
رفت... با نگاهم او را دنبال کردم، جوری راه میرفت انگار در دلش تردید داشت. بعد از مدتی برگشت لبخندی زد و فهمیدم بر ترسش غلبه کرده... خیلی خوشم آمد، 😊
به همین خاطر چند لحظه بعد رفت پیش اربابش...🕊
﷽➖➖➖➖ ➖➖➖➖➖
✅ کانال #شهید_مصطفی_صدرزاده 🌷🌷
( با نام جهادی سید ابراهیم)
شهید مصطفی صدرزاده
#مصاحبه_با_همسر_شهید_صدرزاده 🔴قسمت پنجم بعضی آقایان وقتی وارد خانه میشوند و محیط خانه را نامرتب م
#مصاحبه_با_همسر_شهید_صدرزاده
🔴قسمت ششم
پیش از این بخش اول گفتوگو درباره زندگی و سلوک رفتاری شهید صدرزاده با خانوادهاش منتشر شده بود و حالا بخش دوم این گفتوگو منتشر میشود. این گفتوگو درباره اعزام شهید صدرزاده به سوریه و مبارزه با جریان تکفیری است.
تسنیم: چندین دهه قبل پدران ما و جوانهای آنزمان به جنگ رفتند و عدهای از آنها هم از این معرکه برنگشتند. بعد از آن فقط حسرت سالهای دهه 60 برای نسل ما ماند. هرجا میرفتیم از همت و باکری و همرزمانش میگفتیم و اینکه ایکاش ماهم آنموقع را درک میکردیم. امروز دوباره ماجرا عوض شده است. دوباره معراج الشهدای تهران پر شده از شهدای جبهه حق. انگار که در سالهای دهه 60 هستیم که کرور کرور شهید به معراج شهدای تهران می آوردند. حالا دوباره این مسیر هموار شده است، ولی برای همه نیست. مصطفی باب شهادت را برای خودش باز دید و نمیخواست که فقط حسرت سالهای دهه 60 را بخورد. چه شد که او وارد فضای مدافعان حرم شد؟ از چه زمانی بحث رفتن به سوریه را در خانه مطرح کرد؟
دهم رمضان سال 92 حرفهایش برای رفتن به سوریه شروع شد و دیگر تا 15 رمضان به اوج رسید. حتی یکبار تا فرودگاه رفت و برگشت. گذرنامهاش مشکل داشت و نتوانست به سوریه برود.
تسنیم: این مسئله را چطور با شما مطرح کرد؟
گفت که میخواهد برود در آشپزخانه کار کند و هیچ خطری نیست. گفت فقط در حد پخت و پز برای رزمندهها است و خطری نیست. تا همین حد را رضایت دادم. تا فرودگاه رفت و همانطور که گفتم نتوانست برود و برگشت. خودمان به دنبالش رفتیم و مصطفی را از فرودگاه آوردیم. در مسیر فرودگاه تا خانه فقط با صدای بلند گریه میکرد. روزه بود، سریع در خانه سفره افطار را پهن کردم. بعد از افطار مشغول جمع کردن وسایل بودم که گفت میخواهد برود و با یکی از دوستانش دعوا کند. مصطفی همیشه قربان صدقه دوستانش میرفت و لفظش در مقابل دوستانش «فدات شم» بود. تعجب کردم. مصطفی ای که همیشه آرام بود و اهل دعوا نبود میخواهد با کدام دوستش دعوا کند؟ او کم عصبانی میشد اما خیلی بد عصبانی میشد. به او گفتم که من هم همراهش میآیم، طبق روال همیشه زندگی.
«اگر کار اعزامم را جور نکنید به همه میگویم که "عند ربهم یرزقون" بودنتان دروغ است»
آن زمان ماشین نداشتیم. با آژانس به میدان شهدای گمنام در فاز 3 اندیشه رفتیم. آنجا اصلا محل زندگی نبود که مصطفی دوستی داشته باشد و بخواهد با او دعوا کند.
