✨شب های پرستاره...
🎙روایتگری حاج حسین یکتا در بزرگترین گلزار شهدای جهان
⏱دوشنبه ۳۱ شهریور بمدت ۵ شب از نماز مغرب و عشا
📍تهران، بهشت زهرا، میدان قطعه ی ۴۰
😷مراسم با رعایت کامل پروتکل های بهداشتی برگزار میگردد.
#شب_های_پرستاره
@shahid_mostafasadrzadehppo
دل نوشته ای از
#شهید_مدافع_حرم_مصطفی_صدرزاده
🌹«چه میشود روزی سوریه امن و امان شود و کاروان راهیان نور مثل شلمچه و فکه به سمت حلب و دمشق راه بیافتد.
فکرش را بکن،
راه میروی و راوی میگوید اینجا قتلگاه #شهید_رسول_خلیلی🌷 است،
یا اینجا را که میبینی همان جایی است که #مهدی_عزیزی🌷 را دوره کردند و شروع کردند از پایش زدند تا ... شهید شد.
یا مثلا اینجا همان جایی است که #شهید_حیدری🌷 نماز جماعت میخواند،
#شهید_بیضایی🌷 بالای همین صخره نیروها را رصد میکرد و کمین خورد،
#شهید_شهریاری🌷 را که میشناسید، همینجا با لهجه آذری برای بچهها مداحی میکرد،
یا #شهید_مرادی🌷 آخرین لحظات زندگیش را اینجا در خون خودش غلتیده بود،
یا #شهید_حامد_جوانی🌷 اینجا عباسوار پرکشید.
خدا بیامرزد #شهید_اسکندری🌷 را همینجا سرش بالای نیزه رفت و #شهید_جهاد_مغنیه🌷 در این دشت با یارانش پر کشید.
عجب حال و هوایی میشود
کاروان راهیان نور مدافعین حرم،
عجب حال و هوایی...»
@shahid_mostafasadrzadeh
4_631729572584357994.ogg
296.8K
﷽
👆👆👆👆
🔴 سید حکیم از سید ابراهیم میگوید
🔹دلمان برایت تنگ میشود
ای کاش بودی
وباز برایمان از سید ابراهیم میگفتی
@shahid_mostafasadrzadeh
﷽
🔹به قدری دوستش داشت
«داداش مهدی» صدایش میزد.
🔹همیشه از نظم مثال زدنی و هوش فوق العاده ی، مهدی میگفت.
🔹بعد از شهادت مهدی، همیشه سعی میکرد وقتی ایران هست به خانواده مهدی حتما سر بزند، وقتی به خانواده مهدی سر میزد، کارهایی که اگر مهدی بود انجام میداد، را سعی میکرد انجام بده...
🔹 یک دفعه، ظرف میشست
🔹یک دفعه، سفره پاک می کرد
و...
🔹 شهید #مهدی_صابری که #سیدابراهیم به این شدت به او علاقه مند بود، قطعا ویژگی های زیادی داشت که با شناخت آن ها می شود، راه را پیدا کرد.
🔹راه سید ابراهیم ها و مهدی صابری ها و...
🔹راه اینکه، چکار باید کرد تا خدا خریدارمان شود؟؟
@shahid_mostafasadrzadeh
#مصاحبه_با_همسر_شهید_صدرزاده
🔴قسمت اول
مصطفی صدرزاده با نام جهادی «سید ابراهیم» فرمانده ایرانی گردان عمار از لشکر مقتدر فاطمیون بود. او چند هفته قبل و درست در شب عاشورای حسینی بشهادت رسید. او نیز یکی از شهدای عملیات محرم است که همچنان در حلب جریان دارد.
فاطمیون از رزمندگان افغانستانی مدافع حرم تشکیل شده و همراه شدن مصطفی با فاطمیون روایت عجیبی دارد. همسرش میگوید که مصطفی توانایی عجیبی در یادگیری زبان و تقلید لهجهها داشته است. او به مشهد میرود، ریشهایش را کوتاه میکند و به مسئول اعزام میگوید که یک افغانستانی است. مصطفی بیشتر از دو سال در مناطق مختلف سوریه درگیر نبرد با جریان تکفیر بود.
