eitaa logo
کانال رسمی شهید روح‌الله قربانی
1.2هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
531 ویدیو
18 فایل
کانال 🌷مدافع حرم شهید روح الله قربانی🌷 متولد : ۱ خرداد ۱۳۶۸ شهادت: ۱۳ آبان ۱۳۹۴ محل شهادت: حلب سوریه بهشت زهرا (س) ، قطعه ۵۳ (کپی مطالب آزاد با ذکر صلوات) @Montazer313_40 تبادلات: @nooraa_315
مشاهده در ایتا
دانلود
﴾﷽﴿ . یه بار بهش گفتم: روح‌الله به نظرت چیکار کنم که ارادم زیاد بشه؟ . مکثی کرد و گفت: این لباسای خوشگل رو دربیار، یه لباس پارچه‌ای ارزون و گشاد بپوش، متوجه بشی هیچی نیستی و باید همه چی رو بسازی، درست میشه... . این راهکاری بود که خودش بهش عمل کرده بود... . به نقل از: یکی از دوستان شهید @shahid_roohollah_ghorbani
﴾﷽﴿ . انتشار عکس برای اولین بار؛ به مناسبت ۱۹ آبان سالگرد وفات مادر شهید روح‌الله قربانی: . روح‌الله بغض کرده بود، اما خودش را نگه داشت تا گریه نکند. یاد روزهایی افتاده بود که وقتی به خانه می‌آمد مادرش را در بستر بیماری می‌دید. آن‌قدر دیدن این صحنه برایش سخت بود که ترجیح می‌داد به خانه نرود. بعد از مدرسه می‌رفت کلاس بسکتبال و از آنجا هم می‌رفت بسیج مسجد تا کمتر خانه باشد. می‌دید که پدرش بعد از هر باری که مادرش را از شیمی‌درمانی بر‌می‌گرداند، چقدر ناراحت است. آرزو بر دلش ماند یک بار به خانه برگردد و مادرش را سرحال و سالم داخل آشپزخانه ببیند. دلش تنگ شده بود برای خورشت بادمجان مادرش که در کل فامیل معروف بود، اما فقط به نگاه بی‌رمق مادرش نگاه می‌کرد و غصه می‌خورد. روح‌الله سکوت کرده بود و چیزی نمی‌گفت. انگار برگشته بود به همان روزها. همۀ اتفاقات از جلوی چشمانش رد می‌شد. انگار همین دیروز بود که وقتی از کلاس بسکتبال برمی‌گشت، دید مادربزرگش بدون توجه به او می‌رود سمت خانه‌شان. هنوز پیچ کوچه را نپیچیده بود که با خودش گفت: چرا مادربزرگ این‌جوری کرد؟ چقدر عجله داشت! یعنی من رو ندید؟ با این عجله کجا داشت می‌‌رفت؟ علامت سؤال‌های ذهنش وقتی جواب داده شدند که پیچ کوچه را پیچید. با دیدن آمبولانس و جمعیتی که جلوی خانه‌شان ایستاده بود، همه‌چیز را فهمید. چقدر سخت بود برایش باور اینکه دیگر مادرش همان نگاه بی‌رمق را هم ندارد... منتخب از کتاب  . پ ن۱: عکس شهید روح‌الله سر مزار مادرش پ ن۲: شادی روح این مادر شهید پرور بخوانیم فاتحه و صلوات. @shahid_roohollah_ghorbani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و ای کاش امروز هم... مرا پذیرای درگاهتان باشید... شهدا... گناهکار و روسیاه... خریدارید!؟💔 امروز... پنجشنبه... دیدار با شهدا و ای کاش قسمت هر عاشقی شود💔 التماس دعا @shahid_roohollah_ghorbani
﴾﷽﴿ . میلاد با سعادت پیامبر اکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع) مبارک باد. . پیامبر اکرم(ص): محبوبترین بندگان در پیش خدا پرهیزگاران گمنامند. . (کنزالعمال، ج. ۳، ص. ۱۵۳، ح. ۵۹۲۹) . ......................... . امام جعفر صادق(ع): چون خدا خير بنده‏ اى را خواهد، او را نسبت بدنيا بى ‏رغبت و نسبت بدين دانشمند كند. و به عيوب دنيا بينايش سازد، و بهر كه اين خصلت ها داده شود، خير دنيا و آخرت داده شده. . (اصول كافي ، ج 3 ، ص 196) . ......................... . 🌷🍃عیدتون مبارک🍃🌷 . @shahid_roohollah_ghorbani
کانال رسمی شهید روح‌الله قربانی