چندتا پله میخورد و آن بالا 5 شهید گمنام دفن بودند. من از پله ها بالا رفتم و دیدم که مصطفی حتی از پله ها هم بالا نیامد. پایین ایستاده بود و با لحن تندی گفت: «اگر شما کار اعزام مرا جور نکنید، هرجا بروم میگویم که شما کاری نمیکنید. هرجا بروم میگویم دروغ است که شهدا عند ربهم یرزقون هستند، میگویم روزی نمیخورید و هیچ مشکلی از کسی برطرف نمیکنید. خودتان باید کارهای من را جور کنید».
دقیقا خاطرم نیست که 21 یا 23 رمضان بود. من فقط او را نگاه میکردم.گفتم من بالا میروم تا فاتحه بخوانم. او حتی بالا نیامد که فاتحهای بخواند؛ فقط ایستاده بود و زیر لب با شهدا دعوا میکرد. کمتر از ده روز بعد از این ماجرا حاجتش را گرفت. سه روز بعد از عید فطر بود که برای اولین بار اعزام شد.
تسنیم: به آشپزخانه رفت؟
بله. فقط یک بار به آشپزخانه رفت و همان اولین ماموریتش 45 روز طول کشید.
تسنیم: بعد چه شد؟
آشپزخانه دیگر نتوانست خواستههای مصطفی را برآورده کند. مصطفی اصلا برای آشپزخانه نبود. بدون اینکه کسی خبر داشته باشد از آشپزخانه رفت. غذا پختن کار مصطفی نبود. او اصلا آشپزی بلد نبود. ممکن است اگر آقایان در خانه تنها باشند برای خودشان یک نیمرو درست کنند، مصطفی حتی نیمرو هم درست نمیکرد. آشپزخانه بهانهای برای رسیدن به چیز دیگری بود.
همه افرادی که برای ماموریت آشپزخانه رفته بودند 20 یا 25 روزه برگشتند. از آنها پیگیر بودم که مصطفی کی بر میگردد؟ آنها به من نمیگفتند که هیچ خبری از مصطفی ندارند اما میگفتند که رفته و با کاروان بعد میآید. او با رزمندگان عراقی آشنا شده و همراه آنها شده بود. مصطفی بالاخره بعد از 45 روز برگشت.
تسنیم: چطور از مصطفی خبر نداشتید؟ به شما هم چیزی نگفته بود؟
نه. چیزی به من نگفته بود. بعد از 45 روز که آمد برایم تعریف کرد از آشپزخانه رفته و ده روزی را با رزمندگان عراقی بوده است.
تسنیم: یعنی با رزمندگان عراقی به عملیات رفته بود؟
بله.
#ادامه_دارد...
#قسمت_هفتم👇
#ماجرای_جدا_شدن_مصطفی_از_رزمندگان_عراقی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✅ کانال #شهید_مصطفی_صدرزاده
( با نام جهادی سید ابراهیم)
May 11
آمرزش گناهان شهید
🌺قال رسول الله صلی الله علیه و آله :
🌷للشّهید سبع خصال من الله اوّل قطره من دمه مغفور له کلّ ذنب.
❤️حضرت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود :
✨به شهید هفت امتیاز از طرف خداوند عطا می شود، اولین آنها بخشیدن تمام گناهان اوست بواسطه اولین قطره خونش.✨
وسائل الشیعه، ج11، ص9، حدیث20
التماس دعای شهادت🙏
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
✅ کانال #شهید_مصطفی_صدرزاده
( با نام جهادی سید ابراهیم)🌷🌷
سلام دوستان شعر زیر از آقای رحیم گرامی در وصف شهید صدرزاده است
لطفا اشعار ودلنوشته های خود در وصف شهید صدرزاده را برای ما ارسال کنید که در کانال از آنها استفاده شود🙏
سپاس از همراهیتان🌹
خادم کانال✋
🌹🌹🌹🌹
🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐
شقايق تر ز لاله صدر زاده
و باران تر ز ژاله صدر زاده
حراست را ز سقا بر گرفته
بَرِ عمه ـ سه ساله ـ صدر زاده
مرا دستي و كان ش يك هنر نيست
ولي از او دو باله صدر زاده
تني مجروح آن هم هفت وعده
طوافش بي مثاله صدر زاده
تكامل يافت با رنگِ شهادت
و تكميلِ كماله صدر زاده
شهيدان زنده اند قرآن چنين گفت
حياتش بي زواله صدر زاده
درونِ قلب مردم جاي دارد
برون رفتش محاله صدر زاده
شهادت را به زيبايي بيان كرد
جميل است و جماله صدر زاده
#شهدا #رحيم_گرامي
🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐
✅ کانال #شهید_مصطفی_صدرزاده
( با نام جهادی سید ابراهیم)🌷🌷
📢 فراخوان طرح اعزام #جهادگران_سلامت جهت ارائه خدمات و همراهی بیماران مبتلا به کرونا در بیمارستان های شهر تهران
💛 از تمامی شهروندان جهت خدمت در عرصه سلامت دعوت به عمل می آورد.