خانم ابراهیم پور همسر او روایتی خواندنی از ۸سال «زندگی شیرین» با مصطفی تعریف میکند.
بخش اول این گفتوگو درباره زندگی و سلوک رفتاری شهید صدرزاده با خانوادهاش است. این گفتوگو را بخوانید:
چند سال با آقا مصطفی زندگی کردید؟
سال ۸۶ ازدواج کردیم. هشت سال زندگی کردیم و تقریبا ۱۰ روز بود که وارد نهمین سال زندگی مشترکمان شده بودیم.
از دوران قبل از آشنایی بگویید. آنموقع کجا بودید و چه میکردید؟ چطور با مصطفی آشنا شدید؟
قبل از اینکه با مصطفی آشنا بشوم و ازدواج کنم، فرمانده پایگاه بسیج خواهران شهریار و طلبه حوزه باقر العلوم شهر قدس بودم. یکی از دوستان مصطفی، من را به او معرفی کرد. آن زمانی که من فرمانده پایگاه خواهران بودم، مصطفی هم فرمانده پایگاه بسیج نوجوانان مسجد امیرالمومنین(ع) بود، اما من چندان با او آشنایی نداشتم.
در یک مسجد و یک پایگاه بودید؟
بله هر دو در مسجد امیرالمومنین(ع) بودیم؛ من با مصطفی آشنایی نداشتم ولی او از دوستان صمیمی برادرانم آقا سجاد و آقا سبحان بود.
بهانه اولین دیدار: درِ خانه حضرت فاطمه زهرا(س)
قبل از اینکه مصطفی به خواستگاری شما بیاید، او را دیده بودید؟ دقیقا میدانستید که چه کسی قرار است بیاید؟
در همان گفتوگوهایی که برای ازدواج داشتیم متوجه شدیم، تنها جایی که قبلا همدیگر را دیده بودیم مقابل درِ حوزه بسیج بوده است. آن روز ما کارهای ایام فاطمیه(سلام الله علیها) را انجام میدادیم و میخواستیم یک درِ سنگین را بالای ماشین بگذاریم. بلند کردن آن در، از توان خانمها خارج بود. آقایی را دیدم که مقابل در حوزه مقاومت ایستاده است. دوستانم گفتند که او آقای صدرزاده فرمانده پایگاه نوجوانان است و میشود از او کمک گرفت. صدایش کردم و گفتم: «ممکن است این در را داخل ماشین بگذارید؟»؛ این کار را کرد و این اولین باری بود که همدیگر را دیدیم.
یعنی زمانی که ایشان میخواستند برای خواستگاری بیایند، میدانستید که او همان آقایی است که آن روز جلوی در حوزه مقاومت دیدهاید؟
بله.
معرف اصلی این وصلت چه کسی بود؟ برادرانتان بودند؟
آقای بهرامی یکی از دوستان مصطفی بود که مرا به او معرفی کرده بود. برادرانم او را تایید کردند، چون پدرم شناخت چندانی از مصطفی نداشت.
شما درباره خصوصیات اخلاقی و رفتاری مصطفی چه چیزهایی از برادرانتان پرسیدید؟ چه چیزهایی برایتان مهم بود؟
برای من خیلی مهم بود که ولایتی باشد؛ این را از برادرانم پرسیدم. نکته مهم دیگر، دیدگاه او نسبت به خانمها بود و باید کاملا مطلع میشدم. شاید برخی فکر کنند آقایانی که خیلی مذهبی هستند نسبت به خانمها سختگیرند و دیدشان نسبت به آنها دید خوبی نیست. برای من خیلی مهم بود که بدانم نگاه مصطفی به ادامه تحصیل و اشتغال خانمها چیست؟
من می خواستم به کارهای فرهنگیای که تا آن روز داشتم، ادامه دهم. موافقت بر سر این مورد هم برایم مهم بود. مصطفی در همه این زمینهها نه تنها نگاه مثبت و خوبی داشت، بلکه خودش دغدغه آنها را داشت و من را هم تشویق میکرد.