﴾﷽﴿ قسمتی از کتاب به مناسبت شهادت شهید رسول خلیلی : بیست‌و‌هفتم آبان‌ماه روح‌الله مانند روزهای دیگر به دانشکده رفته بود. از صبح کارهایش را بر طبق روال همیشه انجام داد و ظهر همراه مهران به سالن غذاخوری رفتند. وقتی وارد سالن شدند، گرم صحبت بودند که عکسی روی دیوار نظر روح‌‌الله را به خود جلب کرد. وسط حرفش پرید و گفت: «مهران یه لحظه صبر کن!» ـ چی شده؟ روح‌الله به‌سمت عکس روی دیوار رفت. همان طور که به عکس اشاره می‌کرد، خندید و گفت: «اینجا رو نگاه کن. زده . اینکه محمدحسن نیست، این رسوله، دوستمه، می‌شناسمش!» مهران با تعجب به او نگاه می‌‌کرد. هنوز حرفی نزده بود که روح‌الله گفت: «خب حالا چرا زده شهید؟ نکنه واقعاً شهید شده؟ این رسوله نه محمدحسن؛ اما عکس خودشه.» بعد با ترسی که از چشمانش می‌بارید، به مهران خیره شد. ـ نکنه واقعاً شهید شده؟ بیچاره می‌‌شم. مهران همچنان در سکوت به او خیره شده بود و چیزی نمی‌گفت. نمی‌دانست باید چه عکس‌العملی نشان بدهد. روح‌الله غذایش را گرفت و سر میز نشست، اما یک قاشق هم نخورد. به یک نقطه خیره شده بود و با غذایش بازی می‌کرد. مهران چند بار صدایش کرد. - کجایی داداش؟ چرا غذات رو نمی‌خوری؟ روح‌الله که با صدای او به خودش آمد، از سر میز بلند شد و گفت: «اصلاً اشتهام کور شد، می‌رم یه پرس‌وجو کنم ببینم خبر صحت داره یا نه.» این را گفت و از سالن غذاخوری رفت بیرون. چند دقیقه‌ بعد مهران رفت سراغش، نگران حالش بود. وقتی به اتاقش رفت، دید که روح‌‌الله اشک‌هایش را پاک می‌کند. از حال‌وروزش پیدا بود که خیلی ناراحت است. رفت کنارش نشست و گفت: «چی شد؟ پرسیدی؟» روح‌‌الله سرش را به‌نشانۀ تأیید تکان داد و با بغض گفت: «آره پرسیدم. خبر صحت داره. حالا چه‌کار کنم؟» ـ می‌دونم دوستت بوده، خیلی ناراحتی. اما باید خوشحال باشی که شهید شده و نمُرده. روح‌الله که سعی می‌کرد بغضش را مخفی کند، گفت: «درد من فقط این نیست. آره شهید شده، خوش به حالش. اما رسول خیلی بلده بود. به کارش وارد بود. می‌خواستم برم پیشش ازش کار یاد بگیرم. کلی سؤال داشتم ازش. قرار بود چیزهایی رو که از یاد گرفته بود، بهم یاد بده. خیلی قرارها با هم گذاشته بودیم. فکرشم نمی‌کردم این‌جوری بشه.» مهران بازهم سعی کرد که دلداری‌اش بدهد، اما خودش هم می‌دانست خیلی فایده‌‌ای ندارد. روح‌الله خیلی ناراحت بود. ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @shahid_roohollah_ghorbani ┄┅─✵🕊✵─┅┄
🍃🌸🍃 شهیدان از می توحید مستند شهیدان سرخوش از جام الستند نمردند و نمی میرند هرگز شهیدان زنده ی جاوید هستند .. ارسالی ادمین کانال @shahid_roohollah_ghorbani
وقتی دو رفیق،قرار عاشقانه اشان را در بهشت میگذارند.... این قصه،قصه رفاقت،رفیقی است که زودتر پر پرواز میگشاید و دنیا را به مقصد عشق ترک میکند😭 اما.‌‌‌‌.‌‌‌.. رفاقت را نا تمام نمیگذارد و برای رفیقش رفاقت را تمام میکند‌‌‌‌‌....‌ تمام خاطراتش را در زمین جا میگذارد تا رفیقش را به آرزویش برساند‌‌‌‌...‌ رفاقت شهدا در حق هم رفاقتی عادی نیست،رفاقتی است از جنس عشق..‌ تا ابد پای قول مردانه هم می ایستند و با تمام توان برای رسیدن به آرزوی هم تلاش میکنند.... و این رسم عجیبی است که هرکه با رسول دلها رفیق شد و شهادت را از او خواست دست خالی نماند.... و این مهر تایید راستینی بر قرار رفیق مثل رسول است.... وقتی روح الله پایش را جای پای میگذارد،وقتی با ایثاری وصف ناشدنی از همسر و زندگی عاشقانه میگذرد... وقتی تمام دغدغه اش میشود سربازی کردن برای امام زمانش.... خدا برای خودش گلچینش میکند و اورا به رفیق شهیدش و به دیدار امام زمانش میرساند‌‌‌... 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ارسالی ادمین کانال @shahid_roohollah_ghorbani
بہ آسمــان رود و ڪارِ آفتـاب نمایـد ... هر آن ڪسی کہ شود ، مبتـلای حضرت زینـب ... 🌷 ارسالی ادمین کانال @shahid_roohollah_ghorbani