📝 عضویت و اعلام آمادگی با ارسال عدد 1 به شماره ها و شناسه های زیر در تمامی شبکه های مجازی:
📞 09376674966
📞 09387701256
🆔 @jsalamat1
🆔 @jsalamat2
💎 قرارگاه جهادگران سلامت
شهید مصطفی صدرزاده
⚫️متاسفانه لحظاتی پیش جهان پهلوان سیامند رحمان قویترین مرد جهان براثر ایست قلبی در بیمارستان نبی اکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 درخواست یادگاری و اهدای چفیه رهبر انقلاب به سیامند رحمان
◾️پهلوان سیامند رحمان، ساعتی قبل بر اثر سکته قلبی درگذشت.
♥️ #امام_علی (ع) فرمودند:
🌴إنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ كَمَا تَمَلُّ الاَْبْدَانُ، فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِكْمَةِ.
🍃 اين دل ها همانند تن ها، خسته و افسرده مى شوند. براى رفع ملالت و افسردگى آنها سخنان حكمت آميز و زيبا و ظريف انتخاب كنيد.
📖 نهج البلاغه حکمت ۱۹۷
طلبهها، مداحها، بسیجیها همه اعلام آمادگی کردن برای کمک به بیمارستانها!
سپاه و ارتش و نیروی انتظامی هم که وسط میدون مقابله با کرونا هستن!
اینا یادتون بمونه برا فردا که کرونا تموم شد و سلبریتی ها از سوراخ موش هاشون اومدن بیرون، خودشون رو پشتیبان شما و اینا رو دشمنتون جا نزنن!
°علیرضا گرائی °
#چالش_لبخند
یڪ نفــر حسرت
لبخند تـو را مـیبـارد...
#خنده ڪـن عـشق
نمک گیـــر شود بعـــد بـرو...
#سردار_دلها
شهید مصطفی صدرزاده
#مصاحبه_با_همسر_شهید_صدرزاده 🔴قسمت ششم پیش از این بخش اول گفتوگو درباره زندگی و سلوک رفتاری شهید
#مصاحبه_با_همسر_شهید_صدرزاده
🔴قسمت هفتم
تسنیم: یعنی با رزمندگان عراقی به عملیات رفته بود؟
بله.
تسنیم: شما که راضی نبودید.
خواست خودش بود. برخی از ماجراهایی که در این 8 سال زندگی مشترکمان رخ داد، باب میلم نبود ولی آدم اگر کسی را دوست داشته باشد به خاطر او همه کاری میکند. اوایل درباره خطرهایی که داشت به من چیزی نمیگفت. حدود سه ماه کنارمان بود و بعد به عراق رفت تا سری دوم با رزمندگان عراقی اعزام شود.
رزمندگان عراقی 24ساعت عملیات میکردند و بعد بر میگشتند و 48
ساعت استراحت میکردند. مصطفی میگفت در این 48 ساعتی که عقب از میدان جنگ هست اذیت میشود. میگفت که چرا باید 48 ساعت بیکار باشد؟
بار دومی هم که با عراقیها رفت بخاطر آن 48 ساعتی که استراحت داشتند از آنها جدا میشود و در حرم حضرت زینب (س) با رزمندگان فاطمیون آشنا میشود. دومین ماموریتش 75روز طول کشید.