اینکه میگویید نگاه خواستگارتان به خانمها برای شما مهم بود چیزی است که برای خیلیها مسئله است. چه دیدگاهی مورد پسند شما بود؟
برایم مهم بود شریک زندگیام مثل پدرم باشد و یک سری آزادی عملها را به خانمها بدهد. وقتی با مصطفی صحبت کردم در بحث تحصیلی من اصلا هیچ مانعی ایجاد نکرد و برای شغل آینده هم مانعی نداشت. برایم خیلی مهم بود که مثلا اگر یک زمانی چیزی در خانه کم و کسر باشد، برخورد اوچطور است؟ منظور من چیزهای خیلی جزئی بود و معمولا هم من مسائل را جزیی نگاه میکردم. در این ۸ سال و چند ماهی هم که با او زندگی کردم خیلی خوب بود. خیلی راضی بودم.
شما آن زمان طلبه بودید؟
بله.
قصد داشتید چه شغلی داشته باشید که موافقت مصطفی در همان ابتدای زندگی برایتان مهم بود؟
شغلی که برای خودم انتخاب کرده بودم معلمی بود. دوست داشتم معلم بشوم و در مدارس تدریس کنم. چیز دیگری مد نظرم نبود. مصطفی با همان معلمی موافقت کرده بود.
بارها در جلسه خواستگاری گفت: «من همسنگر میخواهم»
#ادامه_دارد
@shahid_mostafasadrzadeh
[💧]
به تو گفتند شهیـــــ🌱ـــــد
و من فهمیدم نامت از"شاهد بودن"
می آیـد ^_^
تــو شاهدی بر من ؛ فقط...
شاهد گناهانم ڪه شدی..
چشمانت را ببند.!
.
خجالت ڪشیدن ڪه دیدن ندارد :)💔
.
@shahid_mostafasadrzadeh
وحید یامینپور در صفحه توییتر خود از شکایت صدا و سیما و احضارش به دادسرا خبر داد!
پ.ن: استراتژی مشخصی در حال اجراست، انقلابیها یکی پس از دیگری در پیچ و خم دادگاه کشونده میشن تا توان فکری و روانی از اونها صلب بشه؛ چه کسی از خاموش کردن انقلابیها سود میبرد؟
@shahid_mostafasadrzadeh
🔺چرا مراسم عزاداری در محضر رهبر معظم انقلاب بدون حضور عزاداران برگزار شد؟
▫️وزیر بهداشت:به مقام معظم رهبری عرض کرده بودیم تعداد محدودی عزادار میتوانند در حسینیهای که ایشان حضور دارند حاضر باشند.
▫️ایشان فرمودند چون کارشناسان گفتهاند مراسم نباید در فضای مسقف برگزار شود، من مکلف به رعایت پروتکلها هستم/تسنیم
@shahid_mostafasadrzadeh
#پویش_مهدوی❣
همه باهم دعای فرج به نیت فرج مولامون 🤲
#نشر_واجب
هرکس هر کانالی هر گروهی داره اصن هر رفیقی که دوسش داره اینو براش بفرسته...
@shahid_mostafasadrzadeh
#کلام_آسمانی ❣🌸
🔔ترک نکردن کار خیر بخاطر ناشکرى مردم
✨لَا یزَهِّدَنَّک فِی الْمَعْرُوفِ مَنْ لَا یشْکرُهُ لَک فَقَدْ یشْکرُک عَلَیهِ مَنْ لَا یسْتَمْتِعُ بِشَیءٍ مِنْهُ وَ قَدْ تُدْرِک مِنْ شُکرِ الشَّاکرِ أَکثَرَ مِمَّا أَضَاعَ الْکافِرُ وَ اللَّهُ یحِبُّ الْمُحْسِنِینَ.
💠ناسپاسی مردم تو را از کار نیکو باز ندارد، زیرا هستند کسانی، بی آن که از تو سودی برند تو را می ستایند، چه بسا ستایش اندک آنان برای تو، سودمندتر از ناسپاسی ناسپاسان باشد (و خداوند نیکوکاران را دوست دارد).
📚 #حکمت_204
@shahid_mostafasadrzadeh