🕊دومین سالگرد شهادت 🌷شهید مدافع حرم نوید صفری 🎙سخنران: حجت الاسلام سید حسین مومنی 🎤 ذاکرین اهل بیت(ع): کربلایی محمدحسین پویانفر کربلایی مقداد حسین زاده 🕓زمان: پنج شنبه، ۷هفتم آذر ماه ۱۳۹۸ از نماز مغرب و عشاء 📨 مکان: تهرانپارس،خیابان استخر، بوستان ششم غربی، مسجد جامع امام سید الساجدین علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نام خدایی که خاک آفرید کزان خاک انسان پاک آفرید ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @shahid_roohollah_ghorbani ┄┅─✵🕊✵─┅┄
مستانہ بہ این دنیا خندیدنـد و رفتنــــد و ما مُشتاقانہ درگیرِ دنیاییم ! ای ڪاش بیدار شویم قبل از آنکہ بیدارمان کنند ... رزق شهدایی ۹۸/۹/۷ ۵۳ ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @shahid_roohollah_ghorbani ┄┅─✵🕊✵─┅┄
کانال رسمی شهید روح‌الله قربانی
﴾﷽﴿ به مشهد که رسیدند اربعین بود. آن روز تنهایی رفت حرم. روبه‌‌روی گنبد طلای امام‌رضا ایستاد و زیارت‌نامه خواند. هوا خیلی سرد بود. دانه‌های ریز برف آرام‌آرام روی شانه‌هایش می‌نشست، اما روح‌الله بی‌اعتنا به سردی هوا، مشغول دعاخواندن بود. زیارت‌نامه‌اش که تمام شد، نگاه خیسش را به بارگاه طلای امام‌رضا دوخت و گفت: «امام‌رضا، دلم خیلی برات تنگ شده بود. آقا ببین این بار چه‌جوری اومدم پیشت. لباس سربازی امام‌زمان تنمه. پاسدار شدم آقا. می‌‌دونم که برای پوشیدن این لباس مقدس هم مدیون شمام.» روح‌الله زیر لب با امام‌رضا حرف می‌زد و آرام‌آرام اشک می‌ریخت. در بین دعاهایش برای ازدواجش هم دعا کرد. دستانش را کمی رو به حرم بالا آورد و گفت: «یا امام‌رضا، خودت یه همسر خوب قسمتم کن. کسی که تو راهی که هستم، کمکم کنه. همراهم باشه برای سربازی امام‌زمان. امام‌رضا، خودت جورش کن.» برشی از کتاب  .................... هدیه به شهید روح‌الله بخوانیم صلوات خاصه امام رضا(ع): . اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ‏ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ‏. @shahid_roohollah_ghorbani
﴾﷽﴿ . باران که می‌زند به حرمِ تو بهشت خدا پهن می‌شود روی زمین... . حق داشتند  که فدایت بشوند... @shahid_roohollah_ghorbani
شهادت شوخی نیست! قلبت را بو میکنند؛ بوی دنیا دهد رهایت میکنند💔 کاش میشد فهمید... راز سخن شهدا؛ با حضرت زهرا(س) را🍃 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @shahid_roohoollah_ghorbani ┄┅─✵🕊✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﴾﷽﴿ .  کسی بود که اول  خود را تخریب می‌کرد! . آری تو اول از سیم خاردار نفست عبور کردی و هوای نفس را در وجودت به بند کشیدی. آنجا که دلت پر می‌کشید برای شهادت در راهِ خدا در وصیت خود نوشتی:  خوب است و  بهتر... . تو تقوا را از شهادت بهتر می‌دانستی چون تا تقوا و عمل صالح نباشد شهادت روزی کسی نمی‌شود. و خود چه زیبا عمل کرد به آنچه اعتقاد داشتی. . تخریبچی باتقوا معبری هم بر دل ما بزن... . به یاد تخریبچیِ  شهید «روح‌الله قربانی» @shahid_roohollah_ghorbani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اوایستاد پای خویش.. به مناسبت دهم اذرماه دومین سالگرد تشییع پ.ن:یکی از سوالاتی که خیلی ها تو این دو سال ازم پرسیدن این سوال بوده که چطور راضی شدی همسرت در بهترین دوران زندگیتون بره سوریه؛بااینکه از روحیات و ویژگی هاش میدونستی احتمال شهادتش زیاده.. توضیحات زیادی همیشه دادم اما میشه همش رو تو این عبارت خلاصه کرد: زیباست؛اما زیباتر همیشه به لطف خدا ازته دل و با رضایت خاطر گفتم : شهادت گوارای وجودت باشه همسرم اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم ؛اما_شهادت زیباتر پست اینستاگرام همسر شهید نوید صفری ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @shahid_roohoollah_ghorbani ┄┅─✵🕊✵─┅┄