تسنیم: خب اینجا یک چیزی ناقص می ماند؛ اینکه این وابستگی شدید شما به مصطفی قطعا دوطرفه بوده است.
نه.مصطفی به هیچ چیزی در دنیا وابسته نبود؛ بهمینخاطر خیلی راحت توانست برود.
پای فیلمهای دفاع مقدس ضجه میزد
تسنیم: چرا به مصطفی نگفتید که نرود؟
مصطفی اصلا برای ماندن نبود. نمی توانست بماند. آن زمانی هم که اینجا بود، اینجا نبود. گمشده خودش را پیدا کرده بود. وقتی فیلمهای دفاع مقدس را میدید ضجه میزد. هفته دفاع مقدس حسی داشت که من در هیچکس حتی برادرانم ندیدم. کنترل تلویزیون کلا دست او بود. از این شبکه به آن شبکه، فقط دنبال فیلم های دفاع مقدس میگشت. از دیدن فیلمهای دوران دفاع مقدس لذت میبرد. هفته بسیج هم همینطور بود. اگر فیلمی پخش نمیشد شروع میکرد به اعتراض و گفتن این حرفها که: «الان وقت نمایش این چیزهاست. بچهها باید این تصاویر را ببینند و بدانند که چه اتفاقاتی افتاده است».
تسنیم: ماموریتهای مصطفی معمولا چند روزه بود؟
ندیدنهای ما از 45 روز شروع میشد، 75 روز هم داشتیم. این سری آخر قرار بود خیلی طولانی شود که دیگر سر 73 روز به شهادت رسید.
تسنیم: مصطفی برای سومین اعزام میخواست همراه فاطمیون باشد. گفته میشود که او به مشهد رفته و خودش را افغانستانی معرفی کرده است، درست است؟ پای مصطفی که به سوریه باز شده بود دیگر چه; نیازی به این کار بود؟
بله منم همراه او به مشهد رفتم. فاطمیون رزمنده ایرانی راه نمیدادند.
مصطفی برای همراهی با فاطمیون لهجه افغانستانی را بسرعت یاد گرفت.
#ادامه_دارد...
﷽➖➖➖➖ ➖➖➖➖➖
✅ کانال #شهید_مصطفی_صدرزاده
( با نام جهادی سید ابراهیم)
شهید مصطفی صدرزاده
#مصاحبه_با_همسر_شهید_صدرزاده 🔴قسمت هفتم تسنیم: یعنی با رزمندگان عراقی به عملیات رفته بود؟ بله. ت
#مصاحبه_با_همسر_شهید_صدرزاده
🔴قسمت هشتم
تسنیم: فاطمیون برای افغانستانیها است اما مگر مصطفی همان سری دوم اعزامش با آنها رفیق نشده بود؟
خب آنها قوانین خاص خودشان را داشتند. مصطفی مهارت خاصی در یادگیری زبان و لهجه داشت. عربی را دوست داشت و کمتر از یکی دوماه یاد گرفت. خیلی سریع لهجه افغانستانی را هم یاد گرفت. فقط باید میخواست و اراده میکرد.
تسنیم: درباره سفرتان به مشهد بگویید. چه اتفاقاتی افتاد؟
زمانی که در هتل بودیم به بهانه سر زدن به دوستان مجروحش از هتل خارج شد. رفت عکسی گرفت و دیدم که این عکس با چهره او خیلی فرق میکند. مصطفی آدمی نبود که بخواهد محاسنش را کوتاه کند، من هم خیلی به ظاهرش حساس بودم. وقتی آمد دیدم که محاسنش را کاملا کوتاه کرده است. علتش را پرسیدم، گفت که میخواست عکسی بگیرد تا کسی او را نشناسد. با خنده و شوخی ماجرا را تمام کرد و من هم دیگر اصراری برای فهمیدن داستان نکردم.
برای اینکه آمادهام کند و کم کم بطور غیر مستقیم بگوید که قصدش چیست، من را به حرم برد.آنجا با دو نفر از رزمندگان فاطمیون که با همسرانشان آمده بودند نشستیم و صحبت کردیم.
تسنیم: چه چیزی را غیر مستقیم بگوید؟ مگر شما نمیدانستید که برای چه کاری به مشهد رفتهاید؟
نه، چیزی نمیدانستم. فقط برای زیارت رفته بودیم. بعد که برگشتیم و سری بعد با فاطمیون اعزام شد، فهمیدم که آن زمان میخواست غیر مستقیم من را با فضا آشنا کند. همه کارهایش را در همان سفر مشهد انجام داد.
تسنیم:متوجه نشدند که مصطفی ایرانی است؟
فهمیدند.
تسنیم: بعد از اینکه عضو فاطمیون شد فهمیدند؟
بله.
این لباس را از کجا آوردی؟ «هدیه فرمانده ابوحامد است»
تسنیم:از افغانستانیهای فاطمیون چیزی برای شما تعریف میکرد؟ مثلا از فاتح یا ابوحامد.
نه. آن زمانی که برگشت چیزی نگفت. یک دوره قبل از اینکه ابو حامد شهید شود، چیزهای مختصری به من گفت؛ مثلا لباسی که ابوحامد هدیه داده بود را آورده بود. از او پرسیدم که این لباس جدید را از کجا آورده؟ او هم گفت: «هدیه فرمانده ابوحامد است».
با دیدن عکسهای مصطفی در جنگ بشدت استرس میگرفتم؛ اصلا نمیگذاشتم چیزی از عملیات بگوید
چیزهای مختصری از رزمندهها به من میگفت چون خودم ظرفیت این را نداشتم که خیلی عملیاتی برایم تعریف کند. میدانست که وقتی میرود با رفتنش استرس میگیرم. هر وقت میخواست از; عملیاتهای نظامی و رزمیاش چیزی بگوید، خودم موضوع را عوض میکردم یا اصلا از کنارش بلند میشدم. با دیدن عکسهایش به شدت استرس میگرفتم، چه برسد به اینکه بخواهد چیزی را برایم تعریف کند.
#ادامه_دارد...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✅ کانال #شهید_مصطفی_صدرزاده
( با نام جهادی سید ابراهیم)
May 11
شهید مصطفی صدرزاده
...، ﷽ 🔴 #عکس_شهادت 🔹خاطره ای از #مادر بزرگوار #سیدابراهیم ✅ کانال #شهید_مصطفی_صدرزاده
🔴خاطره ای از #مادر_شهید #مصطفی_صدرزاده
🔹یک تابلو آیه الکرسی تو اتاق پذیرایی بود.
عکس بچه ها، همراه #نوه ها دورتادورش بود.
🔹 یه روز دیدم عکس #مصطفی نیست، خیلی ناراحت شدم
به بچه ها گفتم:
کسی عکس مصطفی رو ندیده؟
همه اظهار بی اطلاعی کردن.
🔹اون زمان خود مصطفی #سوریه بود...خیلی دلتنگش شدم.
بعداز چند روز مصطفی اومد،
خیلی #خوشحال شدم بعد بهش گفتم که عکسش و گم کردم .
🔹چیزی نگفت:
فقط یه #لبخند زد .....
🔹بعداز چند روز اومد، گفت: مامان برات یه عکس اوردم توپ !جون میده برای ...
🔹نذاشتم ادامه بده...
بهش گفتم:
نمیخوام ! ...ببرش
عذرخواهی کرد...
🔹وقتی #عکسش و دیدم واقعا دلم ریخت،...
🔹این عکس آخرین عکسی بود که از، دستش گرفتم ، خودش این عکس رو خیلی دوست داشت،ومن #دیوانه ی این عکس زیباش شدم........
➖➖➖➖➖➖➖
✅ کانال #شهید_مصطفی_صدرزاده ( با نام جهادی سید ابراهیم)
هدایت شده از شهید مصطفی صدرزاده
دعوتید به کانال
🌹شهید مصطفی صدرزاده🌹
#خاطرات_شهید
#فیلم_های_ناب
#دوستاتونو_هم_دعوت_کنید
@shahid_mostafasadrzadeh